eitaa logo
نهضت مادری
1.5هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
540 ویدیو
38 فایل
خیر بدهیم و خیر بگیریم و نور توی شهرمان پخش کنیم که تا مومنین به هم مواسات نکنند، نوبت به ظهور نمیرسد ارتباط با ما: @Bandeye_khoda ✅️کانالهای دیگر ما 🇵🇸کانال امهات القدس @ommahatalqods 🌟 این شناسه شما رو به محله‌تون وصل می‌کنه 👇🏻 @mehr61bano
مشاهده در ایتا
دانلود
باید قبول کنند... این عکسو زمانی گرفتم که از باارزش ترین دارایی مادی و معنوی زندگیم هرچند خیلیییی ناچیز،دل کندم.وقتی با همسرم تصمیم گرفتیم حلقه های ازدواجمونو در حضور امام رضا جانمون تقدیم جبهه ی مقاومت کنیم.شاید به لحاظ مادی به چشم نیاد و کمک چندانی هم نکنه.اما برای من یک تکه از قلبم بود و تنها چیزی که داشتم.و برای جدایی از خودم از جدالی سخخخخت با نَفْسم برگشته بودم😮‍💨 اما انگشت متورم و قرمزم گواهه که هرچه کردم از دستم درنیومد.خادمه ی حرم هم خواست کمک کنه اما نشد.به هرکدوم از بخش نذورات در صحن های مختلف حرم هم مراجعه کردیم نتونستن کمکی کنن. ما برگشتیم با تحیر که چرا امام رضا ازم نپذیرفت؟😔این انگشتر که هفته ی قبل به راحتی از دستم جدا میشد؟!شایدم خدا میخواد نگهش دارم!🤔😈 اما من دل کنده بودم.دیگه متعلق به خودم نمیدونستمش. تو این فکر بودم که ببرم طلافروشی و بشکنم،نهایت مقداری از ارزشش کم میشد اما به دست صاحبانش میرسید. امروز دعوت شدیم روضه ی نهضت مادری‌.در بین گوش دادن به سخنرانی با انگشترم بازی میکردم که یکباره از دستم سُرخورد و بیرون اومد. ناباورانه کف دستم گرفتم و با بغض نگاهش کردم.چرا امروز و اینجا؟! حس کردم امام رضا جان مهربانم منو فرستادن پیش مادرشون.حس کردم همون روز ازم قبول کردن اما تایید رو حضرت مادر زدن🥹 همون موقع در حضور حضرت زهرا سپردمش به عزیزی که مسئول جمع اوری کمک ها بود‌. روضه ی امروز از پربرکت ترین روضه های عمرم بود🌸 🇮🇷 کانال‌های ما : 📌بله | ایتا
هدایت شده از خبرگزاری فارس
لطفاً اسم این قانون را درست بگویید! 🔹«در رسانه‌اش نوشته 'قانون جنجالیِ حجاب!' آخر کجای این قانون جنجالی است؟! قانونی که ۴ فصل از ۵ فصلش به فعالیت‌های فرهنگی و تبلیغی اختصاص دارد و اصلی‌ترین دغدغه‌اش حمایت از خانواده است». این‌ها را مدیرعامل مؤسسه بقیة‌الله(عج) می‌گوید که سابقۀ ۱۰ سال کار فرهنگی و تبلیغی در سواحل و تفرجگاه‌ها دارد. 🔹او اضافه می‌کند: «از جوانان عزیز می‌خواهم خودشان متن این قانون را بخوانند تا کسی نتواند فریبشان بدهد». 🔹یک هفته مانده تا ابلاغ این قانون، پای صحبت‌های حجت‌الاسلام پورعلی، مدیرعامل مؤسسۀ «بقیة‌الله(عج)» نشسته‌ایم؛ او معتقد است به‌دلیل نکات مثبت موجود در این قانون، باید به تدوین‌کنندگان آن تبریک و خداقوت گفت. 🔗 برای آشناییِ بیشتر با قانونِ معروف به «قانون حجاب» اینجا را بخوانید @Farsna
مهربان که باشی صبح هم زیباست خورشید هم زیباست آسمان رنگ دیگری دارد روزت رویایی است اگر تو بخواهی برای مهربانی همیشه بهانه پیدامی شود سلام روز جمعه تون بخیر و شادی🌱 امام صادق (ع) به نقل از حضرت فاطمه(س) می فرمایند: "نزدیک ترین حالات یک زن به خداوند متعال زمانی است که در منزل می‌ماند و به امور خانه‌داری و تربیت فرزند می‌پردازد😇 مادریار اینجاست
11.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅زمانی که فهم کنیم مقام ولایت را و نسبت خود را با آن بفهمیم آن موقع هست. که سکوت مان تبدیل به فریاد میشود و سکون مان به حرکت 🧕آنگونه میشود که یک زن به تنهایی امت امام اش میشود و میشود الگوی دخترش که او نیز مبلغ راه برادر و امامش شود این چرخه ایست که زن میتواند بسازد حرکت کنیم .... زنان نهضت ساز هستند و پیشران نهضت ...✊ 🌟 این شناسه شما رو به محله‌تون وصل می‌کنه 👇🏻 @mehr61bano 🇮🇷 کانال‌های ما : 📌بله | ایتا
یک روضه کاملا مواساتی یکی از خانم ها که شرایط نداشتند در منزلشون روضه بگیرن در منزل یکی دیگر از خانم ها روضه شون رو برگزار کردند. واقعا روضه بی ریا و خوبی بود. خواهرا در پذیرایی و جمع کردن و شستن ظروف کمک کردند. در آخر از سفره نذری قسمت باردارها و خانم های تازه زایمان کرده هم شد که با کمک بانی مجلس درب خونه هاشون پخش شد.☺️😊 ___✌️🏻🏠🏴______ ✨ارسال روایت از [خانه‌های مقاومت](https://ble.ir/nehzatemadari/4415313293179609261/1731763248099) و درخواست و نذر مواسات، به شناسه زیر: @beyte_noor ▫️برای درخواست سخنران و مداح روضه‌های خانگی‌ به شناسه @sh_o_k_r_i پیام دهید. 🇮🇷 کانال‌های ما : 📌بله | ایتا
سومین روضه خانگی تشکل مردمی مواسات در منزل خانم روحی با نوای گرم خانم قاسمی برگزار شد. در روضه های مواسات همه چیز مواساتی هست😊 آش رو فریبا جان نذر داشتند آوردند شیرینی رو سمیه جان و بیسکویت هم فرشته جان برای بچها هم نادیا جان شیر آوردند. در پذیرایی و شستن ظروف هم دوستان کمک کردند. یکی از خانم ها هم با بچها در اتاق همبازی شدند و در آخر سفره آش رو در همان اتاق برای بچها انداختند.😌😃 خداوند از همه عزیزان به احسن وجه قبول کنند ان شالله 🤲 ___✌️🏻🏠🏴______ ✨ارسال روایت از خانه‌های مقاومت و درخواست و نذر مواسات، به شناسه زیر: @beyte_noor ▫️برای درخواست سخنران و مداح روضه‌های خانگی‌ به شناسه @sh_o_k_r_i پیام دهید. 🇮🇷 کانال‌های ما : 📌بله | ایتا
شب قبل خواب احساس کردم بچه ها علامت سرما خوردگی پیدا کردن.... گذشت و دیدم بعله😰یکی یکی علامت تب توشون نمایان شد🤒 تا صبح نخوابیدم و هواشونو داشتم. صبح زود گفتم یه سوپ درست کنم و آبمیوه ای بگیرم.... ولی بچه ها نمی‌گذاشتند و بهونه میگرفتن. شیطونم اومده بود و همش داشت برام منبر میرفت😈چرا نباید یکی حواسش به تو باشه 👹تو چرا باید تنها باشی و تو مریضی بچه هات یکی نگه بیا من یه سوپ میارم یا میام یه ساعت نگهشون میدارم تو دیشبم تا صبح بیدار بودی 👹پس خدا چرا حواسش به تو که حال بقیه رو میپرسی و دلسوزی میکنی نیس....👿 با لعنت به شیطونا👊 و سرگرم کردن بچه ها تند تند سوپ🍲 و شلغم و آبمیوه🍹 آماده میکردم ولی خودم هنوز تو غر های بچه ها داشتم غر های شیطونم می‌شنیدم. 👂 که یکدفعه دیدم گوشیم زنگ خورد 📱و یکی مادر یارای محل که فقط چند دقیقه قبلش فهمیده بود مشغول مریض داری ام گفت دم در خونتونم 💞 اومده بود با یه ظرف عدسی نذری و لیمو های واقعا شیرین و یه هدیه واسه دخترم 🛍 خدا می‌دونه چقدر خوشحال شدم چقدر حال خودم خوب شد و دخترم از شدت خوشحالی ۲ ساعت تموم با هدیه اش حرف می‌زد.... ممنونم خدای خوبم💐 ممنونم مادر یارا🌺 مادریار اینجاست
هدایت شده از آشپزخانه مقاومت
هدایت شده از آشپزخانه مقاومت
کافی بود باورکنیم وسط جنگیم... 🔻راستش از وقتی میز مقاومت را در محله راه انداختیم همه دغدغه مان این شد که چطور کار را پیش ببریم؟ تا چند مرتبه اصلا میشود مادرهایی که هر کدام چند بچه قد و نیم قد دارند را به میدان آورد و ازشان خواست از آنچه خود نیاز دارند انفاق کنند معمولا هرروز انقدر دغدغه و درگیری های روزمره داشتم که حتی فکر نمیکردم خودم هم بتوانم در پشت این جبهه نقش موثری ایفا کنم وقتی دوندگی ها و خستگی ناپذیری فاطمه را با چهار فرزند کوچک دیدم با خودم گفتم من هم میتوانم یک گوشه کار را بگیرم فقط کافی بود باور کنیم وسط جنگیم عین روزهای جنگ تحمیلی خودمان در دهه شصت همان روزها که از آن فقط صدای آژیر و خمپاره و موشک در ذهن دارم همان روزهایی که اشرف السادات ها منازل شان را بیوت نورانی مقاومت کردند... بی ریا، ساده و مادرانه از اذان صبح تا آخر های شب که بیهوش شوند... حالا ما کجا و آن ها کجا هربار که میز داشتیم دست زینب دوسال و نیمه م را میگرفتم و به آن دوتا که مدرسه میروند میسپردم که آمدند خانه و من نبودم چه کارهایی باید انجام دهند... و میرفتم پی کارهای میز مقاومت مان بعد از گذشت تقریبا دوماه توانستیم خیلی مادرها را پای کار مقاومت بیاوریم هرکسی به سهم خودش به اندازه ی توانش یک روز دوسبد به می آوردم خانه و چندروز طول میکشید تا تمیز و خورد و خشک شوند و تفت بدهم برای تهیه دمنوش و بگذاریم برای فروش به نفع مقاومت تا یکروز از ۸ صبح با ماشین ازین بیت به آن بیت رفتن و وسیله بردن و آوردن و .... با دختر کوچکم تا روزهایی که کله سحر مواد اولیه سمبوسه به دست من و نازنین که بخاطر فرزندان کوچکش نمیتوانست از خانه بیرون بیاید، میرسید و شروع میکردیم ۱۲ کیلو سیب زمینی را پختن و پوست گرفتن و چرخ کردن، بعد هم نوبت سبزی ها میرسید میرفتم نان میخریدم گاهی ۵۰تا، صدتا شروع میکردیم نان پیچ کردن و آماده کردن سمبوسه ها که یکهو می‌دیدیم شب شده و این وسط چندبار لقمه نانی دست بچه هامان که مشغول بازی کردن دور و برمان بودند دادیم ... انگار آن ها هم متوجه ی شرایط حساس کشور و منطقه شده بودند که انقدر همراهی میکردند... البته که گاهی خواب و گرسنگی کلافه شان میکرد و کل بساط مان بهم میریخت اما چیزی نمیگذشت که دوباره میرفتیم پای کار بعد هم نوبت این بود که آن همه سمبوسه را به چندخانه یا مسجد برسانیم تا چندنفر مشغول سرخ کردن شوند... خلاصه اینکه این روزها اگر پسر بزرگی نداریم که بفرستیم میدان، خودمان به میدان آمده ایم با امکاناتی که داریم چون نائب امام زمان مان فرمودند بر مسلمانان فرض است با امکاناتی که دارند کنار حزب الله باشند. ان شاءالله که ظهور نزدیک است و قطعا سننتصر👍 پ.ن: هدف آشپزخانه مقاومت صرفا بحث کمک مالی نبوده بلکه ایجاد یک حرکت اجتماعی و قیام لله برای جنگ وجودی بوده است. ✉️ با ما همراه باشید و به دیگران معرفی کنید 🆔 @ashpazkhane_moqavemat
من صبح رفتم خرازی🪡🧵🧶 برای لباسم👚 دکمه بخرم، اما به نتیجه نمیرسیدم، داشتم فکر میکرد که چه کنم🤔 یه خانوم خیاطی🧕وارد مغازه شدن، ازشون کمک خواستم، و با هم صحبت کردیم. گفتم، راستی ما یه گروه مادرانه داریم، میخوایین بیایین تو جمع ما؟ گفتن تو گروهتون چکار میکنین؟ گفتم: ما یه جمعی از مادران محل هستیم که با هم دوست شدیم، تو هر زمینه ای که بتونیم به هم کمک میکنیم😍، و تو شرایط خاصِ کشور مثل الان که جنگ هست، دست به دست هم میدیم و هر کاری بتونیم میکنیم، مثلا الان بازارچه مقاومت داریم... تا گفتم بازارچه... گفتننننننن، اااااا 😍😍😍 من چند وقته دنبالش میگردم، یه تعداد دستمال آشپزخونه درست کردم که میخوام به نفع جبهه مقاومت بفروشم هیچیییی دیگه من قبل از اینکه بیام خونه🏠 رفتم دستمال های بسیاااااااار زیبا و با سلیقه ای🎊🪅🎉 که درست کرده بودن رو گرفتم، تا فردا کنار بقیه وسایل های فروش قرار بگیرن، و به نفع مردم لبنان و غزه به فروش برسن. 🌟 این شناسه شما رو به محله‌تون وصل می‌کنه 👇🏻 @mehr61bano 🇮🇷 کانال‌های ما : 📌بله | ایتا
نهضت مادری
ورود کتیبه متبرک به خانه ما همه چیز از ورود یک کتیبه مزین به نام حضرت فاطمه (س) به خونه ما شروع شد! برادرم تازه ازدواج کرده بود و یکی از دوستان هیئتی‌اش کتیبه‌ای که ده شب محرم گوشه هیئت بنی هاشم متبرک شده بود را برای خانه جدید برادرم، هدیه داد. کتیبه که وارد خونه ما شد، موقت سر در خانه را مزین کردیم به این کتیبه، وقت رفتن برادرم از خانه ما که رسید، دلش نیامد کتیبه را با خودش ببرد، انگار جایش از ابتدا همینجا بود... از همان روزها، حس عجیبی در خانه ما جاری شد. گاهی فکر می‌کردم که این کتیبه، نماد عهدی نانوشته است؛ انگار وظیفه‌ای معنوی به گردن ما گذاشته بود. هر سال نزدیک دهه فاطمیه، این حس در من قوت می‌گرفت که باید کاری انجام دهیم. این حسرت و آرزو، در دل خودم و اهل خانه جا خوش کرده بود تا امسال که لطف و اجازه حضرت زهرا (سلام‌الله علیها) شامل حالمان شد و توانستیم یک مجلس کوچک اما پربرکت برگزار کنیم. مجلس ساده بود. برای پذیرایی میوه، خرما و چای آماده کرده بودیم. اما چیزی که شگفت‌انگیز بود، همت و اخلاص مهمان‌ها بود. هر کسی که وارد می‌شد، انگار نمی‌خواست دست خالی بیاید. یکی شیرینی کشمشی آورده بود، یکی شله‌زرد، دیگری کاکائو. هرکس می‌خواست سهمی هرچند کوچک در این محفل نورانی داشته باشد و همین‌ها بود که مجلس را باصفا و صمیمی‌تر کرد. ابتدای مجلس سوره انعام خوانده شد و سپس خانم خسروی شروع به صحبت کردند. حرف‌هایشان عمیق و تأثیرگذار بود. گفتند که بلاها و ابتلائات بخشی از رحمت خدا هستند؛ هرکس که خدا به او نظر داشته باشد، دچار امتحاناتی می‌شود که اگر با صبر و شکیبایی از آن عبور کند، مقامش نزد خداوند بالاتر می‌رود. یادآوری کردند که اگر کسی از بلا دور باشد، در واقع از رحمت الهی محروم شده است. بعد از آن از حضرت زهرا (سلام‌الله علیها) و فداکاری بی‌نظیرشان گفتند؛ اینکه ایشان برای حفظ اسلام و امت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) جانشان را فدا کردند. اشاره کردند که چگونه امت پیامبر در غفلت فرو رفتند و ولی خدا را تنها گذاشتند. حضرت زهرا، با همه جایگاه و عظمتشان، تا آخرین لحظه گوش به فرمان ولی زمان خود بودند. درس بزرگی بود؛ اگر می‌خواهیم در مسیر ایشان قدم برداریم، باید با جان و دل به ولی زمان خود گوش سپاریم و از همین خانه‌ها و محله‌های کوچک شروع کنیم. امروز، امام زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه) ولی و حجت خدا بر زمین هستند و اطاعت از ایشان، همان اطاعت از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) است. هر قدمی که در مسیر پیروی از امام زمان برداشته شود، در حقیقت پیمودن راهی است که حضرت زهرا جان خود را برای حفظ آن فدا کردند. انتظار فرج، تنها دعا برای ظهور نیست؛ بلکه تلاش برای آماده‌سازی دل‌ها و جامعه برای پذیرش ولایت ایشان است. اگر بخواهیم یار حقیقی امام باشیم، باید با اصلاح خود و محیط پیرامون، زمینه‌ساز ظهور شویم و گوش به فرمان نائب ایشان در زمان غیبت باشیم، که این اطاعت نشانه ایمان و معرفت است. مجلس ساده‌مان با همین حرف‌ها رنگ و بوی دیگری گرفت. خوشحالم که این توفیق نصیبمان شد تا قدمی کوچک برای حضرت زهرا (س) برداریم. انگار آن کتیبه که روزی به خانه‌مان آمد، سفیری از نور و برکت بود تا مسیرمان را به سوی خدمت اهل‌بیت روشن کند. ___✌️🏻🏠🏴______ 🇮🇷 کانال‌های ما : 📌بله | ایتا