eitaa logo
کانال رسمی بنیاد ملی مردمی نهضت پیشرفت بانوان
2.1هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
3.4هزار ویدیو
66 فایل
ارتباط با ما:👇 @np_mediaa سایتمون: https://nehzatepishraft.ir/ آدرس اینستاگرام، ایتا و بله: @nehzatepishraft
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از حکایت‌‌کده
عنوان: سفارش امام صادق علیه السلام به صله رحم☺️🤗 معرفی: پسر عمویی دارم، من رعایت صله رحم نسبت به او می‌کنم، ولی او قطع رحم می نماید 🔝 این موضوع چندین بار تکرار شده که من پیوند خویشی را رعایت می‌کنم ولی او رعایت نمی کند، آیا به من اجازه می دهی که من نسبت به او قطع رحم کنم؟.. مابقی حکایت را از👈 اینجا بخوانید 🆔️ @hekayat_kadei
هدایت شده از حکایت‌‌کده
3.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📮بخشی از نامه سرداردلها 👈به دخترش: عزیزم من متعلق به آن سپاهی هستم که نمی خوابد و نباید بخوابد تا دیگران در آرامش بخوابند. بگذار آرامش من فدای آرامش آنان بشود و بخوابند. دختر عزیزم شما در خانه من در امان و با عزت و افتخار زندگی می کنید. چه کنم برای آن دختر بی پناهی که هیچ فریادرسی ندارد و آن طفل گریان که هیچ چیز... که هیچ چیز ندارد و همه چیز خود را از دست داده است. پس شما مرا نذر خود کنید و به او واگذار نمایید. بگذارید بروم. چگونه می توانم بمانم در حالی که همه قافله من رفته است و من جا مانده‌ام. دخترم خیلی خسته‌ام. سی سال است که نخوابیده‌ام اما دیگر نمی خواهم بخوابم. من در چشمان خود نمک می ریزم که پلک‌هایم جرأت بر هم آمدن نداشته باشــد تا نکند در غفلت من آن طفل بی‌پناه را سر ببرند. وقتی فکر می کنم آن دختر هراسان تویی، نرجس اســت، زینب است و آن نوجوان و جوان در مسلخ خوابانده که در حال سربریده شدن است حسینم و رضایم است از من چه توقعی دارید؟ نظاره‌گر باشم، بیخیال باشم، تاجر باشم؟ نه من نمی توانم اینگونه زندگی بکنم. لینک نامه کامل سردار 🆔️ @hekayat_kadei
هدایت شده از حکایت‌‌کده
🍃| وقتی شهید زین‌الدین حاضر نشد عکس دخترش را ببیند... نزدیکِ عملیات بود. می‌دونستم مهدی زین‌الدین دختردار شده. 🔝یه روز دیدم سرِ پاکت از جیبش‌ زده بیرون. پرسیدم: این چیه؟ گفت: عکس دخترمه... گفتم: بده ببینم عکسش رو گفت: هنوز خودم ندیدمش... 😳 پرسیدم: چرا؟!!! گفت: الان وقتِ عملیاته ، می‌ترسم مِهر پدر و فرزندی کار دستم بده ، باشه برا بعد از عملیات... 📚منبع: یادگاران۱۰ «کتاب شهید زین‌الدین» صفحه ۶۵ 🆔️ @hekayat_kade
هدایت شده از حکایت‌‌کده
10.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
◾«خاطره ای از ملاقات مادر شهید معماریان با شهید آیت‌الله رئیسی» 🔸پارچه سبزی که تحفه شهید بود و آیت الله رئیسی با حسرت به آن نگاه کرد... 🆔️ @hekayat_kade
هدایت شده از حکایت‌‌کده
شهید امیرعبدالهیان به روایت همسر 🔹وزارت نه اسمش نه رسم و مسئولیتش ذره‌ای از خانواده دوستی و مردم‌داری آقای وزیر کم نکرد. او دلبستۀ صندلی گرم و نرم وزارتخانه و پله‌های ترقی نبود. اسم و رسمش را جای دیگری جست‌وجو می‌کرد؛ شاید در دایرۀ محبوبان خدا. 🔹همسر شهید می‌گوید :«آقای امیرعبدالهیان همیشه می‌گفت من از خدا خواستم که زمانی به جایگاه و مقامی برسم که آن مقام به اندازۀ عطسه بز برای من بی‌ارزش باشد. دقیقا هم همین‌طور بود. 🔹او وزرات‌خانه را فرصتی برای حل بیشتر مشکلات مردم و خدمت به آنها می‌دانستند و هیچ‌وقت تغییر نکردند. تاکید داشتند از حال همه باخبر باشند. غیر ممکن بود که در مجلسی نشسته باشند و کودک ۴ یا ۵ ساله‌ای وارد مجلس شود و به احترام کودک از جا بلند نشود.» 🔗خاطرات ۳۰ سال زندگی با وزیر شهید را اینجا بخوانید. 🆔️ @hekayat_kade
هدایت شده از حکایت‌‌کده
این ۶ پیشنهاد مسیر را برای ازدواج هموارتر می‌کند 🔝 برای داشتن یک ازدواج موفق، شما چه پیشنهادی دارید؟ ◽️سالروز ازدواج حضرت علی (علیه السلام) و حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و روز ازدواج گرامی باد. 🆔️ @hekayat_kade
هدایت شده از حکایت‌‌کده
🍃| توسل امام باقر برای شفا به حضرت فاطمه علیهما السلام 🛑 ...كان إذا وعك استعان بالماء البارد فيكون له ثوبان ثوب في الماء البارد و ثوب على جسده يراوح بينهما. ثمّ ينادي حتى يسمع صوته على باب الدار يا فاطمة بنت محمد💔... 🔺هرگاه امام باقر علیه السلام دچار تب میشد از آب سرد استفاده میکرد؛ دو پیراهن برمیداشت که یکی را با آب سرد خیس می کرد و دیگری را بر بدنش، و به نوبت آن دو را تعویض می فرمود. سپس ( به نیت شفا ) با صدای بلندی که از در خانه شنیده می شد، صدا می زد: یا فاطمة بنت محمد😭(صلی الله علیه و آله اجمعین) 📚کافی ج۸ ص ۶۳ 🆔️ @hekayat_kade
هدایت شده از حکایت‌‌کده
🍃 | محرم، ماه عزای مادرم آیت الله میرزا جواد ملکی تبریزی در «مراقبات» نوشته است: «کودکانم را می دیدم که در دهه نخست ماه محرم غذا نمی خوردند و به نان خالی اکتفا می کردند کسی هم به آنان نگفته بود ماه محرم شروع شده است گمان می کنم عشقی درونی آنان را برمی انگیخت». 🆔️ @hekayat_kade
هدایت شده از حکایت‌‌کده
میرزا اسماعیل دولابی (ره) : بعضی سال‌ها می‌شد که مزرعه‌ی اصلی ما آفت می‌خورد و تمام محـصولمان از بین می‌رفت. یک قطعه زمین کوچک هم جای دیگـری کاشـته بـودیم، بـه اصـطلاح کناره‌کاری، و اصلاًَ آن را به حساب نمی‌آوردیـم؛ اما همـه‌ی خـرج سـالمان را همـان کناره‌کاری تأمین می‌کرد و جبران همه‌ی خسارت مزرعه‌ی اصلی را هم می‌نمود. خوب است مؤمن در کنار عبادات و اعمال واجبش یک عمـل مـستحب، هـر چنـد هـم کـه کوچک باشد، به طور خصوصی برای خودش قرار بگـذارد، مثـل دسـتگیـری از یـک خانواده‌ی فقیر یا سرپرستی یتیم و چه بسا فردای قیامت همین کناره‌کاری باعث نجات انسان شود. 📚مصباح‌الهدی، ص ۲۳۲ 🆔️ @hekayat_kade
هدایت شده از حکایت‌‌کده
دست در دست حسین 🔺 وهب بن عبدالله کلبی جوان مسیحی که به همراه مادر و همسرش به کاروان سید الشهدا پیوست... در میانه جنگ نزد مادرش آمد و پرسید: آیا از من راضی هستی... مادر شرط رضایتش را شهادت در راه امام حسین علیه‌السلام قرار داد.. 🆔️ @hekayat_kade
14.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ماجرای دختر زشتی که شب عروسی به امام حسین (ع) متوسل شد 🎙استاد قرائتی 🆔️ @hekayat_kadei