eitaa logo
نجات فرشته ها
406 دنبال‌کننده
492 عکس
71 ویدیو
0 فایل
"صفحه ای برای حمایت از قلب های کوچک" قلب هایی که پنهان می تپند❤️ و پنهانی ساکت میشوند💔 صفحه توسط جمعی از پزشکان اداره می شود. https://eitaa.com/joinchat/2015166524Cef89c532aa مدیرکانال: @Rahieaseman @zahrasadat1996
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ "خدا به خیر کرد ها,نزدیک بود بچه ام از دست بره" و با هیجان تعریف کرد: "مریم و مهسا دیروز رفته بودن خرید,مهسا میره اون طرف خیابون بستنی بخره,وقتی میخواسته از خیابون رد بشه یه موتوری با سرعت خیلی بالا از اون طرف میاد,حواسش هم تو گوشیش بوده,یک آن مهسا رو میبینه و چنان ترمزی میکنه که از صداش همه از مغازه ها میریزن بیرون,خودش هم تعادلش رو از دست میده میخوره زمین.یعنی اگر یک ثانیه دیرتر ترمز کرده بود زده بود به بچه ام,مریم هم که از کنار خیابون اتفاق رو دیده بوده عصبانی میشه میپره وسط خیابون ,یقه موتوریه رو میگیره و داد وبیداااد که چکار میکنی ,داشتی خواهرمو میکشتی" بعد با خنده ادامه داد: "مریمم که دیدی چقدر زورش زیاده.موتوریه هم لاغر، هرچی هم مهسا بهش میگفته آجی زشته,آبرومون رفت,ول کن یقه بیچاره رو,میگفته نه من میکشم هر کی بخواد بلایی سر تو بیاره..." یواش بهش گفتم:"پس بپا مریم نفهمه میخواستی چه بلایی سر مهسا بیاری" خنده رو لبش خشک شد. "یادته که اون چندتا لیوان آب زعفرون غلیظ و شستن فرشها و پریدن از پله ها رو.آخرشم که مادرت به زور اون قرص ها رو از دستت درآورد" ناگهان مریم اومد تو و گفت "مامان ببین این قشنگه واسه تولد مهسا رو کیکش بزنم؟خوشبختی یعنی بهترین خواهر دنیا رو داشته باشی" 👭 @nejate_fereshteha
خرده پارچه ها دورش رو گرفتن. با چنان محبتی پارچه ها رو نگاه میکنه که حسودیم میشه. میگم: مامان گلم منو نگاه کن. با همون محبت منو نگاه میکنه. یه ساک بزرگ از لباس های مختلف و آرد برنج و گرد نخود و گردوی چرخ شده و... آماده کرده. با خنده میگم: مامان گلم برا منم از این ساکا آماده می کنی!؟ میگه: مادر شیرین خانم بنده خدا پیره، ۳ تا بچه ی قد ونیم قد دیگه هم داره، هیچکی ذوق بچش رو نکرده، شوهرشم که میگفت نمی خوام این بچه رو، با هزار حرف و قول راضی شده نگهش داره. خلاصه دختر جون بهش گفتم تو بیار همه چیزش بامن، اصلا فرض کن این کوچولو دختر منه شما هم دایه اش هستی. سخته زن باردار پشتش به کسی گرم نباشه. سرویس خواب دختر کوچولوم رو که بدوزم فقط میمونه تخم مرغ رسمی. میگم: تخم مرغ دیگه برا چی؟ میگه: قبل حموم دهمش با گرد نخود قاطی کنم بزارم رو سرش، این گردوها رو هم با عسل ببندم به کمرش. از نگاه کردن به مامانم سیر نمی شم، برای شیرین خانم خوشحالم که صاحب خونه ای به این ماهی داره. دل مامان من اقیانوسه، خیلی دوسش دارم. منبع:https://www.instagram.com/p/CMbL3xeAonL/?igshid=1mn6vb0qgul96 @nejate_fereshteha