این عکس چند ساعتی است که فکرم را پر کرده است. یکی سودای امپراطوری عثمانی داشت و سلطه بر شام، دریغ هم نکرد از آنچه میتوانست، دیگری مهر حسین در دلش بود و نشان علی بر سینه ستبرش که شهید رفت
#شهید_عبدالله_باقری
#اردوغان
#شهدای_مدافع_حرم
#عاقبت_بخیری
🔺️بادیگاردی که عاقبت به خیر شد، اما مسئولش منحرف گردید!!
از پاسداران سپاه انصارالمهدی(ع) و اعضای تیم حفاظت بود سال ۸۲ ازدواج کرد و ثمره این ازدواج دو دختر بنامهای محدثه و زینب شد سال ۸۳ وارد تیم حفاظت رییسجمهور شد
با شروع جنگ سوریه پیگیر اعزامش شد ولی اجازه نمیدادند درنهایت بعداز۲سال پیگیری در اسفند ۹۳ توانست اعزام شود
همسر شهید : چند روز قبل از رفتنش بی قرار بودم و میدانستم که میخواهد برود هر دفعه که میرفت و برمیگشت، میگفتم:«خیلی استرس داریم» و گریه میکردم ولی نه تا حد و اندازه دفعه آخر، هر بار انگار دلم آرامتر بود ولی این مرتبه دلم، خیلی بیقرار بود و گریه میکردم که میگفت:اگر ازسوریه چندباری زنگ زدوبامن وبچههاحرف زدبه زینب گفت۱۰تای دیگه برمیگردم
۱۰روزبعد خاکسپاریش بود
شب تاسوعا شهید شد
محدثه میگوید:مامان آنقدر دلم میخواهد یک روز صبح از خواب بیدار شوم و ببینم که این عکسها هیچ کدام نیست و بپرسم که مامان عکسها کجاست؟ و تو بگویی:خواب دیدهای
و
#شهید_عبدالله_باقری
🔺️به نخسا بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/1059389803C6b8e304aed