🍃🔹خاطرات رهبر انقلاب از شهید سپهبد علی صیاد شیرازی #نبوغ_نظامی 🔹شاید امروز هم بعضی خیال کنند - که عملیاتی مثل عملیات بیت‌المقدّس، فقط یک هجوم انبوه انسانی بود! اینها سخت در اشتباهند. هیچ امواج انسانی ، بدون فرماندهىِ قادرِ قاطعِ هوشیار، نمی تواند هیچ عملی را انجام دهد. در جنگ نظامی، سازماندهی و عملیات و فرماندهی و تاکتیک و دقّت‌نظر و موقع‌شناسی و دهها عامل در کنار هم، دانش نظامی را به وجود می آورد و استعداد و نبوغ نظامی را نشان می دهد. این اتّفاق، در عملیات فتح خرّمشهر - یعنی همان عملیات بیت‌المقدّس - روی داد، که همین شهید عزیزِ اخیرِ ما - شهید صیّاد شیرازی - یکی از کارگردانان اصلی این عملیات بود و خودِ او مثل ظهر چنین روزی، از آن‌جا با تلفن با بنده تماس گرفت و مژده پیروزی را داد و گفت سربازان عراقی صف طولانی کشیده‌اند تا بیایند اسیر شوند! ببینید این عملیات چقدر هوشمندانه و قوی و همه‌جانبه بود که نیروهای دشمن احساس اضطرار می کردند که برای حفظ جان خودشان بیایند خود را تسلیم اسارت کنند! که در آن روز هزاران نفر از نیروهای دشمن متجاوز - که آن همه با غرور و تکبّر، فریاد سر داده بودند - آمدند دودستی خودشان را تسلیم رزمندگان اسلام کردند! بیانات در دیدار خانواده شهدا - ۱۳۸۴/۳/۳ 🍃🌷 #قاف_عشق @ghafeshgh  👈👈 @nesfejahan99

🏅قهرمانان دفاع مقدس عکسی زیبا از دو سپهبد شهید سپاهی و ارتشی در یک قاب ♦️حاج قاسم همان کاری را با داعش کرد که سالها قبل صیاد دلها با منافقین کرده بود. #مرصاد 🍃🌷 #قاف_عشق @ghafeshgh  👈👈

🏅قهرمانان دفاع مقدس آیه الله بهاالدینی و سپهبد شهید علی صیاد شیرازی در میان جمعی از برادران پادگان غدیر اصفهان در زمستان ۶۱ 🍃🌷 #قاف_عشق @ghafeshgh 👈👈 @nesfejahan99

#دعوت_به_نماز #بازرسی_از_نماز آمده بود اصفهان. یک و نیم نصفه شب بود که زنگ زد و از خواب بیدارمان کرد. گفت: اومدیم بازرسی. گفتم: قدم رو چشم. ولی کاش قبلًا می گفتید که تشریف می یارین. گفت: نه خیر، ما بی خبر می ریم بازرسی. اگه می گفتیم که شما آماده می شدید. برای بازرسی از وضع سربازها اومدیم. سریع لباس پوشیدم و راه افتادم. یک تیم کامل بازرسی آورده بود. شروع کردند؛ تا صبح ول کن نبود. از آسایشگاه سربازها شروع کرد؛ چه طوری خوابیده اند، تختشان چه جوری است، برای نماز صبح بیدار می شوند یا نه، وضع غذا چه طوری است. خلاصه همه چیز. 📚یادگاران، جلد۱۱ کتاب شهید علی صیاد شیرازی ، ص ۴۹ 🍃🌷 #قاف_عشق @ghafeshgh  👈👈 @nesfejahan99

🍃♦️جمله امام خامنه ای درباره شهادت شهید صیاد شیرازی 🍃🌷 #قاف_عشق @ghafeshgh 👈👈 @nesfejahan99

📣صوت 🍃♦️شهیدصیاد شیرازی:دشمنان ما به پشتوانه نفاق داخلی و با رخنه در حکومت و همراهی رئیس جمهور وقت قصد داشتند با شعار ما نمی‌توانیم و ابزار مذاکره انقلاب را به بن‌بست بکشانند! 🌷گرامی باد۲۱ فروردین سالروز شهادت شهید صیاد شیرازی 🍃🌷 #قاف_عشق @ghafeshgh 👈👈 @nesfejahan99

📣صوت 🔹سوت بلبلی من در جبهه، اول تفریح و خنده بود ولی بعد در عملیات، باعث هدایت و نجات جان رزمندگان شد 🎙گفتگو با برادر جانباز سید علی موسوی 📻رادیواصفهان #برنامه_شبهای_روشن 🔹پخش شده پنجشنبه۱۹ فروردین 🍃🌸 #قاف_عشق @ghafeshgh👇👇

📣صوت 🔹سوت بلبلی من در جبهه، اول تفریح و خنده بود ولی بعد در عملیات، باعث هدایت و نجات جان رزمندگان شد 🎙گفتگو با برادر جانباز سید علی موسوی 📻رادیواصفهان #برنامه_شبهای_روشن 🔹پخش شده پنجشنبه۱۹ فروردین 🍃🌸 #قاف_عشق @ghafeshgh👈👈 @nesfejahan99

🍃🌸برای تعجیل در فرج 🍃🌸آقا امام زمان (عج) صلوات 🍃🌸اَللّهُمَ 🍃🌸صَلَّ 🍃🌸عَلی 🍃🌸مُحَمَّدٍ 🍃🌸وَآلِ 🍃🌸 مُحَمَّد 🍃🌸وَعَجِّل 🍃🌸فَرَجَهُم 🍃🌸وَ اَهلِک 🍃🌸عَدُوَّهُم... 🍃🌸 اَللّهُــــمَّ 🍃🌸عَجـِّل لِوَلیِّکَ 🍃🌸الفَـرَج

"برکت مهمان" زنی بود که مهمان دوست نداشت...!! روزی همسر او به نزد "حضرت محمد (صل الله علیه و آله وسلم)" میرود و بازگو میکند که همسر من مهمان دوست ندارد...!!! حضرت محمد به مرد میگوید: برو و به همسرت بگو من فردا مهمان شما هستم... فردای آنرور حضرت محمد مهمان آن زن و مرد میشود... هنگام رفتن از آن خانه زن میبیند که پشت عبای حضرت محمد (ص) پر از مار و عقرب است... زن فریاد میزند یا محمد(ص) عبای خود را بیرون بیاورید... حضرت محمد (ص)* می فرمایند؛ اینها "قضا و بلای" خانه شما است که من می برم... "پس مهمان حبیب خداست و از روزی اهل خانه کم نمیشود و قضا و بلای اهل خانه را با خود می برد.. 💕❤️💕

قلـــب انسان همانند حوضی است ڪه چهار جویبار، همیشه آبشان در آن می ریزند... اگر آب چهار جـویبار پاڪ باشد، قلب انسان را پاڪ و زلال میڪنند اما اگر آب یڪی یا دو تا یا چهارتاے این جویبارها آلوده باشند قلب را هم آلوده میڪنند جویباراول: چشم است جویبار دوم: گوش است جویبار سوم: زبان است جویبار چهارم: فڪرو ذهن ‌ 💕💙💕

به شیطان گفتم: «لعنت بر شیطان!» لبخند زد. پرسیدم: «چرا می خندی؟» پاسخ داد:«از حماقت تو خنده ام میگیرد» پرسیدم: «مگر چه کرده ام؟» گفت:«مرا لعنت می کنی در حالی که هیچ بدی در حق تو نکرده ام» باتعجب پرسیدم:«پس چرا زمین میخورم؟!» جواب داد: «نفس تو مانند اسبی است که آن را رام نکرده ای. نفس تو هنوز وحشی است؛ تو را زمین می زند.» پرسیدم: «پس تو چه کاره ای؟» پاسخ داد: «هر وقت سواری آموختی، برای رم دادن اسب تو خواهم آمد؛ فعلاً برو سواری بیاموز ! 💕💛💕