13.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🗯 مناظره داغ احمد قدیری و صادق زیباکلام
🗯زیباکلام: شعارهای انقلاب پوچ بود؛ انقلاب تحریف شده است.
🗯پاسخ قدیری را بشنوید 👌
#مناظره
#انقلاب
#منتشر_کنید
@NESHANEHAYE_ZOHOR
آن حضرت خیلی به ما نزدیک است
آیتالله بهجت (ره):
ما کسانی را دیدهایم که گویی در گشایش و گرفتاریها با حضرت ولیعصر (عجلالله تعالی فرجه الشریف) مخابره و تلگراف داشتند، هر چه میگفتند و یا از آن حضرت میخواستند، همان میشد‼️
آن حضرت خیلی به ما نزدیک است، ولی ما او را نمیبینیم و دور میپنداریم.
📚در محضر بهجت، ج۳، ص۲۵۶
#امام_زمان
#ظهور
#ماه_شعبان
@NESHANEHAYE_ZOHOR
✅ خسته نباشی آقا جان
این همه سال رهبری جامعه مسلمین را بر دوش داشته ای...
🔸 هر جا فتنه ای هست ، زخم زبانی هست، تازیانه ستمی که هست دست جانباز شما بر سر ماست و بوی کف العباس می دهد...
و هر کجا کم می آوریم همینکه می بینیم شما رهبر مایی آرام می شویم.
روز جانباز مبارک🌹
#اللهم_احفظ_قائدنا_الامام_خامنه_ای
#ماه_شعبان
@NESHANEHAYE_ZOHOR
زمین خورده ها یاعلی میگویند!
و گرفتارها...
نام عباس را!
باب الحوائج ،پسوند نام خانوادگی این خانواده است!
🌱از حضرت ابوالفضل به همه زنان شیعه!
کی گفته جنگیدن فقط تو میدون جنگ
و سینه به سینه دشمن اتفاق میفته؟!
گاهی جنگیدن در سکوت و وقار و آرامش
اتفاق میفته...
❤️🩹 امام زمان عَلَمشون رو دادن دست ما...
🌻دست خانم هایی که با "حجاب کامل"
نه سینه به سینه دشمن،
اما در جنگ نرم امروزی،
حیا پیشه میگیرن و دامن خودشون
رو حفظ میکنن.🥰
تو این دوره زمونهای که
پایبندی به یک سری اعتقادات،
به خاطر حرفهای ناحقی که
بقیه میزنن،
یعنی هر لحظه و هر دقیقه کشته شدن؛🥲💔
خودت رو،
حجابت رو،
اعتقاداتت رو،
عشق به اهل بیت
و امام زمانت رو،
دست کم نگیر!😊🌱
✨️خدارو شکر کن که
روی تو به عنوان یک سرباز حساب کردن..!
اگه هم تا حالا نمیدونستی،
از الان یه جور دیگه به خودت نگاه کن!
به خودت،
به چادرت،
به علَمی که
به دستت دادن...💕
بعد از شهادت زهـرا، امشب علی اول بار است که پس از سالها بالاخره لبخند زده. طفل قنداقپیچ را به آغوش کشیده؛ در گوشش اذان زمزمه کرده؛ گلویش را بوییده و بازوهایش را بوسیده. زنان بنیکلاب شنیدهاند. آمدهاند به خوشباش. آمدهاند به دیدن طفل. به دستهای سپید مرمریناش که نقل گعدههای قبیله شده. زنان بنیکلاب برایش بازوبند آوردهاند. زنان بنیکلاب حسودند. از همان اول، چشم دیدن امالبنین را در بیت علی نداشتند. حالا او برای علی، شیرپسری زیبا و سیاهچشم آورده. ماه کامل انگار. درخشان. کشیده ابرو. سرخ گونه. زنان بنیکلاب پچپچ میکنند. امالبنین بیاهمیت، میخندد. رسم عرب است که دستهای نوزاد را حنا بگذارند. برای امان از گرمای بادیه. گذاشتهاند. دستهای پسرک سرخ سرخ است. سرخ حنا. دستهای پسرک خضاب شده. زنان بنیکلاب شورچشماند. پچپچه میکنند و به گوشه چشم نگاهش میکنند و زیرلب، وردهای تاریک میپراکنند. دیدی چه دستهای سرخی داشت. دیدی چه گلوی برفگونهای. بازوان علی بود گویی. چشمهای ابوطالب انگار. زنان بنیکلاب میروند. پسر میزایند. یک به یک. پشت به پشت. به بغض علی. به حسادت عباس. پسران قد کشیدند و مرد شدند. لشکری شدند. لشکر بزرگ قبیله. به عراق رفتند. آخرالامر مردی از همین بنی کلاب در عراق، راه آب به عباس بست. شمر نام. گفت که به گلویش آب نرسد. گفت که چشمان سیاهش تاریک شود. گفت که بازوهای مرمریناش را بیاورید که سالها فخر طایفه ماست. پسرک حالا کنار شط افتاد. پسران زنان بنیکلاب بالای سرش پچپچه میکنند. چه گلوی برفگونهای. چه دستان سرخ خضاب شدهای...
✍️«مهدی مولایی»
ولی اگر قرار باشه
وفاداری به شکل انسان مجسم بشه
قطعا اون شخص
عموی سیده رقیهس🌱