ارسالی #دوستان_سبزیجات:
داشتم کتاب #علویه_خانم اثر #صادق_هدایت را میخواندم، که ناگهان به ذهنم خطور کرد که برگردم و دوباره عباراتش را با دید اینکه چه مقدار #منفی_نگری در آن وجود دارد بازخوانی کنم؛ پاسخ خیرهکننده بود! یکبار عبارات را با هم ببینیم:
۱- نالهی چوب
۲- سایهی دراز
۳- تنها
۴- گوشهنشین
۵- داس
۶- لبخند سرد (یعنی #مغز_کدر این نویسنده به یک کلمهی لبخند ساده هم رحم نکرده که مثبت بماند...!)
۷- انتظار مرگ
۸- چهرهای غمگین
۹- اعمال چرکین
۱۰- صدای سوزناک
۱۱- بزحمت لغزیدن
حق دارند #اهل_قلم به اصطلاح #روشن_فکر، که این آدم برایشان معجزهی نویسندگی باشد؛ چون واقعاً این حجم از #نگاه_سیاه و #منفی_بافی آن هم فقط در یک بند از یک داستان ساده در مغز یک نفر چیزی شبیه معجزه است! واقعا که قلم قویای در #سیاه_نویسی و درستتر بگویم #لجن_نویسی دارد! تقریبا هیچ عبارتی نبوده که رد داده باشد و آن را به لجن نکشیده باشد.
و باید هم کار چنین آدمی و طرفدارانش به تنهایی، بیهویتی، ناامیدی و نهایتا چندین بار خودکشی برسد. مگر نتیجهی این نوع نگاه چیزی جز این میتواند باشد؟!
یاران کله سبزیجاتی
از نوشته های شما در کانال استفاده میکنیم
@neveshtanijat