eitaa logo
نوشته
99 دنبال‌کننده
129 عکس
138 ویدیو
2 فایل
احادیث کاربردی سخنان زیبا و کاربردی حکمت
مشاهده در ایتا
دانلود
كيفيّت‌ خواب‌ و خوراك‌ مرحوم‌ حدّاد در طول‌ مدّت‌ ماه‌ رمضان‌ فردا شب‌ سحري‌ را در نزد ايشان‌ ماندم‌. نزديك‌ اذان‌ به‌ منزل‌ كه‌ با مسجد چند خانه‌ بيشتر فاصله‌ نداشت‌ رفته‌ و در سفره‌اي‌ كه‌ عبارت‌ بود از پيراهن‌ عربي‌ يكي‌ از آقازادگانشان‌، قدري‌ فجل‌ (ترب‌ سفيد) و خرما با دو گرده‌ نان‌ آوردند و به‌ روي‌ زمين‌ گذارده‌ فرمودند: بسم‌ الله‌! ما آن‌ شب‌ را با مقداري‌ نان‌ و فجل‌ و چند خرما گذرانديم‌ و فرداي‌ آن‌ روز تا عصر از شدّت‌ ضعف‌ و گرسنگي‌ توان‌ نداشتيم‌. چون‌ روزها هم‌ در نهايت‌ بلندي‌ و هوا هم‌ به‌ شدّت‌ گرم‌ بود. فلهذا با خود گفتم‌: اين‌ گونه‌ غذاها به‌ درد ما نمي‌خورد، و با آن‌ اگر ادامه‌ دهيم‌ مريض‌ مي‌شويم‌ و از روزه‌ وا مي‌مانيم‌. روي‌ اين‌ سبب‌ بعداً پس‌ از صرف‌ سحور با حضرت‌ ايشان‌، فوراً به‌ خانه‌ مي‌آمدم‌ و آبگوشت‌ و يا قدري‌ كته‌اي‌ را كه‌ طبخ‌ نموده‌ بودند ميخوردم‌؛ يا بعضاً سحري‌ را از منزل‌ مي‌بردم‌ و با سحري‌ ايشان‌ با هم‌ صرف‌ مي‌شد. @neveshteh313
کیفیت خواب‌ مرحوم حداد در طول مدت ماه رمضان: اصولاً ما در مدّت‌ يكماه‌ خوابي‌ از ايشان‌ نديديم‌. چون‌ شبها تا طلوع‌ آفتاب‌ بيدار و به‌ تهجّد و دعا و ذكر و سجده‌ و فكر و تأمّل‌ مشغول‌ بودند، و صبحها هم‌ پس‌ از خريدن‌ نان‌ و حوائج‌ منزل‌ دنبال‌ كار در همان‌ محلّ شرطه‌خانه‌ ميرفتند، و ظهر هم‌ نماز را در منزل‌ ميخواندند، سپس‌ به‌ حرم‌ مطهّر مشرّف‌ مي‌شدند؛ و گفته‌ مي‌شد عصر مطلقاً نمي‌خوابند؛ فقط‌ صبح ها بعضي‌ اوقات‌ كه‌ بدن‌ را خيلي‌ خسته‌ مي‌بينند، در حمّام‌ سركوچه‌ رفته‌ و با استحمام‌ آب‌ گرم‌، رفع‌ خستگي‌ مي‌نمايند؛ و يا مثلاً صبح ها چند لحظه‌اي‌ تمدّد اعصاب‌ مي‌كنند سپس‌ براي‌ كار مي روند، آن‌هم آن گونه‌ كار سنگين‌ و كوبنده‌. زيرا ايشان‌ نه‌ تنها نعل‌ مي‌ساختند بلكه‌ بايد خودشان‌ هم‌ به‌ سُمّ ستوران‌ ميكوبيدند. امّا آن‌ وَجد و حال‌ و آتش‌ شعله‌ور از درون‌، اجازۀ قدري‌ استراحت‌ را نميداد. ماه‌ مبارك‌ رمضان‌ بدين گونه‌ سپري‌ شد. و در شب‌ عيد كه‌ محتمل‌ بود ماه‌ ديده‌ نشود، چند رفيق‌ طريق‌ بنا بر آن‌ نهادند تا به‌ شكرانۀ تماميّت‌ شهر رمضان‌ به‌ نجف‌ براي‌ سلام‌ و زيارت‌ مشرّف‌ شوند و فردا را اگر احياناً رمضان‌ است‌ در آنجا افطار كنند. @neveshteh313
می‌خواهم تو نباشی آیت‌الله‌العظمی شبیری زنجانی: درباره مرحوم مدرّس، حاج میرزا فخرالدین جزایری نقل می‌کرد: ایشان تشک و مانند آن زیر خودش نمی‌انداخت. عمامه‌اش را روی متکا می‌گذاشت و روی زمین می‌خوابید و عبای خودش را روی خودش می‌کشید و آن‌هم لحافش بود. می‌گفت: این شخص باید زندان ببیند، اگر قرار بشود که روی تشک و امثال این‌ها بخوابد که نمی‌تواند زندان را تحمل کند! معروف است که رضاخان گفته بود از من چه می‌خواهی؟ مدرس گفته بود: می‌خواهم تو نباشی! حاج میرزا فخرالدین نقل می‌کرد: مدرّس به این اروپا رفته‌ها خیلی بی‌اعتنا بود. منزلش منزل محقری بود، یک کرسی و چیزهای خیلی ساده‌ای داشت. مثلاً به مشیرالدوله _نخست‌وزیر_ می‌گفت: مشیرالدوله! این کرسی را هم بزن. او هم مجبور بود اطاعت کند. جرعه ای از دریا، ج۱، @neveshteh313
اعتماد به یکدیگر آیت‌الله‌العظمی شبیری زنجانی: آقای حسن‌زاده آملی مکرّر نقل می‌کرد و من هم از ایشان شنیدم، می‌گفت: ابتدای ورودم به قم منزلی در همسایگی حاج آقای زنجانی (والد ما) گرفتم. به نسخه‌ای خطی نیاز پیدا کردم که ایشان آن را داشت. به منزل ایشان رفتم و از وی خواستم نسخه را چند روزی به من امانت بدهد. ایشان بدون این‌که مرا بشناسد یا التزامی بگیرد، نسخه را به من داد. من هم زود استفاده کردم و برگرداندم. آقای حسن‌زاده می‌گفت: من با تعجّب به ایشان عرض کردم: شما نشناخته، کتاب خطی به من دادید؟! ایشان فرمود: اگر ما که هم‌لباس هستیم به همدیگر اعتماد نداشته باشیم، از دیگران چه توقعی داریم؟ آقای حسن زاده می‌گفت: این حرف در من خیلی تأثیر گذاشت! جرعه ای از دریا؛ ج3، @neveshteh313
مرحوم آیةاللـه‌زاده مازندرانی، اصرار داشت كه صاحب «مجمع‌البیان» اهل مازندران بوده و «طَبَرْسی» صحیح است و اگر كسی خلاف این مطلب را می‌گفت، ناراحت می‌شد. وی چون با مرحوم والد رفیق بود، نامه‌ای به ایشان نوشت و نظر ایشان و مرا درباره این موضوع پرسید. مرحوم والد با من صحبت كرد و به این نتیجه رسیدیم كه وی اهل تفرش و «طَبْرِسی» صحیح است. ایشان برای این كه مرحوم آیةاللـه‌زاده ناراحت نشود، خیلی ادیبانه و ظریف خطاب به وی نوشتند: «ما هر چه كردیم كه تمیمۀ او را از چوب‌های جنگل مازندران تهیه كنیم، فراهم نشد!» تمیمه به چوب‌هایی می‌گویند كه به‌عنوان حِرز برای بچه‌ها استفاده می‌شود. [مقبره شیخ طبرسی در مشهد مقدس و در نزدیکی حرم امام هشتم علیه‌السلام قراردارد.] 📖جرعه ای از دریا؛ ج4/ ص361و363 @neveshteh313
نظر استاد شهید مطهری در رابطه با کتب صادق هدایت و انتشار کتبش: « در عصر ما به تقلید از اروپاییان و به علل دیگر که اکنون جای ذکرش نیست، نویسندگانی بدبین پیدا شده اند که زهرهایی را از این راه به جان جوانان می ریزند و آنان را بی علاقه به زندگی و احیانا وادار به خودکشی می کنند و از طرف عوامل مرئی و نامرئی مورد تشویق قرار می گیرند و روز به روز به عددشان افزوده می گردد. صادق هدایت از این گروه است. نوشته های وی به قول ویلیام جیمز حالت همان خوکی را می نمایاند که زیر تیغ ناله سر می دهد و یا موشی که در حالی که مشغول جان دادن است جیر جیر می کند.» @neveshteh313
سوال کردن موجب به کار انداختن فکر 🔹️ بهترين راه براى به كار انداختن فكر، طرح سؤال‏هايى حساب شده است. انسان در برابر سؤال‏ها مى‏خواهد جوابى بياورد و براى بدست آوردن جواب ناچار است كه فكر كند و دست و پا كند. و در نتيجه، فكر به جريان افتاده و حركت كرده است. 🔹️در صورتى كه سؤال‏ها حساب شده و دقيق باشند، فكر زودتر به شناخت‏ها و به عقيده و علاقه و به حركت و عمل منتهى مى‏گردد. 🔹️طرح سؤال براى حركت فكرى، راهى است كه پيامبران از آن‏جا رفته‏اند و قرآن از آن خبر مى‏دهد و مى‏بينيم سؤال‏هايى را كه تلنگرهاى محرك فكر هستند و در قرآن به كار گرفته شده‏اند. 🔹️مربى آگاه به جاى اين كه با سنگينى استدلال‏ها فكر را خسته و تنبل كند، با سؤال‏ها و راهنمايى‏ها فكر را آماده مى‏كند و حركت مى‏دهد و به مقصد مى‏رساند. 🔹️مربى آگاه آن نيست كه به جاى افراد فكر بكند و استدلال كند و بفهمد و ببيند. مربى آگاه كسى است كه چشم افراد را باز مى‏كند و پرده‏ها را كنار مى‏زند و فكر را حركت مى‏دهد تا افراد استدلال‏ها را بيابند و بفهمند و زيبايى‏ها را ببينند. در اين‏صورت استدلال‏ها مستقيماً دريافت شده‏اند و بدون سنگينى، در فكر هضم گرديده‏اند. و در ضمن شخصيت افراد و استقلال آن‏ها مجروح نگرديده است. ❛❛ عین‌صاد 📚 | ص ۸۸ #⃣ 👤: @ad_einsad https://eitaa.com/neveshteh313/2766
مستند روایی از این عبارت که در مداحی ها خوانده می شود: «از حرم تا قتلگه زینب صدا می زد حسین» قال الراوي: «وخرجت زينب من باب الفسطاط وهي تنادى وأخاه وا سيداه وا أهل بيتاه ليت السماء أطبقت على الأرض وليت الجبال تدكدكت على السهل.» @neveshteh313
📝 روایت دختر سوری در محاصره داعشی‌ها ❌پدرم اسلحه آورد خانه گفت: اگر اتفاقی افتاد و من نبودم خودتان را بکشید از پدرم پرسیدم چرا ؟؟ گفت چون اگر خودتان را نکشید داعشیها بلایی سرتان میاورند. که ارزو میکنید بدنیا نیامده بودید. فردای انروز چند خانواده از خانواده های منطقه به دست داعش اسیر شدند که پسرها و مردها و پیرمردها و پیرزنها را سربریده و دختران و زنان را برده بودند.اینجا بود که مجبور شدیم یکی از خانواده را انتخاب کنیم که اگر اتفاقی افتاد همان همه ما را بکشد و در بعد هم خودش را بکشد..و در اخر برادرم که 12 سال داشت به اصرار مادرم قبول کرد که این کار را انجام دهد و ما نه شب داشتیم و نه روز و واقعا در شدیدترین و سختترین شرایط روحی بودیم و مادرم با گریه به برادرم میگفت که اسلحه را از خودت جدا نکن چون هر لحظه ممکن است که اوضاع جوری شود که از ان استفاده کنی و نگذاری که ما زنده به دست این داعشیهای کافر بیافتیم و میگفت پسرم نکنه دلت به رحم بیاید که اگر دلت به رحم امد و ما را نکشتی انها به طرز فجیعی ما را میکشند..چند روزی را با این اوضاع بد و استرس شدید گذراندیم و چند روز بعد داشتم نماز صبح میخواندم که شلیک گلوله در روستا شروع شد و درگیری خیلی شدید بود همه بیدار شدیم و برادرم اسلحه را به دست گرفته بود مادرم گفت هر وقت بهت گفتم اول من رو بکش بعد سه خواهرت بعد هم خودت..درگیری تقریبا سه ساعت طول کشید ما دیگه ناامید شده بودیم و گفتیم که دیگه کار تمومه.در همین لحظه پدرم در را باز کرد و وارد شد مادرم گفت چی شده.پدرم گفت ما درگیر نشدیم ایرانیها امدند و با داعشیها در گیر شدند میخواهند محاصره روستا را بشکنند تا ما را از این کفار نجات بدهند. یکساعت بعد محاصره شکسته شد. خدا را شاهد میگیرم تمامی اهالی روستا با دیدن نیروهای ایرانی از خوشحالی گریه شوق میکردیم و بالاخره این کابوس حقیقی تمام شد. آنروزها را هیچ وقت فراموش نمیکنیم که چگونه شب را به صبح و روز را به شب میرساندیم.. برای شادی روح ســـــردار سلیمانی و یاران با وفایش پنج صلوات محمدی بفرست اینو فرستادم تا اینکه قدر شهدا و مرزداران و رزمندگان را بدانیم،،،،، 🧕 𝐣𝐨𝐢𝐧↠https://eitaa.com/hejab_va_efaf313 ═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧┄
شکایت به امام از زیاد بودن زلزله ها و این که آیا از شهر خارج شوند یا خیر التهذيب: روى علي بن مهزيار قال: كتبت إلى أبي جعفر (عليه السلام) وشكوت إليه كثرة الزلازل في الأهواز وقلت: ترى في التحول عنها ؟ 🔹 فكتب: لا تتحولوا عنها، وصوموا الأربعاء والخميس والجمعة، واغتسلوا، وطهروا ثيابكم، وأبرزوا يوم الجمعة، وادعوا الله، فإنه يدفع عنكم. قال: ففعلنا، فسكنت الزلازل به اسانيد صحيحه منقول است از على كه گفت عرضه نوشتم به خدمت حضرت امام محمد تقى صلوات اللَّه عليه و شكايت نمودم از بسيارى زلزله كه در شهر اهواز بهم رسيده است و عرض نمودم كه مصلحت مى‌دانيد كه از اين شهر بشهر ديگر روم پس نامه آن حضرت صلوات اللَّه عليه رسيد كه از آنجا به جاى ديگر مرويد همه شيعيان روز چهار شنبه و پنجشنبه و جمعه را روزه بگيريد و روز جمعه غسل كنيد و جامهاى پاك به پوشيد و بيرون رويد به صحرا و دعا كنيد تا حق سبحانه و تعالى رفع كند اين بلا را از شما على گفت كه چنين كرديم و زلزله‌ها ساكن شد و ظاهر آنست كه نماز زلزله را مى‌كرده باشند و اين عمل از جهة رفع بلا بوده است و هر حاجتى كه باشد كه چنين كنند آن حاجت بر آورده مى‌شود بفضل الهى. لوامع صاحبقرانی مشهور به شرح فقیه نویسنده : علامه مجلسی جلد : 5 صفحه : 347
از بزرگترین دواها برای قساوت قلب🖤 واعلم أن زيارة القبور من أعظم الأدوية للقلب القاسي، لأنها تذكر الموت، والآخرة، وذلك يحمل على قصر الأمل، والزُّهد في الدنيا، وترك الرغبة فيها.🖤 اللباب في علوم الكتاب نویسنده: ابن عادل جلد: ۲۰ صفحه: ۴۷۷
💠 آیت الله جوادی آملی: درس خواندن با صوت و جزوه، کم ثمر است. 🔹 گاهی برخی با کتاب یا گوش دادن ، درسها را فرا می گیرند. این راه بد نیست، ولی روشی نیست که انسان را بپروراند، [به] خلاف ادراک محضر و الگو گرفتن از طرز گفتگو، رفتار و گفتار او، که بسیار آموزنده و سازنده است. 🔸 مرحوم علامه [طباطبائی] (رضوان الله علیه) می‌فرمودند: «درس را باید از محضر استاد فرا گرفت و نباید با مطالعه کتاب و جزوه، مغرور شوید و به همان بسنده کنید». 🔹 ، مبادا با صحیفه، نوار، کتاب یا جزوه، از محضر استاد، احساس بی‌نیازی کنید. 📚 کتاب مهر استاد، ص 49 👈 نکات بیشتر: 🌐 https://eitaa.com/joinchat/4290445439Ccdc991b341 🔰 دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم