eitaa logo
نوشته
101 دنبال‌کننده
127 عکس
138 ویدیو
2 فایل
احادیث کاربردی سخنان زیبا و کاربردی حکمت
مشاهده در ایتا
دانلود
مهمات در حال تمام شدن بود فقط چند فشنگ کلاشینکف و چند راکت آر پی جی مانده بود ابراهیم هادی دستور داده بود برای شرایط خاص نگهداری شود. بچه‌هایی که تاب و توان داشتند در تاریکی شب در اطراف کانال کمیل از بین شهدا و جنازه‌های بعثی به دنبال مهمات، آب و آذوقه بودند. یکی از رزمندگان کانال شبانه به اطراف کانال رفت و قبل از روشن شدن هوا برگشت پس از بازگشت به کانال در حالی که بغض راه صحبت کردنش را بسته بود گفت: داشتم آرام و سینه خیز از معبر می‌گذشتم پایم به چیزی گیر کرد چند ثانیه‌ای متوقف شدم به آرامی سرم را به عقب چرخاندم دست ضعیف و ناتوان مجروحی پایم را گرفته بود او پایش قطع شده بود خون زیادی از او رفته بود یک پایش را هم با چفیه بسته بود. صورت این مجروح به سختی دیده می‌شد اما حالت ضعفش به خوبی نمایان بود، چهار شب از آغاز عملیات گذشته بود و زنده ماندنش بیشتر شبیه به معجزه بود. اینکه چگونه توانسته بود از دید تک تیراندازها در امان بماند هیچکس نمی‌دانست فکر کرد می‌خواهم او را به عقب بازگردانم به آرامی سرم را نزدیک گوشش بردم به او گفتم برادر قب نمی‌روم که تو را با خود ببرم بچه‌ها در کانال گیر کرده‌اند و من به دنبال مهمات آمده‌ام آن مجروح لبانش به سختی تکان خورد چیزی گفت اما آنقدر صدایش ضعیف بود که نفهمیدم سرم را نزدیکتر بردم او تشنه بود و آب می‌خواست می‌گفت: گلویم از بی‌آبی بدجور درد می‌کند اگر امکان دارد آبی به من بده!!! ناخودآگاه به یاد شرمندگی سقای کربلا افتادم سرم را پایین انداختم قطره های اشکم از چشمانم جاری شد نمی‌توانستم برایش کاری کنم بی‌آنکه چیزی بگویم شرمنده و خجالت زده صورتم را به روی صورت رنگ پریده‌اش گذاشتم. خیلی سرد بود اما به من آرامش خاصی داد آنقدر خسته بودم که از آرامش او خوابم برد نمی‌دانم چقدر گذشت که از صدای انفجاری بلند شد. سرم را بالا آوردم و به صورتش نگاه کردم دستم را به آرامی به روی صورتش گذاشتم از گرمی نفس‌هایش خبری نبود صدایش زدم و به شدت شانه‌هایش را تکان دادم دیدم راحت و آرام و مطمئن خوابیده او دیگر تشنه نبود نمی‌دانم چه چیزی این سربازان را پس از چهار روز از پای درآورد جراحت ؟ خونریزی؟ تشنگی؟ و یا...؟ غرور انگیزترین قسمت داستان آنجا بود که بعضی از همین بچه‌ها وقتی قمقمه‌های دوستان شهید خود را که مقداری آب داشت پیدا می‌کردند با آنچه خود از شدت تشنگی می‌سوختند به آن لب نزده و آن را برای دوستان مجروحشان در کانال می‌آوردند این بچه‌های ۱۶ _ ۱۷ ساله این رسم جوانمردی را از کجا یاد گرفته بودند؟ رزمنده‌ای که می‌توانست به راحتی خود را سیراب کند و جان خود را نجات دهد تنها به خاطر کمک و یاری به دوستان مجروحش نه تنها حاضر به عقب نشینی نبود بلکه حتی از آبی که به زحمت پیدا کرده بود قطره‌ای نمی‌نوشید. این‌ها مصداق دقیق آیه نورانی قرآن بودند که فرمود: هرگز به حقیقت نیکی به طور کامل نمی‌رسید تا از آنچه دوست دارید انفاق کنید. منبع: برداشت از کتاب راز کانال کمیل حکایت حماسه رزمندگان گردان کمیل و شهید ابراهیم هادی در فکه https://eitaa.com/neveshteh313/3684
پائیز سال 1361 بود. بار دیگر به همراه ابراهیم عازم مناطق عملیاتی شدیم. این بار نَقل همه ی مجالس توسل های ابراهیم به حضرت زهرا علیها سلام بود. هرجا میرفتیم حرف از او بود! خیلی از بچه ها داستان ها و حماسه آفرینی های او را در عملیات ها تعریف می کردند. همه ی آن ها با توسل به حضرت صدیقه ی طاهره علیها سلام انجام شده بود. به منطقه ی سومار رفتیم. به هر سنگری می رفتیم از ابراهیم می خواستند که برای آن ها مداحی کند و ازحضرت زهرا علیها سلام بخواند. شب بود. ابراهیم در جمع بچه های یکی از گردان ها شروع به مداحی کرد.صدای ابراهیم به خاطر خستگی و طولانی شدن مجالس گرفته بود! بعد از تمام شدن مراسم، یکی دو نفر از رفقا با ابراهیم شوخی کردند و صدایش را تقلید کردند. بعد هم چیزهایی گفتند که او خیلی ناراحت شد. آن شب قبل از خواب ابراهیم خیلی عصبانی بود و گفت: من مهم نیستم، این ها مجلس حضرت را شوخی گرفتند. برای همین دیگر مداحی نمی کنم! هر چه می گفتم: حرف بچه ها را به دل نگیر، آقا ابراهیم تو کار خودت را بکن، امافایده ای نداشت. آخر شب برگشتیم مقر، دوباره قسم خورد که: دیگر مداحی نمی کنم! ساعت یک نیمه شب بود.خسته و کوفته خوابیدم. قبل از اذان صبح احساس کردم کسی دستم را تکان می دهد. چشمانم را به سختی باز کردم. چهره ی نورانی ابراهیم بالای سرم بود. من را صدا زد و گفت: پاشو الان موقع اذانه. من بلند شدم. با خودم گفتم: این بابا انگار نمی دونه خستگی یعنی چی؟! البته می دانستم که او هر ساعتی بخوابد، قبل از اذان بیدار می شود و مشغول نماز. ابراهیم دیگر بچه ها را هم صدا زد. بعد هم اذان گفت و نماز جماعت صبح را برپا کرد. بعد از نماز و تسبیحات، ابراهیم شروع به خواندن دعا کرد. بعد هم مداحی حضرت زهرا علیها سلام!! اشعار زیبای ابراهیم اشک چشمان همه ی بچه ها را جاری کرد. من هم که دیشب قسم خوردن ابراهیم را دیده بودم از همه بیش تر تعجب کردم! ولی چیزی نگفتم. بعد از خوردن صبحانه به همراه بچه ها به سمت سومار برگشتیم. بین راه دائم در فکر کار های عجیب او بودم. ابراهیم نگاه معنی داری به من کرد و گفت: می خواهی بپرسی با اینکه قسم خوردم، چرا روضه خواندم؟! گفتم: خب آره، شما دیشب قسم خوردی که... پرید تو حرفم و گفت: چیزی که می گویم تا زنده ام جایی نقل نکن. بعد کمی مکث کرد و ادامه داد: دیشب خواب به چشمم نمی آمد، نیمه های شب کمی خوابم برد. یکدفعه دیدم وجود مقدس حضرت صدیقه ی طاهره علیها سلام تشریف آوردند و گفتند: نگو نمی خوانم، ما تو را دوست داریم. هرکه گفت بخوان تو هم بخوان دیگر گریه امان صحبت کردن به او نمی داد. ابراهیم بعد از آن به مداحی کردن ادامه داد. کتاب سلام بر ابراهیم📖 https://eitaa.com/neveshteh313/3685
۱ ـ اثر نگاه غیر مهربانانه به پدر مادر الإمامُ الصّادقُ عليه السلام : مَن نَظَرَ إلى أبَوَيهِ نَظَرَ ماقِتٍ و هُما ظالِمانِ لَهُ، لم يَقبَلِ اللّه ُ لَهُ صلاةً .[الكافي : 2/349/5 .] امام صادق عليه السلام : هر كه به پدر و مادر خود، گر چه به وى ستم كرده باشند، با نگاه دشمنانه ﴿یا همراه با خشم﴾ بنگرد، خداوند از او نمازى را نمى پذيرد . https://eitaa.com/neveshteh313/3686
📖 همسایه ی خوب 🔹لَيسَ حُسنُ الجوارِ كَفَّ الأذى ولكِن حُسنُ الجَوارِ الصَّبرُ عَلَى الأذى؛ خوشْ همسايگى [تنها] خوددارى از آزار دادن [همسايه] نيست، بلكه شكيبايى بر آزار [ديدن از همسايه] است. 📖 امام موسی کاظم علیه السلام.📖 https://eitaa.com/neveshteh313/3687
در مفاتیح الجنان نماز شب عید غدیر نوشته شده ۱۲ رکعت با یه سلام آیا باید ۱۲ رکعت را طبق دستور خواند و بعدش یک سلام داد یا ۶ تا دو رکعتی خواند نظر مراجع را در این رابطه را بفرمایید؟ نظر مراجع در این زمینه عبارتست از: 📖امام خامنه ای:‌ شش تا دو رکعتی است 📖 آیت الله مکارم شیرازی: در مفاتيح الجنان در اعمال شب عيد غدير، نماز دوازده رکعتي به يک سلام آمده، که در مفاتيح نوين آنرا حذف کرده ايم؛ زيرا تمام نمازهاي مستحبي دو رکعتي است، جز نماز اعرابي که چهار رکعت است. و در مورد نماز شب عيدغدير، هرگاه انجام شود، بايد هر دو رکعت به يک سلام خوانده شود. 📖 آیت الله وحید خراسانی:‌ باید طبق دستور بخوانید ولی هر دو رکعت ،یک تشهد دارد. 📖آیت الله شبیری زنجانی:‌ باید به صورت شش نماز دو رکعتی خوانده شود. 📖آیت الله فاضل لنکرانی: نماز شب عید غدیر 12 رکعت به صورت شش نماز دو رکعتی مثل نماز صبح به نیت نماز شب عید غدیر خوانده می شود و در هر دو رکعت باید سلام نماز گفته شود. 📖 استفتاءازسایت مراجع عظام 📖منبع: پایگاه تخصصی فقه و احکام https://eitaa.com/neveshteh313/3688
هرکس هنگام خواب سه مرتبه بگوید: یفعل اللّه ما یشاء بقدرته و یحکم ما یرید بعزّته مانند این است که هزار رکعت نماز بجا آورده باشد. نقل از کتاب کفعمی https://eitaa.com/neveshteh313/3689
✅ خنده رو بودن در روایات 🔹عليك بالبشاشة فانها حبالة المودة. ✅ لازم باش گشاده‌روئى را پس بدرستى كه آن دام دوستى است يعنى دامي است كه به آن دوستى مردم را می توان شكار كرد. ✅ خنده رو بودن دام دوستی است. ✅ https://eitaa.com/neveshteh313/3691
خوش اخلاق بودن محبت مردم را جذب می‌کند عليك بحسن الخلق فانه يكسبك المحبة. فراگير نيكوئى خوى را پس بدرستى كه آن كسب مى‌فرمايد ترا دوستى، يعنى باعث اين مى‌شود كه مردم تو را دوست دارند و اين أمري است سودمند در دنيا و آخرت. https://eitaa.com/neveshteh313/3692
✅ کسی که بدی‌های مردم را تحمل می‌کند عیوبش پنهان می‌شود ✅ و کسی که زود از کوره در می‌رود عیوبش آشکار می‌شود... عليك بالاحتمال فانه ستر العيوب. لازم باش احتمال را﴿تحمل کردن را﴾ پس بدرستى كه آن پرده عيب هاست. مراد به «احتمال» بردبارى و تحمل بى‌ادبي هاى مردم است، يا بر خود گرفتن مؤنات و اخراجات مردم. ﴿یعنی کمک کردن به مردم را تحمل کن﴾. https://t.me/soal_va_javab110/1953
از نشانه‌های دوراندیش بودن, قوت عزم و اراده است؛ اگر کسی دوراندیش باشد یقیناً دارای عزم و اراده‌ای قوی خواهد بود. و کسی که عزم و اراده ضعیف داشته باشد و یقیناً دوراندیش نیست من الحزم قوة العزم. از دور انديشي است قوت عزم، يعنى اين كه عزم هر كار كه كسى كند عزم او در آن قوى باشد تا بعمل آيد زيرا كه با عزم سست كم كارى بانجام رسد خصوصا كارهاى بزرگ و صعب. https://t.me/soal_va_javab110/1954
از بهترین علایم ایمان راضی بودن به قضا و قدر الهی است.‌‌.. ✅ من أفضل الايمان الرضا بما يأتي به القدر. از افزون ترين ايمان راضى شدن است به آن چه بياورد آن را قدر، ✅ يعنى به آن چه تقدير و حكم حق تعالى به آن جارى شده باشد از براى او، خواه تنگى روزى باشد و خواه فراخى آن، و خواه بيمارى باشد و خواه صحت، و همچنين در نظاير آن. https://eitaa.com/neveshteh313/3695
تابستان خیلی‌ها از درس و کار فارغ می‌شوند... بیکار بودن و فارغ بودن منشا رفتن به دنبال لذت‌های بیهوده است من الفراغ تكون الصبوة. 📗 غررالحکم و درر الکلم 📗 از فارغ بودن ميباشد صبوه، «صبوه» ميل بجهل و لذت هاى جواني است كه از جهل ناشى مى‌شود، و مراد ترغيب به مشغول شدن به كار است و فارغ نبودن و اين كه فارغ بودن منشأ ميل بلذت ها شود كه از جهل ناشى شود. https://eitaa.com/neveshteh313/3696