به نام صاحب سلام
شبنمي بر دانه اي نشست، گل جوانه شد
گريان ز آمدن، وجود مادر که عاشقانه شد
همي سخت بود ترانه زندگي و پايان انتظار
بوي زندگي دوباره، بار ديگر نواخته شد
گويي همه غريبد و آشنا فقط پروانه است
عشق گل و پروانه بود که جاودانه شد
زندگي نواختن بر تبل آرزوها نيست
هر چند تلخ و ملس، داستان عاميانه شد
به پاي رود نشست و بيابان ترک خورد
يک روز باران آمد و گل عارفانه شد
عليرضا عبدي بهمن ۱۳۹۵
#تطمئن_القلوب
#نوشته_های_خاکی
#ترانه_زندگی
✍️نوشته های خاکی
@neveshtehayekhaki206
࿐჻ᭂ⸙🍃🌼🍃⸙჻ᭂ࿐