به نام صاحب سلام
دوستان بیاید سبکی در شعر به تن کنیم
از خاطرات اردو جهادی سخن کنیم
سبک شاعران کهن سخت است
با سبک ساده خود شیون کنیم
قصه از اینجا شروع شد
جنگلی انبوه درمیان کوه
تن بریده از شلوغی شهر
از های و هوی مسئولان امر
رو به سوی ده و روستا
گاو و گوسفند و زیرآسمان خدا
رفتیم تا قصد سفرکنیم
از میان سنگ و کلوخ گذرکنیم
بچه های متفاوت و باحال
نه دنبال شهرت بودند، نه مال
قهرمانان عرصه گل و لای
هیچ نظر ندارد به پست و جای
یکی سیزده استان گذر کرده بود
دل خود را برای خدا کارگرکرده بود
دیگری طاهای خوش سخن
درس معرفت داد به من
یکی بود بهرام آدیش بامرام
پر زخوبی های بی کلام
نیت من برای آمدن ناس بود
اما دل بچه ها پر زاحساس بود
تیکسر و شیشلو و پنو شد آزمون مردانگی
گرچه مردم ساده فکر، بگویند دیوانگی
(عَلیرِضا عَبدیِ اَملَشی)
#جمعه ۲ مهر سال ۱۳۹۵
#تطمئن_القلوب
#نوشته_های_خاکی
https://eitaa.com/neveshtehayekhaki206
In the name of the owner of peace,
Mother, the most beautiful meaning of my life,
In the treasure chest of my heart, I frame your memory like a picture
So that I don't forget the sorrow of your absence.
You are the refuge of my childhood tears.
How quickly the days of happiness pass!
As if this world was not created for staying,
Is it?
And it picks the good ones from the tree of life so quickly!
My eyes have become a flowing spring from your separation.
And I have entrusted my mind to endure your absence...
I am left with this poor heart, what should I do?
How can my heart not long for you?
You used to calm my childhood tears
With the sweetness of your love,
And with each drop, you built my world with your existence.
Oh, you whom God has placed paradise under your feet,
I remember you as long as I breathe.
(عَلیرِضا عَبدیِ اَملَشی)
#جمعه ۲۸ تیر سال ۱۳۹۸
#تطمئن_القلوب
#نوشته_های_خاکی
https://eitaa.com/neveshtehayekhaki206
۲۰۲۵۰۱۰۳_۱۷۳۵۵۶.mp3
2.28M
به نام صاحب سلام
مادر ای زیباترین معنای زندگی ام
در طاقچه دلم خاطرت را قاب عکسی می کنم
تا غم دوریت را از یاد نبرم
تویی پناه گریه های کودکی ام
دوران خوشی چه زود می گذرد!
گویی این دنیا برای ماندن آفریده نشده است؟
و خوبان را زود از درخت زندگی می چیند!
چشمانم از فراقت چشمه ای روان شده است.
و به عقلم سپرده ام دوریت را
صبر پیشه کند....
حال مانده ام با این دل بیچاره؛
چگونه دلم هوایت نکند؟
گریه های کودکی ام را
با شیرینی محبتت، آرام می کردی
و با قطره قطره وجودت دنیای مرا می ساختی
ای که خدا بهشت را زیر پایت انداخته
به یادت هستم تا نفس می کشم.
#جمعه ۲۸ تیر سال ۱۳۹۸
#تطمئن_القلوب
#نوشته_های_خاکی
#طاقچه_دلم
✍️نوشته های خاکی
@neveshtehayekhaki206
࿐჻ᭂ⸙🍃🌼🍃⸙჻ᭂ࿐