به نام صاحب سلام
آهسته؛ آهسته؛
نوبت به نوبت
آغاز مي شود يک داستان بلند...
چشم ها باراني مي شود؟
دلها مي شکند از مرگ!
و آن طرف نزدیک تر
چند خانه دورتر
ناگهان صدايي به گوش مي رسد؟
گريه نوزاد،لبخند را بر لبان مادر نقاشي مي کند
با آمدنش سکوت خانه مي شکند
حالا زندگي و مرگ با هم آمدند!؟
تا سرود عشق بنوازند
يکي به آسمان پرواز مي کند
و ديگري باران شده؛ بر زمين متولد مي شود.
عليرضاعبدي شهریور ۱۳۹۷
#تطمئن_القلوب
#نوشته_های_خاکی
#داستان_بلند
✍️نوشته های خاکی
@neveshtehayekhaki206
࿐჻ᭂ⸙🍃🌼🍃⸙჻ᭂ࿐