eitaa logo
مدرسه نویسندگی مبنا
2.6هزار دنبال‌کننده
660 عکس
100 ویدیو
20 فایل
اینجا کانال دپارتمان نویسندگی مدرسه مبنا است. جایی‌که سعی‌مون بر این هست خودمون رو میون جنگ روایت‌ها ببینیم و به عنوان کنشگر توی این عرصه نقش‌مون رو ایفا کنیم. 😇خانم میم هستم: @adm_mabna
مشاهده در ایتا
دانلود
🥰 سلام به رفقای خوب کتابخوان وقت شروع دوره دوم حلقه کتاب نوجوان رسیده است و قلبمان تالاپ و تلوپ می‌کند که زودتر همراه با دختران و پسران گل‌مان باشیم . 🍀 ان‌شاالله آغاز دوره ما از ۱۹ مرداد، جمعه خواهد بود. ☘از نوجوانان ۱۱ تا ۱۷ ساله دعوت می‌شود همراه با تسهیلگران مبنا ، دو جلد کتاب را همخوانی کنیم. 🍀مدت زمان تقریبی دوره یک ماه است. اما به دلیل تداخل با سفر اربعین، این دوره به مدت یک هفته تعطیل خواهد بود. 🍀هزینه شرکت در این دوره ۴۰۰ هزار تومان است. 🍀کتاب‌هایی که در این دوره می‌خوانیم و تسهیلگرهای شما، هنگام ثبت‌نام معرفی می‌شوند. 🍀برای ثبت‌نام وارد لینک زیر شوید: https://formafzar.com/form/ko4vt 🍀هر سوالی در مورد دوره داشتید، به آیدی زیر در ایتا پیام بدهید: @babaee1983 امیدوارم این مدت کوتاه، آغازگر یک دوستی طولانی‌مدت باشد😍🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
محمدرضا جوان آراسته Sequence 01.mp3
زمان: حجم: 39.05M
✨ یکشنبه‌های مثنوی 🔖جلسه‌ی چهارم 🎙محمدرضا جوان آراسته 📝 @nevisandegi_mabna
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔖زندگی جنگ است؛ جانا بهر جنگ آماده شو... 📝 @nevisandegi_mabna
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
همدلی با سرباز آلمانی! خواندن این کتاب با وجود دردناک بودنش، برایم لذت‌بخش بود. فکر نمی‌کردم روزی با سربازی آلمانی تا این اندازه احساس قرابت و همدلی کنم! من سال ۷۵ به دنیا آمدم. وقتی که سال‌ها بود جنگ تمام شده بود، ظاهرا. اما برای من هم بوی سوختگی یعنی خطری بزرگ و صدای آمبولانس دلم را پیچ می‌دهد. از پدرم به ارث رسیده. به من که اصلا چند سال بعد از امضای قطعنامه به دنیا آمدم. با همین میزان اصطکاک کم با جنگ هم خواندن آثاری با این موضوع برایم آسان نیست. امثال «ارمیا»، «زمین سوخته» و الان «در جبهه غرب خبری نیست» انرژی زیادی ازم می‌گیرند. برای همین نمی‌توانم تصور کنم اریش ماریا رمارک با چه زجری خاطرات گزنده آن دو سال را نوشته است. لحظه‌های چسبناکی مثل از دست دادن طراوت جوانی، مادر و رفیق هم‌پیاله‌اش. مرور و نوشتن چنین تجربه زیسته زهرآلودی، کار هر کسی نیست. زحمت رمارک قابل‌تحسین است. 📝@nevisandegi_mabna
مدرسه نویسندگی مبنا
•همدلی با سرباز آلمانی! خواندن این کتاب با وجود دردناک بودنش، برایم لذت‌بخش بود. فکر نمی‌کردم روزی ب
. یکی از ویژگی‌های آثار شاخص ادبی، تفکیک ماهرانه نویسنده بین گفتن و نشان دادن است. گفتن به این معنی که خلاصه‌وار اتفاق را بگوید و نشان دادن یعنی نویسنده از جزئیات فراوان استفاده کند، طوری که مخاطب خودش را توی آن موقعیت همراه کاراکتر ببیند. این مسئله در این کتاب به زیبایی رعایت شده. صفحه ۱۸۴ کتاب، ماجرای مرخصی دوم پاول را در پنج جمله گفته است: به من مرخصی نقاهت می‌دهند. مادرم نمی‌خواهد ترکش کنم. خیلی ناتوان شده. حالش از آخرین باری که دیدمش خیلی بدتر است. خودم را به گروهان معرفی می‌کنم و بار دیگر به خط مقدم عازم می‌شوم. به احتمال زیاد، نویسنده قصد داشته تا تمرکز داستان را در این قسمت از داستان را روی فضای جنگ نگه دارد. در حالی که توضیح مفصل مرخصی اول برای مقایسه فضای جنگی و شهری و رفتار مردم با سربازان لازم بوده است. این بخش از صفحه ۱۰۹ آغاز شده و تا ۱۲۹ ادامه پیدا کرده و با اشاره به جزئیات، تصاویری دیدنی را با مخاطب در میان گذاشته است. درباره در جبهه غرب خبری نیست حرف برای گفتن زیاد است؛ اما همین دو نکته «استفاده از تجربه زیسته» و «استفاده درست از گفتن و نشان دادن» برای یادداشت پایانی کفایت می‌کند. حتی اگر خواندنش مثل من برایتان دردناک است، پیشنهاد می‌دهم ادامه بدهید. ارزشش را دارد. 🖋به‌ قلم "خانم فاطمه آل مبارک " مدیر دپارتمان نویسندگی مبنا 📝@nevisandegi_mabna
💌 ترجیح می‌دادم سوالات اعتقادی نپرسم... نظر کاربری رو بخونید که روایت انسان نگاهش رو به زندگی تغییر داده. 😊 چقدر سوال‌های بی‌جواب مونده در ذهن‌ها هست؛ چقدر سوال‌هایی که پاسخ‌های اشتباه بهشون داده شده. 😔 🔻ثبت‌نام روایت انسان با ۱۰٪ تخفیف 🔗https://B2n.ir/j18022 🔗https://B2n.ir/j18022 ⭕️@Revayate_ensan_home
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا