#حکایت
انوشیروان را معلمى بود.
روزى معلم او را بدون تقصیر بیازرد.
انوشیروان کینه او را به دل گرفت تا به پادشاهى رسید.
روزى او را طلبید و با تندى از او پرسید که چرا به من بىسبب ظلم نمودى؟
معلم گفت : چون امید آن داشتم که بعد از پدر به پادشاهى برسى.
خواستم که تو را طعم ظلم بچشانم تا در ایام سلطنت به کسى ظلم ننمائى ...
✍🏻#علی_اکبر_دهخدا
📚@nevisandeshoo