دلتنگ کاظمین ات هستم سرزمینی که قدم های تو را لمس کرده، عطر نفس هایت را بوسیده و شیرینی سخنانت را چشیده است. آنجا که سجاده ات از اشکهایت خیس می شد ، حال آن که غل و زنجیر بر دست ها و پاهای مبارکتان بوسه می زد دلتنگ کاظمینتم! تا به تو ، به صبر و شکیبایی ات ، به رأفت و مهربانی پدرانه ات سلامی کنم و عاشقانه در آغوش پدرانه ات جای گیریم تا یادم باشد که تو پدرانه بلاء را به جان خریدی که تا ما در آرامش باشیم و من می سوزم هنوز که هنوز است، رنج و سختی ها و بلاها و توهین ها به سوی شما است و ما در آرامش و امنیت ایم. اینجا می توانم با شما از این درد بگویم که چرا آقا جانم ؟ چرا شما سپر بلایی شیعیانتان هستید؟ مگر قرار نیست که "وَ الّذِينَ أَبْلَوُا الْبَلَاءَ الْحَسَنَ فِي نَصْرِهِ، وَ كَانَفُوهُ" ما در مسیر در همه حال یاری دهنده شما باشیم؟ چرا همه چیز در زندگی ما برعکس است یعنی هنوز آنقدر بزرگ نشده ایم ؟ یا اینکه " وَ مَنْ كَانُوا مُنْطَوِينَ عَلَي مَحَبّتِهِ يَرْجُونَ تِجَارَةً لَنْ تَبُورَ فِي مَوَدّتِهِ." رشته محبت شما در وجودمان آنقدر تابیده نشده و یا باور نکردیم این راه تنها راه نجات رستگاری و برد است؟ از شما که عاشقانه و پدرانه برای راحتی فرزندانتان بلاء را به جان خرید ، می پرسم که چرا اینگونه است؟ خیلی سخت است😢، یعنی اینکه ما تا یاران آقاجانمان اباعبدالله خیلی فاصله داریم... پس مرا بخوان تا به کنارت بیایم که نور وجودت بر قلب و جانم بتابد تا تاریکی و تیرگی وجودم را روشن کند و با دستان پر مهرت جانی دوباره بگیرم. تو باب الحوائجی و من فقیرترینم؛ وجودم کویر، تشنه لب و نیازمند باران رحمت شما است که بر آن ببارد تا زنده شود. #کاظمین #یا_موسی_کاظم #یا_جواد_ائمه #اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج ____🌸🍃____ @nevshteha ____🌸🍃____