#یک_مسئله
🔹زینت از نظر شرعی
⁉️ منظور از زینت چیست که خانمها باید از نامحرم بپوشانند؟
✅ج: به زینت هایی گفته می شود که جزء بدن شخص به شمار نمی رود، (مانند انواع زیورهای طلا و جواهر)، و هم به آرایش هایی گفته می شود که به بدن شخص متصل بوده و گویی جزئی از اوست ؛ (همانند سرمه و رنگ مو) . علاوه بر این، خود زیبایی های طبیعی بدن (اندام و زیبایی های بدن) نیز زینت به شمار می رود، و در کل هر چیزی که عرفاً زینت محسوب گردد بانوان باید آن ها را در برابر مرد نامحرم بپوشانند. البته صورت و دست ها تا مچ بدون زینت از این حکم مستثنی می باشند
📚 #استفتائات_امام_خامنه_ای مد ظله العالی
هيات رزمندگان اسلام شهرستان بهشهر
@heyat_razmanegan_behshar
💢 یک ژن خوب دیگر به اتهام فساد اقتصادی، دستگیر شد!
#آخوندی
#رئیسی_متشکریم
هیات رزمندگان اسلام شهرستان بهشهر
@heyat_razmanegan_behshar
✨🌸✨
🕗 #ساعت_عاشقی
به جز هوای حرم در سرم هوایی نیست
اسیر دام تو را حاجت رهایی نیست
به غیر گوشه ی بام تو ای امام رئوف
کبوتر دل من جَلد هیچ جایی نیست
┄┅┅❁💚❁┅┅┄
🍀اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضاالمرتَضی الامامِ التّقی النّقی وحُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه کافْضَلِ ما صَلّیَتَعَلیاَحَدٍ مِنْ اوْلیائِک.🌹🍃
هيات رزمندگان اسلام شهرستان بهشهر
@heyat_razmanegan_behshar
#علی_شناسی
🌱انبوه لشکر اسلام دور کعبه حلقه زده بودند.
اشک شوق در چشمان بسیاری جمع شده بود. هرکس چیزی می گفت. 😢
🍃اما نگاه پیامبر، به بتهابی بود که بر شانه ی کعبه سنگینی می کرد.
خدا وعده داده بود و حالا مکه دست مسلمانان بود.
باید آثار کفر و جهل از بین می رفت. 🤨
🌴علی (ع) به امتداد نگاه پیامبر(ص) نگریست.
پیامبر آرام دست علی را گرفت و او را دنبال خود برد.
علی گام به گام پشت سر پیامبر حرکت می کرد.🙂
🌱به دیوار کعبه تکیه داد و گفت:
- علی جان! بر شانه های من برو و این لکه های ننگ را از دامان کعبه پاک کن.
🌴چهره علی (ع) تغییر کرد. خوشحال بود که مامور این کار شده، و هم شرمسار بود که باید پا بر شانه های پیامبر(ص) بگذارد.😊
🌴همانطور که سرش پایین بود، گفت:
- یا رسول الله! شرم می کنم از اینکه بر شانه های شما بایستم، آخر شما...😓
🌱پیامبر (ص) لبخندی از رضایت زد و گفت:
- این دستور خداست علی جان.
پای افزار را از پاهایش درآورد و تسبیح گویان پای بر شانه های پیامبر گذاشت. 🙂
☘لشکر اسلام، آسمان و زمین ... نظاره گر این صحنه بودند. برای اینکه همه ی عظمت اسلام را ببینند، با تکبیر های پیاپی، بت ها را از بالا به پایین افکند.🙂
🔹 بحار الانوار، ج ۳۸.
⭕️ #خدا_وعده_داده_که_عاقبت_دنیا_برای_اهل_تقوا_است.
🔅حجت بن الحسن که بیاید
کسی که چون علی (ع) پای حق ایستاده، نلغزیده، نترسیده، نبریده
همراهش، دنیا را از وجود بت ها پاک می کند.
حیف است به خاطر کم و زیاد دنیا، چرب و شیرینش، سور و ساتش...
امام را تنها بگذاریم. 🙂
📗 #پدر
✍ #نرجس_شکوریان_فرد
هيات رزمندگان اسلام شهرستان بهشهر
@heyat_razman
#همدلی_همسران
❤️دعا کردن برای همسر
☘ از کارهای قشنگی که محبت همسرتان را در دل شما زیاد میکند و نیز #محبوب او میشوید این است که بعد از نماز و اوقات دیگر برای سلامتی، عاقبتخیری و یا رفع گرفتاریهایش دعا کنید و حتی صدقه بدهید.
☘ گاهی به او بگویید برایت، نذر #صلوات کردهام.
برایش با پیامک بنویس وقتی از خانه میروی برایت آیتالکرسی میخوانم.
❤️حمایتهای معنوی، زندگی را شیرین و لذتبخش میکند. چنین خانهای برای همسر، پناهگاه و محل آرامش است.
🌸
هيات رزمندگان اسلام شهرستان بهشهر
@heyat_razmanegan_behshar
کانال خبری بهشهرنو
#مستند_داستانی_امنیتی_عاکف @kheymegahevelayat #قسمت_سی_و_چهارم بعد از جلسه با امیر و هادی و سروش
#مستند_داستانی_امنیتی_عاکف
@kheymegahevelayat
#قسمت_سی_و_پنجم
پنج هفته ای از شروع پرونده گذشته بود که یک شب مسئول دفتر حاج کاظم «معاون کل تشکیلات» بهم زنگ زد که حاجی میخواد شمارو ببینه.
رفتم دفترش، تقریبا حدود دو ساعت و نیم سر یک پرونده ای با هم تبادل نظر داشتیم که دوتا از کارشناس های اطلاعاتی هم حضور داشتن... وسط همین گیر و دار بودیم که یه هویی یه مطلبی به ذهنم رسید.
جسمم در جلسه ای که داخل دفتر حاج کاظم داشت برگزار میشد بود، اما روحم پیش افشین عزتی!!! دلم طاقت نیاورد.. اون مطلبی که به ذهنم رسید، به نظرم لطف خدا بود که بعدها در این پرونده خیلی مارو جلو برد.
اون موردی که به ذهنم رسید، وسط همون جلسه، فورا روی یک کاغذ نوشتم تا یک وقت بین انبوه زیادی از اطلاعات درون ذهنم، فراموشش نکنم. سعی میکردم هیچ وقت چیزی رو ، روی کاغذ یا درون موبایلم ننویسم.. چون امور اطلاعاتی اینطور نیست که در لب تاپ یا موبایل و یا روی کاغذ ثبتش کنیم. اگر خوب قسمت های قبلی رو خونده باشید نمونش و عرض کردم. باید تمام مسائل رو به ذهنم میسپردم.. اما استثنائا این یکی رو هم مثل بعضی استثنائات، اونم به صورت کد نوشتم روی کاغذ تا اگر در صورتی که مثلا یک درصد از جیبم افتاد یا گمش کردم وَ به دست کسی رسید، کسی از محتوا و منظورم متوجه نشه.
جلسه که تموم شد بعدش رفتم دفترم.. کاغذی که دستم بود گذاشتمش لای کتاب « دا » که روی میز کارم بودو گاهی فرصت میکردم میخوندمش.. کتاب و گذاشتم داخل گاو صندوق دفتر. بماند که چی بود اون مطلبِ روی کاغذ، اما شما بعدا میفهمید.
کمی به کارام رسیدم، اما خیلی خسته شده بودم.. داخل اتاقم ۵ تا ساعت بود.
یکی از ساعت ها به وقت آمریکا، دیگری به وقت اسراییل، وَ سومی به وقت انگلیس وَ چهارمی عربستان وَ پنجمی به وقت کشورم ایران. نگاهی به ساعت ها کردم، دیدم ساعت ایران داره دقیق تایم ۲۲:۳۳ دقیقه رو نشون میده.. از پشت میز کار بلند شدم رفتم از داخل یخچال یه نوشیدنی آب آلبالو که شدیدا بهش علاقه داشتم گرفتم خوردم.. اومدم چنددقیقه ای روی مبل نشستم، همونطور که لم داده بودم ، تلویزیون دفترو روشن کردم تا شبکه های خبری مهم ایران و جهان و رصد کنم، وَ همزمان داشتم روی دوتا پرونده های دردست اقدام درون مرزی و برون مرزی فکر میکردم وَ آنالیزش میکردم که صدای بی سیمم در اومد:
_آقا عاکف صدای منو دارید؟؟ عاکف/حدید؟ آقا صدای منو دارید؟
فورا بلند شدم رفتم بی سیمم و از روی میز کارم برداشتم.. جواب دادم:
+حَدید بگو.. عاکف هستم میشنوم..
_حاج آقا یکی با پوشش نامناسبی، با یه دسته گل اومده درب خونه شخص مورد نظر.. دستور چیه؟
+جنسیت؟
_زن هست.
+تشریح کن .. حدودا سن.. قد.. وزن.. همچنین میزان فاصلت با شخص مورد نظر.
_حاجی یه کم تاریکه.. خوب اشراف ندارم چهره ببینم. باید کمی صبر کنید یه ماشین رد بشه دقیق ببینم که البته بازم نمیتونم تموم موارد و ذکر کنم.
+خب پسرجان چرا دهن منو پشت بیسیم باز میکنی. برای چی رفتی جایی مستقر شدی که اشراف نداری؟
_خب حاجی برق منطقه نیم ساعت هست قطع شده.
+چرا به مرکز خبر ندادی؟ فورا بهم بگو دقیق چی میبینی؟
_بزارید با ماشین برم از کنار خونه رد بشم بهتون دقیق بگم.
+فورا.
حدید رفت و حدود ۳۰ ثانیه بعد بیسیم زد:
_حاجی صدای من و داری؟
+بله آقاجان بگو!
_قد چیزی حدود ۱۶۵ تا ۱۷۰. وزن هم که احساس میکنم شاید چیزی حدود شصت تا شصت و پنج_شش باشه.. مجددا برگشتم سرموقعیت قبلی با فاصله ای حدوداً هم ۵۰ متر.. منم داخل ماشینم.
بدجور ذهنم درگیر شد.. فوری بلند شدم از روی مبل، صدای تلویزیون رو کم کردم، برگه تشریح وضعیت اون دختری که عاصف همه نکاتش و برام آورده بود نگاه کردم.. بلافاصله رفتم روی خط حدید گفتم:
+وضعیت ورود و خروج طی این یک ساعت اخیر چطور بود؟؟
_یه خانوم با دوتا بچه نیم ساعت قبل رفتن بیرون که شمارو پیج کردم جواب ندادید، اما به آقا عاصف گفتم.
+بعدش..؟؟
_ ظاهرا همسر سوژه ی ما بوده با بچه هاش.. الان هم این خانوم با دسته گل اومده داره میره داخل این خونه. همچنان پشت درب خونه منتظره تا از داخل درب و براش باز کنن.
از جایی که خونه عزتی شخصی بوده وَ آپارتمان نبود، همچنین با توجه به اتفاقات اخیر، وَ طبق مشخصاتی که بچه ها پرینتش رو آورده بودند، حدس زدم همون زنه باشه.. همونی که دنبالشیم..
به نیروی مستقر در میدان عملیات و کنترل سوژه گفتم:
+حدید میتونی نزدیک بشی به اون خانومه؟
_بله آقا میرم.
+تا درب خونه باز نشده، با یه بهانه ای برو سمت اون خونه از کنار اون خانوم رد شو. میتونی بری ببینی چهرش چه شکلیه؟ من صورتش و دقیق میخوام. تاکید میکنم فقط صورتش و،!
_چشم من رفتم.. فقط منتظر باشید.
+برو شیربچه ی حیدری. دست صاحب الزمان نگهدارت.
حدید رفت، بعد از حدود ۱۰ دقیقه بی سیم زد..
_از حدید به عاکف.
+بگو آقاجون. میشنوم
_ دستورتون و کامل انجامش دادم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷وزیر دفاع از بسیجی بودنش در دوران شکل گیری بسیج میگوید...
🔸امیرحاتمی: بسیج در طوفان حوادث و در دل امواج سهمگین تهاجمات علیه انقلاب اسلامی شکل گرفت
هيات رزمندگان اسلام شهرستان بهشهر
@heyat_razmanegan_behshar
#تحلیل_سیاسی
📌 بر بیتدبیران شرم باد!
🔹در حدیثی از یکی از ائمه معصوم علیهم السلام آمده: "مغبون است کسی که دو روزش مثل هم باشد و ملعون است کسی که امروزش بدتر از دیروزش است".
🔸این حدیث را بگذارید کنار این حدیث از حضرت رسول(صلوات الله علیه) که می فرماید: «برای امتم از فقر نمی ترسم بلکه از سوءتدبیر می ترسم».
🔹احادیث و حکمت هایی که از سوی معصومین خطاب به راویان حدیث بیان شده صرفاً برای مصارف فردی و زندگی شخصی نیست. بلکه این احادیث برای زندگی اجتماعی و جمعی نیز هست.
🔸یعنی اگر یک جمع، یک مجموعه، یک تشکل و یک ملت دو روزشان همانند یکدیگر باشد دچاره روزمره گی شده و مغبون اند. چنانچه روز به روز پیشرفت نکنند بلکه پسرفت کنند و امروزشان بدتر از دیروزشان باشد ملعون اند یعنی از رحمت خداوند متعال بی نصیب اند.
🔹برای اینکه دو روز ملت همانند هم نباشد و ملت عقبگرد نکرده و ضعیف تر نشود، تنها راه تدبیر است؛ تدبیر و برنامه ریزی.
🔸هر فرد، هر خانواده، هر تشکل، هر جامعه می تواند با تلاش و کوشش روز به روز بهتر باشد، روز به روز پیشرفت کند، روز به روز مشکلات جامعه را حل کند روز به روز به عدالت نزدیک شود، روز به روز رفاه عمومی بهتر شود. اگر این چنین نبود و عقبگرد کرد از رحمت خدا هم دور می شود و خداوندش متعال نظرش بر میگردد! چه دعاهای خوبی پشت وانت بارها می نویسند راننده های با معرفت: «یا رب، نظر تو بر نگردد».
🔹با همین قاعده، وضعیت دولت و مسئولین را بررسی کنید. حضرت رسول صلوات الله علیه از سوءتدبیر مسئولین جوامع اسلامی می ترسیده؛ از سوءتدبیری که جامعه را نه تنها مغبون بلکه ملعون می کنند!
🔸تدبیرها و سیاست هایی که شاخص ها و نمودارهای عدالت و پیشرفت را، دسترسی به آموزش و علم و علم آموزی، محرومیت زدایی، دسترسی به بهداشت و معیشت را بهتر نکنند بلکه سفره مردم را کوچک تر کنند، تدبیر نیستند بلکه ویران کننده پایه های جوامع هستند.
🔹کسانی که اهل تدبیر باشند آن را در عمل نشان می دهند نه در شعار؛ آنانیکه فقط شعارش را می دهند در عمل خلافش عمل می کنند. قدیم ها برای اینکه افراد نابینا ناراحت نشوند به آنان روشندل می گفتند، به کچل ها زلفلی می گفتند، حالا به بی تدبیرها هم دولت تدبیر می گویند! دولت تدبیری که روز به روز این کشور را عقب برد و عقب برد تا وضعیت فعلی را رقم زد!
✍ #داود_مدرسی_یان
هيات رزمندگان اسلام شهرستان بهشهر
@heyat_razmanegan_behshar
❤️
#مهارت_های_کاهش_جر_و_بحثهای_زوجین
#بخش_چهارم
🍀ارتباط قوی با همسر
💞یکی از عواملی که باعث می شود بین زوجین صمیمیت و صلح وجود داشته باشد، برقرار بودن ارتباط قوی و موثر بین زوجین است.
🍀 گاهی اوقات مشاجرات به این دلیل وجود دارند زن یا مرد شکایت دارند که همسرشان گوش شنوایی برای صحبت های او ندارد. پس یک گوش دادن ساده می تواند خیلی از مشاجرات را خاتمه دهد. دقت کنید اگر عصبانی هستید ابتدا از عصبانیت خود را کاهش دهید بعد به حرف های همسرتان گوش دهید💞
🌺
هيات رزمندگان اسلام شهرستان بهشهر
@heyat_razmanegan_behshar
#گشتی_در_تاریخ
6⃣ خاکریز ششم: #غزوه_تبوک
✡غزوه تبوک، آخرین غزوه رسول اکرم(ص) بود که در رجب و شعبان سال نهم هجری در منطقه تبوک اتفاق افتاد.
🍃تبوک نام قلعهای در نوار مرزی حجاز و شام بود و بدین سبب آن منطقه با این خوانده میشد.
روم شرقی در آن هنگام هممرز با حجاز بود و پیشرفت سریع اسلام را خطرناک میدید و سپاه قدرتمندی نزدیک به ۴۰٬۰۰۰ نفر در مرز «حجاز» آماده کرد.
🍃پیامبر(ص) از این رویداد باخبر شد و بیدرنگ فرمان آمادهباش داد. ۳۰٬۰۰۰ نفر شامل ۱۰٬۰۰۰ سواره و ۲۰٬۰۰۰ پیاده آماده شدند.
🍃این لشکر به سبب مشکلات زیادش از جمله وجود قحطی در مدینه، کمبود آذوقه و مسیر طولانی و بادهای سوزان و طوفانهای کشنده شن و نبود مرکب کافی به «جیش العسرة» (لشکر مشکلات) معروف شد.
🍃سپاه در آغاز ماه شعبان سال نهم هجرت به سرزمین تبوک رسید.
در این جنگ پیامبر اسلام(ص)، امام علی(ع) را در مدینه جانشین خود کرد و این تنها غزوهای بود که علی(ع) درآن شرکت نکرد.
🍃در این جنگ از دشمن خبری نبود، و با شنیدن لشگر کشی پیامبر(ص) به تبوک، عقب نشینی کرده و منطقه تبوک را ترک کردند.و پیامبر(ع) با سپاه بعد از چند مدت توقف در آنجا،به مدینه بازگشت.
📚منابع:
۱)المغازی واقدی، ج۳، ص۹۹۰
۲)تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۶۷
هيات رزمندگان اسلام شهرستان بهشهر
@heyat_razmanegan_behshar
هدایت شده از کانال خبری بهشهرنو
1_12519061.mp3
2.07M
💠 #دعای_عهد
✳️تغییر مقدرات الهی با مداومت بر خواندن دعای عهد...
🌸امام خمینی ره:
اگر هرروز (بعد از نماز صبح) دعای عهد خواندی، مقدراتت عوض میشود....⚡️
هیات رزمندگان اسلام شهرستان بهشهر
@heyat_razmanegan_behshar
#نهج_البلاغه
🌸وَ آیَةً لِمَنْ تَوَسَّمَ، وَ تَبْصِرَةً لِمَنْ عَزَمَ، وَ عِبْرَةً لِمَنِ اتَّعَظَ
🔸اسلام نشانه اى است براى آن کس که جستجوگر و تیزبین باشد، و مایه بصیرت است براى آن کس که عزم بر درک حقیقت دارد، و درس عبرتى است براى آن کس که اندرز پذیرد».
📚 #خطبه ۱۰۶
هيات رزمندگان اسلام شهرستان بهشهر
@heyat_razmanegan_behshar