#روایت_یک_سردار
#سردار_شهید_علی_حسین_عامری
🔸در کوچه پس کوچه های قدیمی،
با دیوار های کاهگلیِ یکی از خونه های
باصفای روستای #آسیابسر
جوانی رشید ،
مهربان و دلسوز
تولد یافت ...
🔸از زمین های کشاورزی تا باغهای #پرتقال و #نارنج کنار رودخانه محل ،
دوشاشوش پدر کار نیز میکرد .
🔸 #تشکیل #کلاس های #قرآنی برای بچه ها، جوانان و نوجوانان بسیجی همراه با #آموزش های #دینی و #نظامی
یکی از کارهایی بود که با شور و اشتیاق انجام میداد.
🔸از آنجایی که در دامان #مادری_متدین پرورش یافته بود،
اهل #نمازاول_وقت و #قرآن بوده و
#نمازشبش ترک نمی شد.
🔸از #پیشتازان برگزاری محافل دینی در روستا و #برپا کننده #نماز_جماعت به امامت «آیتالله هاشمینسب» بود.
🔸در مریوان و مناطق محروم مریوان نیز در کنار #فعالیت های #نظامی
#کلاس های #آموزشی و #عقیدتی نیز برگزار میکرد.
و در تهیه اقلام برای بچه های محروم منطقه تلاش زیادی میکرد.
از طرف خانواده برایش هزینه ای می فرستادند #خرج_مناطق_محروم می کرد
🔸همراه نیروهای مردمی در #ساخت #پل، #جاده و #برداشت_محصول_کشاورزان شرکت داشت.
در #آسیابسر
به عنوان #هسته_اصلی این فعالیتها بوده است.
پولی را هم که از طریق انجام این کارها دریافت میکرد،
صرف #خدمت به #محرومان مینمود.
🔸یک روز به #دیدار خانواده #شهید_افشار رفت.
وقتی چشمش به #مادر_شهید افتاد اشک از چشمانش سرازیر شد!
گریه امانش نداد...
مادر شهید گفت: تو چرا #گریه میکنی!!؟
گفت :
من #لیاقت نداشتم #شهید بشم #محمد_ابراهیم شهید🌷 شد.
🔸در #واقعه ۶ بهمن آمل در سرکوب کردن تحرکات عناصر ضد انقلاب نقش بسزایی داشت.
🔸همزمان با #آغاز_پاسداری در ۱۳۵۹/۴/۵، در واحد #اطلاعات_عملیات_سپاه_بهشهر مشغول به خدمت شد.
سپس، در واحد حراست نیروگاه «شهید سلیمی» نکا به انجام وظیفه پرداخت.
تا اینکه در ۱۶ مهر۱۳۵۹ با سمت #فرماندهی_گروهان، راهی مریوان شد.
#فرماندهی_گردان در #مریوان و #عملیات_فتحالمبین، از دیگر خدمات ارزنده اش به شمار میرود.
🔸 #فنون_نظامی را به برادرش(شهید) #محمدرضا
آموزش می داد
بهش میگفت :
هر وقت اسلحه به تو دادند مثل #ناموست حفظ کن
محمدرضا نیز عمل میکرد.
🔸همگام با
#جاویدالاثر_سردار_متوسلیان
در سرکوب کردن #کومله و #دموکرات ها در #کردستان رشادت ها کرده و شجاعانه در این راه جنگید.
🔸یکی از محلی ها میگفت :
وقتی #سردار را با #لباس_کُردی ، #شال کُردی، موها و ریش بلند از جبهه برگشت، می دیدم
#احساس_غرور_کردم
که چنین #قهرمانی در محل داریم.
🔸 #شیر_مرد_خطه_آسیابسر ،
#سردار_شهید_علی_حسین_عامری
در ۱۳۶۱/۱/۴ در #دشت_عباس به جمع یاران سفرکردهاش ملحق شد.
هیات رزمندگان اسلام شهرستان بهشهر
@heyat_razmandegan_behshahr
میخوام کاری کنم بهت بگن:
#مادر_شهید❤
به بهانه دومین سالگرد شهادت شهید امنیت عباس معصومی و #روز_مادر
هیات رزمندگان اسلام شهرستان بهشهر
@heyat_razmanegan_behshar
.
در پاسخ به وزیر بیشرف و نمکنشناس بهداشت که گریه بر #مصائب اهلبیت را موجب افسردگی و خودکشی دانسته و قیاس به نفس کرده است
👇👇👇
#اشک
#مثنوی
گفتند صحبتی شده در راستای اشک
که خوب نیست این همه روضه برای اشک
گفتند خوب نیست مسیری جدا رَوند
مردم سراغ گریه و اشک عزا رَوند
آخر کجا رواست چنین ادعا کنند؟
بی حرمتی به #روضه و اشک عزا کنند؟
در کشوری که #عزت آن اشک و روضه است
با اشک و روضه هیبت طاغوت را شکست
در کشوری که شهر به شهرش #شهید داد
اینگونه میشود به شهیدان #نوید داد؟!
دست از خرافه گویی و #ذلت نمی کِشند
از #مادر_شهید خجالت نمی کِشند😔
ای آنکه گفته ای همه افسرده ایم ما!
از اشک روضه خسته و دلمرده ایم ما!
بعد از #قضاوتی که نمودی بگوش باش!
بشنو جواب گریه کنان را #خموش باش!
ما گریه میکنیم ولی شاد میشویم
از این زمانه و غمش آزاد میشویم
این اشک، #آب سرد روی آتش دل است
بی چاره آن کسی که از این اشک #غافل است
یک روز اگر بیایی و همراه ما شوی
در روضه اشک ریزی و اهل بکا شوی
دیگر سخن ز شادی بیهوده کیْ کنی
با شادیِ گناه، دل آلوده کیْ کنی
افسرده آن کسی است که دور است از #حسین
دلمرده آن کسی است که دور است از حسین😭
مردم از اشک روضه #شهامت گرفته اند
گریه کنان مدال شهادت گرفته اند
این اشک گوهری است که ارزان رسیده است
از التفات #شاه_خراسان رسیده است
(( گریه برای خون خدا فرق می کند
آری حساب اشک عزا فرق می کند))
#سیدروح_الله_مؤید
هيات رزمندگان اسلام شهرستان بهشهر
@heyat_razmanegan_behshar
🦋 #مادر_شهید
+ دیگه سفارش نکنم ها!
- از بر شدم #مامان..
+ باز بگو دلم آروم شه
- سعی کنم #تیر نخورم
+ دیگه..؟
- اگه خوردم #شهید نشم..
+ دیگه..؟
- اگه شدم #پلاکمو گم نکنم
+ دست علی به همراهت..
🌹 #شهدای_گمنام، به فدای دل مادراتون💔😭
🥀 #شهدای_گمنام🕊🌷
🌤 #صبحتون_نورانی_با_یاد_شهدا 💫☀️
هیات رزمندگان اسلام شهرستان بهشهر
@heyat_razmanegan_behshar