هدایت شده از سردبیر سایت ضیاءالصالحین
✍️ #فرزانگان_قفقاز - [۱۲۹]
⬇️برهان بدخشانی لنکرانی (۱۲۶۷. ...- ق)
⚫ آیتالله شیخ برهان بدخشانی لنکرانی فرزند شیخ عبدالله در سال ۱۲۶۷ ق (۱۸۵۱م) در روستای کلاتان از توابع شهرستان ماساللی منطقه لنکران دیده به جهان گشود. پدرش شیخ عبدالله از روحانیون منطقه و به تقدس و زهد و تقوی مشهور بود و در کنار پرداختن به وظایف يك روحانی به کشاورزی و دامداری اشتغال داشت. مردم منطقه حکایتها از مواظبت و مراقبههای ایشان بر زبان دارند. از آن جمله نقل است که شیخ عبدالله هرگاه گاو و گوسفندان خود را به چرا میبرد در آغاز حرکت بر دهان حیوانات پوزهبند میبست و در چراگاه خود میگشود و در بازگشت نیز چنین مینمود تا مبادا احشام او در راه از مزارع و مراتع مردم بخورند یا آسیبی بزنند.
⚫ وی در چنین محیط تربیتی و زیرنظر چنین پدری به فراگیری قرآن کریم و دیگر دروس مکتبخانهای و مقدمات علوم اسلامی پرداخت به ارشاد پدر در آغاز سنین جوانی به حوزه علمیه نجف اشرف مهاجرت کرد و سطوح عالی فقه و اصول و حدیث و تفسیر و دیگر علوم را نزد استادان آن حوزه مقدس فراگرفت. متأسفانه گذشت زمان و خفقان موجود، مجال ثبت و ضبط اساتید و دیگر خصوصیات علمی ایشان را نداده است. اما حسب قرائن به احتمالی ایشان در دروس خارج بزرگانی همچون حضرات آیات عظام: سید حسین کوهکمری، مولی محمد فاضل ایروانی و شیخ محمدحسن مامقانی حاضر شده است. ایشان در میان عالمان دینی و روحانیون و مردم منطقه به اجتهاد اشتهار داشت و مورد تکریم و تعظیم علما و روحانیون منطقه بود. وی پس از سال ۱۳۰۸ ق (۱۸۹۰م) به زادگاه خویش بازگشت و به انجام وظایف و شئونات دينى يك روحانی عالیمقام قیام نمود و بیش از بیست سال مرجع مراجعات دینی و شرعی مردم منطقه گردید. پس از پیروزی انقلاب کمونیستی و استقرار حکومت الحادی و اوجگیری خفقان و استبداد بر عالمان دینی و مردم، در حدود سال ۱۳۴۰ ق (۱۹۲۲م) در یکی از روزهای زمستانی مأموران دولتی برای دستگیری او به خانهاش هجوم آوردند. وی به نحوی فرار کرد و در یکی از باتلاقهای منطقه جنگلی ماساللی بهرغم برف زیاد و سرمای طاقتفرسا پنهان شد. پس از ناامیدی مأموران از دستگیری وی و بازگشتشان شیخ از مخفیگاه خود بیرون آمد و به خانه خواهر خود رفت و تغییر لباس داد و از طریق، خواهر خانواده خود را توصیه به صبر و پایداری کرد و به آنان اطلاع داد که به آنسوی مرز به شهر اردبیل فرار میکند تا خدا چه خواهد. وی در میان هراس دهشتبار و با زجر و زحمتی فوق طاقت و پنهانی از طریق جنگلهای منطقه لِریک لنكران از مرز گذشت و جسم نیمهجان خود را به روستای پنجه از توابع اردبیل رساند.
🔽 ۱/۲ ادامه دارد...
هدایت شده از سردبیر سایت ضیاءالصالحین
6.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#نگاهی_به_تاریخ
🎥 صد سال پیش در آذربایجان ۳۰ مجتهد بهصورت همزمان زندگی میکردهاند
🎤 مرحوم عادل مولایی نویسنده کتاب #فرزانگان_قفقاز
🖊 چه به روزگار فرزند دور افتاده ایران (آذربایجان) آوردند که اکنون لانه سگ هار و وهابیت شده است!!!
👇
🆔 ☫ @sardabir313 ☫
هدایت شده از سردبیر سایت ضیاءالصالحین
🚨 #فرزانگان_قفقاز - [۱۴۷ و ۱۴۸]
🔻 جعفر برزنجی (..... - ۱۱۸۷ ق)
جعفر برزنجی فرزند حسن فرزند عبدالکریم از علما و دانشمندان بود و کتاب العرين لاسماء الصحابة البدريين را در یاد کرد و توسل به اصحاب بدر نوشته شده است.[۱]
🔻 جعفرقلی سراخانی بادکوبهای (۱۲۷۴ - ۱۳۴۹ ق)
آیتالله میرزا جعفرقلی سراخانی بادکوبهای فرزند حاجبابا در سال ۱۲۷۴ق (۱۸۵۸م) در روستای سراخانی از توابع باکو دیده به جهان گشود. قرائت قرآن، کتابهای بوستان، گلستان و دیگر کتب متداول مکتبخانههای آن زمان و مقدمات علوم دینی را از روحانیون منطقه فراگرفت. در سال ۱۲۹۲ ق (۱۸۷۵م) درحالیکه ۱۸ سال از عمر شریفش میگذشت به امر پدر به حوزههای علمیه اردبیل زنجان و قزوین مهاجرت کرد و از استادان وقت حوزههای مذکور که در آن سالها با حضور عالمان فقیهان و فیلسوفان بزرگ، از رونق خاصی برخوردار بودند، بهره برد. آنگاه به حوزه علمیه مشهد مقدس عزیمت کرد و از گنجینه دانش بزرگان علمی و معنوی آنجا توشه برداشت. مجموع اقامت ایشان در حوزههای مذکور ۱۷ سال بوده است؛ اما از استادان وی اطلاع دقیقی در دست نیست. آنچه مسلم است ایشان به علم و فضيلت مشهور و مورد تکریم و تعظیم عالمان و روحانیون و مردم منطقه بوده و بسیاری از روحانیون وقت منطقه از شاگردان وی به شمار میآیند.
ایشان در سال ۱۳۰۹ق (۱۸۹۲م) به زادگاه خویش بازگشت و در مسجد حاجمسلم و مسجد حاجخاسای اقامه جماعت کرد و به وعظ، ارشاد همت گمارد؛ مدرسهای بنا نمود و به تدریس علوم اسلامی در آن پرداخت و نیز کتابخانهای بزرگ تأسیس کرد و در اختیار عموم قرار داد. بهتدریج بر شهرت و اعتبار ایشان افزوده شد و طلبههای بسیاری گردش جمع آمدند. از جمله شاگردان ایشان در این دوران ملا شریف سراخانی و میرزا اسدالله سراخانی را میتوان نام برد. حکومت کمونیستی ایشان را همانند دیگر عالمان وقت منطقه تحت تعقیب و شکنجه و آزار قرار داد و سرانجام در سال ۱۳۴۹ ق (۱۹۳۰م) مأموران رژیم الحادی به مراکز فعالیت ایشان هجوم آورده، مدرسه و کتابخانه وی را به آتش کشیده و ویران ساختند و همه اموالش را مصادره و تمامی فعالیتهای ایشان را ممنوع کردند. پس از این حادثه آن عالم ربانی، به شدت غمناک گردید و در اثر تألمات روحی در همان سال یعنی ۱۳۴۹ ق (۱۹۳۰م) شهادتگونه بدرود حیات گفت و به دیدار حق شتافت.
📚 پ.ن.
١. فهرستگان نسخههای خطی ایران (فنخا)، ج ۳، ص ۵۲۱ به نقل از نشریه نسخههای خطی، ج ۱۱، ص ۵۹۹.
📖 منبع: فرزانگان قفقاز، عادل مولایی، ص ۱۴۴-۱۴۶.
◦◦◉✿ #سردبیر_سایت_ضیاءالصالحین ✿◉◦◦
┘◄🌐| سایت | بله | ایتا | تلگرام |
🆔 ☫ @sardabir313 ☫
هدایت شده از سردبیر سایت ضیاءالصالحین
✍️ #فرزانگان_قفقاز - [۱۵۳] - بخش چهارم
⬇️ جلال لنکرانی (۱۳۰۲ - ۱۳۸۰ ق)
مسلماً پیشگویی شیخ اندك تأملی و امعان نظری در اوضاع و احوال سیاسی وقت میخواست که البته ایشان قدرت توجه و تحلیل آن را داشته است. درباره شیوه تعلیم و تربیت شیخ جلال، فرزندش مرحوم طاها میگفت:
بهرغم آنکه در تعلیم و تربیت کودکان سختگیری میکرد اما درعینحال با رأفت و مهربانی و روشهای تفریحی و تشویقی جالب آنان را مجذوب خود و برنامههایش مینمود. روزهای جمعه با طلبههای خود بهصورت دستجمعی به طرف دشت و جنگلهای اطراف روستا که منطقهای کاملاً سرسبز با مناظر دلپذیر و زیباست حرکت میکرد و اشعار و سرودهایی در مدح حضرت صاحبالامر امام زمان - سلاماللهعليه ـ میخواند و بچهها را با خود هم صدا میکرد و در همان مسیر در جاهای مناسب مینشست و برای آنها موضوعاتی از عقاید و دیگر معارف اسلامی مطرح مینمود. هر از چند گاهی جمع شاگردانش را با خود به قبرستان میبرد و ضمن قرائت فاتحه به روح اموات، به موعظه و نصیحت شاگردان میپرداخت. روشهای متنوع و تأثیرگذار ایشان موجب گردید در اندک زمانی تعداد شاگردانش به قدری شود که دیگر مسجد گنجایش تعداد طلاب را نداشته باشد. این امر موجب شد بانویی به نام بالاقیز که از زنان ثروتمند بود و خانهای وسیع داشت خانه خود را جهت تعلیم و تربیت در اختیار شیخ بگذارد. وی برنامههای درسی خود را به آن خانه منتقل کرد و با شور و اشتیاق و همت والا به تعلیم و تربیت نوجوانان و جوانان مشغول گردید.
اما این روزگار خوش بیش از چند سال معدود به طول نینجامید و بالاخره در سال ۱۳۴۷ق (۱۹۲۸م) موج ستیز با دین و دینداران چنانچه شیخ خود پیشبینی کرده بود به منطقه لنکران و روستای کلاتان رسید و پس از عموی بزرگوارش - آخوند شیخ برهان - به سراغ او آمدند. در یکی از روزهایی که شیخ جلال در سر کلاس مشغول تدریس بود، چند مأمور پلیس با بیاحترامی وارد کلاس درس شیخ شده و با ایجاد رعب و وحشت او را مخاطب قرار داده و گفتند: اینجا چه خبر است؟ و چه چیزی درس میدهید؟ شیخ در پاسخ گفت: قرآن تدریس میکنم. مأمور از شیخ خواست آموخته یکی از شاگردان را ارائه کند. شیخ به یکی از شاگردانش دستور داد برخیز و جزء سیام قرآن را از حفظ بخوان.
شاگرد برخاست و تا نصف جزء سیام را از حفظ تلاوت کرد. سپس شیخ از یکی دیگر از شاگردان میخواهد که نصف دوم را از حفظ بخواند. پس از اتمام جزء، مأمور پلیس به شیخ گفت: بعد از این باید این برنامه را تعطیل کنی و طبق برنامههای ما و آنچه ما میخواهیم تدریس کنی! شیخ گفت: ما مسلمانیم و من روحانی هستم و وظیفه خود را تدریس قرآن و علوم دینی و یا آنچه بر اساس دین ماست میدانم. مأمور گفته خود را تکرار و شیخ را تهدید کرد که در صورت ادامه تدریس قرآن و معارف دینی باید منتظر عواقب کار خود باشد.
شیخ به فراست و از تهدید مأموران دریافت که هر آن احتمال دستگیری وی میرود. پس از اتمام درس شاگردان را مرخص کرد و خود به خانه آمـد و هـمـســر و سـه فـرزنـد خردسالش طاهر و طاها و زهرا را برداشت و به شهرستان بیلهسوار رفت و دو ماه پنهانی در آنجا بهسر برد. در خلال این مدت بهصورت محدود برخی امور شرعی مردم از قبیل اجرای احکام نکاح و سؤالات شرعی و غیره انجام میداد که این امر توسط جاسوسان به مأموران اطلاع داده شد و محل اختفای شیخ لو رفت و سرانجام در مجلس عقـدی خصوصی دستگیر شد.
ادامه دارد...
📖 منبع: فرزانگان قفقاز، عادل مولایی، ص ۱۵۳-۱۵۴.
©️ #سردبیر_سایت_ضیاءالصالحین
┘◄🌐| سایت | بله | تلگرام | ایتا |
🇮🇷 @sardabir313 🇮🇷
هدایت شده از سردبیر سایت ضیاءالصالحین
✍️ #فرزانگان_قفقاز - [۱۸۳]
⬇️حسن علیزاده گنجوی (ق ۱۳۰۴ - ق ۱۳۶۴ م)
آیتالله میرحسن علیزاده گنجوی از علمای اعلام و فقهای عالیمقام قفقاز است. وی فرزند سیدعلی و متولد در حدود سال ۱۳۰۴ق (۱۸۸۷م) در شهر گنجه میباشد. آقا میرحسن همچون برادر بزرگش آقا میر نصرالله دروس مکتبخانهای و مقدمات و سطوح عاليه علوم حوزوی را از علما و روحانیون گنجه آموخت و در جوانی به همراه برادر عازم حوزه مقدسه نجف اشرف گردید و از محضر بزرگانی همچون حضرات آیات عظام: سید محمد کاظم طباطبایی یزدی، آخوند مــلا مـحـمـد کـاظـم خراسانی، ملا فتحالله شيخالشريعه اصفهانی و در معقول از محضر حکیم متأله آیتالله آقا سیدحسین بادکوبهای بهره برد و به مقامات عالیه علمی و معنوی نائل گشت. سید پس از تکمیل تحصیلات به زادگاه خود بازگشت و بساط وعظ و ارشاد و تبلیغ و ترویج معارف اسلامی و احکام شرعی و دیگر فعالیتهای دینی را گسترد لکن از آزار و اذیت دژخیمان کمونیستی در امان نماند و سرانجام در سال ۱۹۳۷م دستگیر و زندانی شد و و خانوادهاش را از گنجه پراکنده ساخته و فرزندش سیدمرتضی را نیز به شهر قبا تبعید و تحت نظر قرار دادند. پس از مدتی به دنبال اعتراضات مردمی و با مساعدت عدهای از مؤمنین از زندان آزاد شد و ناگزیر به شهر تبریز مهاجرت کرد و پس از مدتی تهران را جهت سکونت برگزید.
این عالم ربانی و سید جلیلالقدر از شدت غم و غصه و رنج و محنت پس از اندك مدتی در حدود ۱۳۶۴ق (۱۹۴۵م) بدرود حیات گفت و به دیدار حق شتافت.
📖 منبع: فرزانگان قفقاز، عادل مولایی، ص ۱۸۳.
©️ #سردبیر_سایت_ضیاءالصالحین
┘◄🌐| سایت | بله | تلگرام | ایتا |
🇮🇷 @sardabir313 🇮🇷
✍️ #فرزانگان_قفقاز [۲۳۸]
⬇️خدیجه سلطان داغستانی (..... - ..... ق)
🔸 خدیجه سلطان داغستانی دختر حسن علی خان و دختر عموی علی قلی خان واله داغستانی است. علی قلی خان هنگام سلطنت نادر شاه افشار منزوی گردید و سپس به هند رفت. پس از کشته شدن نادر شاه شخصی به نام میرزا شریف را به اصفهان فرستاد تا خدیجه سلطان را با خود به هند ببرد ولی خدیجه سلطان با میرزا احمد وزیر ابراهیم شاه افشار وصلت نموده بود. مجموعه اشعار او با نامهای دیوان خدیجه داغستانی؛[۱] دیوان سلطان خدیجه[۲] و دیوان سلطان داغستاني أو شعره[۳] در منابع آمده است. نمونهای از اشعار او چنین است:
من ساقیم و شراب حاضر
ای عاشق تشنه آب حاضر
آبست شراب پیش لعلم
هان لعل من و شراب حاضر
با حسن من آفتاب هیچ است
اينك من و آفتاب حاضر [۴]
📚📚📚📚📚پ.ن.
١. الذریعه، ج ۹ (القسم الأول)، ص ٢٩٠.
٢ . الذریعه، ج ۹ (القسم الثانی) ، ص ۴۵۶.
۳. الذریعه، ج ۹ (القسم الثانی) ، ص ۴۵۶.
۴. دانشمندان آذربایجان، ص ۲۹۰ - ۲۹۱.
📖 منبع: فرزانگان قفقاز، عادل مولایی، ص ۲۲۹.
©️ #سردبیر_سایت_ضیاءالصالحین
┘◄🌐| سایت | بله | تلگرام | ایتا |
🇮🇷 @sardabir313 🇮🇷
✍️ #فرزانگان_قفقاز [۲۳۹]
⬇️داود (۱۳۴۶ - ۱۴۰۶/۱۴۰۷ ق)
🔸 آخوند میرزا داود فرزند شیخ محسن و منار خانم در سال ۱۳۴۶ق (۱۹۳۷م در روستای گوبك تالا از توابع شهرستان ایمشلی دیده به جهان گشود. وی کلیه دروس حوزوی اعم از مقدمات و... را نزد پدر و دیگر روحانیون منطقه آموخته و ظاهراً امکان عزیمت به حوزههای علمیه دیگر را نداشته است لکن عالمی فاضل بوده و علیرغم خفقان و استبداد رژیم الحادی کمونیستی به تدریس و تربیت طلاب علوم دینی اهتمام ویژه داشت که از جمله شاگردان وی آخوند حاج جميل و ملا باقر را میتوان نام برد.
ایشان طبع شعر داشته و با تخلص میرزا اشعار و مراثی در رسای اهلبیت علیهمالسلام سروده و فرزندانی به نامهای سهراب، محراب، وقار، وفا سفوره، طيبه و سیبه داشته است.
وفاتش در سال ۱۴۰۶/۱۴۰۷ق (۱۹۸۷/۱۹۸۶م) اتفاق افتاده است.[۱]
📚📚📚📚📚پ.ن.
۱. مصاحبه آقا وقار فرزند معظمله.
📖 منبع: فرزانگان قفقاز، عادل مولایی، ص ۲۲۹ و ۲۳۰.
©️ #سردبیر_سایت_ضیاءالصالحین
┘◄🌐| سایت | بله | تلگرام | ایتا |
🇮🇷 @sardabir313 🇮🇷
✍️ #فرزانگان_قفقاز [۲۴۵]
⬇️ درویش محمد (..... - ..... ق)
🔸 درویش محمد از علما و رهبران مبارز داغستان در قرن چهاردهم هجری (بیستم میلادی) و از اهالی اندی داغستان و استاد زبان و ادبیات عرب و مردی قاطع بود و پیروان بسیار داشت. پس از آن که ارتش سرخ شوروی و نیروهای مبارز شیخ اوزون حاجی ارتش ژنرال دنیکین را وادار به ترک قفقاز کردند بلشویکها ناگهان و برخلاف انتظار، امارت قفقاز شمالی به ریاست شیخ اوزون حاجی را منحل کردند که این امر به قیام بزرگی انجامید.
پس از درگذشت شیخ اوزون حاجی در رجب ۱۳۳۹ ق (مارس ۱۹۲۰م) رهبری این قیام را چند تن از علما و مشایخ مبارز نقشبندیه بر عهده گرفتند که از جمله آنان درویش محمد بود.
در ذیحجه ۱۳۳۹ ق (اوت ۱۹۲۰م) مبارزان قفقاز شمالی به بسیج نیروهای خود پرداختند و درویش محمد نیز فرماندهی گروهی از جنگجویان را به دست گرفت. جنگجویان قفقازی پس از چند هفته نبرد در جمادی الاول ۱۳۴۰) ژانویه ۱۹۲۱م) شکست خورده، عقبنشینی کردند و بسیاری از فرماندهان آنان نیز به شهادت رسیدند. احتمال دارد که درویش محمد نیز در همین نبرد به شهادت رسیده باشد.[۱]
📚📚📚📚📚پ.ن.
۱. علمای مجاهد، ص ۲۰۶.
📖 منبع: فرزانگان قفقاز، عادل مولایی، ص ۲۳۳.
©️ #سردبیر_سایت_ضیاءالصالحین
┘◄🌐| سایت | بله | تلگرام | ایتا |
🇮🇷 @sardabir313 🇮🇷
✍️ #فرزانگان_قفقاز [۲۵۹]
⬇️سید رضا ترکانی (۱۲۸۹ - ۱۳۸۸ ق)
🔸 آخوند سید رضا ترکانی فرزند آقا میر جمال و معصومه خانم در سال ۱۲۸۹ق (۱۸۷۲م) در شهرستان خلخال از توابع اردبیل متولد شد. مقدمات علوم دینی را در خلخال و به احتمالی در حوزه علمیه اردبیل فراگرفت. سپس عازم حوزه علمیه مشهد مقدس شد و سالیانی متمادی در آن حوزه مبارک به تحصیل علوم اسلامی پرداخت. از مدت تحصیل و سطح علمی و استادانش اطلاعی به دست نیامد. جز آنکه بنا به اظهارات نوادگان و روحانیون زادگاهش اقامت ایشان در حوزه علمیه مشهد مقدس مدت طولانی را شامل شده و نیز وی به علم و فضیلت اشتهار داشته است. ایشان پس از اتمام دوران تحصیل به زادگاهش بازگشت و پس از توقفی اندک در سال ۱۳۲۸ق (۱۹۱۰م) از خلخال به باکو هجرت کرد و در روستای بُلبُله و بعد از آن در روستای ترکان از توابع باکو اقامت گزید و به فعالیتهای دینی و فرهنگی پرداخت و از آنجا که عمدتاً در این روستا اقامت گزید، به ترکانی معروف شد. ایشان فرزندانی به نامهای سید حسین میر جمال، میر جلال و سیده فاطمه و سيّده معصومه داشته است. وی در سال ۱۳۸۸ق (۱۹۶۸م) دارفانی را وداع گفت و به دیار باقی شتافت.
📖 منبع: فرزانگان قفقاز، عادل مولایی، ص ۲۴۲.
©️ #سردبیر_سایت_ضیاءالصالحین
┘◄🌐| سایت | بله | تلگرام | ایتا |
🇮🇷 @sardabir313 🇮🇷
✍️ #فرزانگان_قفقاز [۲۶۲]
⬇️ سيد رضا لنکرانی (ح ۱۲۵۰ - ۱۳۲۲ ق)
🔸 سيد رضا لنکرانی فرزند سید محمد موسوی لنکرانی در حدود سال ۱۲۵۰ ق (۱۸۳۴م) به دنیا آمد. پس از سپری نمودن تحصیلات در محضر علمای اعلام به مرتبهای از علم در فقه و اصول نائل آمد و تقریرات بعضی از اساتیدش را به رشته تحریر در آورد. ایشان به غیر از استنساخ بعضی از کتابهای ادبی، دارای آثار زیر میباشد:
۱. الانوار النجفية في العقائد الدينية؛
۲. حاشیه بر رسائل؛
۳. حاشیه بر مکاسب؛
۴. شرح الرسائل.
ایشان عالمی متقی و فاضل بود و در روز عاشورای ۱۳۲۲ ق (۱۹۰۴م) در نجف اشرف وفات نمود و پس از تغسیل و تکفین توسط فرزندان آیتالله حاج شیخ ابراهیم حائری لنکرانی به نامهای شیخ علیاکبر، شیخ عبدالغفار و شیخ علیاصغر در صحن مطهر علوی به خاک سپرده شد[۱]
شرححال فرزندش سید محمد لنکرانی به شماره ۶۰۴ خواهد آمد..
📚📚📚📚📚پ.ن.
۱. گنجینه دانشمندان، ج ۷، صص ۲۸-۲۹ : نقباء البشر، ج ۲، ص ۷۷۰-۷۷۱؛ بلوغ الامانی، ص ۱۴۳.
📖 منبع: فرزانگان قفقاز، عادل مولایی، ص ۲۴۴.
©️ #سردبیر_سایت_ضیاءالصالحین
┘◄🌐| سایت | بله | تلگرام | ایتا |
🇮🇷 @sardabir313 🇮🇷
✍️ #فرزانگان_قفقاز [۲۶۴]
⬇️ رمضان سالیانی (..... - بعد از ۱۲۴۱ ق)
🔸 شیخ مولی رمضان سالیانی فرزند علیاصغر عالمی فاضل و دانشمند بود و کتاب تحفه درویش، اثر میرزا محمد اخباری (در گذشته ۱۲۳۲ ق)، المقلاد از مؤلفی ناشناس و حاشیهای بر العالم، اثر ملا محمد جعفر شریعتمدار استرآبادی (درگذشته ۱۲۶۳ ق) را به خط نستعلیق استنساخ کرده و با امضای احقر الطلاب رمضانبن علیاصغر السالیانی به پایان برده است.
شیخ احمد احسایی (درگذشته ۱۲۴۱ ق) درباره او گفته است که او پیوسته بر جمله اعتصمت بالله و توکلت علی الله مواظبت میکرد.
از وی اثری دیگر به نام اصول دین که آن نیز به فارسی است برجای مانده است. ایشان پس از سال ۱۲۴۱ ق درگذشته است.[۱]
📚📚📚📚📚پ.ن.
۱. الكرام البررة، ج ۲، ص ۵۸۲-۵۸۳؛ دانشنامه ادب فارسی، ص ۲۸۱.
📖 منبع: فرزانگان قفقاز، عادل مولایی، ص ۲۴۵.
©️ #سردبیر_سایت_ضیاءالصالحین
┘◄🌐| سایت | بله | تلگرام | ایتا |
🇮🇷 @sardabir313 🇮🇷
✍️ #فرزانگان_قفقاز [۲۶۵ و ۲۶۶]
⬇️ رمضان لنکرانی (۱۲۱۷ - ۱۳۰۷ ق)
🔸 آخوند شیخ رمضان لنکرانی در سال ۱۲۱۷ ق (۱۸۰۲م) در روستای بدلان از توابع شهرستان ماساللی منطقه لنکران متولد گردید. تحصیلات مکتبخانهای و مقدمات علوم حوزوی را از روحانیون زادگاه خود فرا گرفت. سپس در نوجوانی عازم حوزه علمیه اردبیل شد و سطوح عالیه را نزد اساتید آنجا بهره برد و بعد از آن به حوزه علمیه نجف اشرف مهاجرت کرد و در حلقه شاگردی بزرگانی چون شیخ محمد حسن نجفی و دیگر بزرگان وقت آن حوزه مقدسه درآمد و به مقامات عالیه علمی و معنوی نایل آمد و سپس به زادگاه خود بازگشت و به امر تبلیغ و ترویج معارف دینی و احکام شرعی و تدریس علوم حوزوی اشتغال ورزید.
آخوند در سال ۱۳۰۷ ق (۱۸۹۰م) دارفانی را وداع گفت و پیکر پاکش در قبرستان بدلان به خاک سپرده شد.[۱]
⬇️ روحالعلم (۱۲۸۷ - ..... ق)
🔸 آخوند روحالعلم فرزند محمد تقی متولد ۱۲۸۷ ق (۱۸۷۰م) بوده و جزء مبلغین دینی و واعظان مذهبی قرار داشت.
📚📚📚📚📚پ.ن.
۱. مصاحبه با فرزندان معظمله و روحانیون و اهالی محل.
📖 منبع: فرزانگان قفقاز، عادل مولایی، ص ۲۴۵ و ۲۴۶.
©️ #سردبیر_سایت_ضیاءالصالحین
┘◄🌐| سایت | بله | تلگرام | ایتا |
🇮🇷 @sardabir313 🇮🇷