#ایثار_و_مقاومت
♦️ گفتوگوی «جوان» با همسر شهید جهاندیده از شهدای طریقالقدس پدافند هوایی ارتش
🌐 «حمزه» قبل از هر چیز سرباز وطن بود
✍️ صغری خیلفرهنگ
بعد از شهادت حمزه با خودم فکر میکردم چه کسی میتواند این درد فراق را تسکین دهد؟! چه کسی میتواند دست نوازش پدرانهاش را بر سر من بکشد و من را تسلی بدهد. روز تشییع از برادران ارتشی خواستم در صورت امکان مقدمات دیدار من را با ولی امرم، حضرت آقا فراهم کنند که خیلی زود این خواسته اجابت شد. من به دیدار حضرت آقا مشرف شدم. دیداری که مرهم دل داغدیده من شد. به دستبوسی ایشان رفتم. همانند دختر بچهای بودم که از همه دنیا بریده و خسته شده و سر بر زانوی پدر میگذارد تا آرام شود. به لطف خدا زیارت جمالشان چنان آرامشی به من داد که میتوانم یک تنه مقابل هزاران هزار صهیونیستی بایستم
🔺 آن خطابه زینبیاش در روز تشییع پیکر همسرش ما را بر آن داشت که با او همراه شویم: «وَلَا تَحسَبَنَّ لَّذِینَ قُتِلُواْ فِی سَبِیلِ للَّهِ أَموَتَا بَل أَحیَاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقُونَ؛ هرگز مپندار کسانى که در راه خدا کشته شدند، مردگانند، بلکه زندههایى هستند که نزد پروردگارشان روزى میخورند. به عنوان همسر شهید حمزه جهاندیده صحبتم را با جملهای از حضرت آقا شروع میکنم: «موضع ما در مقابل اسرائیل، همان موضع همیشگی است. اسرائیل در منطقه، یک غده بدخیم سرطانی است که باید قطع و ریشهکن شود.» با قلبی مسرور و نفسی مطمئن، شهادت همسر عزیزم جناب سرگرد حمزه جهاندیده را در راه آرمانهای رهبر عزیزم به همه مردم و هموطنانم تبریک میگویم. دشمن ایران اسلامی بداند که من طفل دو ماهه و کودک هفت سالهام را برای حراست از اسلام و مرز و بوم کشورم ایران، خوراک موشکهای دژخیمان میکنم. حکام رژیمصهیونیست بدانند اگرچه حمزه من به شهادت رسید، اما این بیشه پر است از حمزههای اینچنین که جانشان را به ساحت مقدس امام خامنهای تقدیم میکنند. نتانیاهوی کثیف بداند من انتظار بازگشت پیکر همسرم را هم نداشتم، چراکه چشم به هدیهای که در راه امامم دادهام، ندارم. ریشه این نظام چنان محکم و استوار است که اینچنین حوادثی خللی در دل ملت ایران نخواهد انداخت. به امید اقامه نماز به امامت نایب بر حقش امام عصر در مسجدالاقصی....»
👈🏻 متن کامل در لینک زیر:
🔗 Javann.ir/1263070
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
🌏 @NewsJavan
#ایثار_و_مقاومت
♦️ گفتوگوی «جوان» با خواهر شهیدان خوش لفظ از شهدای دفاع مقدس همدان
🌐 «خوشلفظ»ها بارها در کنار هم مجروح شدند
✍️ شکوفه زمانی
وقتی مادرم هر روز ملافه امیر را عوض میکرد شاهد ریزش موهای امیر بود. مادرم هر روز موهای ریخته شده پسرش را میشمرد. لحظه به لحظه جلوی چشمش از بین رفتن فرزندش را میدید که چطور مانند شمع، آب میشود. ولی کاری نمیشد کرد. عاقبت داداش امیر ۳۰ شهریور ۱۳۶۳ به شهادت رسید
🔺 شهید علی خوشلفظ را با خاطراتی که از او در کتاب «وقتی مهتاب گم شد» منتشر شده است، میشناسیم. حضرت آقا نیز تقریظی بر این کتاب نوشتند که باعث توجه بیشتر دوستداران حوزه دفاع مقدس به کتاب شد. اما دو برادر دیگر شهید خوشلفظ نیز از شهدای دفاع مقدس هستند. امیر، اولین پسر این خانواده است که سال ۶۳ براثر عوارض شیمیایی در مناطق عملیاتی آسمانی شد. سپس جعفر در سال ۶۶ و هفت ماه پس از ازدوجش شهید شد و نهایتاً علی، در سال ۹۶ بر اثر عوارض جانبازی شیمیایی که داشت به برادران شهیدش پیوست. گفتوگوی «جوان» با نیره خوشلفظ، خواهر شهیدان را پیش رو دارید.
از خاطرات برادرم يك كتاب با عنوان وقتي مهتاب گم شد، منتشر شده است. حضرت آقا اين كتاب را خوانده و پسنديده بودند. لذا داداش علی چند مرتبه با رهبري ديدار داشتند. مقام معظم رهبری هم دی ماه 95 تقريظی بر اين كتاب نوشتند كه بسيار پر معناست. برای همين وقتي همراه خانواده برای مرتبه سوم خدمت آقا رسيديم، با توجه به اينكه ايشان كتاب را مطالعه كرده و خيلی به مطالب كتاب واقف بودند به ما فرمودند: «برادران خوشلفظ، برادران خوشزخم، برادران خوشرفيق، برادران خوشنيت»، اين حرفشان به اين خاطر بود كه بارها و بارها و خيلی اوقات هر دو (داداش جعفر و علي) مجروح ميشدند و زخمی برمیگشتند
👈🏻 متن کامل در لینک زیر:
🔗 Javann.ir/1263067
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
🌏 @NewsJavan
#ایثار_و_مقاومت
♦️ گفتوگوی «جوان» با همسر شهید احمد یوسفی که عاشقانههای زندگیاش را در کتاب «پاییز آمد» روایت کرد
🌐 میگفت کنار من زندگی راحتی نخواهی داشت
✍️ صغری خیل فرهنگ
چند روز قبل از شهادتش به من گفت من رفتم پرونده شما را درآوردم که مجدداً شروع به کار برای اسلام و جبهه کنید. رو به احمد کردم و گفتم من با دو بچه کوچک شاید نتوانم فعالیتهایم را از سربگیرم! احمد گفت نه، همه اینها بهانه است! اگر قرار باشد شما کار نکنی، آن خانم کار نکند، آن آقا برای نظام کاری انجام ندهد و هرکسی بهانه بیاورد، پس چه کسی میخواهد این مسیر را ادامه دهد و برای خون شهدا پا پیش بگذارد؟!
🔺پاییز که آمد، ما را با فخرالسادات موسوی آشنا کرد. همسر سردار شهید احمد یوسفی از شهدای دوران دفاع مقدس استان زنجان است که خاطرات زیبایی از شهید را در کتاب «پاییز آمد» به قلم خانم گلستان جعفریان به رشته تحریر درآورد. کتابی که رهبر معظم انقلاب بر آن تقریض نوشت. این کتاب به شما کمک میکند تا با زندگی یک شهید از نزدیک آشنا شوید و به عمق عشق و ایثار او پی ببرید. این کتاب خواندنی و تأثیرگذار، به همه کسانی که به دنبال شناخت بهتر ارزشهای انسانی هستند، توصیه میشود و به گفته خانم جعفریان نویسنده کتاب، خواندن این کتاب برای آنها که میخواهند عاشق شوند و تشکیل خانواده دهند ضروری است. در حاشیه مراسم رونمایی از تقریظ رهبری بر کتاب «پاییز آمد» در مصلای خاتمالانبیای زنجان با فخرالسادات موسوی، همسر سردار شهید احمد یوسفی همراه شدیم.
👈🏻 متن کامل در لینک زیر:
🔗 Javann.ir/1263369
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
🌏 @NewsJavan
#ایثار_و_مقاومت
♦️ گفتوگوی «جوان» با خواهر شهید غلامحسن پوررضا از شهدای دفاع مقدس
🌐 هشدار «غلامحسن» جان ۳۸ رزمنده را نجات داد
✍️ زینب محمودی عالمی
برادرم خیلی وقتها به مادرم میگفت: «صدایم نکنید غلامحسن! کاش اسمم غلامحسین بود و در راه امام حسین (ع) شهید میشدم.» برای ما ثابت شد حتی بعد از شهادتش دوست دارد اسمش غلامحسین باشد، چراکه اشتباهی روی سنگ مزارش نام شهید را غلامحسین حک کردهاند
🔺 ماجرای نجات جان ۳۸ نفر از رزمندگان دفاع مقدس با هشدار به موقع شهید غلامحسن پوررضا، از ماجراهایی است که برخی از راویهای شمالی دفاع مقدس آن را برای زائران کاروانهای راهیان نور تعریف میکنند. شهید پوررضا متولد دوم فروردین ۱۳۳۸ در روستای فتسم رودبار بود. غلامحسن تا سوم راهنمایی تحصیل کرد و بعد وارد جریان انقلاب و سپس دفاع مقدس شد. نهایتاً سیزدهم دی ماه ۱۳۶۰ در جنگی تن به تن با دشمن بعثی در حالی که فریادها و هشدارهای او باعث بیدار شدن رزمندگان و نجات جان ۳۸ تن از همرزمانش شد، خودش به دست کماندوهای بعثی به شهادت رسید. آنچه میخوانید حاصل همکلامی ما با فاطمه پوررضا خواهر شهید غلامحسن پوررضا فتسمی است که از نظرتان میگذرد.
👈🏻 متن کامل در لینک زیر:
🔗 Javann.ir/1263343
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
🌏 @NewsJavan
#ایثار_و_مقاومت
♦️ گفتوگوی «جوان» با مادر شهید یاسین تشتزر از شهدای حادثه تروریستی گلزار شهدای کرمان
🌐 همانطور که قول داده بود افتخار محله شد
✍️ صغری خیل فرهنگ
یاسین به من گفت مادربزرگ شما به راهت ادامه بده تا من بروم دو لیوان شربت بگیرم و بیایم. گفتم باشد. او رفت و دو لیوان شربت گرفت. همانطور که پشت سر من میآمد صدای انفجاری وحشتناک به گوش رسید. برگشتم و دیدم همه فضا پر از دود شده است. یاسین دو لیوان شربت در دست داشت، شوکه شده بودم، با یک حال عجیبی گفتم مادربزرگ به فدایت چیزی شده؟ گفت مادر نمیدانم سرم یک جوری است! همین را گفت و روی پای من افتاد. هر طور بود او را کنار خیابان کشیدم. از بینیاش خون میآمد و سرش غرق خون بود
🔺 ۱۳دی ۱۴۰۲ دو حادثه تروریستی در گلزار شهدای کرمان به وقوع پیوست که در آن حوادث، جمعی از مردم و زائران حاضر در گلزار مجروح و تعدادی هم به شهادت رسیدند. شنیدن خبر دستگیری عامل اصلی طراحی و هدایت عملیات تروریستی کرمان برای خانواده شهدای آن حادثه بسیار مسرتبخش بود؛ خانوادههایی که هرگز تسلایی برای فراق عزیزانشان پیدا نخواهند کرد. سمیه سلطانینژاد، مادر شهید یاسین تشتزر یکی از این خانوادههاست که در فقدان فرزند ۱۶ سالهاش شب و روز میگذراند. یاسین روز ۱۳ دی ۱۴۰۲ به مادرش گفته بود مادر! به گلزار شهدا میروم و امشب تو را شگفتزده خواهم کرد. آری! یاسین با شهادتش مادر را در روز ولادت حضرت زهرا (س)، شگفتزده و بهترین هدیه روز مادر را تقدیم او کرد. شهید یاسین تشتزر حالا افتخار روستایشان است. واگویههای صمیمانه سمیه سلطانینژاد از فرزندش شنیدنی است.
👈🏻 متن کامل در لینک زیر:
🔗 Javann.ir/1263561
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
🌏 @NewsJavan
#ایثار_و_مقاومت
♦️ گفتوگوی «جوان» با آزاده داود خاکپور پیرامون شرایط حضور در کردستان اوایل انقلاب و اسارت به دست ضد انقلاب
🌐 زندان «دولهتو» با چراغ سبز دموکراتهابه بعثیها بمباران شد!
✍️ علیرضا محمدی
🔺روز ۲۴ شهریور ۵۹ با آقای رحیم صفوی تماس گرفتیم و گفتیم اوضاع اینجا خیلی خطرناک شده است. ایشان سربسته گفت شروع جنگ قریبالوقوع است و عراقیها آمده و بخشی از قصرشیرین را اشغال کردهاند. فردای همان روز (۲۵ شهریورماه) به روستای هلتوشان در نزدیکی کامیاران رفتیم که ضد انقلاب دکل مخابراتی آنجا را منهدم کرده بودند، در برگشت اسیر شدیم.
👈🏻 متن کامل در لینک زیر:
🔗 Javann.ir/1263843
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
🌏 @NewsJavan
#ایثار_و_مقاومت
♦️ گفتوگوی «جوان» با همرزم شهید عباس بلوری پیرامون ایستادگی این شهید در دوران اسارت
🌐 «حاج عباس» ابوترابی زندان آلواتان بود
✍️علیرضا محمدی
میتوانم بگویم همان نقشی را که مرحوم ابوترابی در اردوگاههای ارتش بعث عراق داشت، شهید بلوری در زندان آلواتان برعهده داشت. البته حاج عباس شیوه خودش را داشت. او هیچ گاه مقابل دشمن سر خم نکرد. بارها به شکل علنی و در حیاط زندان، علیه ضد انقلاب و قاسملو که دبیرکل حزب دموکرات کردستان بود، شعار میداد
🔺 شهید حاج عباس بلوری سرپر شوری داشت. با اینکه به دست ضد انقلاب اسیر شده بود، اما هیچگاه سرخم نکرد و زندانبانهایش نتوانستند اراده او را بشکنند. از همین رو برای اسرای زندان آلواتان، نام شهید بلوری صرفاً تداعیکننده یک همرزم یا همبند نبود. به قول آزاده حسین سجادیپور، شهید بلوری همان نقشی را برای اسرای دربند ضد انقلاب ایفا میکرد که مرحوم ابوترابی در اردوگاههای بعثی برعهده داشت. حاج عباس قبل از انقلاب در مغازه الکتریکی خودش که بین میدان امام حسین (ع) و میدان شهدا قرار داشت، اعلامیههای امام (ره) را پخش میکرد. بعد از پیروزی انقلاب، او که با شهید محمد بروجردی فعالیت انقلابی داشت، با معرفی بروجردی و از طریق کمیته امداد به کردستان رفت. آنجا مسئول کمیته امداد کامیاران شد و به محرومان خدمت میکرد، اما کمی بعد از سوی ضد انقلاب به اسارت درآمد. حاج عباس در زندان آلواتان نقشههایی برای فرار یا در اختیارگرفتن این زندان داشت، اما از سوی یک عامل نفوذی لو رفت و دموکراتها او و سه نفر از همرزمانش را اعدام کردند. در گفتگو با آزاده حسین سجادیپور، نگاهی به خاطرات شهید بلوری در دوران اسارتش میاندازیم.
👈🏻 متن کامل در لینک زیر:
🔗 Javann.ir/1264350
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
🌏 @NewsJavan
#ایثار_و_مقاومت
♦️ گفتوگوی «جوان» با خانواده شهید ماشاءالله مهدیزاده پاکبانی که در حادثه تروریستی گلزار شهدای کرمان به شهادت رسید
🌐 حسرت میخورد که چرا دوران جنگ خردسال بود
✍️ صغری خیل فرهنگ
بچهها خیلی مراعات من را میکنند و در حضور من اشک نمیریزند و بیتابی نمیکنند. گاهی صدای گریههای نیمه شبشان را میشنوم. گاهی از صدای گریه پسرم علی، از خواب بیدار میشوم و از خدا و شهدا برایشان آرامش و صبر میخواهم. من میدانم خداوند شهادت را در تقدیر او رقم زده بود. چه در میانه میدانجهاد و چه در حال خدمت در گلزار شهدای کرمان. او آنقدر خوب بود که خداوند شهادت را که آرزویش بود، در همین کوچه پس کوچههای شهر به او هدیه کرد
🔺 پاکبان شهرداری بود. شیفتش که تمام میشد، بعد از چند ساعت استراحت لباس بناییاش را به تن میکرد و تیشه و دستکشها را بر میداشت و میرفت. همه تلاش او تأمین رزق حلال بود. براین باور بود که رزق حلال تأثیر زیادی بر عاقبتبخیری دارد. چه نیک فرمود، حاج قاسم که: «تا کسی شهید نباشد، شهید نمیشود. در واقع شرط شهید شدن، شهید بودن است. اگر امروز بوی شهید از رفتار و اخلاق کسی استشمام شد، شهادت نصیبش میشود.» شهیدماشاءالله مهدیزاده، نمونه عینی این فرموده سردار سلیمانی بود. مردی که شهیدانه زیست و نهایتاً در روز ولادت حضرت زهرا (س) در گلزار شهدای کرمان بر اثر حادثه تروریستی در سن ۴۴ سالگی به شهادت رسید. باید زندگی این پاکبان را مرور کنید تا متوجه شوید، در هر لباسی میتوان عاشقانه زیست و شهید شد. واگویههای مهری جعفری، همسرشهید ماشاءالله مهدیزاده را پیش رو دارید.
👈🏻 متن کامل در لینک زیر:
🔗 Javann.ir/1264533
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
🌏 @NewsJavan
#ایثار_و_مقاومت
♦️ نگاهی به شکست حصر سوسنگرد در آبان ۱۳۵۹ و نقش مقام معظم رهبری در این رویداد تاریخی
🌐 نامههای بامدادی حضرت آقا تیپ ۲ را پای کار آورد
✍️ علیرضا محمدی
نامه تاریخی رهبری به سرهنگ قاسمی سالها بعد از اتمام دفاع مقدس و در جریان دیدار برخی از مسئولان با مقام معظم رهبری به ایشان داده میشود. خود رهبری تا آن زمان تصور میکردند نامه از بین رفته است. در دهه ۶۰ و طی یک مصاحبه تصویری هم با حسرت عنوان میکنند که چرا در آبان ۵۹ از آن نامه کپیبرداری نشده بود
🔺شهر سوسنگرد در ۶۰ کیلومتری شمال اهواز و در جبهه میانی خوزستان، داستان مهیجی در تاریخ جنگ تحمیلی دارد. این شهر سه بار مورد هجوم دشمن قرار گرفت؛ یکبار سقوط کرد، بار دوم به مدت چند روز به محاصره دشمن درآمد و بار سوم هم خیز عراقیها برای تصرف این شهر با ایستادگی رزمندگان ناکام ماند، اما ماجرای محاصره دوم سوسنگرد بسیار شنیدنی است. بعثیها از ۲۳ آبان ۵۹ برای بار دوم به سمت سوسنگرد رفتند تا آنجا را اشغال کنند. از ۲۴ آبان ۵۹ شهر به محاصره افتاد و تا ساعت ۱۴:۳۰ عصر ۲۶ آبان که حصر سوسنگرد شکسته شد، وقایع ماندگاری در جبهه میانی خوزستان رخ داد و نامهای بزرگی از این نبرد تاریخی در دیباچه دفاعمقدس به ثبت رسید؛ از شخص امامخمینی (ره) گرفته که فرمان «سوسنگرد باید تا فردا آزاد شود» را صادر کردند تا مقام معظم رهبری که تماس ایشان با دفتر امام منجر به صدور این پیام شد، امامین انقلاب نقش بسیار پررنگی در این واقعه داشتند.
👈🏻 متن کامل در لینک زیر:
🔗 Javann.ir/1264788
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
🌏 @NewsJavan
#ایثار_و_مقاومت
♦️گفتوگوی «جوان» با تنی چند از خانواده شهدای حادثه تروریستی گلزار شهدای کرمان
🌐 شهادت آخرین خبری بود که مخابره شد
✍️ صغری خیلفرهنگ
علی افضلی، پدر شهید امیرحسین افضلی میگوید: امیرحسین شش سال بیشتر نداشت. شاید سخت بشود از او روایت کرد. بچه خوب، حرف گوشکن و بسیار با معرفتی بود. هم من و هم مادرش از او راضی بودیم. خیلی هوای برادر کوچکتر از خودش را داشت، قرار بود که امسال به کلاس اول برود
🔺بزرگترین حادثه تروریستی ایران در سالگرد شهادت سیدالشهدای مقاومت رقم خورد. تاریخ این مرز و بوم ۱۳ دی سال ۱۴۰۲ گلزار شهدای کرمان را هرگز از یاد نخواهند برد. مراسمی که پس از شهادت شهیدحاجقاسم سلیمانی تبدیل به میعادگاهی برای دلدادگان مقاومت شده است. مگر نبود توصیف سیدالشهدای مقاومت که جمهوری اسلامی حرم است، شاید برای همین بود که برای یاری این حرم در جوار مزارش در سالگرد شهادتش، ۹۶ تن از دلدادگانش شهد شیرین شهادت را نوشیدند؛ شهدی که به کام خیلیها نشست؛ از کودک تا کهنسال از مرد تا زن. از آیدا قاسمی تا مادرش اکرم کمالی از امیرحسین افضلی تا زینب یعقوبی همانها که برای پاسداشت شهدا رفتند، اما شهید بازگشتند. در این نوشتار با خانواده شهیدان آیدا قاسمی، اکرم کمالی، امیرحسین افضلی و زینب یعقوبی همراه شدیم تا از سبک زندگی این شهدا بیشتر بدانیم. آیدا قاسمی خبرنگار افتخاری خبرگزاری پانا بود و خودش در مسیر حاجقاسم، شهیدی خبرساز شد.
👈🏻 متن کامل در لینک زیر:
🔗 Javann.ir/1265034
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
🌏 @NewsJavan
#ایثار_و_مقاومت
♦️ گفتوگوی «جوان» با تنی چند از خانواده شهدای حادثه تروریستی گلزار شهدای کرمان
🌐 شهادت آخرین خبری بود که مخابره شد
✍️صغری خیلفرهنگ
علی افضلی، پدر شهید امیرحسین افضلی میگوید: امیرحسین شش سال بیشتر نداشت. شاید سخت بشود از او روایت کرد. بچه خوب، حرف گوشکن و بسیار با معرفتی بود. هم من و هم مادرش از او راضی بودیم. خیلی هوای برادر کوچکتر از خودش را داشت، قرار بود که امسال به کلاس اول برود
🔺بزرگترین حادثه تروریستی ایران در سالگرد شهادت سیدالشهدای مقاومت رقم خورد. تاریخ این مرز و بوم ۱۳ دی سال ۱۴۰۲ گلزار شهدای کرمان را هرگز از یاد نخواهند برد. مراسمی که پس از شهادت شهیدحاجقاسم سلیمانی تبدیل به میعادگاهی برای دلدادگان مقاومت شده است. مگر نبود توصیف سیدالشهدای مقاومت که جمهوری اسلامی حرم است، شاید برای همین بود که برای یاری این حرم در جوار مزارش در سالگرد شهادتش، ۹۶ تن از دلدادگانش شهد شیرین شهادت را نوشیدند؛ شهدی که به کام خیلیها نشست؛ از کودک تا کهنسال از مرد تا زن. از آیدا قاسمی تا مادرش اکرم کمالی از امیرحسین افضلی تا زینب یعقوبی همانها که برای پاسداشت شهدا رفتند، اما شهید بازگشتند. در این نوشتار با خانواده شهیدان آیدا قاسمی، اکرم کمالی، امیرحسین افضلی و زینب یعقوبی همراه شدیم تا از سبک زندگی این شهدا بیشتر بدانیم. آیدا قاسمی خبرنگار افتخاری خبرگزاری پانا بود و خودش در مسیر حاجقاسم، شهیدی خبرساز شد.
👈🏻 متن کامل در لینک زیر:
🔗 Javann.ir/1265034
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
🌏 @NewsJavan
#ایثار_و_مقاومت
♦️ یادکردی از سردار شهید سیدعلی حسینی فرمانده شناسایی منطقه عملیاتی طریقالقدس در گفتگو با یکی از راویان دفاعمقدس
🌐 سیدعلی و نیروهایش شجاعانه تا عمق مواضع دشمن نفوذ میکردند
✍️ علیرضا محمدی
شهید حسینی به صورت مرتب و مستمر شناسایی منطقه عملیاتی طریقالقدس را از خط مقدم تا عمق مواضع و نحوه آرایش دشمن آغاز کرد. گروه شناسایی محل اصلی کارشان را در نزدیکی چاه آبی در میان زمینهای رملی مستقر کرده بودند. این بچهها طبق توصیههای شهید حسینی سعی میکردند رفتوآمد خودشان را حتی از دید نیروهای خودی مخفی کنند
🔺عملیات طریقالقدس در اوایل آذر ۱۳۶۰ برای آزادسازی شهر بستان و تنگه چزابه انجام گرفت، اما مراحل آمادهسازی این عملیات از ماهها قبل رقم خورده بود. کسی که مسئولیت شناسایی منطقه عملیاتی طریقالقدس را برعهده داشت، شهید «سیدعلی حسینی» از پاسداران خراسانی حاضر در جبهههای جنگ بود. ۴۳ سال پیش در چنین روزهایی، سیدعلی و همرزمانش در حال انجام آخرین مراحل شناسایی عملیات طریقالقدس بودند. آنها کارشان را به خوبی انجام دادند و نهایتاً با شروع عملیات در هشتم آذر ۱۳۶۰، ظرف یک هفته بستان و چزابه آزاد شدند. در گفتگو با رضا شریفی از رزمندگان و راویان دفاعمقدس، مرور کوتاهی به خدمات شهید سیدعلی حسینی در عملیات طریقالقدس میاندازیم.
👈🏻 متن کامل در لینک زیر:
🔗 Javann.ir/1265290
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
🌏 @NewsJavan
#ایثار_و_مقاومت
♦️ گفتوگوی «جوان» با مادر و همسر شهید یدالله احمدیدستجردی از شهدای دفاعمقدس
🌐 مادر گفت: پسرم امانت خدا دست ما بود
✍️ اشرف فصیحیدستجردی
دو مرحله اعزام داشت؛ هم بسیجی و هم به عنوان سرباز به جبهه رفته بود یدالله، چون وصیتنامهای ننوشته بود به دوستش سفارش کرد که اگر من شهید شدم به خانوادهام بگویید هر طور که علمای دین دستور دادند، همانطور رفتار کنند. پیرو راه ولایت باشند. ۲۴ بهمن ۱۳۶۴ منطقه فاو، مشهد تازه داماد ۱۹ ساله شد
🔺 شهید یدالله احمدیدستجردی دو مرحله اعزام داشت؛ یکبار به صورت بسیجی و بار دیگر به عنوان سرباز به جبهه رفت. مادرش قبل از اعزام آخر به او گفته بود امانتی در دست خداست و هر زمان که خداوند اراده کند، امانتش را باز میگرداند. یدالله زمانی که به جبهه رفت، تازه ازدواج کرده بود. نوعروسش چشم به راهش بود و خود یدالله هم آن زمان جوانی ۱۹ ساله بود، اما از همه تعلقات گذشت و قدم در راهی گذاشت که به شهادت در ۲۴ بهمن ۱۳۶۴ ختم شد. آنچه در ادامه میآید ماحصل گفتوگوی ما با ماه سلطان علی محمدی مادر و معصومه احمدی همسر شهید است.
👈🏻 متن کامل در لینک زیر:
🔗 Javann.ir/1265925
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
🌏 @NewsJavan
#ایثار_و_مقاومت
♦️ گفتوگوی «جوان» با همرزم سردار شهیدعلی چیتسازیان به مناسبت سالروز شهادتش در ۴ آذر ۱۳۶۶
🌐 فرماندهی که دشمن برای سرش جایزه تعیین کرد
✍️ علیرضا محمدی
با شروع عملیات والفجر ۵ شهید چیتسازیان یک راهکاری باز میکند و گردان شهید سلگی را به عقبه دشمن هدایت میکند. این گردان از پشت سر به دشمن حمله میکند و بدون حتی یک تلفات، مواضع دشمن را به تصرف درمیآورد. بعثیها در این عملیات طوری غافلگیر شده بودند که در ابتدای حمله فکر میکردند نیروهای خودشان به سمتشان تیراندازی میکنند!
🔺 در یکی از دیدارهای مردمی با مقام معظم رهبری، وقتی که یکی از مداحان حاضر در جلسه جمله «اگر میخواهی از سیم خاردار دشمن رد بشوی باید از سیم خاردار نفست عبور کنی» را به رهبری منصوب و ایشان تصحیح میکنند: «این حرف من نیست. حرف یک رزمنده همدانی است، چنانچه میخواهی از سیم خاردار عبور کنی، اول باید از سیم خاردار نفست عبور کنی.» این رزمنده همدانی کسی نیست جز سردار شهیدعلی چیتسازیان فرمانده اطلاعات - عملیات لشکر ۳۲ انصارالحسین (ع) همدان که ۴ آذر ۱۳۶۶ در منطقه ماووت عراق به شهادت رسید. علی چیتسازیان متولد ۱۳۳۹ در روستای «دره مرادبیگ» از توابع شهرستان همدان
بود.
👈🏻 متن کامل در لینک زیر:
🔗 Javann.ir/1266139
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
🌏 @NewsJavan
#ایثار_و_مقاومت
♦️ نقش بسیج در دفاع مقدس در گفتوگوی «جوان» با مسئول حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس سپاه سیدالشهدا (ع)
🌐 بسیجیهای «طرح لبیک» حماسه خیبر را رقم زدند
✍️ علیرضا محمدی
🔺«طرح لبیک» پیش از عملیات خیبر بود. نامش به این خاطر طرح لبیک شد که در پاسخ بسیجیها به فرمانده حضرت امام، مبنی برای حضور در جبههها رقم خورده بود. عملیات خیبر یک عملیات بزرگ بود و احساس نیاز میشد تا رزمندگان زیادی در آن حضور داشته باشند. در چنین مواقعی هیچ نیرویی نمیتوانست مثل بسیجیها این تعداد رزمنده را تأمین کند.
👈🏻 متن کامل در لینک زیر:
🔗 Javann.ir/1266399
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
🌏 @NewsJavan
#ایثار_و_مقاومت
♦️ گفتوگوی «جوان» با خانواده شهدای حادثه تفتان سیستانوبلوچستان
🌐 مقابل گروهک تروریستی جیشالظلم تا پای جان مقاومت کردند
✍️ صغری خیل فرهنگ
شهید نعمتالهنوری، انسانی خدا دوست و مردم دوست بود که همواره وظیفه خود را به بهترین شکل ممکن انجام میداد. او با سربازانش مهربان بود و همچون یک پدر با آنها رفتار میکرد. با همکارانش نیز مانند یک برادر بود و فضایی صمیمی و دوستانه را ایجاد میکرد.
🔺 حادثه تروریستی شهرستان تفتان سیستانوبلوچستان، در تاریخ ۵ آبان، منجر به شهادت ۱۰نفر از نیروهای جان بر کف مرزبانی شد. اما ماجرای این حمله وحشیانه چه بود، درپی تماسهای تلفنی مردمی با مرکز فوریتهای ۱۱۰، دو واحد گشت انتظامی برای ارائه خدمت به شهروندان در محلهای مورد نظر اعزام شدند که در مسیرشان به پاسگاه انتظامی، در کمین جنایتکاران تروریستی گروهک ملعون جیشالظلم قرار گرفتند. طی درگیری با جنایتکاران، تعدادی از کارکنان انتظامی و سربازان وظیفه پاسگاه انتظامی گوهرکوه شهرستان تفتان به شهادت رسیدند. گروه تروریستی جیشالظلم در این روز جان ۱۰ نفر از مدافعان امنیت را گرفتند. اما گمان نمیبردند، خیلی زود و تنها ۱۴ساعت بعد از اقدام تروریستی در منطقه گوهر کوه تفتان، محل اختفای آنان شناسایی و کشف شود. سروان نعمتاله نوری، یکی از این شهداست. برای همسرش روایت از او سخت بود، اما نشست پای سؤالات ما و این نوشتار ماحصل همکلامی ما با اوست.
👈🏻 متن کامل در لینک زیر:
🔗 Javann.ir/1266663
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
🌏 @NewsJavan
#ایثار_و_مقاومت
♦️ گفت و گوی «جوان» با برادر شهید عباس بهرامی که پیکرش ۷ سال مفقود بود
🌐 مادرم مشوق حضور ۴ فرزندش در جبهه بود
✍️ زینب محمودیعالمی
آخرین وداعم با عباس، ۴۵ روز قبل از شهادتش بود. او رفت و مدتی بعد در صبح روز چهارم تیر ۱۳۶۷ دشمن به جزیره مجنون حمله میکند. در آن حادثه عباس تیر میخورد و، چون آر. پی. جی زن بود و در نقطهای ایستاده بود، براثر گرد و خاکی که به هوا بلند میشود، کسی او را نمیبیند و مشخص نمیشود پیکرش کجا میافتد
🔺 خانواده بهرامی، پنج فرزند پسر داشت که چهارنفرشان در جبهههای دفاع مقدس حضور داشتند. از بین این برادرها که همگی سالها در انتظار شهادت بودند، عباس به شهادت رسید. او متولد اول بهمن ۱۳۴۳ در روستای ریز از توابع شهرستان جم استان بوشهر بود. عباس، تا اول مقطع متوسطه تحصیل کرد و بعد به جبهه رفت. سال ۱۳۶۵ ازدواج کرد و صاحب یک پسر شد. او که چند سال به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافته بود، چهارم تیر ۱۳۶۷ در دفاع از جزیره مجنون در برابر تک سنگین دشمن به شهادت رسید. در حالی که آر. پی. جی زن بود و سعی میکرد تا از نفوذ تانکهای دشمن به منطقه جلوگیری کند. پیکر عباس پس از شهادت، هفت سال میهمان خاکهای غریب جزیره مجنون بود و بالاخره پس از سالها گمنامی، تفحص شد و پس از تشییع در زادگاهش به خاک سپرده شد. آنچه میخوانید حاصل همکلامی ما با جواد بهرامی، برادر شهید عباس بهرامی است. با این توضیح که احمد بهرامی دیگر برادر این خانواده نیز در سال ۱۳۸۳ در جریان یک مأموریت، عروجی شهادت گونه داشت.
👈🏻 متن کامل در لینک زیر:
🔗 Javann.ir/1267695
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
🌏 @NewsJavan
#ایثار_و_مقاومت
♦️ گفتوگوی «جوان» با مادر بسیجی شهیده معصومه (آرزو) کرباسی که در بیروت به شهادت رسید
🌐 مگر خون من از خون مردم غزه و لبنان رنگینتر است!
✍️ صغری خیل فرهنگ
وقتی جنگ در بیروت شدت گرفت در تماسهای مکرر با معصومه بارها از او خواستم به ایران برگردد، چون جان بچهها در خطر است! به او گفتم حتی اگر در هم باشید، صداهای موشکها و شلیکها تأثیرات منفی روی بچهها میگذارد، اما معصومه با حرف هایم مخالفت کرد و گفت: «چگونه میتوانم در حالی که لبنان در جنگ است، جانم را بردارم و به ایران بیایم.»
🔺 شنبه ۲۸ مهر ۱۴۰۳ پهپاد ارتش تروریستی اسرائیل در تروری هدفمند سرنشینان یک خودرو در شهر جونیه، شمال بیروت را شناسایی و سه راکت به سمت خودرو شلیک میکند که به خودرو اصابت نمیکند. دکتر رضا عواضه و همسرش هدف این ترور بودند. دکتر عواضه خودرو را نگه میدارد. هر دو از خودرو فاصله میگیرند تا در گوشهای پناه بگیرند، اما پهپاد صهیونی در پی ترور آنها بود. تعقیبشان میکند و... در این حمله هوایی رژیم صهیونی، دکتر رضا عواضه و همسر ایرانی او معصومه کرباسی به شهادت میرسند. شهید رضا عواضه در زمینه امنیت سایبری و فناوری اطلاعات یکی از نخبگان برجسته حزبالله لبنان بود. او و همسرش معصومه، هر دو در راستای اهداف مقاومت و دفاع از حقوق مردم لبنان فعالیت میکردند. «مادر، آماده باش؛ آماده شنیدن خبر شهادت من باش و سوره طاها را حفظ کن که به شما تسکین خواهد داد.» اینها بخشهایی از صحبتهای شهیده بسیجی معصومه کرباسی تنها چند روز قبل از شهادتش است. سیده رقیه موسوی در یک گفتوشنود صمیمانه از زندگی تا شهادت دردانهاش شهیده معصومه کرباسی روایت میکند.
👈🏻 متن کامل در لینک زیر:
🔗 Javann.ir/1267698
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
🌏 @NewsJavan
#ایثار_و_مقاومت
♦️ گفتوگوی «جوان» با معصومه قربانی همسر سردار شهید ابوالفضل مهرابی و خواهر شهید محمدحسین قربانی
🌐 یاران انقلابی، همرزم جبهههای جنگ شدند
✍️ شکوفه زمانی
برادر شهیدم محمدحسین قربانی و همسرم شهید ابوالفضل مهرابی مجبور شدند برای ادامه تحصیل به شهر دامغان بروند. به دلیل دور بودن مسیر یک خانه استیجاری در دامغان گرفتند و همانجا ساکن شدند. این دو بچه برای اینکه بتوانند کرایه خانه را بپردازند، در کنار درس خواندن کار هم میکردنداما در بحبوحه انقلاب ترک تحصیل کردند تا بتوانند فعالیت کنند
🔺معصومه قربانی، همسر سردار شهید ابوالفضل مهرابی و خواهر شهید محمدحسین قربانی است. خانواده او در روستای محمدآباد از شهرستان دامغان با خانواده همسرش همسایه بودند. ابوالفضل و محمدحسین به حکم همسایگی با هم به مدرسه رفتند و با هم وارد فعالیتهای انقلابی و سپس جبهه و جنگ شدند. محمدحسین قربانی در عملیاتی به شهادت رسید که ابوالفضل مهرابی فرمانده آن عملیات بود. بعد از شهادت محمدحسین، ابوالفضل به خواستگاری خواهرش آمد و این دو با هم ازدواج کردند؛ زندگی مشترک یک سالهای که خیلی زود با شهادت ابوالفضل به پایان رسید، در حالی که ثمره ازدواجشان یک دختر به نام مرضیه است. گفتوگوی «جوان» با معصومه قربانی پیرامون همسر شهیدش سردار ابوالفضل مهرابی را پیشرو دارید. خانواده مهرابی یک شهید دیگر به نام جعفر مهرابی نیز دارد.
👈🏻 متن کامل در لینک زیر:
🔗 Javann.ir/1267983
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
🌏 @NewsJavan
#ایثار_و_مقاومت
♦️ گفتوگوی «جوان» با خانواده سرباز شهید حادثه تروریستی تفتان شهید علیرضا علیزاده به مناسبت چهلمین روز شهادتش
🌐 دوست داشت شبیه حاج قاسم باشد
✍️ صغری خیل فرهنگ
هر چه میگذشت، علیرضای من مهربانتر، دلسوزتر و عزیزتر میشد. اهالی روستا میگفتند هر وقت چهره پسرت را میبینیم، یاد شهدا میافتیم. حقیقت این بود که هر چه میگذشت او بیشتر شبیه شهدا میشد. هر کس پروفایل مرا میدید میگفت چرا علیرضا چنین عکسی گرفته است، چهرهاش خیلی به شهدا میخورد! چرا پایین پروفایلتان چنین متنی نوشتهاید...؟ برایشان جوابی نداشتم، فقط میگفتم، چون از دیدن این عکس لذت میبرم
🔺 حادثه تروریستی تفتان سیستانوبلوچستان در تاریخ ۵ آبان ۱۴۰۳ اتفاق افتاد و به شهادت ۱۰ نفر از پرسنل نیروی انتظامی (فراجا) منجر شد. در این حمله که حوالی ساعت ۱۳ در مسیر گوهرکوه به بزمان و از سوی گروهک تروریستی جیش الظلم به وقوع پیوست سروان نعمتاله نوری، ستوان سوم ایمان درویشی، ستوان سوم مهدی خموشی علیآبادی، استواردوم علیرضا آقاجانی امیرهنده، استوار یکم هادی زارع باغبیدی، گروهبان یکم پویا رحمت طلب ضیابری، سرباز علیرضا علیزاده، سرباز مهدی پریشانی فروشانی، سرباز صالح نوربخش حبیب آبادی و سرباز پویا صالحی یلمه علی آبادی به شهادت رسیدند. کمی بعد از این حادثه گروهک تروریستی جیشالظلم مسئولیت حمله را برعهده گرفت. گروهکی که در کارنامه خود عملیاتهای تروریستی متعددی دارد و هدفش ناامن کردن مرزهای شرقی ایران است. تحلیلها نشان میدهد برخی کشورهای غربی و رژیم کودککش صهیونیستی از این گروه تروریستی حمایت میکنند. سالهاست که شهدای نیروی انتظامی (فراجا) با شجاعت و فداکاری خود، مظلومانه پای امنیت و اقتدار کشور ایستادهاند و نامشان برای همیشه جاودان خواهد شد. در این نوشتار به بهانه چهلمین روز شهادت غیور مردان فراجا با خانواده شهید سرباز علیرضا علیزاده همکلام شدیم تا یادشان را گرامی بداریم؛ همان سربازی که آرزو داشت شبیه حاج قاسم باشد.
👈🏻 متن کامل در لینک زیر:
🔗 Javann.ir/1268238
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
🌏 @NewsJavan
#ایثار_و_مقاومت
♦️ گفتوگوی «جوان» با همسر و دختر شهید مختار رجبی تختی که پیکرش ۱۲ سال مفقود بود
🌐 وقتی تفحص شد عکس بچهها همراهش بود
✍️ زینب محمودی عالمی
تا زمانی که اسرا آزاد شدند فکر میکردیم پدرمان زنده است. بیش از ۱۲ سال منتظر بودیم برگردد. میگفتیم اگر شهید نشده است حتماً برمیگردد. به ما نگفتند مفقودالاثر شدن یعنی امکان دارد شهید شده باشد. در عالم بچگی وقتی آزادی اسرا را میدیدیم، میگفتیم پدرمان برمیگردد. وقتی شبیه نام پدرم در رادیو خوانده میشد یا تشابه اسمی بود، امیدوار میشدیم
🔺 روزی که شهید مختار رجبی تختی برای آخرین بار به جبهه میرفت، صاحب دو دختر خردسال و یک دختر چهار ماهه بود. در ۱۶ مرداد ۱۳۶۲ که مختار به شهادت رسید، ۲۶ سال داشت. پیکرش بیش از ۱۲ سال در خاکهای قلاویزان ماند و نهایتاً در حالی شناسایی شد که عکس سه دخترش را درون جیب یونیفرم رزمندگیاش پیدا کردند. شهید مختار رجبی متولد چهارم اردیبهشت ۱۳۳۶ در روستای تخت از توابع شهرستان بندرعباس بود. پدرش کشاورز و خادم مسجد بود. او در آغوش مادری پاکدامن رشد کرد و بعدها به جمع انقلابیون پیوست. با پیروزی انقلاب، همراه دوستانش پایگاه بسیج روستا را راهاندازی و فعالیتهای فرهنگی و سیاسی خود را در این پایگاه دنبال کرد. با اینکه کشاورز بود، اما بارها به جبهه اعزام شد و نهایتاً در سال ۶۲ در عملیات والفجر ۳ و منطقه قلاویزان به شهادت رسید. در گفتگو با شهربان گردی تختی همسر و راضیه رجبی تختی دختر شهید مروری کوتاه به زندگی و خاطرات این شهید دفاع مقدس میاندازیم.
👈🏻 متن کامل در لینک زیر:
🔗 Javann.ir/1268502
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
🌏 @NewsJavan
#ایثار_و_مقاومت
♦️ گفتوگوی «جوان» با خواهر و داماد خانواده شهید علیاکبر حماصیان شهیدی که پیکرش سالها مفقود بود
🌐 قید وزارت خارجه وشرکت نفت را زد و راهی جبهه شد
✍️ علیرضا محمدی
محسن چند سال قبل از شهادتش میخواست در شرکت نفت استخدام شود. کارهای گزینشش هم درست شده و در شرف استخدام بود، اما خودش نپذیرفت و به شرکت نفت نرفت! وقتی از او پرسیدیم چرا این شغل را قبول نکردی؟ گفت همه مراحل استخدام را پشت سر گذاشته بودم، ولی شرط گذاشتند باید کراوات بزنی. من اگر بمیرم هم کراوات نمیزنم
🔺 خانواده و دوستان شهید «علیاکبر حماصیان» او را «محسن» صدا میزدند. جوانی انقلابی که به رغم شور و شوقش در جبهه رفتن و فعالیتهای انقلابی، در باقی موارد بسیار ساکت و کم حرف بود. وقتی با خواهر و داماد خانواده شهید حماصیان گفتگو کردیم، هر دو به متانت و کم حرفی او اذعان داشتند. شهید حماصیان متولد ۱۳۳۴ در تهران بود. با شروع جنگ، یک پایش جبهه و پای دیگرش در مسجد سبحان در خیابان حسینی محله نظامآباد بود. بچههای این مسجد اهل عرفان بودند و علی اکبر هم به دنبال سیر و سلوک بود. مسیری که عاقبتش را به شهادت و مفقودی در ۱۴ آبان ۱۳۶۲ ختم کرد. در حالی که تنها دو ماه قبل عقد کرده بود با شهادتش در بلندیهای پنجوین، قدم به حجله شهادت گذاشت. روایتهای اشرف حماصیان، خواهر و مرتضی بشیری همسر خواهر شهید علی اکبر حماصیان را پیشرو دارید.
👈🏻 متن کامل در لینک زیر:
🔗 Javann.ir/1269004
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
🌏 @NewsJavan
#ایثار_و_مقاومت
♦️ گفتوگوی «جوان» با مرتضی بشیری مدیرمسئول جنگ روانی واحد اطلاعات قرارگاه خاتم الانبیا (ص) در دفاعمقدس
🌐 افسران تواب عراقی در «جنگ روانی» به ما کمک میکردند
✍️علیرضا محمدی
ما صرفاً اطلاعاتمان را از اسرا نمیگرفتیم، بلکه اخبار و رسانههای دشمن را هم رصد میکردیم. مثلاً هر تصمیمی که هیئت دولت عراق میگرفت، مسلماً به نفع یکسری از افراد و به ضرر گروهی دیگر بود. همین نقطه ضعف را برجسته و طبق آن یک سناریو برای جنگ روانی درست میکردیم
🔺 «جنگ روانی» بخشی از واحد اطلاعات نیروهای مسلح کشورها را شامل میشود. در دوران دفاع مقدس نیز دو طرف درگیری از جنگ روانی علیه یکدیگر استفاده میکردند. پخش اعلامیه، بازجویی از اسرا، تهیه برنامههای رسانهای، تبلیغاتی و... زیرمجموعه جنگ روانی به شمار میرفتند. مرتضی بشیری که از دی ۱۳۶۵ مدیرمسئول جنگ روانی واحد اطلاعات قرارگاه مرکز خاتم الانبیا (ص) بود، روایات بسیار جالبی از فعالیتهایی دارد که به عنوان جنگ روانی در جبههها انجام میگرفت. او میگوید به شکل معمول و کلاسیک، جنگ روانی را در پخش اعلامیه از طریق هواپیما یا نصب بلندگو در خطوط مقدم و کارهایی از این دست میدانند، اما در قرارگاه خاتم ما سعی کردیم ابتکاراتی در این زمینه به کار بندیم و تعریف نویی از جنگ روانی به دست آوریم.
👈🏻 متن کامل در لینک زیر:
🔗 Javann.ir/1269220
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
🌏 @NewsJavan
#ایثار_و_مقاومت
♦️گفتوگوی «جوان» با خانواده شهید ایمان درویشی
🌐 از شهدای حادثه تروریستی تفتان امنیت اتفاقی نیست!
✍صغری خیلفرهنگ
ایمان در اولین فرصتی که به دست میآورد به زیارت شهدا میرفت بهخصوص شهدای گمنام. خیلی اهل مطالعه در مورد سیره و سبک زندگی شهدا بود. او کتاب زندگی شهدا را تهیه میکرد، آنها را میخواند و بعد به دیگران هدیه میداد. تمایل داشت که دیگران هم با زندگی شهدا آشنا شوند. به دوستانش هم سفارش میکرد هر وقت کتاب را به پایان رساندید، آن را به دیگران هدیه کنید. با این کار جمع زیادی با زندگی شهدا آشنا خواهند شد
🔺 نام شهید ایمان درویشی از شهدای حادثه تروریستی تفتان را که جستوجو میکنیم، میان همه دادههای اینترنت به وداع خانواده با پیکر شهید میرسیم؛ وداعی جانسوز که دیدنش هم از روی تصاویر و فیلمها دلمان را بیتاب شهید میکند. پرچم یاابوالفضلالعباس (ع) را که از روی تابوت شهید برمیدارند، ابتدا پدر با قد خمیده و اشکریزان به زیارت شهیدش میآید. صحنهای دیگر مادر، خواهر و همسرشهید را نشان میدهد که کمی مانده به تابوت با زانو روی فرش افتاده و خودشان را هر طور شده به تابوت میرسانند و گرداگرد آن حلقه میزنند و دست بر تابوت و پیکر شهید میکشند.
👈🏻 متن کامل در لینک زیر:
🔗 Javann.ir/1269708
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
🌏 @NewsJavan
#ایثار_و_مقاومت
♦️ گفتوگوی «جوان» با جانباز عباس رسولیفر برادر شهید علی رسولیفر که پیکرش ۱۵ سال مفقود بود
🌐 علی در سالروز ۱۸ سالگیاش دوباره متولد شد!
✍️ زینب محمودیعالمی
در اردوگاه کوثر لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع)، من و علی کنار هم بودیم. شروع به عکس گرفتن کردیم. پیرمردی کناری نشسته بود. اینطور حس کردم دارد حسرت میخورد که کاش اینها با من عکس میگرفتند. علی بدوبدو رفت و دستش را روی گردن حاجآقا انداخت و گفت من با حاجآقا عکس میگیرم. خیلی مراعات بقیه را میکرد
🔺 شهید علی رسولیفر ۱۰ شهریور ۱۳۴۷ در شهریار متولد شد و ۱۰ شهریور ۱۳۶۵ در منطقه حاجعمران عراق به شهادت رسید. حیات و ممات علی در یک روز بود و دقیقاً در سالروز ۱۸ سالگیاش به شهادت رسید. پیکر علی پس از شهادت، ۱۵ سال در منطقه عملیاتی کربلای ۲ ماند و زمانی به آغوش خانواده بازگشت که والدینش هر دو از دنیا رفته بودند. پدر علی پیش از شهادت او و مادرش چند سال پس از مفقودی علی از دنیا رفته بود. عباس رسولیفر برادر شهید، خود از رزمندگان دفاعمقدس و جانباز جنگ تحمیلی است. او بعد از اتمام دفاعمقدس همچنان در خط جهاد ماند و مدتی نیز رزمنده مدافع حرم شد. آنچه میخوانید روایت این رزمنده جانباز از برادر شهیدش و همینطور خاطراتی از دوران حضورش در جبهه است.
👈🏻 متن کامل در لینک زیر:
🔗 Javann.ir/1270425
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
🌏 @NewsJavan