eitaa logo
مینو Minoo نیوز
2.7هزار دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
2.6هزار ویدیو
39 فایل
🔔کانال فرهنگی، خبری مینودشت 🔺 اخبار و تبلیغات خود را به آیدی زیر ارسال نمایید. @minoonews
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴ریزش سقف بیمارستان ۵ آذر بر اثر بارندگی امروز 🔺سقف یکی از ساختمان‌های قدیمی بیمارستان ۵ آذر گرگان بر اثر بارندگی امروز فرو ریخت. 🔺به گزارش خبرگزاری صداوسیمای مرکز گلستان حاجی زاده مدیر کل مدیریت بحران گلستان گفت : سقف یکی از ساختمان های قدیمی بیمارستان پنج آذر گرگان امروز فرو ریخت و خوشبختانه به کسی آسیب نرسید. 🔺او افزود : ستاد بحران برای بررسی این موضوع و چگونگی انتقال بیماران و تخلیه این ساختمان هم اکنون در حال برگزاری است. 🔺اطلاعات بیشتر درباره این حادثه پس از پایان جلسه ستاد بحران منتشر می شود. 📲کاانال ایتا  🔻🔻 https://eitaa.com/newsminoodasht
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 برخورد رونالدو با خبرنگار اسرائیلی فوتبالیست های ما یادبگیرن بی‌دلیل نیست خدا اینقدر محبوبش کرده‌ 📲کاانال ایتا  🔻🔻 https://eitaa.com/newsminoodasht
🔵 مراسم روز ملی روستا در شهرستان مینودشت برگزار شد ♦️♦️ با حضور فرماندار _ معاون فرماندار _ بخشداران مرکزی و کوهسارات _ رئیس دانشگاه میلاد _ روسای بخش _ روسای شوراهای اسلامی بخش مرکزی و کوهسارات و دهیاران شهرستان مراسم روز ملی روستا در شهرستان مینودشت برگزار شد. 📲کاانال ایتا  🔻🔻 https://eitaa.com/newsminoodasht
بانک تجارت برای تأمین نیروی انسانی مورد نیاز خود در بخش شعب و ستاد، آزمون استخدامی برگزار می‌کند. متقاضیان می‌توانند برای آگاهی از شرایط استخدام به پایگاه اینترنتی این بانک به نشانی www.tejaratbank.ir مراجعه کنند. 📲کاانال ایتا  🔻🔻 https://eitaa.com/newsminoodasht
🌟 🔹 آخر، تو به من بگو: منِ گناهکار، منِ کوچک، اگر تو را نداشتم چه می‌کردم؟! دنیا هرروز ترسناک‌تر می‌شد و زندگی بدون تو، رنگی از حیات نداشت. ای دلخوشی من! 🌟🔹 📲کاانال ایتا  🔻🔻 https://eitaa.com/newsminoodasht
يك خرس و يك  هيزم شكن سال ها در كوه با هم دوست بودند و با هم غذا مي خوردند.يك روز هيزم شكن براي ناهار آش پخت، خرس كه مي خواست آش را بخورد شروع كرد با زبانش ليس زدن و با سر و صداي زياد خوردن؛ هيزم شكن كلافه شد و گفت: درست غذا بخور، حالم رو بهم زدي با اين غذا خوردنت. خرس ديگه غذا نخورد و كنار رفت و صبر كرد هيزم شكن غذايش را تمام كند. گفت: برو و تبرت را بياور و بزن توي سر من. هیزم شکن گفت آخه برای چی؟ ما با هم دوست هستیم. خرس گفت: همین که میگم یا می زنی یا از بالای کوه پرت  می کنمت پایین. هیزم شکن هم تبر را برداشت و زد توی سر خرس و خون آمد و بیهوش شد. هیزم شکن فرار کرد و تا یکی دو سال سراغ خرس نرفت اما بعد از چند وقت طاقت نیاورد و رفت ببیند که خرس زنده است یا نه. دید که خرس سالم است و مشغول کار خودش است، سلام و احوالپرسی کرد، گفت چه قدر خوشحالم که می بینم حالت خوبه، آخه خودت گفتی بزن من که نمی خواستم بزنم.خرس گفت: نگاه کن ببین زخم خوب شده یا نه؟ هیزم شکن نگاه کرد و گفت: آره خدارو شکرخوبه خوبه و جایش هم نمانده. خرس گفت: ولی جای زخم زبونی که زدی هنوز جایش مانده، زخم تبر خوب شد ولی زخم زبون هنوز جاش مونده. توهین و تحقیر و نفرین، مقایسه و تحقیر نسبت به دیگران به خصوص اگر با کلمات زشتی همراه شود، در ذهن می مانند و وحشت ایجاد می کنند. ‌ ‌ ارسالی: منتظر داستانک های شما هستیم 👈لطفا کانال مینوminoo نیوز را به دوستان❤️ خوبتان معرفی کنید🙏 ✅مینودشت زیبا👇 https://eitaa.com/newsminoodasht