#عاشقانه_شهدا🙃🍃
اولین غذایی که بعد از عروسیمان درست کردم
استانبولے بود
از مادرم تلفنی پرسیدم
شد سوپ🍲
آبش زیاد شده بود😁
منوچهر میخورد و به به و چه چه میکرد😋
روز دوم گوشت قلقلی درست کردم!
شده بود عین قلوه سنگ...😐😅
تا من سفره را آماده کنم
منوچهر چیده بودشان روی میز و با آنها تیله بازی میکرد قاه قاه میخندید😂
و میگفت: چشمم کور دندم نرم تا خانم آشپزی یاد بگیرن هر چه درست کنن میخوریم حتی قلوه سنگ😃😁
همسر#شهیدمنوچهرمدق
شهیدانه زندگی کنیم
✅ زُبدگان مومن انقلابی
@nghelabibman
چهل شب باهـم عاشورا خوندیم😇
گاهی مےرفتیم بالای پشت بوم میخوندیم
دراز میکشید
و سرش رو میذاشت روی پام
و من صد تا لعن و صد تا سلام رو میگفتم😊
انگشتامو میبوسید
و تشکر مےکرد😍
همهی حواسم به منوچهر بود😌
نمیتونستم خودم رو ببینم و خدا رو
همه رو واسطه میکردم که اون بیشتر بمونه
اون توے دنیای خودش بود و من توی این دنیا با منوچهر🥺
برام مثل روز روشن بود که منوچهر دم از رفتن میزنه همین موقعهاست😭
کناره گیر شده بود و کم حرف😓💔
همسر#شهیدمنوچهرمدق
✅ زُبدگان مومن انقلابی
@nghelabibman