eitaa logo
داستان شب|معین الدینی
24.1هزار دنبال‌کننده
519 عکس
161 ویدیو
22 فایل
﷽ من اینجا با قلبم برای فرزندانم قصه میگویم❤ ادمین داستان شب 👇 @Mojgan_5555 قصه گو:معین الدینی کانال فن‌بیان من 👇🏻 @bayaneziba استفاده از مطالب این کانال فقط با ذکر منبع بلامانع است.✍️
مشاهده در ایتا
دانلود
. سلام به همه همراهان‌عزیز داستان شب😊 تیم قصه گویی ما از این پس در نظر دارد برای تولد فرزند شما یک داستان اختصاصی با توجه به در خواست شما و مـــــــــــعرفی خصوصیات فــــــرزندتان تهیه وتقدیم فــــــــرزند نازنین شما کند جهت هماهنگی به ادمین محترم @Fatemeh_5760 کلمه "داستان اختصاصی" را برای ایشون ارسال کنید پیام بدید. داستان دیشب 👆 یک داستان اختصاصی بود که تقدیمتان شد. .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
༺◍⃟🌙჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ داستان امشب تقدیمی به فرزندان گلم ⚘ علی سینا اسدی و پریسیما اسدی از شیراز و علی و فاطمه بهمنی دوقلوهای هشت ساله از شیراز 😍 فاطمه سادات ۶ساله و حلما غلامی 😍 مهسا ۱۲ ساله و پارسا ۴ ساله هژبری😍 تولدتون مبارک 😍🎊👆 ༺◍⃟🌙჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ ثنا علمی از ساری زهرا و ضحا فرامرزی و محیا نادری راد ۱۰ ساله از مشهد 😍 عارفه خانم و سام و ساناز و مرسانا بچه های مامان رودابه 😍 آقا ماهان و آرسام و سید محمد امین جمالی ۸ ساله و فاطمه سادات جمالی ۶ ساله از تهران 😍 :: ༺◍⃟🐰჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ https://eitaa.com/joinchat/4230349078C22111fe80f ༺◍⃟🐰჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
InShot_۲۰۲۳۱۰۱۷_۱۸۴۹۱۶۸۷۱_۱۷۱۰۲۰۲۳.mp3
13.17M
📖📚 ༺◍⃟👧🏻🧒🏻჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ رویکرد👈 مراقب کتاب های قشنگتون باشید😊 :معین‌الدینی ༺◍⃟📚჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ https://eitaa.com/joinchat/4230349078C22111fe80f ༺◍⃟🎙჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
✨༺༽بسم الله الرحمن الرحیم༼༻✨ داستان شب گوینده:(معین الدینی) داستان امشب: ((کتابهای شلخته )) یکی بود یکی نبود غیراز خدای مهربون هیچ کس نبود بچه هاجون قصه امشبمون اتفاقات داخل یک کتابخونه و تازه واردای اونجاست امروز چند تا کتاب جدید📚 به کتابخانه آوردند تا در قفسه های مخصوص خودشان قرار دهند. اما مثل اینکه این کتابها 📚هنوزتوی عمرشون کتابخانه ندیده بودند. چه کارهایی زشتی که نمیکردند. بلند بلند می خندیدند. همدیگر را هل می دادند. حوصله نداشتند سر جایشان منظم قرار بگیرند. یک دفعه توی قفسه ها دراز می کشیدند و… 📖خلاصه حسابی آبروریزی درآورده بودند. اعضای کتابخانه از کار این کتابها📚 تعجب کرده بودند. ولی چون همه با ادب و با حوصله بودند چیزی نمی گفتند و فقط چپ چپ به کتابها نگاه می کردند. منتظر بودندببینند مسئول کتابخانه👨‍✈️خودش چکارمی کند. مسئول کتابخانه 👨‍✈️یکی دوبار به کتابهای بی نظم تازه وارد تذکر داد که اینجا کتابخانه است نه پارک! اینجا باید سکوت را رعایت کنید و سرجایتان منظم قرار بگیرید تا کسی بیاید و یکی از شما را انتخاب کند و بخواند. کتابها📚 با تعجب گفتند ” بخواند!” مسئول کتابخانه 👨‍✈️گفت: “بله بخواند.” کتابها 📚همه با هم بلند بلند شروع به خندیدن کردند و گفتند مگر کسی پیدا می شود که بخواهد مطالب ما را بخواند! مسئول کتابخانه👨‍✈️ اخم کرد و سر جایش نشست. صحبت کردن کتابها کمی آرامتر شد، ولی هنوز هم همدیگر را هل می دادند و هر کدام سعی می کرد چند برابر خودش جا بگیرد. کتابهای مودب و منظم قبلی، از دست کتابهای جدید شلخته ،خسته و عصبانی شده بودند و زیر لب غر می زدند تا اینکه یکی از کتابها که از بقیه قدیمی تر بود، از کتابهای جدید پرسید: “ببخشید می تونم بپرسم شما قبلا کجا زندگی می کردید؟” 📓 کتابهای شلخته نگاهی به هم کردند و گفتند :”لای اسباب بازی های ستاره خانم.”👩‍🦱 کتاب قدیمی 📓گفت: “لای اسباب بازی ها !!!! اما کتاب باید توی کتابخانه باشد تا سالم و تمیز بماند. یکی از کتابهای شلخته 📚گفت: “مگه نمی بینی بیشتر کاغذهای ما مچاله شده، جلدمون خراب شده، چند تا از کاغذهامون پاره شده….” کتاب قدیمی 📓با دلسوزی سرش را تکان داد و گفت” “حالا فهمیدم چرا انقدر همدیگر رو هل می دهید یا چرا نمی تونید سرجاتون بایستید. وقتی یک کتاب آسیب می بیینه شکلش زشت می شه و دیگه نمی تونه درست لای کتابها قرار بگیره.” کتابها📚 وقتی این حرفها را شنیدند دلشان برای کتابهای تازه وارد سوخت و دیگر غر نزدند و ساکت شدند. کتاب قدیمی 📓دوباره گفت: “حالا خدا را شکر الان توی کتابخانه هستید و دیگر زیر دست و پا و لای اسباب بازیهای بچه ها نیستید. اینجا کم کم شکلتان هم زیبا می شود و کاغذهای مچاله شده تان صاف می شود.و بهتون رسیدگی میکنن تا مشکلاتتون برطرف بشه بعد خودتان می فهمید که چقدر زندگی در کتابخانه کیف دارد. تازه از همه مهمتر، اینجا بچه ها شما را بر می دارند و قصه های قشنگتان را می خوانند.📚 این حرفها انقدر روی کتابهای شلخته تاثیر گذاشته بود که می خواستند گریه کنند. چون آرزوی هر کتابی این است که کسی آن را بخواند. هنوز حرفهای کتاب قدیمی 📓تمام نشده بود که یکی از بچه ها سراغ کتابهای شلخته📚 آمد و سه تا از کتابها را برداشت تا با دوستاش باهم بخونن. ༺◍⃟🐰჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ https://eitaa.com/joinchat/4230349078C22111fe80f ༺◍⃟🐰჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
InShot_۲۰۲۳۱۰۱۷_۱۹۰۶۱۴۶۶۶_۱۷۱۰۲۰۲۳.mp3
13.68M
༺◍⃟☀️჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ رویکرد: شناخت شخصیت پیامبر صلی الله علیه وآله ‌‌ :معین‌الدینی ༺◍⃟🌴჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ 🆔@nightstory57 ༺◍⃟჻🌴ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
به‌تک‌تکِ‌ثانیه‌های‌نبودنت‌قسم دارنــد‌ضرر‌می‌کننـد‌مردم‌دنیــا‌ بدون‌تو!💔 از امشب در انتهای داستان ها هم نوا با فرزندان عزیزم دعای فرج را به نیت ظهور مولایمان و نجات مردم مظلوم فلسطین میخوانیم 😔 «اللهم عجل لولیک الفرج» ༺◍⃟ ჻@nightstory57⚘❥༅••┅┄
. مامانم وقتی براتون قِصته میگه من مـــــــیام اینجا تو کابینت بــــازی میکنم تا صدام تو قِصته های مامانم نیاد. اینجا خیلی خوش میذگره😉 ماااااااماااااان داستان امشب اسمش چیه؟ 🥰 ◍⃟ ჻@nightstory57⚘❥༅••┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
InShot_۲۰۲۳۱۰۱۸_۱۹۰۹۲۶۰۹۷_۱۸۱۰۲۰۲۳.mp3
15.1M
🇯🇴 ༺◍⃟👧🏻🧒🏻჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ رویکرد👈 حق فلسطینی داشتن خانه و کشوره 🏘 :معین‌الدینی ༺◍⃟📚჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ https://eitaa.com/joinchat/4230349078C22111fe80f ༺◍⃟🎙჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
. کــــــاش میتوانستم کــــــودکان را در قلبم پنهان کنم و تا زمانی که جنگ تمام شود .... برایشان بگویم تا هیچ صدایی را نشنوند.... صدای بمب ها و جیغ ها را... یکی بــــــ👶🏻ــــود یکی نبــــــ🩸ــــــود امید غریبان تنها کجایی..... ◍⃟ ჻@nightstory57⚘❥༅••┅┄
✨༺༽بسم الله الرحمن الرحیم༼༻✨ داستان شب گوینده:(معین الدینی) داستان امشب: ((🕌خانه ی فلسطینی کجاست؟)) مرغ خانه دارد. با بچه‌هایش در آن زندگی می‌کند. مرغ خانه خود را دوست دارد. چون در آنجا جوجه‌هایش راحت هستند و کسی آن‌ها را آزار نمی‌دهد. خرگوش 🐰خانه دارد. بچه‌های خود را در آن بزرگ می‌کند. خرگوش خانه خود را دوست دارد و نمی‌گذارد غریبه‌ای وارد آن شود. چون می‌خواهد با بچه‌هایش راحت زندگی کند. اسب🐴 خانه دارد. اسم خانه‌ی اسب، اسطبل است. اسب فقط در اسطبل خودش معنی راحتی را می‌فهمد. چون آنجا را مال خودش می‌داند. ماهی🐠 خانه دارد. خانه‌ی ماهی در دریاها و رودهاست. ماهی خانه بزرگ خود را خیلی دوست دارد. او هرگز از خانه خود بیرون نمی‌رود، مگر آنکه او را به‌زور بیرون بیاورند. گربه🐱، گردش در کوچه‌ها و خیابان‌ها را دوست دارد. ولی هر جا برود به خانه‌اش برمی‌گردد. گربه خانه‌ی خود را بیش از همه‌جا دوست دارد. اگر هم او را از خانه بیرون کنند، هر طور هست دوباره برمی‌گردد. گنجشک خانه دارد. خانه‌ی گنجشک را لانه می‌گویند. خانه گنجشک در باغ‌ها و روی درختان است. گنجشک خانه‌اش را خیلی دوست دارد. چون جوجه‌های خود را در آن پرورش می‌دهد. هر انسانی خانه‌ای دارد. خانه، مکان انسان است. هر انسانی خانه خود را دوست دارد و نمی‌گذارد هیچ بیگانه‌ای بدون اجازه به آنجا وارد شود. او با هر خطری که برای خانه‌اش پیش بیاید، مبارزه می‌کند. چون می‌خواهد آسوده و راحت در آنجا زندگی کند. اما برای فلسطینی، خانه‌ای نیست! فلسطینی در خیمه‌ها ⛺️و چادرهای صحرائی🏕 زندگی می‌کند. خیمه‌ها و خانه‌هایی که فلسطینی در آن زندگی می‌کند، خانه‌ی فلسطینی نیست. دشمن، فلسطینی را به‌زور از خانه‌اش بیرون کرده است. خانه‌ی فلسطینی کجاست؟ خانه فلسطینی در فلسطین است. ولی امروز در آن زندگی نمی‌کند. در خانه فلسطینی، دشمن فلسطینی زندگی می‌کند. دشمن فلسطینی کیست؟😈 دشمن فلسطینی کسی است که فلسطین را اشغال کرده است … فلسطینی را از خانه و میهن خود بیرون رانده است و… نمی‌خواهد هیچ‌وقت آنجا را ترک کند. پس حالا فلسطینی چه می‌کند؟ – فلسطینی هر طور شده، باید به خانه‌اش بازگردد. فلسطینی، چگونه می‌تواند خانه‌اش را پس بگیرد؟! – ایمان به خدا، پیروی از دستورات اسلام، گذشت و فداکاری و مبارزه تاآخرین‌نفس با دشمن، فلسطینی را به خانه‌اش بازمی‌گرداند؛ و فلسطینی مانند دیگر ملت‌های آزاد، در کشور خود و در خانه خود زندگی می‌کند. خانه‌ی 🏘فلسطینی در فلسطین است. فلسطینی، حاضر نیست برای همیشه به‌صورت آواره، در چادر زندگی کند. فلسطینی یقین دارد که پیروزی دور نیست و امیدوار است که در آینده‌ای نزدیک بتواند، میزبان مسلمانان سراسر دنیا، در جوار مسجد الاقصی باشد … راهت ادامه دارد… ༺◍⃟📚჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ https://eitaa.com/joinchat/4230349078C22111fe80f ༺◍⃟🎙჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄