eitaa logo
داستان شب|معین الدینی
24.1هزار دنبال‌کننده
519 عکس
161 ویدیو
22 فایل
﷽ من اینجا با قلبم برای فرزندانم قصه میگویم❤ ادمین داستان شب 👇 @Mojgan_5555 قصه گو:معین الدینی کانال فن‌بیان من 👇🏻 @bayaneziba استفاده از مطالب این کانال فقط با ذکر منبع بلامانع است.✍️
مشاهده در ایتا
دانلود
༺༽بسم الله الرحمن الرحیم༼༻ داستان شب گوینده:(معین الدینی) داستان امشب: ((ناراحتی قوری )) قوری بزرگ ناراحت و افسرده بود. خاله بدری و لیلا خانم دو هفته قبل قوری بزرگ را خریده بودن . خاله بدری قوری را شست و تمیز کرده بود وحسابی برقش انداخت وبعد هم اونو توی بالاترین قفسه آشپزخانه گذاشت . این قفسه جلوش شیشه داشت و قوری بزرگ از اون بالا همه جا رو می دید. اون پایین کنار سماور یک قوری کوچک و قدیمی بود. درشم ترک خورده بود. قوری کوچک فقط میتوانست برای چهار نفر چای دم کند. خاله بدری هم همیشه از اون استفاده میکرد. قوری بزرگ هر روز با غصه به سماور و قوری کوچک نگاه میکردو میگفت: نمیدانم چرا خاله بدری هیچ وقت از من استفاده نمیکنه من که میتوانم برای هفت هشت نفر چای دم کنم براق و نو و تمیزم که هستم کاشکی هنوز هم پشت شیشه مغازه بودم لااقل اونجا چیزهای جالبی میدیدم راستی اصلا چرا منو خرید؟ قوری کوچک که بیشتر وقتا روی سماور بود. آهی کشید و گفت قوری بزرگ دلم برایت میسوزه میدونم تو هم مثل من چای دوست داری ولی فکر میکنم تو را خریدن برای قشنگی داخل قفسه! بعدهم بخاری از دماغش بیرون داد و گفت: «وای خیلی بده که همیشه اون بالا باشی و ما را نگاه کنی قوری بزرگ دلش گرفت. اخه اونم دوست داشت چای دم کنه با غصه گفت: «آره، خیلی بده. من اصلا دوست ندارم این بالا باشم. من که برای قشنگی نیستم. برای چای دم کردنم. و دوباره با حسرت به قوری و سماور نگاه کرد. چندروز گذشت. یک روز جمعه خاله بدری صبح خیلی زود به آشپزخانه اومد. وسایل ناهارو آماده کرد. بعد هم مشغول پختن شیرینی شد. شیرینی های گردویی و نارگیلی پخت . ژله موز و توت فرنگی درست کرد. یک کیک بزرگ هم پخت روی کیک خامه ریخت و پنج تا شمع هم روی کیک گذاشت. لیلا خانم هم اومده بود و به خاله بدری کمک می کرد. قوری کوچک گفت: «فهمیدم امروز حتما تولد لیلا خانمه . فکر میکنم بعد از ظهر اینجا مهمونی باشه. پارسال هم همینطور بود. یادم میاد خیلی خوب بود عصر حسابی خوش میگذره. قوری بزرگ آهی کشید و گفت خوش به حال شما برای من که فایده ای ندارد نه چای و نه سماور از بس که این بالا نشستم خسته شدم کاشکی لااقل بامن گلهارا آب میدادن بعد هم از بیکاری خمیازه ای کشید ولی آن روز بعدازظهر برای قوری بزرگ اتفاق جالبی افتاد. غروب خاله بدری ولیلا خانم به آشپزخانه اومدن. خونه شلوغ بود و مهمونا آمده بودن. خاله بدری گفت امسال دیگر مجبور نیستیم تو قوری کوچک چند بار چای دم کنیم دو سه هفته پیش یک قوری بزرگ خریدم حالا دیگر برای مهمانی ها یک قوری بزرگ داریم و راحتیم بعد با احتیاط قوری بزرگ را برداشت و پایین آورد قوری بزرگ خوشحال و خندان بود. خاله بدری چند تا قاشق چای خشک توی قوری ریخت بعد روشون آبجوش ریخت و روی سماور گذاشت. قوری بزرگ با غرور گفت وای.... چه چای خوش عطری سماور گفت: به جمع ما خوش اومدی قوری کوچک و فنجان و نعلبکیها هم بهش خوشامد گفتن. قوری بزرگ از همه تشکر کرد و گفت چه بد بعد از مهمانی منو اون بالا می ذارن و دوباره بیکار میشم سماور قل قل جوشید و گفت: «غصه نخور قوری جان خاله بدری فامیل و دوست و آشنا زیاد داره مرتب میان ومیرن تازه خیلی هم مهمانی میده. لااقل ماهی یکبار اینجا مهمونی و سفره وچای خوش عطر و غذاهای خوشمزه هست. قوری کوچک هم روی کتری مشغول چای دم کردن بود از دماغش بخار بیرون می داد و سر حال بود. گفت: خوشحال باش دوست عزیز تو همیشه در جاهای مهم ازت استفاده میشه قوری بزرگ با غرور لبخندی زد. بعد هم همه با هم شروع کردند به حرف زدن و خندیدن ༺◍⃟🐰჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ https://eitaa.com/joinchat/4230349078C22111fe80f ༺◍⃟🐰჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
❣ســـلــام عزیــــزای دلــــم شـــبــــتـــــون بــــخــــیــــــر 🌙✨ 🎉فـــــــــردا شــــــــــب مــســـابقـــــه هـــیـــــــجــان انگیز داریم که به برندگان جوایز🛍ویژه ای میدیم 😉 💰نفرات اول شانس بیشتری برای بـــــــــــــرنده شدن دارن😁 📩ما رو به خانواده و دوستان و آشناهاتون معرفی کنید 😍😍👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/4230349078C22111fe80f https://eitaa.com/joinchat/4230349078C22111fe80f ༺◍⃟ ჻@nightstory57⚘❥༅••┅┄
امروز سید سینا پسرم دوباره مهمان بود در محل کار 😊 حدس بزنید چی جلوش گذاشته داره میخوره 😉 بچه داری با رنگ و بوی کار 🌱
:: راستی بچه ها داستان امشب داستان مســـــــــــــابقه است 😊 ::
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
@nightstory57.mp3
10.44M
ا﷽ 👦🏻🪖 ༺◍⃟🪖჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ :معین الدینی : فاطمه‌معین‌الدینی 🏳به امید آزادی کودکان مظلوم فلسطین 🇯🇴 ༺◍⃟📚჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ https://eitaa.com/joinchat/4230349078C22111fe80f ༺◍⃟🎙჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
بچه های عزیزم سلام 😊 به مسابقه یک قصه در قاب مداد رنگی خوش آمدید ویـــــژه حــــــمایت از کـــــودکان فلسطیــــنی داستان را با دقت گوش کنید بعد شما یک نقاشی زیبا درباره موضوع داستان بکشید و برای ادمین قصه 👇 بفرستید به ۵ نقاشی برتر جوایزی اهدا خواهد شد 😊 ادمین قصه 👈@Mojgan_5555 ✅کانال تخصصی داستان های صوتی و متنی 👇 https://eitaa.com/joinchat/4230349078C22111fe80f
نقاشی های قشنگتون داره برای ما میرسه😍 ✅کانال تخصصی داستان های صوتی و متنی 👇 https://eitaa.com/joinchat/4230349078C22111fe80f
7.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فقط آخرش میخواست بگه نقاشیاتون بشینین بکشین غش کرد از خنده😄 ::
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
@nightstory57.mp3
11.44M
ا﷽ 👦🏻 ༺◍⃟⛄️჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ :معین الدینی ༺◍⃟📚჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ https://eitaa.com/joinchat/4230349078C22111fe80f ༺◍⃟🎙჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄