eitaa logo
تا انتهای افق
10.3هزار دنبال‌کننده
685 عکس
216 ویدیو
1 فایل
مشاهدات، تجارب و یادداشت های یک ایرانی از هلند و فرانسه برای تحقق آرمان بر حقت، جهانی بیندیش! ارتباط با نویسنده کانال: @N313mohajer
مشاهده در ایتا
دانلود
گفت: استادمان گفته: اگر در ایران بمانید، همه نهایت آرایشگر زنانه می شوید! این را به دختران در حال تحصیل در رشته ژنتیک گفته است! لطفا اگر کسی اطلاع دارد - بی زبان طعنه - خبر دهد که معلمین مدارس و اساتید دانشگاه های ما با چه معیارها و شاخص هایی انتخاب می شوند؟ فرمود: اگر یک انسان را بی گناه بکشی به منزله این است که تمام بشریت را کشته ای و اگر یک انسان را به حق احیا کنی به منزله این است که تمام بشریت را احیا کرده ای... و این کشتن و احیا کردن، فقط جسمانی نیست... از جمله کسانی که دستشان به خون انسانهای زیادی آغشته است. خون هویت و ارزش و امید و اعتماد به خود و کشور خود برخی استادنماهایی هستند که هرگز ما خبر نداریم در سرزمین ما به چه شکل استاد می شوند. از زمان دانشجویی خودم که متاسفانه تجربه های تلخی دارم تا امروز که دانشجویان زیادی وقت مشاوره میخواهند و با هم صحبت می کنیم یک موضوع آزاردهنده مشترک دارند بنام اساتیدشان! این مسئله برایم به بحران تبدیل شده که باید برایش فکری کرد. باید فکر کنیم که راه حل چیست! این چندمین بار است که دانشجویی می گوید خودش را باخته و دیگر علاقه ای به تحصیل ندارد. یا تصور می کند که تنها راه موفقیت رفتن از ایران است! مادرش با غصه آمده می گوید: ما را بیچاره کرده. می گوید من باید بروم خارج از کشور. وگرنه هیچی نمی شوم! وقتی هم علتش را می پرسم می گوید استادشان گفته اینجا بمانید هیچی نمی شوید! صدایش زدم و گفتم: چی شده؟ با اضطراب و غم خاصی گفت: من میخواهم درس بخوانم، علاقه دارم، استعداد دارم، هیچ وقت هم به خارج از کشور فکر نمی کردم، اما استادی داریم که مدام می گوید هر طور شده جمع کنید بروید! اگر اینجا بمانید به هیچ جا نمی رسید! با ناراحتی و خون به جوش آمده گفتم:‌ اصلا اینطور نیست! همین الان دستت را بگیرم ببرم پیش اساتید خوب و دانشجویان فعالی که در بهترین محیط ها با بهترین امکانات در حال فعالیت هستند؟ یا حتی دانشجویان و اساتیدی که با حداقل امکانات و شرایط اما با هدف رشد کشور در حال تلاش توام با صبر و تحمل سختی ها هستند و پر از دستاورد و ثمر برای کشور بودند؟ گره ها باز کردند. موانع زیادی را برطرف کردند و همه کس شدند! من در همین کشور درس خواندم، دانشگاه رفتم، شاغل شدم، کسب درآمدم شروع شد. ارتقا پیدا کردم... رفتن برای تجربه نظام آموزشی یا دیدن دنیا در مقاطع بالا اشکالی ندارد! اما با این نگاه و با این تلقینات در این مرحله از تحصیل، همین الان که باید با قوت و جدیت درس بخوانی، آنقدر امید و انگیزه و انرژی ات گرفته می شود که نتوانی خوب درس بخوانی و سابقه تحصیلی خوبی برای خودت بسازی حتی اگر بخواهی جایی بروی! ضمن اینکه همین الان افراد زیادی هستند که هیچ جا نرفتند و همینجا تا بالاترین مدارج علمی و تحصیلی را طی کرده اند و الان صاحب شغل و درآمد در فضای علمی و کاری هستند و خوش درخشیده اند. از رحمت خدا به دور باشند تک تک کسانی که در جایگاه استادی امید و انرژی را از قلب یک جوان پرنشاط و پر انگیزه می گیرند و رهایش می کنند... نوجوانی که با حمایت خانواده با خرج هزینه با تلاش و پشتکار خودش تصور می کرده باید وارد دانشگاه شود تا بتواند فرد مفیدی برای جامعه اش شود... و بعد در تله تلقینات منفی یک استادنما به دام می افتد... من خواهش می کنم افراد دغدغه مند کاری کنند! شاید نیاز به یک پویش باشد. شاید نیاز به یک مطالبه همگانی. شاید باید روند گزینش و انتخاب از طریق افراد بی طرف اما تحصیل کرده مرتبط مورد بررسی قرار بگیرد. به راحتی در حال به قتل رساندن امید و انرژی و انگیزه آینده سازان یک مرز و بوم هستند این افراد و کسی شاید حواسش نیست! این در حالی ست که دقیقا برعکس در فرانسه و هلند این تجربه را داشتم که مدرسین مدام امید و انگیزه می دهند و هرچقدر هم ضعیف عمل کنی یا امکانات لازم را نداشته باشی، می گویند نه تو می توانی و ادامه بده و هزار داستان انگیزشی می گویند که بهترین های دنیا در سخت ترین زمان ها و دوره ها به جایی رسیدند و کارهای بزرگی را به ثمر رساندند... ✍🏻 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
«در یک کار تحقیقی به تعدادی از معلمان، اسامی بعضی از دانش آموزان معمولی را دادند و گفتند که این ها دانش آموزان با استعداد و استثنایی هستند و شما باید با سعی و تلاش استعداد آنان را شکوفاتر سازید. طبق انتظار، این دانش آموزان بعد از مدتی به صورت بهترین شاگردان کلاس در آمدند. نکته حائز اهمیت این است که این شاگردان برتری خاصی از نظر هوش و استعداد با دانش آموزان دیگر نداشتند، قبلا به بعضی از آنان، برچسب «ضعیف» زده بودند، معذلک همین باور «به ظاهر نادرست»‌ معلم ها باعث شد که آن عده به یاری معلمان تازه، نسبت به هوش و استعداد خود مطمئن شوند و به موفقیت چشمگیری دست یابند. میزان استعداد دانش آموزان بستگی به هویتی دارد که برای خود قائل هستند. این هویت در اثر اعتقاد معلمان به میزان هوش و استعداد تحصیلی دانش آموزان به وجود می آید...» برگرفته از کتاب فقط غیرممکن، غیر ممکن است. ✍🏻 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
ما باید بگیم... انقدر بگیم که بقیه هم که نمیگن بگن... همیشه همه یه فامیلی در خارج دارند که میاد و میگه همه چی اونجا عالیه... کجا؟ خارج از ایران... اما متاسفانه واقعیت در اکثر موارد چیز دیگس. خیلی ها واقعیت های زندگیشون در خارج را به دوست و فامیل و خانواده نمی گن، چرا؟‌ چون اگر اون فرد فامیل مشکلی هم داشته باشه، هرگز نمیاد به فامیلاش به خانوادش بگه من چه سختی هایی دارم می کشم. دلایل هم مختلف هست. یا ممکنه نخواد والدینش رو نگران کنه. یا ممکن است که با سرو صدا و بد و بیراه به کشورش رفته باشه و حالا خیلی سخت باشه بگه اینجا هم تعریفی نداره و همه چیز خیلی هم سخت تره... باز هم چرا؟‌ چون یا فامیل بخاطر پیش فرض های غلط باور نمی کنند. یا میگن تو همیشه همه جا ناراضی هستی، خلاصه توهم توست، یا جمله معروفِ اگر ناراحتی برگرد... از جمله تجارب آزار دهنده ما به شکل جدی دریافت خدمات در اروپا بوده. هم در فرانسه این تجربه را داریم هم در هلند. این تجربه هم فقط برای ما رخ نداده مثلا برای خود هلندی ها هم صادق هست. و وقتی ازشون می پرسیم چه طور تحمل می کنید، میگن ما دیگه عادت کردیم مگه جای دیگه غیر اینه؟؟ خاطرم هست تابستانی که در فرانسه بودم به قدری هوا گرم شده بود که تنگی نفس گرفته بودم. اما خونه ها کولر آبی یا گازی نداشتند که بتونی روشن کنی و خودت را خنک کنی. روزهای سختی را گذراندیم تا شدت گرما کم شود. زمستان هم که تا جای ممکن دیر سیستم گرمایشی مرکزی را روشن می کردند، چون میگن انرژی گران هست و تا جای ممکن که میشه زنده موند و تحمل کرد، لباس بپوش. اونهایی که تجربه دارند می دونن غالبا همیشه قبل از داستان کرونا همه سرما خورده و دستمال به دست بودند... خاطرم هست در فرانسه که مردم از شدت گرما و دمی که در خانه ها بود از خانه ها بیرون می زدند و زیر سایه درخت ها می نشستند یا به فروشگاه ها می رفتند یا محیط های کاری که آنجا سیستم خنک کننده دارد. همان سال خاطرم هست آمار عجیبی از میزان مرگ و میر فرانسوی ها به دلیل شدت گرما دادند... اما باز خبری از خرید کولر و تعبیه آن در خانه ها نبوده. چرا؟ چون گران است. هزینه بردار است... در هلند هم هر دو سال ما تجربه سنگین گرما را داشتیم. همین چند وقت پیش یخچال های یکی از فروشگاه های زنجیره ای هلند (آلبرت هاین) به دلیل گرما دچار مشکل شد و کلی غذاها فاسد شد و همه را دور ریختند... حالا این مساله یه طرف، مسئله دیگر هم کنار آن سختی کار را چند چندان کرده. مثلا پارسال بود که دوست هلندی مان گفت دیگر تحملش تمام شده و تصمیم گرفته کولر گازی بخرد. کولر را خریده و برای نصب با شرکت مرتبط تماس گرفته. آن ها هم گفتند وقت ندارند و سال دیگه امکان حضور برای نصب دارند! می دانم که باور نمی کنید... ظرفشویی منزل ما خراب شد و بیش از چند ماه که نزدیک به یکسال شد زمان برد تا فردی برای تعمیرش مراجعه کند. کاری که وقتی آمد کمتر از ده دقیقه زمان برد... سقف منزل ما نم داده و پوسته های رنگ در حال ریزش هست هرچه تماس و ایمیل و پیگیری انجام دادیم که بیایند و این مشکل را حل کنند در پاسخ گفته اند که منتظر باشیم تا برای ما وقت تعیین کنند... یعنی هنوز وقت هم نداده اند که مثلا چند ماه دیگه میان! دست ما به صاحبخانه هم نمی رسد! چون صاحبخانه ها منازل خود را به دست شرکت ها می سپارند و مستاجرها با این شرکت ها مرتبط هستند که همه چیز از طریق ایمیل و ربات انجام می شود. ایران که بودم پکیج گازی خراب شد. زمستان بود. با شماره روی پکیج تماس گرفتم که میشه لطفا امشب بیایید؟ واقعا منزل سرد است و سیستم گرمایشی دیگری جز شوفاژ نداریم. آقایی که مستقیم پاسخ داد بسیار صدای خسته ای داشت. آخرین منزلی هم که رفته بود فاصله زیادی با ما داشت. باز طاقت نیاورد. تماس گرفت و گفت میام... اما کمی دیر شاید ۱۱ شب برسم. آمد. کار را به نحو احسن انجام داد. فرزندش زنگ زد که بابا کجایی. گفت کار یه بنده خدا زمین مونده بود. الان میام بابا جان... حالا در غرب، خواهش می کنم، تقاضا می کنم، شرایطم را درک کنید... اصلا معنی ندارد... حتی دیگر انسان با انسان هم صحبت نمی کند. همه چیز با ایمیلی و ثبت اینترنتی و ربات و ماشین انجام می شود. نظم قشنگی است؟ نظمی که تحت مدیریت آن انسان ها میمیرند، رنج می کشند و با سختی زندگی را پیش می برند اما طبق یک نظم دقیق و شیک این اتفاق می افتد... هیچ جای اعتراض و اصرار هم وجود ندارد. چون همه چیز دست سیستم است... سیستم تعیین وقت می کند. سیستم فردی که قرار است بیاید تعیین می کند. سیستم اگر آن فرد به هر دلیل نتواند بیاید مجدد ایمیل می زند که قرار لغو و به قرار بعدی منتقل شد. سیستم که انسان نیست که بتوانی با او صحبت یا بحث کنی. این یعنی اینکه هیچ کس چاره ای جز صبر اجباری ندارد... ✍🏻 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
برایم ارزشمند و شیرین است، این دست فعالیت‌ها. علاقه‌مندان می‌توانند به این جمع بپیوندند. تبلیغ خودشان را برای شما قرار می‌دهم. 📚 نخستین رویداد: "از میان کتاب ها" From Among Books 📖 دورهمی آنلاین کتابخوانش انگلیسی به مناسبت حلول ماه محرم 🖋 کتاب "After The Prophet" (بخش Hussain ) ▪️نوشته خانم هیزلتون، اسلام شناس غربی ▪️ویژه بانوان ▪️ سطح Intermediate و بالاتر ▪️ شنبه ۳۱ تیرماه و ۷ مرداد ماه (مصادف با ۴ و ۱۱ محرم) ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ▪️ مبلغ هدیه: ۱۲۵ هزار تومان ▪️ شماره حساب: 0308611333004 شماره کارت: 6037991932340320 شماره شبا: IR380170000000308611333004 بانک ملی به نام سیدمحمد زین العابدین ▪️ شهریه رویداد مستقیما صرف فعالیت های تبلیغی ایام عزاداری سالار شهیدان (ع) در مناطق کم برخوردار کشورمان خواهد شد. 🖋 کسب اطلاعات بیشتر: https://eitaa.com/LanguageLF 🖋 پیامک به: 09391596509 🖋آی دی بله: @llf_09391596509 ✍🏻 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
تکنولوژی، تیغ دو لبه است. بستگی دارد چه کسی از آن چه استفاده‌ای بکند. هم می‌تواند بکُشد، هم زنده کند... خدا خیر دهد به دست‌اندرکاران همه هیأت‌هایی که فرصتِ برخط شرکت کردن در مراسمات اقامه عزا برای سید و سالار شهیدان و آزادگان جهان را از این مسیر فراهم کردند... چیزی که نیاز فطری هر انسانی است که به سمت حق و حقیقت و پاسداشت آن، گرایش قلبی دارد. نمی‌دانم چند هزار نفر حضوری در این مجلس شرکت کرده بودند، اما بیش از ۱۰۰۰ نفر شاید مثل منی از راه دور متصل شده بودند و دل‌هایشان را روانه کرده‌ بودند و حس می‌کردند بُعد منزل نبود در سفر روحانی... @MeysamMotiee خوشا به سعادت آنان که به هر شکل این مجالس را برپا می‌کنند و بستر حضور و بهره‌مندی را برای همه فراهم می‌سازند. نگاه حضرت زهرا سلام الله علیها روزی‌شان... 🚩🏴 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
این متن را یک پزشک آمریکایی به نام دکتر فردریک کوان نوشته... « من به عنوان رئیس بخشی از بیمارستانی در نیویورک، شاهد بدبختی بسیاری از انسانها هستم. این بدبختی نه تنها در بیماران روانی که برای درمان مراجعه می کنند، بلکه در کارکنان به ظاهر سالم و معمولی که عهده دار درمان بیماران هستند نیز مشاهده می شود. همین ناخشنودی را می توان در افراد بسیار فعال و نسبتا موفقی هم که بطور خصوصی به من مراجعه می کنند دید. این احساس درد و بدبختی در بیشتر مواقع ضرورت ندارد و سرانجام همین که فرد بر افکار، احساسات و اعمال خود مسلط شود و بتواند تغییری در جریان زندگی خود ایجاد کند از میان می رود. متاسفانه در اکثر موارد، افراد چنین نمی کنند، بلکه صبر می کنند و آنگاه می کوشند تا نتاج بدی را که به دست آ‌ورده اند تغییر دهند و غالبا میل شدیدی به ناله و شکایت درباره زندگی بی سامان خود پیدا می کنند و یا به عبارتی مایلند که فرد دیگری کار آنها را اصلاح کند. این اشخاص نمی دانند که دستاوردهای آنان، حاصل تصمیم های خودشان است و لذا تقویت روحیه و نیرومند گردانیدن این افراد همیشه ساده نیست، بلکه در واقع کاری دشوار و معمولا طاقت فرساست...» به چند دلیل این متن برایم مهم بود: ۱. این یک پزشک در ایران نیست در آمریکاست. پس نشان می دهد که در آمریکا هم این آدمها با این مشخصات و مشکلات وجود دارند. ۲. در آمریکاست. جایی که تصور برخی این است که بی نقص و مشکل است و مردم همه با حال خوب در حال زندگی هستند. ۳. پزشک کاملا منطقی مشکل را متوجه فرد می کند و دقیق مشخص می کند که ریشه مشکلاتش درونی است و اسمی از نظام و حکومت و شرایط بیرونی نمی آورد. کاری که به عادت غلط بسیار از پزشکان و اساتید ایران انجام می دهند. متاثر از آنچه در رسانه بمباران افکار و گفتار منفی می شوند و شاید هرگز متوجه تاثیر نابخشیدنی حرف ها و نصایح، ناله ها و ابراز تاسف های غلط خودشان را بر افراد، نباشند. همین می شود که همیشه فرد عوامل بدبختی خود را بیرونی و متوجه حکومت و دین و دیگران بداند. افسرده و ناامید بشود و خود را مسئول وضعیت موجود خود نداند و لذا تلاش مثمرثمری نکند. ۴. راهکار کلیدی برای تغییر خیلی ها در همین متن کوتاه موجود است. هم باور به اینکه همه جای دنیا سختی و مشکلات هست و تصور نکند جای دیگری رود معجزه می شود و هم اینکه بسیاری از بحران ها روحی است و نه واقعی و از خود فرد نشات می گیرد و هم اینکه قابل حل هست. ۵. توانمندان و آنها که حالشان خوب است باید کمک کنند که بسیاری از مردمی که فقط میل به ناله و شکایت درباره زندگی بی سامان خود دارند به خود بیایند، غر زدن را کنار بگذارند و برای تغییر اراده کنند و به سمت آموزش بروند... متن پزشک برگرفته از کتاب بسوی کامیابی (جلددوم) 🚩🏴 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
و باز شبِ هشتم... به سال ۱۴۴۵ قمری، ۱۴۰۲ شمسی و ۲۰۲۳ میلادی یک جوان در غرب و شرق پیدا می شود که بگوییم الگوی جوانان ما بشود؟ در ایمان و عمل، شجاعت و دلاوری، غیرت دینی و اخلاق، پاکی و طهارت. خانواده داری و خانواده دوستی. ادب و مرام رفتاری... اما ما جوانی را می شناسیم و داریم که همه اینها و بیشترش را با هم داشته... نامش علی اکبر که جهاد اکبر کرد... فقط یک جمله: پدر مگر ما بر حق نیستیم؟ هستیم پسرم... و تمام... پس بیخیال مرگ... چه خوش است انسان در راه آرمانی معتبر جان دهد... داستان تاریخ انبیا در ادیان دیگر و کتب آسمانی شان آمده است. همه مردم جهان داستان حضرت ابراهیم و امتحان الهی اش را می دانند. خداوند در مسیر امتحان ایمان واقعی او از ابراهیم خواست که پسر جوان و رعنایش را در راه خداوند قربانی کند. ابراهیم شک به دل راه نداد، اسماعیل هم. اما هرگز چاقو نبرید. گوسفندی جایگزین شد و قربانی از او قبول شد... قرار بود وسعت روح ابراهیم سنجیده شود که از مقام پیامبری به مقام امامت ارتقا یابد. پیامبرها فقط موظف به انذار و تبشیر بودند... اما مسئولیت امامان بیشتر و سخت تر بود... باید دست مردم را می گرفتند تا رسیدن به هدف خلقت پیش می بردند... کار آسانی نبود و نیاز به وسعت و ظرفیت صبر بیشتری بود. اما امام سوم شیعیان. پسرِ دخترِ آخرین پیامبر اولوالعزم، به بلوغی از ظرفیت وجود رسیده بود که قربانی دادن تا پایان ادامه یابد... چون ماموریتی به عهده داشت عظیم تر از هر ماموریتی در جهان. در این مسیر مادر و پدر و برادرش رفته بود.. حالا نوبت او بود اما قبل خودش همه تعلقاتش باید می رفت... رسید به جوان رعنایش. امتحان بسیار بزرگتر و سنگین تر بود. خبری از جایگزین نبود. واقعا پسر عزیز دلش قربانی شد...نه فقط سرش را بریدند که قطعه قطعه کردند... در راهِ حفظ و زنده نگه داشتن ارزش های الهی، چنین فداکاری های عجیب و غریبی رخ داد. در راه ماندن انسانیت متصل به حق تا آخر الزمان و روز موعود... و زنان این قافله... در کتاب آسمانی آمده آسیه از رنج و فشار داستان فرعون مدام دعا می کرد خدایا مرا نجات بده... خدا هم نجاتش داد... اما زینب کبری... در یک روز پسرانش را ، برادرانش را، عزیزانش را به سخت ترین حالت از دست داد، اما فقط یک جمله گفت: خدایا این قربانی ها را از ما بپذیر... در آثار مکتوب آمده تا شهادت پسر برادرش علی اکبر، بالای سر برادرش آمد و کمک روحی داد که برادر بتواند تاب بیاورد... اما وقتی خبر شهادت دو پسرش آمد حتی از خیمه بیرون نیامد که برادر با او چشم در چشم نشود و نگاه به زمین ندوزد... و امروز همه آزادگان جهان، زن و مرد پراکنده در جهان، مشغول چنین آگاهی بخشی ای هستند... چون دنیا در دل جهل و جنایت به سمت خاصی در حال پیشروی است... همزمان که ظالمان جهان دست به هر نوع جنایتی می زنند و صف بندی و لشگرکشی می کنند، و انسانها را به پایین ترین حالت حیات در این دنیا رسانده اند. درگیر پست ترین فکرها و رفتارها، کسانی در حال بروز و ظهور هستند که پرورش پیدا کرده این مکتب و این اندیشه ها و این الگوها آزاده و متعالی، آماده نبرد پایانی حق و باطل می شوند... و این یارگیری جهانی است و متوجه یک منطقه خاص نمی شود... فیلمی که در ادامه می آید راهپیمایی عاشقان این مکتب و علاقه مندان این بزرگواران و این مکتب و این اندیشه حق خواه از هر ملیتی در است... شنیدم و دیدم که بعد از ۴۰ سال این راهپیمایی در فرانسه هم مجوز حرکت گرفته است... و اینها همه خبر از واقعه ای بزرگ و جهانی می دهد... 🚩🏴 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
36.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هر سال بیشتر می‌شوند... چون جمعه روز عاشورا است و در هلند تعطیل نیست. قرار گذاشتند همه یکشنبه‌ای که گذشت جمع شوند و دسته راه بیندازند به یاد روز عاشورا... ؛ مرداد ۱۴۰۲ July 2023 🚩🏴 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
شمار نامه ها تا آنجا افزایش یافت که امام از پاسخ ناگزیر شد. امام حسین بر همان پیمانی عمل کرد که خداوند از انبیا و اوصیای ایشان و علما در امر به معروف و نهی از منکر ستانده است. آری، حضور یاران حق حجت را تمام می کند... اما آیا امام مردم کوفه را نمی شناخته است؟ آیا او فراموش کرده بود که پدرش از مردم کوفه چه کشیده است؟ آن کدام رنج طاقت فرسایی است که چاه ها را رازدار ناله های علی علیه السلام کرده است؟ مگر امام فراموش کرده بود که کوفیان با برادرش امام حسن مجتبی چه کردند؟ از یک سو گرداگرد او را گرفتند و از دیگر سو برای معاویه نامه نوشتند که اگر میخواهی، حسن را دست بسته نزد تو می فرستیم! آری، امام کوفیان را می شناخت. اما امام، در ادای آن عهد ازلی، هرگز مأذون نیست که حجت ظاهر را رها کند. چگونه می توان همه آن هزاران نامه را نادیده انگاشت و حکم بر تأویل کرد؟ و از آن گذشته، اگر امام به دعوت کوفیان اعتماد نکند چه کند؟ آیا می توان با یزید دست بیعت داد و باز هم به جانب قبله نماز گزارد؟ مفهوم صلح با یزید چه می توانست باشد؟ معاویه بن ابی سفیان خلافت را با حکم شورای حکمیت غصب کرده بود، اما یزید چه؟ با این بدعت تازه که خلافت را به سلطنتی موروثی تبدیل می کرد چه باید کرد؟ آیا امام خود را به یمن برساند و آنجا، ایمن از شرّ یزید، دل به حیات دنیا خوش دارد و امت محمد را به بنی امیه واگذارد؟ چاره چیست؟ معاویه بن ابی سفیان یزید را توصیه کرده است که امام حسین را به خودش وا نگذارد. یا باید با یزید بیعت کرد و بر این بدعت تازه در حاکمیت اسلام مُهر تأیید نهاد و تاریخ آینده را سراسر به بی راهه ای ظلمانی و بی سرانجام کشاند، و یا از بیعت با یزید سر باز زد؛ و در این صورت، آیا باید رمه را به گرگی که خود را به چهره شبانان آراسته است واگذاشت و گریخت؟ خون حسین و اصحابش کهکشانی است که بر آسمان دنیا راه قبله می نماید... اگر نبود خون حسین، خورشید سر می شد و دیگر در آفاق جاودانه شب، نشانی از نور باقی نمی ماند... برگرفته از کتاب «فتح خون»؛ نوشته شهید سید مرتضی آوینی 🚩🏴 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
17.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این آقا را یادتان هست؟ Joram van Klaveren سناتور که از اسلام تنفر داشته و با اظهارات ضد اسلامی اش مشهور شده بوده و قصد داشته کتابی ضد اسلام بنویسد تا زمینه ای شود که اسلام و مسلمانان را از هلند حذف کند که طی تحقیق برای اطلاعات بیشتر در خصوص اسلام، با حقیقت اسلام و معارف نجات بخش آن آشنا می شود و خودش مسلمان می شود! هر بار بخشی از این مصاحبه را برش داده ام و در کانال قرار داده ام. این بخش باید خوب توجه شود. افراد خیلی زیادی هستند که حتی یک خط درباره اسلام نخوانده اند. یکبار قرآن را مطالعه نکرده اند و یا یک بار سیره و سبک زندگی مسلمانان واقعی که در جایگاه الگو برای ما هستند مانند رسول اعظم محمد مصطفی یا فرزندانش یکی پس از دیگری را نخوانده اند... ما باید افراد را با معرفی آثار خوب، به خواندن و تفکر کردن دعوت کنیم. خارج از کشور که هیچ، در کشورهای خودمان افراد بسیار زیادی هستند که همین وضعیت این آقا را دارند و شاید با خواندن و آموختن و تفکر کردن مسیر زندگیشان تغییر کند و متحول شوند. او می گوید: « بعد از مسلمان شدن شادتر شدم. بخاطر همین می خواهم همه شما را به مسلمان شدن دعوت کنم... اسلام روح و دلت را آرامش می بخشد. سعی کنید زندگی پیامبر را بخوانید و تحقیق کنید. سعی کنید بفهمید مسلمانان به چه چیزهایی اعتقاد دارند. اگر متن قرآن برایتان سنگین است زندگی پیامبر اسلام را بخوانید. او قرآن زنده است. باید رفع سوء تفاهم درباره اسلام شود. اطلاعات را به اشتراک بگذارید و چهره حقیقی اسلام را نشان دهید...» 🚩🏴 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
28.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در مدتی که ایران بودم مدارس و دانشگاههای مختلف برای صحبت رفتم که از آنان و ماجراهایش خواهم گفت. مدارسی به دعوت مدیر یا معاونین رفتم که دختران نوجوان درگیر مشکلات خانوادگی جدی، مشکلات روحی جدی و معضلات اجتماعی عجیب بودند و فصل مشترکشان این بود که گرایش مذهبی نداشتند. اهل نماز و عبادت نبودند. اهل پوشش نبودند. اهل ماهوره و درگیر روابط غیرهمجنس و همجنس و موسیقی های خارجی نامناسب و اعتیاد به گوشی به شکل جدی داشتند... و البته بین جمع هایی از دانش آموزان و دانشجویانی هم دعوت شدم که آرمان های بزرگ داشتند، دغدغه آبادسازی کشور داشتند، سختی ها و مشکلات خانوادگی بعضا داشتند اما همه اهل نماز و معنویت، اهل رعایت پوشش، اهل رعایت آداب خانوادگی و اجتماعی و اهل دغدغه های بزرگ فرهنگی و اجتماعی بودند... این مقایسه بسیار قابل تامل و پرداختنی بود برایم... شاید معرفی ویژگیهای هر دو گروه و خروجی سبک زندگیشان برای انتخاب درست یک نوجوان و حتی یک خانواده تاثیر داشته باشد... فیلمی که مشاهده می کنید نوجوانانی ساخته اند که دغدغه جدی تحصیلی و رشد شخصیتی داشتند برای تاثیرگذاری ارزشمند بر کشور خود و جهان. نوجوانانی بودند قابل ستایش و پر بها که به عنوان سرمایه انسانی ارزشمند و بی بدیل می درخشیدند. در این جلسه دعوت شده بودم که در خصوص علل مهاجرت دانشجویان ایرانی، حقایق مهاجرت و خروجی هایش صحبت کنم... اما پیش از صحبت هایم دیدن این کلیپ که چند نوجوان دختر ساخته بودند برایم خیلی باعث افتخار بود، انرژی بخش، انگیزه بخش و جان بخش... 🚩🏴 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
به دعوت دوستان در این نشست مجازی حضور خواهم داشت؛ ان شاء الله در صورت تمایل می توانید شما هم ثبت نام کنید و به جمع ما بپیوندید. جلسه بر خط و به شکل صوتی و از روی پاور ارائه خواهد شد. متن تبلیغ به شرح زیر است: 📣کانون دانشجویی ۳۱۳ دانشگاه امیرکبیر به مناسبت روز جهانی حقوق بشر برگزار می‌کند: ⚠️حقوق بشر؛ واقعیت یا توهم؟! 🔅 نشست مجازی، همراه با پرسش‌و‌پاسخ 🔸با همراهی: 👥خانم نرگس مهاجر 🇮🇷فعال بین‌الملل و نویسنده کانال «تا انتهای افق» از کشور هلند🇳🇱 🔸زمان برگزاری: 🗓دوشنبه، ۱۶ مرداد ماه ⏰ساعت ۱۷ تا ۱۹ (به وقت تهران) 🔅جهت کسب اطلاعات بیشتر و ثبت‌نام، نام و نام خانوادگی خود را به آیدی @programs313 ارسال فرمایید. ➖➖➖➖➖ https://ble.ir/aut313 🚩🏴 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance