eitaa logo
تا انتهای افق
10.3هزار دنبال‌کننده
602 عکس
171 ویدیو
1 فایل
مشاهدات، تجارب و یادداشت های یک ایرانی از هلند و فرانسه برای تحقق آرمان بر حقت، جهانی بیندیش! ارتباط با نویسنده کانال: @N313mohajer
مشاهده در ایتا
دانلود
آزادی؟ اوایل ایام کرونا در حال خواندن مستر ۲ در دانشگاه فرانسه بودم. کلاس ها مجازی شده بود و از طریق نت درس ها را دنبال می کردیم. سر یکی از کلاس ها یکی از همکلاسی های فرانسوی مرتبط با موضوع درس گفت به طور مثال من نمی دانم این چه قاعده ای است و چگونه می شود توجیه شود که به ما می گویند برخی را از اولویت درمان کنار بگذاریم... این همکلاسی ما پرستار بود. خیلی داشت ابراز ناراحتی می کرد که دستش بسته است و وجدانش اجازه نمی دهد کاری را کند که به او دستور داده شده... ظاهرا مثلا از یک سنی به بالا را گفته بودند در اولویت درمان نیست. پاسخگو نباشند و رها کنند... بعد از کلاس، خصوصی به او پیام دادم و جویای حالش شدم. با هم دوست شده بودیم و خوب مرا می شناخت. بهش خسته نباشید گفتم که در این بحران شبانه روز در حال فعالیت است و گریزی زدم به موضوعی که سر کلاس مطرح کرده بود. اول خیلی عادی با من سلام و احوالپرسی کرد. اما به محض پرسشم ناگهان سکوت محض و دیگر هرگز به من پیامی نداد و پاسخی به سوالی که پرسیده بودم هم نداد... من فهمیدم که ترسیده. ترسیده که این حرفهایش نشر اخبار شغلش باشد یا مثلا اعتراضی که نباید علنی شود... هرچه بود پر واضح از ترس هرگز پیام های مرا پاسخ نداد و به همین شکل برای همیشه ارتباط ما قطع شد! این برای من جلوه دیگری از درک معنای آزادی در غرب بود. در موارد بسیار و در برخوردهای متعدد تجربه کردم که اتفاقا هرگز مردم غرب و هرکس در این سرزمین ها زندگی کند آزاد نیست. به هیچ شکل آزاد نیست. حجم سنگین قوانین و جدیت در اجرای آن حتی تا شکل بی رحمانه، ترسی در دل مردم ایجاد کرده که کاملا در مسیر خط کشی شده حرکت کنند. چون بی هیاهو و بدون درز اخبار و اطلاعات به سخت ترین شکل دچار محرومیت های جدی که برای مردم غرب مهم ترین شکلش اقتصادی است می شوند. حیات غرب به پول وابسته است. حیات مردم غرب به پول وابسته است. اگر پول نباشد به راحتی خانه خراب می شوند. چون شکلی از دوستی و رفاقت و خویشاوندی که افراد به هم قرض دهند و رفاقتی برای هم هزینه کند تقریبا وجود ندارد. از این روست که بهترین حربه حکومت داری در غرب برای مدیریت اوضاع جریمه است. بستن حساب بانکی است. یا حذف فرد از محیط کار با ظاهر تعدیل نیروست. در هلند دوستی ایرانی داشتم که می گفت من و همسرم شغلی قراردادی داشتیم و نوع شغلمان به شکلی بود که در ایام کرونا بخاطر تعطیلی ها خانه نشین شده بودیم. در این آشفتگی محتاج یک سنت و دو سنت بودیم برای تهیه خورد و خوراک چون حتی پس اندازی که قابل توجه باشد نداشتیم و اینجا هم به شکلی نیست که در بحران ها بشود بی حساب از کسی قرض گرفت و به کسی رو زد... به نظر باید بیشتر در خصوص کیفیت آزادی در غرب نوشت. باید یکبار دیگر آزادی معنا شود. باید یکبار دیگر مصادیق آزادی مورد بررسی قرار بگیرد. تا معلوم شود چه بسیار مردمی که به آن ها تلقین شده آزادید اما در دنیای واقعی پر از محرومیت و کنترل هستند و مردمی که به آن ها تلقین می شود آزاد نیستید در حالی که به معنی واقعی کلمه آزادند و در دنیای واقعی هزاران شاهد و نشانه وجود دارد. ان شا الله به زودی به مقایسه زندگی و فرهنگ غربی و اسلامی ایرانی مان ادامه خواهم داد. منتظر پست بعدی با عنوان « غرق نعمت، اوج لذت» باشید. ✍🏻 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
🎉✨غرق نعمت، اوج لذت فقط وقتی زندگی در خارج از ایران را تجربه کرده باشید، آنچه می نویسم را از اعماق وجود درک خواهید کرد. کلا دیدن سبک زندگی مردمی که اعتقاد دارند تجربه خاصی است که البته برای ما بسیار عادی است ولی خلاء آن را در کشورهایی مثل اروپا خیلی حس می کنید. فقط باید مدتی زندگی کنید تا این خلاء درک شود و حتی به مرحله آزاردهنده برسد. مردمی که مناسبتی ندارند که برایش هزینه کنند. گردهمایی خاص مردمی داشته باشند. همدیگر را به شربت و شیرینی و شام و ناهار دعوت کنند. صلواتی! یعنی به رایگان! با عشق ببخشند حتی قرض کنند که به عشق یک باور و اعتقاد خرجش کنند و اینطور شود که همه برای یک سوم شخص مشترکی بر مبنای یک اعتقادی جشن برپا کنند. اما در کشورهایی مثل غرب... کل دین و دینداری محدود و محصور شده به کلیسا در یک روز خاص. که آن هم چیزی از آن نمانده جز کمی آوا و شعر و سرود... چه در فرانسه چه هلند به کلیساهای زیادی رفتم تا از نزدیک شاهد برنامه ها و دعا و مناجاتشان باشم. غالبا یک مراسم مشخص و کوتاه و غالبا با حضور سن و سال دارها.... و البته خیلی از این کلیساها هم غالبا تعطیل شده و از همه جانسوزتر اینکه برخی تغییر کاربری داده. برخی کتابفروشی و کافه و برخی حتی به محل خوردن مشروبات الکلی تبدیل شده... چیزی که باید از جمله موارد دیگر غرب به عنوان راه رفته مایه عبرت شود... اما حالا وقتی می آیی ایران... به هر مناسبت مذهبی جشن و سرور برپا می شود. مردم وسط میدان می آیند. از کوچک و جوان و بزرگسال با عشق خاصی هزینه می کنند... گردهمایی های خاص، شادی ها و کف زدن ها و سرودهای خاص و پر معنا. همه این شادی هم خالص است. چون در غرب حتی برای شادی نیاز به مشروبات الکلی هست... غالب افراد آن اندازه از شادی که دارند هم واقعی نیست و بیشتر خنده هایی است که مصنوعی بودن آن فریاد می زند... این را خودشان می گویند... گفته می شود تا نعمت از دست نرود قدرش دانسته نمی شود. مثل نعمت سلامتی یا امنیت... خدا نکند که این نعمت از مردم ایران گرفته شود. ما که زندگی در غرب را تجربه کردیم به نوعی آن را چشیدیم و جای خالی اش را در زندگی و تاثیرش را بر روح و روانمان تجربه کردیم... خداوند به برکت و لطف و تلاش و فداکاری و ایثار مومنین حقیقی، رفع بلا کند از سر جمیع مردم ایران. حتی آنان که قدر این نعمات را نمی دانند و زبانشان از کفر نعمت ساکت نمی شود... به معنی واقعی کلمه غرق نعمات الهی هستید مردم ایران و نمی دانید! از هر نعمتی سراغی بگیرید با اصالت ترینش پیش شماست. و به معنی واقعی کلمه اوج لذت را تجربه می کنید. لذت شادی، لذت دورهم بودن، لذت خندیدنهای ساده اما از صمیم قلب، لذت جشن های حلال، شادی های حلال، لذت اطعام و عیدی دادن و گرفتن... چیزی که در بسیاری از بخش های دنیا معنایی ندارد... چه زیبا در کتاب آسمانی اش گفت شما مولا دارید. آنها ندارند... و چه مولایی... نعم المولا و نعم النصیر... شما مولا دارید... از خود خداوند که میخوانیم انت المولی و انا العبد... و چه مولای متقیان، علی عالی اعلی تنها امیرمومنان علی که سلام و دورد خداوند بر ایشان و بر نسل او که حضرت رسول در خطبه غدیرش فرمود: من پیامبر خدایم و نسل من از علی ادامه یافت... خود خداوند به من ابلاغ کرد که با اعلام ولایت علی بر شما، دین کامل می شود، وقتی با رسالت من دین تمام شد... چه می توان گفت جز: الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّهِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ... که همه این تعادلها و سلامتی های روحی و روانی، همه این گردهمایی ها، همه این لذت های بی گناه، همه این شادی های طبیعی و از صمیم قلب، به برکت وجود این خاندان طیب و طاهر است که نور وجودشان به زندگی ما معنا بخشیده، وقتی در جهان بحران معنای زندگی بیداد می کند و تمام روانشناسان و جامعه شناسان راه حلی برای آن نمی یابند... ✍🏻 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
گفت: استادمان گفته: اگر در ایران بمانید، همه نهایت آرایشگر زنانه می شوید! این را به دختران در حال تحصیل در رشته ژنتیک گفته است! لطفا اگر کسی اطلاع دارد - بی زبان طعنه - خبر دهد که معلمین مدارس و اساتید دانشگاه های ما با چه معیارها و شاخص هایی انتخاب می شوند؟ فرمود: اگر یک انسان را بی گناه بکشی به منزله این است که تمام بشریت را کشته ای و اگر یک انسان را به حق احیا کنی به منزله این است که تمام بشریت را احیا کرده ای... و این کشتن و احیا کردن، فقط جسمانی نیست... از جمله کسانی که دستشان به خون انسانهای زیادی آغشته است. خون هویت و ارزش و امید و اعتماد به خود و کشور خود برخی استادنماهایی هستند که هرگز ما خبر نداریم در سرزمین ما به چه شکل استاد می شوند. از زمان دانشجویی خودم که متاسفانه تجربه های تلخی دارم تا امروز که دانشجویان زیادی وقت مشاوره میخواهند و با هم صحبت می کنیم یک موضوع آزاردهنده مشترک دارند بنام اساتیدشان! این مسئله برایم به بحران تبدیل شده که باید برایش فکری کرد. باید فکر کنیم که راه حل چیست! این چندمین بار است که دانشجویی می گوید خودش را باخته و دیگر علاقه ای به تحصیل ندارد. یا تصور می کند که تنها راه موفقیت رفتن از ایران است! مادرش با غصه آمده می گوید: ما را بیچاره کرده. می گوید من باید بروم خارج از کشور. وگرنه هیچی نمی شوم! وقتی هم علتش را می پرسم می گوید استادشان گفته اینجا بمانید هیچی نمی شوید! صدایش زدم و گفتم: چی شده؟ با اضطراب و غم خاصی گفت: من میخواهم درس بخوانم، علاقه دارم، استعداد دارم، هیچ وقت هم به خارج از کشور فکر نمی کردم، اما استادی داریم که مدام می گوید هر طور شده جمع کنید بروید! اگر اینجا بمانید به هیچ جا نمی رسید! با ناراحتی و خون به جوش آمده گفتم:‌ اصلا اینطور نیست! همین الان دستت را بگیرم ببرم پیش اساتید خوب و دانشجویان فعالی که در بهترین محیط ها با بهترین امکانات در حال فعالیت هستند؟ یا حتی دانشجویان و اساتیدی که با حداقل امکانات و شرایط اما با هدف رشد کشور در حال تلاش توام با صبر و تحمل سختی ها هستند و پر از دستاورد و ثمر برای کشور بودند؟ گره ها باز کردند. موانع زیادی را برطرف کردند و همه کس شدند! من در همین کشور درس خواندم، دانشگاه رفتم، شاغل شدم، کسب درآمدم شروع شد. ارتقا پیدا کردم... رفتن برای تجربه نظام آموزشی یا دیدن دنیا در مقاطع بالا اشکالی ندارد! اما با این نگاه و با این تلقینات در این مرحله از تحصیل، همین الان که باید با قوت و جدیت درس بخوانی، آنقدر امید و انگیزه و انرژی ات گرفته می شود که نتوانی خوب درس بخوانی و سابقه تحصیلی خوبی برای خودت بسازی حتی اگر بخواهی جایی بروی! ضمن اینکه همین الان افراد زیادی هستند که هیچ جا نرفتند و همینجا تا بالاترین مدارج علمی و تحصیلی را طی کرده اند و الان صاحب شغل و درآمد در فضای علمی و کاری هستند و خوش درخشیده اند. از رحمت خدا به دور باشند تک تک کسانی که در جایگاه استادی امید و انرژی را از قلب یک جوان پرنشاط و پر انگیزه می گیرند و رهایش می کنند... نوجوانی که با حمایت خانواده با خرج هزینه با تلاش و پشتکار خودش تصور می کرده باید وارد دانشگاه شود تا بتواند فرد مفیدی برای جامعه اش شود... و بعد در تله تلقینات منفی یک استادنما به دام می افتد... من خواهش می کنم افراد دغدغه مند کاری کنند! شاید نیاز به یک پویش باشد. شاید نیاز به یک مطالبه همگانی. شاید باید روند گزینش و انتخاب از طریق افراد بی طرف اما تحصیل کرده مرتبط مورد بررسی قرار بگیرد. به راحتی در حال به قتل رساندن امید و انرژی و انگیزه آینده سازان یک مرز و بوم هستند این افراد و کسی شاید حواسش نیست! این در حالی ست که دقیقا برعکس در فرانسه و هلند این تجربه را داشتم که مدرسین مدام امید و انگیزه می دهند و هرچقدر هم ضعیف عمل کنی یا امکانات لازم را نداشته باشی، می گویند نه تو می توانی و ادامه بده و هزار داستان انگیزشی می گویند که بهترین های دنیا در سخت ترین زمان ها و دوره ها به جایی رسیدند و کارهای بزرگی را به ثمر رساندند... ✍🏻 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
«در یک کار تحقیقی به تعدادی از معلمان، اسامی بعضی از دانش آموزان معمولی را دادند و گفتند که این ها دانش آموزان با استعداد و استثنایی هستند و شما باید با سعی و تلاش استعداد آنان را شکوفاتر سازید. طبق انتظار، این دانش آموزان بعد از مدتی به صورت بهترین شاگردان کلاس در آمدند. نکته حائز اهمیت این است که این شاگردان برتری خاصی از نظر هوش و استعداد با دانش آموزان دیگر نداشتند، قبلا به بعضی از آنان، برچسب «ضعیف» زده بودند، معذلک همین باور «به ظاهر نادرست»‌ معلم ها باعث شد که آن عده به یاری معلمان تازه، نسبت به هوش و استعداد خود مطمئن شوند و به موفقیت چشمگیری دست یابند. میزان استعداد دانش آموزان بستگی به هویتی دارد که برای خود قائل هستند. این هویت در اثر اعتقاد معلمان به میزان هوش و استعداد تحصیلی دانش آموزان به وجود می آید...» برگرفته از کتاب فقط غیرممکن، غیر ممکن است. ✍🏻 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
ما باید بگیم... انقدر بگیم که بقیه هم که نمیگن بگن... همیشه همه یه فامیلی در خارج دارند که میاد و میگه همه چی اونجا عالیه... کجا؟ خارج از ایران... اما متاسفانه واقعیت در اکثر موارد چیز دیگس. خیلی ها واقعیت های زندگیشون در خارج را به دوست و فامیل و خانواده نمی گن، چرا؟‌ چون اگر اون فرد فامیل مشکلی هم داشته باشه، هرگز نمیاد به فامیلاش به خانوادش بگه من چه سختی هایی دارم می کشم. دلایل هم مختلف هست. یا ممکنه نخواد والدینش رو نگران کنه. یا ممکن است که با سرو صدا و بد و بیراه به کشورش رفته باشه و حالا خیلی سخت باشه بگه اینجا هم تعریفی نداره و همه چیز خیلی هم سخت تره... باز هم چرا؟‌ چون یا فامیل بخاطر پیش فرض های غلط باور نمی کنند. یا میگن تو همیشه همه جا ناراضی هستی، خلاصه توهم توست، یا جمله معروفِ اگر ناراحتی برگرد... از جمله تجارب آزار دهنده ما به شکل جدی دریافت خدمات در اروپا بوده. هم در فرانسه این تجربه را داریم هم در هلند. این تجربه هم فقط برای ما رخ نداده مثلا برای خود هلندی ها هم صادق هست. و وقتی ازشون می پرسیم چه طور تحمل می کنید، میگن ما دیگه عادت کردیم مگه جای دیگه غیر اینه؟؟ خاطرم هست تابستانی که در فرانسه بودم به قدری هوا گرم شده بود که تنگی نفس گرفته بودم. اما خونه ها کولر آبی یا گازی نداشتند که بتونی روشن کنی و خودت را خنک کنی. روزهای سختی را گذراندیم تا شدت گرما کم شود. زمستان هم که تا جای ممکن دیر سیستم گرمایشی مرکزی را روشن می کردند، چون میگن انرژی گران هست و تا جای ممکن که میشه زنده موند و تحمل کرد، لباس بپوش. اونهایی که تجربه دارند می دونن غالبا همیشه قبل از داستان کرونا همه سرما خورده و دستمال به دست بودند... خاطرم هست در فرانسه که مردم از شدت گرما و دمی که در خانه ها بود از خانه ها بیرون می زدند و زیر سایه درخت ها می نشستند یا به فروشگاه ها می رفتند یا محیط های کاری که آنجا سیستم خنک کننده دارد. همان سال خاطرم هست آمار عجیبی از میزان مرگ و میر فرانسوی ها به دلیل شدت گرما دادند... اما باز خبری از خرید کولر و تعبیه آن در خانه ها نبوده. چرا؟ چون گران است. هزینه بردار است... در هلند هم هر دو سال ما تجربه سنگین گرما را داشتیم. همین چند وقت پیش یخچال های یکی از فروشگاه های زنجیره ای هلند (آلبرت هاین) به دلیل گرما دچار مشکل شد و کلی غذاها فاسد شد و همه را دور ریختند... حالا این مساله یه طرف، مسئله دیگر هم کنار آن سختی کار را چند چندان کرده. مثلا پارسال بود که دوست هلندی مان گفت دیگر تحملش تمام شده و تصمیم گرفته کولر گازی بخرد. کولر را خریده و برای نصب با شرکت مرتبط تماس گرفته. آن ها هم گفتند وقت ندارند و سال دیگه امکان حضور برای نصب دارند! می دانم که باور نمی کنید... ظرفشویی منزل ما خراب شد و بیش از چند ماه که نزدیک به یکسال شد زمان برد تا فردی برای تعمیرش مراجعه کند. کاری که وقتی آمد کمتر از ده دقیقه زمان برد... سقف منزل ما نم داده و پوسته های رنگ در حال ریزش هست هرچه تماس و ایمیل و پیگیری انجام دادیم که بیایند و این مشکل را حل کنند در پاسخ گفته اند که منتظر باشیم تا برای ما وقت تعیین کنند... یعنی هنوز وقت هم نداده اند که مثلا چند ماه دیگه میان! دست ما به صاحبخانه هم نمی رسد! چون صاحبخانه ها منازل خود را به دست شرکت ها می سپارند و مستاجرها با این شرکت ها مرتبط هستند که همه چیز از طریق ایمیل و ربات انجام می شود. ایران که بودم پکیج گازی خراب شد. زمستان بود. با شماره روی پکیج تماس گرفتم که میشه لطفا امشب بیایید؟ واقعا منزل سرد است و سیستم گرمایشی دیگری جز شوفاژ نداریم. آقایی که مستقیم پاسخ داد بسیار صدای خسته ای داشت. آخرین منزلی هم که رفته بود فاصله زیادی با ما داشت. باز طاقت نیاورد. تماس گرفت و گفت میام... اما کمی دیر شاید ۱۱ شب برسم. آمد. کار را به نحو احسن انجام داد. فرزندش زنگ زد که بابا کجایی. گفت کار یه بنده خدا زمین مونده بود. الان میام بابا جان... حالا در غرب، خواهش می کنم، تقاضا می کنم، شرایطم را درک کنید... اصلا معنی ندارد... حتی دیگر انسان با انسان هم صحبت نمی کند. همه چیز با ایمیلی و ثبت اینترنتی و ربات و ماشین انجام می شود. نظم قشنگی است؟ نظمی که تحت مدیریت آن انسان ها میمیرند، رنج می کشند و با سختی زندگی را پیش می برند اما طبق یک نظم دقیق و شیک این اتفاق می افتد... هیچ جای اعتراض و اصرار هم وجود ندارد. چون همه چیز دست سیستم است... سیستم تعیین وقت می کند. سیستم فردی که قرار است بیاید تعیین می کند. سیستم اگر آن فرد به هر دلیل نتواند بیاید مجدد ایمیل می زند که قرار لغو و به قرار بعدی منتقل شد. سیستم که انسان نیست که بتوانی با او صحبت یا بحث کنی. این یعنی اینکه هیچ کس چاره ای جز صبر اجباری ندارد... ✍🏻 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
برایم ارزشمند و شیرین است، این دست فعالیت‌ها. علاقه‌مندان می‌توانند به این جمع بپیوندند. تبلیغ خودشان را برای شما قرار می‌دهم. 📚 نخستین رویداد: "از میان کتاب ها" From Among Books 📖 دورهمی آنلاین کتابخوانش انگلیسی به مناسبت حلول ماه محرم 🖋 کتاب "After The Prophet" (بخش Hussain ) ▪️نوشته خانم هیزلتون، اسلام شناس غربی ▪️ویژه بانوان ▪️ سطح Intermediate و بالاتر ▪️ شنبه ۳۱ تیرماه و ۷ مرداد ماه (مصادف با ۴ و ۱۱ محرم) ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ▪️ مبلغ هدیه: ۱۲۵ هزار تومان ▪️ شماره حساب: 0308611333004 شماره کارت: 6037991932340320 شماره شبا: IR380170000000308611333004 بانک ملی به نام سیدمحمد زین العابدین ▪️ شهریه رویداد مستقیما صرف فعالیت های تبلیغی ایام عزاداری سالار شهیدان (ع) در مناطق کم برخوردار کشورمان خواهد شد. 🖋 کسب اطلاعات بیشتر: https://eitaa.com/LanguageLF 🖋 پیامک به: 09391596509 🖋آی دی بله: @llf_09391596509 ✍🏻 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
تکنولوژی، تیغ دو لبه است. بستگی دارد چه کسی از آن چه استفاده‌ای بکند. هم می‌تواند بکُشد، هم زنده کند... خدا خیر دهد به دست‌اندرکاران همه هیأت‌هایی که فرصتِ برخط شرکت کردن در مراسمات اقامه عزا برای سید و سالار شهیدان و آزادگان جهان را از این مسیر فراهم کردند... چیزی که نیاز فطری هر انسانی است که به سمت حق و حقیقت و پاسداشت آن، گرایش قلبی دارد. نمی‌دانم چند هزار نفر حضوری در این مجلس شرکت کرده بودند، اما بیش از ۱۰۰۰ نفر شاید مثل منی از راه دور متصل شده بودند و دل‌هایشان را روانه کرده‌ بودند و حس می‌کردند بُعد منزل نبود در سفر روحانی... @MeysamMotiee خوشا به سعادت آنان که به هر شکل این مجالس را برپا می‌کنند و بستر حضور و بهره‌مندی را برای همه فراهم می‌سازند. نگاه حضرت زهرا سلام الله علیها روزی‌شان... 🚩🏴 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
این متن را یک پزشک آمریکایی به نام دکتر فردریک کوان نوشته... « من به عنوان رئیس بخشی از بیمارستانی در نیویورک، شاهد بدبختی بسیاری از انسانها هستم. این بدبختی نه تنها در بیماران روانی که برای درمان مراجعه می کنند، بلکه در کارکنان به ظاهر سالم و معمولی که عهده دار درمان بیماران هستند نیز مشاهده می شود. همین ناخشنودی را می توان در افراد بسیار فعال و نسبتا موفقی هم که بطور خصوصی به من مراجعه می کنند دید. این احساس درد و بدبختی در بیشتر مواقع ضرورت ندارد و سرانجام همین که فرد بر افکار، احساسات و اعمال خود مسلط شود و بتواند تغییری در جریان زندگی خود ایجاد کند از میان می رود. متاسفانه در اکثر موارد، افراد چنین نمی کنند، بلکه صبر می کنند و آنگاه می کوشند تا نتاج بدی را که به دست آ‌ورده اند تغییر دهند و غالبا میل شدیدی به ناله و شکایت درباره زندگی بی سامان خود پیدا می کنند و یا به عبارتی مایلند که فرد دیگری کار آنها را اصلاح کند. این اشخاص نمی دانند که دستاوردهای آنان، حاصل تصمیم های خودشان است و لذا تقویت روحیه و نیرومند گردانیدن این افراد همیشه ساده نیست، بلکه در واقع کاری دشوار و معمولا طاقت فرساست...» به چند دلیل این متن برایم مهم بود: ۱. این یک پزشک در ایران نیست در آمریکاست. پس نشان می دهد که در آمریکا هم این آدمها با این مشخصات و مشکلات وجود دارند. ۲. در آمریکاست. جایی که تصور برخی این است که بی نقص و مشکل است و مردم همه با حال خوب در حال زندگی هستند. ۳. پزشک کاملا منطقی مشکل را متوجه فرد می کند و دقیق مشخص می کند که ریشه مشکلاتش درونی است و اسمی از نظام و حکومت و شرایط بیرونی نمی آورد. کاری که به عادت غلط بسیار از پزشکان و اساتید ایران انجام می دهند. متاثر از آنچه در رسانه بمباران افکار و گفتار منفی می شوند و شاید هرگز متوجه تاثیر نابخشیدنی حرف ها و نصایح، ناله ها و ابراز تاسف های غلط خودشان را بر افراد، نباشند. همین می شود که همیشه فرد عوامل بدبختی خود را بیرونی و متوجه حکومت و دین و دیگران بداند. افسرده و ناامید بشود و خود را مسئول وضعیت موجود خود نداند و لذا تلاش مثمرثمری نکند. ۴. راهکار کلیدی برای تغییر خیلی ها در همین متن کوتاه موجود است. هم باور به اینکه همه جای دنیا سختی و مشکلات هست و تصور نکند جای دیگری رود معجزه می شود و هم اینکه بسیاری از بحران ها روحی است و نه واقعی و از خود فرد نشات می گیرد و هم اینکه قابل حل هست. ۵. توانمندان و آنها که حالشان خوب است باید کمک کنند که بسیاری از مردمی که فقط میل به ناله و شکایت درباره زندگی بی سامان خود دارند به خود بیایند، غر زدن را کنار بگذارند و برای تغییر اراده کنند و به سمت آموزش بروند... متن پزشک برگرفته از کتاب بسوی کامیابی (جلددوم) 🚩🏴 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
و باز شبِ هشتم... به سال ۱۴۴۵ قمری، ۱۴۰۲ شمسی و ۲۰۲۳ میلادی یک جوان در غرب و شرق پیدا می شود که بگوییم الگوی جوانان ما بشود؟ در ایمان و عمل، شجاعت و دلاوری، غیرت دینی و اخلاق، پاکی و طهارت. خانواده داری و خانواده دوستی. ادب و مرام رفتاری... اما ما جوانی را می شناسیم و داریم که همه اینها و بیشترش را با هم داشته... نامش علی اکبر که جهاد اکبر کرد... فقط یک جمله: پدر مگر ما بر حق نیستیم؟ هستیم پسرم... و تمام... پس بیخیال مرگ... چه خوش است انسان در راه آرمانی معتبر جان دهد... داستان تاریخ انبیا در ادیان دیگر و کتب آسمانی شان آمده است. همه مردم جهان داستان حضرت ابراهیم و امتحان الهی اش را می دانند. خداوند در مسیر امتحان ایمان واقعی او از ابراهیم خواست که پسر جوان و رعنایش را در راه خداوند قربانی کند. ابراهیم شک به دل راه نداد، اسماعیل هم. اما هرگز چاقو نبرید. گوسفندی جایگزین شد و قربانی از او قبول شد... قرار بود وسعت روح ابراهیم سنجیده شود که از مقام پیامبری به مقام امامت ارتقا یابد. پیامبرها فقط موظف به انذار و تبشیر بودند... اما مسئولیت امامان بیشتر و سخت تر بود... باید دست مردم را می گرفتند تا رسیدن به هدف خلقت پیش می بردند... کار آسانی نبود و نیاز به وسعت و ظرفیت صبر بیشتری بود. اما امام سوم شیعیان. پسرِ دخترِ آخرین پیامبر اولوالعزم، به بلوغی از ظرفیت وجود رسیده بود که قربانی دادن تا پایان ادامه یابد... چون ماموریتی به عهده داشت عظیم تر از هر ماموریتی در جهان. در این مسیر مادر و پدر و برادرش رفته بود.. حالا نوبت او بود اما قبل خودش همه تعلقاتش باید می رفت... رسید به جوان رعنایش. امتحان بسیار بزرگتر و سنگین تر بود. خبری از جایگزین نبود. واقعا پسر عزیز دلش قربانی شد...نه فقط سرش را بریدند که قطعه قطعه کردند... در راهِ حفظ و زنده نگه داشتن ارزش های الهی، چنین فداکاری های عجیب و غریبی رخ داد. در راه ماندن انسانیت متصل به حق تا آخر الزمان و روز موعود... و زنان این قافله... در کتاب آسمانی آمده آسیه از رنج و فشار داستان فرعون مدام دعا می کرد خدایا مرا نجات بده... خدا هم نجاتش داد... اما زینب کبری... در یک روز پسرانش را ، برادرانش را، عزیزانش را به سخت ترین حالت از دست داد، اما فقط یک جمله گفت: خدایا این قربانی ها را از ما بپذیر... در آثار مکتوب آمده تا شهادت پسر برادرش علی اکبر، بالای سر برادرش آمد و کمک روحی داد که برادر بتواند تاب بیاورد... اما وقتی خبر شهادت دو پسرش آمد حتی از خیمه بیرون نیامد که برادر با او چشم در چشم نشود و نگاه به زمین ندوزد... و امروز همه آزادگان جهان، زن و مرد پراکنده در جهان، مشغول چنین آگاهی بخشی ای هستند... چون دنیا در دل جهل و جنایت به سمت خاصی در حال پیشروی است... همزمان که ظالمان جهان دست به هر نوع جنایتی می زنند و صف بندی و لشگرکشی می کنند، و انسانها را به پایین ترین حالت حیات در این دنیا رسانده اند. درگیر پست ترین فکرها و رفتارها، کسانی در حال بروز و ظهور هستند که پرورش پیدا کرده این مکتب و این اندیشه ها و این الگوها آزاده و متعالی، آماده نبرد پایانی حق و باطل می شوند... و این یارگیری جهانی است و متوجه یک منطقه خاص نمی شود... فیلمی که در ادامه می آید راهپیمایی عاشقان این مکتب و علاقه مندان این بزرگواران و این مکتب و این اندیشه حق خواه از هر ملیتی در است... شنیدم و دیدم که بعد از ۴۰ سال این راهپیمایی در فرانسه هم مجوز حرکت گرفته است... و اینها همه خبر از واقعه ای بزرگ و جهانی می دهد... 🚩🏴 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هر سال بیشتر می‌شوند... چون جمعه روز عاشورا است و در هلند تعطیل نیست. قرار گذاشتند همه یکشنبه‌ای که گذشت جمع شوند و دسته راه بیندازند به یاد روز عاشورا... ؛ مرداد ۱۴۰۲ July 2023 🚩🏴 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
شمار نامه ها تا آنجا افزایش یافت که امام از پاسخ ناگزیر شد. امام حسین بر همان پیمانی عمل کرد که خداوند از انبیا و اوصیای ایشان و علما در امر به معروف و نهی از منکر ستانده است. آری، حضور یاران حق حجت را تمام می کند... اما آیا امام مردم کوفه را نمی شناخته است؟ آیا او فراموش کرده بود که پدرش از مردم کوفه چه کشیده است؟ آن کدام رنج طاقت فرسایی است که چاه ها را رازدار ناله های علی علیه السلام کرده است؟ مگر امام فراموش کرده بود که کوفیان با برادرش امام حسن مجتبی چه کردند؟ از یک سو گرداگرد او را گرفتند و از دیگر سو برای معاویه نامه نوشتند که اگر میخواهی، حسن را دست بسته نزد تو می فرستیم! آری، امام کوفیان را می شناخت. اما امام، در ادای آن عهد ازلی، هرگز مأذون نیست که حجت ظاهر را رها کند. چگونه می توان همه آن هزاران نامه را نادیده انگاشت و حکم بر تأویل کرد؟ و از آن گذشته، اگر امام به دعوت کوفیان اعتماد نکند چه کند؟ آیا می توان با یزید دست بیعت داد و باز هم به جانب قبله نماز گزارد؟ مفهوم صلح با یزید چه می توانست باشد؟ معاویه بن ابی سفیان خلافت را با حکم شورای حکمیت غصب کرده بود، اما یزید چه؟ با این بدعت تازه که خلافت را به سلطنتی موروثی تبدیل می کرد چه باید کرد؟ آیا امام خود را به یمن برساند و آنجا، ایمن از شرّ یزید، دل به حیات دنیا خوش دارد و امت محمد را به بنی امیه واگذارد؟ چاره چیست؟ معاویه بن ابی سفیان یزید را توصیه کرده است که امام حسین را به خودش وا نگذارد. یا باید با یزید بیعت کرد و بر این بدعت تازه در حاکمیت اسلام مُهر تأیید نهاد و تاریخ آینده را سراسر به بی راهه ای ظلمانی و بی سرانجام کشاند، و یا از بیعت با یزید سر باز زد؛ و در این صورت، آیا باید رمه را به گرگی که خود را به چهره شبانان آراسته است واگذاشت و گریخت؟ خون حسین و اصحابش کهکشانی است که بر آسمان دنیا راه قبله می نماید... اگر نبود خون حسین، خورشید سر می شد و دیگر در آفاق جاودانه شب، نشانی از نور باقی نمی ماند... برگرفته از کتاب «فتح خون»؛ نوشته شهید سید مرتضی آوینی 🚩🏴 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این آقا را یادتان هست؟ Joram van Klaveren سناتور که از اسلام تنفر داشته و با اظهارات ضد اسلامی اش مشهور شده بوده و قصد داشته کتابی ضد اسلام بنویسد تا زمینه ای شود که اسلام و مسلمانان را از هلند حذف کند که طی تحقیق برای اطلاعات بیشتر در خصوص اسلام، با حقیقت اسلام و معارف نجات بخش آن آشنا می شود و خودش مسلمان می شود! هر بار بخشی از این مصاحبه را برش داده ام و در کانال قرار داده ام. این بخش باید خوب توجه شود. افراد خیلی زیادی هستند که حتی یک خط درباره اسلام نخوانده اند. یکبار قرآن را مطالعه نکرده اند و یا یک بار سیره و سبک زندگی مسلمانان واقعی که در جایگاه الگو برای ما هستند مانند رسول اعظم محمد مصطفی یا فرزندانش یکی پس از دیگری را نخوانده اند... ما باید افراد را با معرفی آثار خوب، به خواندن و تفکر کردن دعوت کنیم. خارج از کشور که هیچ، در کشورهای خودمان افراد بسیار زیادی هستند که همین وضعیت این آقا را دارند و شاید با خواندن و آموختن و تفکر کردن مسیر زندگیشان تغییر کند و متحول شوند. او می گوید: « بعد از مسلمان شدن شادتر شدم. بخاطر همین می خواهم همه شما را به مسلمان شدن دعوت کنم... اسلام روح و دلت را آرامش می بخشد. سعی کنید زندگی پیامبر را بخوانید و تحقیق کنید. سعی کنید بفهمید مسلمانان به چه چیزهایی اعتقاد دارند. اگر متن قرآن برایتان سنگین است زندگی پیامبر اسلام را بخوانید. او قرآن زنده است. باید رفع سوء تفاهم درباره اسلام شود. اطلاعات را به اشتراک بگذارید و چهره حقیقی اسلام را نشان دهید...» 🚩🏴 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در مدتی که ایران بودم مدارس و دانشگاههای مختلف برای صحبت رفتم که از آنان و ماجراهایش خواهم گفت. مدارسی به دعوت مدیر یا معاونین رفتم که دختران نوجوان درگیر مشکلات خانوادگی جدی، مشکلات روحی جدی و معضلات اجتماعی عجیب بودند و فصل مشترکشان این بود که گرایش مذهبی نداشتند. اهل نماز و عبادت نبودند. اهل پوشش نبودند. اهل ماهوره و درگیر روابط غیرهمجنس و همجنس و موسیقی های خارجی نامناسب و اعتیاد به گوشی به شکل جدی داشتند... و البته بین جمع هایی از دانش آموزان و دانشجویانی هم دعوت شدم که آرمان های بزرگ داشتند، دغدغه آبادسازی کشور داشتند، سختی ها و مشکلات خانوادگی بعضا داشتند اما همه اهل نماز و معنویت، اهل رعایت پوشش، اهل رعایت آداب خانوادگی و اجتماعی و اهل دغدغه های بزرگ فرهنگی و اجتماعی بودند... این مقایسه بسیار قابل تامل و پرداختنی بود برایم... شاید معرفی ویژگیهای هر دو گروه و خروجی سبک زندگیشان برای انتخاب درست یک نوجوان و حتی یک خانواده تاثیر داشته باشد... فیلمی که مشاهده می کنید نوجوانانی ساخته اند که دغدغه جدی تحصیلی و رشد شخصیتی داشتند برای تاثیرگذاری ارزشمند بر کشور خود و جهان. نوجوانانی بودند قابل ستایش و پر بها که به عنوان سرمایه انسانی ارزشمند و بی بدیل می درخشیدند. در این جلسه دعوت شده بودم که در خصوص علل مهاجرت دانشجویان ایرانی، حقایق مهاجرت و خروجی هایش صحبت کنم... اما پیش از صحبت هایم دیدن این کلیپ که چند نوجوان دختر ساخته بودند برایم خیلی باعث افتخار بود، انرژی بخش، انگیزه بخش و جان بخش... 🚩🏴 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
به دعوت دوستان در این نشست مجازی حضور خواهم داشت؛ ان شاء الله در صورت تمایل می توانید شما هم ثبت نام کنید و به جمع ما بپیوندید. جلسه بر خط و به شکل صوتی و از روی پاور ارائه خواهد شد. متن تبلیغ به شرح زیر است: 📣کانون دانشجویی ۳۱۳ دانشگاه امیرکبیر به مناسبت روز جهانی حقوق بشر برگزار می‌کند: ⚠️حقوق بشر؛ واقعیت یا توهم؟! 🔅 نشست مجازی، همراه با پرسش‌و‌پاسخ 🔸با همراهی: 👥خانم نرگس مهاجر 🇮🇷فعال بین‌الملل و نویسنده کانال «تا انتهای افق» از کشور هلند🇳🇱 🔸زمان برگزاری: 🗓دوشنبه، ۱۶ مرداد ماه ⏰ساعت ۱۷ تا ۱۹ (به وقت تهران) 🔅جهت کسب اطلاعات بیشتر و ثبت‌نام، نام و نام خانوادگی خود را به آیدی @programs313 ارسال فرمایید. ➖➖➖➖➖ https://ble.ir/aut313 🚩🏴 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
در روستاترین روستاهای هم می‌رویم که گمان می‌کنیم دیگر اسلام و مسلمان به اینجا نرسیده، تنوعی از محجبه‌ها و زنان و دخترانی با پوشش را می‌بینم. دوستی می‌گفت چندین بار در بحث‌ها شنیده که فرهنگ زنان و دختران با وجود و وفور محجبه‌ها در حال حرکت به سمت با پوشش‌تر شدن زنان اروپایی است! حواشی داخل کشور ایران را ملاک قرار ندهید. آن یک جنگ فرهنگی هدایت شده است و یک تغییر طبیعی نیست، وگرنه عموم انسان‌ها به فطرت خود گرایش دارند یا گرایش پیدا خواهند کرد. دنیا پس از تجربه‌های تلخ بدپوششی و آسیب‌هایش دوباره به سمت پوشش در حال گرایش است... 🚩🏴 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
حجاب «ایجابی» دنیا کم کم خواهد فهمید که نباید به القای حجاب «اجباری» بها دهد. به مرور همه می‌فهمند که باید بگوییم حجاب «ایجابی». یعنی مجموعه شرایط انسانی و اجتماعی، ایجاب می‌کند که همه زنان - در اجتماع - حجاب داشته باشند. چون به استناد صد سال تاریخ حذف پوشش از زنان، ثابت شده که، خروجی حجاب نداشتن آنان، آسیب به خود و دیگران بوده است. هم خودشان به جهت جسمی و روحی و اقتصادی در امنیت و آرامش نیستند و نیاز به آرایش و رسیدگی عجیب به خود دارند. هم با رفتار آزاد خود، امکان تعدی به خود را فراهم می‌کنند. هم با جلب توجه، غیر ارادی بر زنان و مردان و خانواده‌های دیگران اثر منفی دارند. هم جامعه را از عرصه کار و فعالیت، به عرصه ارائه جذابیت و جنسیت می‌کشانند. و هم قربانی اصلی همیشه خود زنان هستند. هم در خانواده، هم در محیط کار، هم در تکامل و رشد شخصیتی که ظرفیتش را دارند و خود را با این مشغولیت‌ها از آن محروم می‌دارند. به امید دنیای متعالی... 🚩🏴 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
این فیلم را دیدم... و چند روز حال بسیار بدی داشتم... The Muritanian/2021 این فیلم را نمی شود با خانواده دید صحنه های ناگوار و زننده و دلخراش دارد... و کسانی که رقت قلب دارند بخش هایی را اصلا نباید ببینند... این فیلم که بر اساس واقعیت ساخته شده، زندگی یک مرد موریتانیایی مسلمان است که به اتهام دروغین دست داشتن در ماجرای ساختگی ۱۱ سپتامبر آمریکا دستگیر و به زندان گوانتانامو برده می شود. این مرد ۷۰ روز سخت ترین شکنجه‌های تاریخ به دست FBI ،CIA و دیگر آژانس‌های دولتی ایالات متحده آمریکا، تجربه می‌کند که نمی‌توان گفت و نوشت و حتی برخی تصاویر مغز شما و قلب شما را به فروپاشی نزدیک می‌کند. اما با این حال باید دید... باید دید آمریکا به عنوان بزرگترین نقض کننده حقوق بشر ظرفیت دارد جنایت و تعدی و تجاوز را تا به کجا پیش ببرد و اذیت هم نشود... چه درباره یک شخص، چه درباره یک ملت... و سوخت... سوخت از دست کسانی که با آرزوهای خیالی رفته‌اند و در آن سرزمین زندگی می‌کنند و قلم به دست می‌گیرند و علیه کشور خود می‌نویسند... شنبه‌ای که گذشت روز حقوق بشر اسلامی و کرامت انسانی بود و نکاتی هست که باید گفت و نوشت... این متن ادامه دارد... @ninfrance
سؤال من از چت جی‌پی‌تی: آیا کشتن ژنرال ایرانی توسط آمریکا، نقض حقوق بشر نبود؟ پاسخ هوش مصنوعی... فیلم چشم عقاب را به یاد بیاورید و نکته‌ای که از سرانجام نقش هوش مصنوعی در جهان عرض شد... هرچند ادا هم درآورده، بازی با کلمات کرده و سعی کرده اما و اگر هم بیاورد، ولی اسم و رسم آن مرد بزرگ و جنایتی که علیه او روا داشته شد، خوب می‌داند... و تا اینجای کار که نتوانسته‌اند هوش مصنوعی را هم، پاکسازی کنند... 🚩🏴 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
آغاز عصری جدید در کره زمین که پایانی سراسر نور دارد... داشتم این اخبار معامله ایران و آمریکا را می‌خواندم. و شوکی که مخالفان پیشرفت و موفقیت ایران به آنان وارد شده بود و بازتاب‌های جهانی... که ناگهان پیام ترور در شاهچراغ منتشر شد. دیگر این حد از تکراری بودن فرایند حال‌گیری مردم ایران خیلی به چشم آمدنی شده... خب آنها حیاتشان وابسته به پول است و پول را فقط زمانی می‌گیرند که یا مردم ایران را به جان هم بیندازند یا به هر شکل ممکن تلاش کنند مردم این سرزمین خوشحال نباشند. جنگ جنگ روانی ست دیگر. اما تلاش مذبوحانه می کنند... مشخص است! این کارهایشان که جدید نیست... آخرین هم نیست. اما مرور چهل و چند سال تاریخ اخیر ایران نشان می‌دهد دشمنِ بی‌خدا تا چه حد ضعیف و ایران متکی به نصرت الهی تا چه حد قوی شده است. در حال خواندن فصل پایانی کتاب بی نظیر سید شهیدان اهل قلم، سید مرتضی آوینی بودم. کتاب « توسعه و مبانی تمدن غرب». خبر دهید که این کتاب در دانشگاه های ما تدریس می شود... درباره آن بیشتر خواهم نوشت. هم دوست داشتم سریع تر به پایان کتاب برسم، هم دوست داشتم هرگز تمام نشود. همچنان متحیرم از این قلم و از این تجزیه تحلیل‌ها و از نوع نگاه متعالی ایشان در آن زمان. متنی که در ادامه می آید بخشی از فصل آخر این کتاب است: «انقلاب اسلامی ایران آغاز عصر جدیدی در کره زمین است که دیر یا زود آثار تحقق آن را در جهان آینده خواهیم دید. این انقلاب صرفا با وجه سیاسی تمدن غربی یعنی امپریالیسم رو در رو نیست. همان طور که پیش از این عرض شد، مَثَل این سخن، مَثَل آن است که بگوییم ما فقط با دندان‌های غول می‌جنگیم و به بقیه اعضایش کاری نداریم. آیا می‌توان فقط با دندان‌های غول جنگید و با مغز آن کاری نداشت؟ انقلاب اسلامی ایران آغاز عصر فرهنگی جدیدی در عالم و سر منشأ تحولی فرهنگی است که در آینده بنیان همه چیز را، از اقتصاد و هنر گرفته تا سیاست و تمدن، زیر و رو خواهد کرد و طرحی نو در خواهد افکند. ریشه همه تحولات ظاهری، فردی و اجتماعی، در تحولات اعتقادی است و به همین علت است که حقیر با یقین کامل و با اطمینانی این چنین، درباره آینده جهان سخن می‌گویم، چرا که اکنون امت مسلمان بار دیگر به پیمان نخستین خویش با آفریدگار جهان بازگشته است، به عهد الست : الست بربکم قالوا بلی و این عهد اَلَست، خورشیدی تازه را در آسمان تاریخ متولد ساخته است که نور آن سراسر جهان را در خواهد نوردید و بنیان همه چیز را دیگرگون خواهد ساخت. شناخت اجمالی ماهیت تاریخ کافی است که انسان را به یک چنین نتیجه ای برساند.» 🚩🏴 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
🔷 گروه دین و الهیات انجمن علمی دانشجویان معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات برگزار می‌کند: 🔻سلسله نشست‌های تخصصی 🇮🇷🇸🇦 *اسلام و اروپا* 🇪🇺 (نشست نخست) ارائه‌دهندگان: 🔸 *دکتر علی‌اکبر بدیعی؛* سخنگوی کنگره مسلمانان آمریکا رییس سابق مرکز اسلامی هوستون آمریکا و منچستر انگلستان 🔸 *نرگس مهاجر؛* مستر۲ علوم آموزشی فرهنگی دانشگاه رن فرانسه 🕰 زمان: سه‌شنبه ۲۴ مردادماه؛ ساعت ۱۵ 🔻جلسه به صورت مجازی برگزار می‌شود. [برای ورود به لینک جلسه کلیک کنید](https://vc.isu.ac.ir/ch/research-ccf) 💬 انجمن علمی دانشجویان معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات [بله](https://ble.ir/isccssa) | [اینستاگرام](https://www.instagram.com/dawat_isu/) | [تلگرام](https://t.me/dawat_isu) | [ایتا](https://eitaa.com/isccssa) @ninfrance
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امروز یکی از تلخ‌ترین صحنه‌های زندگی را در تجربه کردم... در هلند رایج است که میزهای رستوران را بیرون رستوران هم می‌چینند و خیلی‌ها کنار خیابان غذا میخورند. یعنی مردمی که عبور می‌کنند شاهد غذاخوردن دیگران هستند... امروز یک جوان ظاهراً اروپایی و فقیر دیدم که خیلی غم‌انگیز به سمت یکی از این میزها آمد که همه پیتزا سفارش داده بودند و درخواست کرد یک برش هم شده به او هم بدهند... آنها اول بی‌محلی کردند. اما اصرار جوان را که دیدند با او با تندی برخورد کردند که نمی‌شود و برود... از اینکه از بیش از ده نفر حتی یک نفر دلش نسوخت که یک برش از غذایش را به او بدهد شوک شدم. او دقایقی خیره نگاه کرد و با چهره‌ای که دل شکستگی در آن موج می‌زد آنها را ترک کرد. داشتم دیوانه می‌شدم. کاش آن لحظه در حال غذا خوردن بودم و کل غذایم را به او می‌دادم... کاش پول نقد همراهم بود که به او پولی می‌دادم.... هرچه بود باید کاری می‌کردم اما موقعیتش هیچ گونه برایم فراهم نبود... خیلی اذیت شدم و ناخواسته یاد اربعین حسینی افتادم... داستان سرعت گرایش جوانان غرب به اسلام از اینجا شروع می‌شود. از تجربه دو فرهنگ بسیار متفاوت... @ninfrance
چند روز پیش در خیابانی در جوانی در حال پخش برگه‌ای بود. در سکوت این برگه دو‌ رو را داد و رفت. ترجمه بخشی از متن را بخوانید. نکاتی هست که در ادامه این متن عرض خواهم کرد. ترجمه: «ابدیت را کجا می‌گذرانید؟ مرگ چیزی نیست که هر روز به آن فکر کنی. اما روزانه حدود 150000 نفر می‌میرند و به ابدیت می‌روند. نام تو نیز روزی در میان آنها خواهد بود. پس کجا خواهی رفت؟ کتاب مقدس می‌گوید که یک بار مردن و سپس قضاوت برای انسان تعیین شده است. در آن روز، هر کاری که انجام داده‌اید، به درستی مورد قضاوت قرار خواهد گرفت. احتمالاً فکر می‌کنید که آدم خوبی هستید و به بهشت خواهید رسید. مسئله این است که معیار خدا از ما بسیار بالاتر است. کتاب مقدس می‌گوید که دروغگوها، دزدان، زناکاران، قاتلان(سقط جنین)، تماشاگران پورن، روسپی‌ها، افرادی که قبل از ازدواج رابطه جنسی دارند، LGBTQ، مست‌ها، کافران، مصرف کنندگان مواد مخدر، قماربازان، کفر گویان (از جمله OMG)  که این کارها را انجام می‌دهند، ملکوت خدا را به ارث نبرند، بلکه تا ابد در جهنم رنج خواهند برد. و اگر خدا گناهکاران را مجازات نمی‌کرد قاضی فاسد می‌بود و او اینطور نیست» @ninfrance
این یک واقعیت است که بسیاری از مردم دنیا از فشارهای روحی روانی دعوت به بی اعتقادی و لذت پرستی، که توسط مجموعه های نامعلومی به ایشان در کشورهای مختلف تحمیل می شود، در رنج و عذاب هستند. متدینین کشورها که مردم هر کشور هستند کمتر از قشرهای دیگر جامعه تحت تاثیر تبلیغ رسانه ای که هدفمند هستند قرار می گیرند. چون اصول دارند و همه چیز را بر مبنای اصول می سنجند. بخاطر همین کمتر گول هر حرف به ظاهر انسان دوستانه را می خورند. نوشته قبلی توسط یک مسیحی پخش می شد و می بینیم که بخش اصلی محتوایش کامل منطبق با احکام الهی اسلام است. ادیان و مردم متدین جهان فصل مشترکی دارند که باید با هم متحد شوند و از یکدیگر را از حال و روز و نگاه هم مطلع کنند... گفته شده استعمار نوین استعمار گرفتن قدرت تفکر کردن هاست. چون همه چیز اول در مغز رخ می دهد. فرد اول نسبت به ارزشهایش بی اعتقاد می شود بعد به راحتی در فضای اجتماع علیه ارزشها اقدام می کند یا بی تفاوت، از رفتارهای ضد ارزش عبور می کند. من فکر نمی کردم تا این حد در گذشته جامعه اروپایی مذهبی بوده. هر شهر و روستایی می رویم تعداد قابل توجهی کلیسا وجود دارد که خیلی بیش از حد انتظار وجود یک کلیسا در یک شهر هست. همه جا نمادهایی از حضرت مسیح و حضرت مریم و کتاب مقدس موجود است که تصاویرش را ارسال خواهم کرد و هنوز کسانی هستند که خیلی با علاقه به این مراکز رجوع می کنند. اما خب قدرتهای نامرئی وجود دارد که ذائقه و سلیقه مردم را تغییر دهد یا باوری را به آنها تحمیل کند. مثلا داستان بها دادن به کسانی که تمایل به همجنس دارند از هر نظر با عقل انسانی الهی آدم نمی خواند. حتی با سیستم دموکراسی و مردم سالاری و رای اکثریت هم نمی خواند. همه می دانیم که همجنس باز در هر سرزمینی حداقل است. اما علائم و نمادهایشان را به شکل حداکثری در جامعه منتشر می کنند. این عجیب نیست؟ اگر حداکثرِ یک اجتماع، همجنس بازان باشند باید وقتی در خیابان راه می رویم یکی در میان همجنس گرا ببینیم. اما اینطور نیست. در همین هلند که یکی از کشورهایی است که بسیار مروج این حرام قطعی بر مبنای تمام کتب آسمانی است، هرچه در سطح شهر تردد می کنی به ندرت پیش بیاید صحنه ای این چنین ببینی. همه مثل یک خانواده معمولی و طبیعی زن و مرد و فرزندان هستند. اما چه می شود که حداقل انقدر مهم می شود که حتی سرزمینی را نشان می دهند که پرچم ملی اش را بر می دارند و پرچم ساختگی این دسته و گروه را نصب می کنند؟ این نه با قانون دموکراسی می خواند نه با دین این جمهور... اما القا به شکلی است که هرکس مخالفت کند خلاف حق بشریت نظر داده و خیلی ظالم است که بخشی از جامعه و نیازش را در نظر نمی گیرد. و این در حالی است که بسیاری از کسانی که جرات صحبت کردن پیدا می کنند به راحتی می گویند که این تجارت و کاسبی جدید غربی است. می دانید چقدر از این طریق انواع طرح ها و اشیا و لباس و پرچم و وسایل رنگین کمانی در جهان تولید و به فروش می رسانند؟ می دانید چرا باید مقاومت کنیم ارزش ها ضد ارزش نشود؟ چرا هرگز نباید دست از حفظ باورها و ارزشها بر نداشت؟ چون هیچ دستاوردی برای انسان جز فروپاشی دنیا و زندگی ابدی اش ندارد و اگر بسیاری از مردم جهان خبر داشته باشند که تا چه حد در نقشه شوم جهان خواران برای دسترسی راحت تر به ثروت و قدرت و امنیت و آرامش روانی و حفظ یک خانواده و برکاتش هستند مسیر و انتخاب خود را تغییر می دهند. اما عرض کردم استعمار جدید کارش گرفتن قدرت تفکر از انسانهاست. و کار ما باید برگردادن قدرت تفکر به انسانها باشد. و تنها قدرتی که این توان را دارد معارف ناب دین مبین اسلام است. تنها مکتبی که نمی گوید فکر نکن و فقط ایمان داشته باش. می گوید یک ساعت تفکر بهتر از هفتاد سال عبادت است... و این یک ساعت به معنی شصت دقیقه نیست. ساعه در عربی یعنی یک لحظه... یعنی ممکن است حتی یک لحظه درست فکر کنی متوجه بشوی که راهی که تو را به آن دعوت می کنند فقط ظاهر جذب کننده ای دارد، برو و تحقیق کن هرکس در این مسیرها افتاد، چه زندگی پیدا کرد... حالا ویدئوهای مرتبط با این معنا که از افراد مسلمان شده خارجی است تقدیم خواهد شد. فرمود: استعمار یعنی تعطیلی فکر، نه به آن معنا که اجازه ندهند شما فکر کنید، بلکه به آن معنی که فرصت ندهند شما فکر کنید... 🚩🏴 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خب کمی از وضعیت جهان در خصوص گرایش به اسلام و باخبر بشیم☺️... این باعث میشه دلیل اصلی قرآن سوزی هدایت شده را متوجه بشیم... در همه کشورها، اروپایی و آمریکایی. شرقی و غربی سریع ترین گرایش رشد دینی، گرایش به اسلام است. و جالب است که گرایش زنان به اسلام به نسبت مردان، عموما بیش از ۴ برابر است. و گرایش جوانان نسبت به افراد میان سال و سن دار بیشتر است. و جالب تر اینکه افراد می گویند: حضرت مسیح ما را به گرایش به اسلام هدایت کرده است. یعنی مسیحی واقعی می داند که دین کامل، دین پیامبر خاتم است... اگر از همراهان کانال، کسی هست که فرصت زیرنویس سازی برای این ویدئو داشته باشد، ممنون میشوم به بنده پیام دهد. 🚩🏴 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance
اینم تصاویری که دیروز در گرفتم. تنوعی از پوشش‌ها حتی با چادر. البته تعدادش بیشتر بود که در پست‌های بعدی ارسال می‌کنم و این تعداد را گزینش کردم. حدود نیم ساعت رفتم خرید در یک محله کوچک. من فکر می کنم حتی نسبت به شش ماه پیش هم، تعداد محجبه‌ها بیشتر شده است... شنیدم کسی در ایران گفته حجاب موضوعی قدیمی است و باید به روز بود☺️ واقعا فقط می‌شود لبخند زد... به روز ترین اتفاق دنیا گرایش به دین اسلام و مشخصا گرایش زنان به پوشش و است... 🚩🏴 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران @ninfrance