eitaa logo
تا انتهای افق
9.8هزار دنبال‌کننده
728 عکس
310 ویدیو
1 فایل
مشاهدات، تجارب و یادداشت های یک ایرانی از هلند و فرانسه برای تحقق آرمان بر حقت، جهانی بیندیش! ارتباط با نویسنده کانال: @N313mohajer
مشاهده در ایتا
دانلود
سرگرمم نکن! در حصار زمان، فکرش را هم نمی‌کردیم روزی برسد که ساده‌ترین کارها در زندگی روزمره، سخت‌ترینش شود و دم دستی ترین نعمت‌ها، دورترین آن. شنیده بودم روایت داریم که دو نعمت تا از دست نرود قدر دانسته نمی‌شود، یکی سلامتی، یکی امنیت! و امروز، نعمت سلامتی و امنیت روانی همیشگی، گوهری شده که همه برای حفظش یا به دست آوردنش سخت فعال شده اند و به تکاپو افتاده‌اند. هرچند این روزها افکار متنوعی در سرم می‌چرخد که دوست دارم همه را به کلمه تبدیل کنم و جایی ثبت، اما در میان آن‌ها دو چیز پررنگ‌تر از همه است: اول امنیت! همزمان با حضورم در فرانسه، شاهد حضور مهاجران سوری بودم. هر کدام کوهی از درد و غم و ناکامی بودند که از رفتارشان و حزن چهره‌شان معلوم بود. گاهی هم که یکیشان به حرف می‌آمد از شکوهی که کشورشان داشت می‌گفت، از آنچه داشتند و الان زیرخروارها خاک است... از مال و ثروت و خانه و کاشانه‌ای که دیگر نداشتند تا عزیزان و دوستان و آشنایانی که در جنگی شوم از دست داده بودند. حالا هم در کشوری غریب، با تفاوتی عمیق در فرهنگ و سنت، روزگار را نه به آسانی و به دور از خانه و خانواده، پراکنده شده، سپری می‌کنند... این روزها که فقط امنیت روانی، و نه از ترس جنگ و قتل و غارت خود و عزیزانمان، که از ترس یک ویروس به خطر افتاده، و ترس از مرگ بر اثر بیماری، همه را خانه نشین یا از دوستان و آشنایان دور کرده، مدام می‌گویم اگر شبیه داستان سوریه می شدیم، چه می‌شد... خبر دمادم کشتار، آوارگی، قحطی، تجاوز و تعدی... خبر ویران شدن خانه خودمان، عزیزانمان... این افکار رهایم نمی‌کند و امروز با کیفیت دیگری خدا را شکر می‌کنم و قدردان زحمات مدافعان و پاس‌داران حریم هستم... دوم، سرگرم شدن به گرفتاری‌های دنیا آن روز که مفاتیح الجنان را ورق می‌زدم در جستجوی دعای نور و دعاهای حرز اهل بیت برای توسل، به دعای یا من تُحَل رسیدم (دعای هفتم صحیفه سجادیه). وقتی طبق عادت، اول ترجمه‌اش را خواندم، در این عبارت متوقف شدم: خدایا، سرگرمم مکن به اهمیت دادن به گرفتاری‌های دنیا از انجام واجبات و بکار بستن سنت‌ها و دستوراتت... به فکر فرو رفتم که گاهی آنقدر غرق دنیا می‌شوم که یادم می‌رود برای چه آمده‌ام، آمدنم بهره چه بود و به کجا می‌روم آخر... بخصوص در ایام گرفتاری‌های دنیا که دیگر بدتر... انقدر غرق مسئله ممکن است بشویم که یادمان برود داستان حضورمان چه بود و چقدر فرصت داریم و چه کارهایی در این چند روز عمر قرار بود انجام دهیم... شاید بحث خاص و ظریفی باشد، اما به برکت این دعاهایی که از راه‌نمایان دین و دنیایمان به ما رسیده، یاد می‌گیریم حتی در بحران‌های دنیا، دچار انحراف فکر و عمل نشویم، سرگرم نشویم به اهمیت دادن بی‌اندازه به این گرفتاری‌ها و از اصل وظایف و تکالیف حیاتمان بمانیم. از خالقمان بخواهیم برطرف کند آنچه به آن گرفتار شده‌ایم تا سرگرم نمانیم به آن. هیچ‌کس نمی‌داند چقدر زنده‌است. هیچ‌کس نمی‌داند به چه شکل خواهد رفت. اما همه اختیار دارند انتخاب کنند تا فرصت حیات در این دنیا دارند عمرشان را به چه شکل و در چه مسیری و با چه نیتی سپری کنند. و این یعنی، مهم است انقدر غرق خود مشکل نشویم که از کار اصلی بمانیم. ترس سرگرممان نکند، که وا بمانیم از کار و تلاش و تکالیفی که به گردن داریم.‌ چرا که همه رفتنی هستیم و پیش رویمان روز حسابی به انتظار... 🌸مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک دانشجوی ایرانی🇮🇷 در فرانسه @ninfrance
🌅افق مبین گوش دادن به پیام تحویل سال نو رهبر فرزانه ، مثل همیشه، کمک ارزشمندی بود برای بهتر فکرکردن... سالی که گذشت، سال سختی بود و پرتلاطم. اما صفحه سفید و نورانی هم داشت؛ « زیبایی هایی که در خلال حوادث سخت خودش را نشان می دهد». مژده باد به آن هایی که صبوری کردند و متوقف نشدند، پاداش دنیوی و اخروی. و برخی چه خوش درخشیدند... «آزمون های سال ۹۸ آزمون‌های دشواری بود، اما غلبه و عبور از دشورای‌ها و حفظ روحیه، این موجب قدرت مند شدن یک ملت می شود.» «با راحت طلبی و رفاه جویی محض انسان به جایی نمی رسد. مواجهه با مشکلات و حفظ روحیه خود در مقابله ی با مشکلات، به ملت‌ها اقتدار و اعتبار می دهد». اما نکات دیگری هم هست... حوادث و مشکلات انسان را متوجه ضعف هایش هم می‌کند. چه بفهمد سقف ایمان و صبر و آرامشش کجاست چه دقت کند که تحت تاثیر حوادث، مبتلا به نگاه مادی افراد پیرامونش نشود و مسبب الاسباب حقیقی را گم نکند. و خدای مدبر و مربی فرصت می‌سازد که ضعف هایمان را بشناسیم. از غرور و غفلت خارج شویم و اراده‌ی خود را در طول اراده او ببینیم. و بر اساس همین افکار آنچه افق آشکار چنین مردمی است، قطع به یقین دست یابی به پیروزی های بزرگ است. فرمود با تلاش توام با رنج خدا را ملاقات خواهی کرد. يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَىٰ رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ. انشقاق/۶؛ و این یعنی نابرده رنج گنج میسر نمی شود... افق مبین ایران، ساحل نجاتی است که نجات‌بخش سایر ملت‌ها هم خواهد شد، اگر قلب‌ها و عقل‌های مردمانش همه با بهره‌مندی از این فرصت‌ها با روحیه و با امید و شجاعانه شود و بر مبنای ایمان، قلب مطمئنی داشته باشند که تلخی‌ها خواهد گذشت و یسر انتظارشان را می کشد. هفت سین امسال یک سین متفاوت داشت. سردار سلیمانی... سمبل امنیت و آرامش و معنویت مجسم، امسال اگر مردم کشورم قدر سلامتی را به شکل دیگر می دانند، قدر امنیت را هم به گونه ای دیگر حس می کنند. در سالی که از باب هفتمین راهنمای عقیدتی مان واردش شدیم، و از ابواب سومین و چهارمین این راهنماها و قمر منیرشان خارج خواهیم شد، بی ربط نیست اگر به پیروزی های بزرگ فکر کنیم... هرچند دیگر آموخته‌ایم که آرمان‌های بزرگ و معتبر، سختی های بزرگ به همراه دارد. پس باید بر پایه‌ی این باور و اندیشه، انتهای افق را روشن دید و برای رسیدن به آن از تلاش توام با رنج نترسید! ✨سال پیش‌رو برایتان پرنور،پربرکت و پر عافیت باد؛ توام با پیروزی‌های بزرگ... 🎊🎉 🌸 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک دانشجوی ایرانی🇮🇷 در فرانسه @ninfrance
✨دستِ غیب و لطف پنهان 💠قسمت اول ایران که بودم علاقه‌ی زیادی به هیات‌های مذهبی داشتم. البته هیات‌ها هم تنوع خاص خودشان را دارند و به سلایق مختلف برگزار می‌شوند. علاقه‌ام به شرکت در هیات‌های دوست داشتنی خودم بود. در کنار این علاقه، علاقه زیادی هم به اماکن مقدس داشتم. حرم ائمه، امام زاده ها، گلزار شهدا و... در کنار این دو، علاقه زیادی به جمع های مذهبیِ منطبق بر همان سلیقه‌ام داشتم. دوستان ناب مومن به خدا. و این سفر همه را از من گرفت... به معنی واقعی کلمه تنها شدم و ساکن در شهری از کشوری که هیچ کدام آن‌ها پیدا نمی شد... اکثر زمان در خانه بودم. نه حرمی وجود داشت نه گلزار شهدایی. نه رفقایی که از وجودشان بهره ببرم نه مراسمی. ایام خاص مثل میلادها، شهادت ها، محرم و ایام فاطمیه، ماه مبارک رمضان، نیمه شعبان و عید غدیر می‌آمد و می‌رفت و همه تنها... نه هیاتی نه مسجدی، نه جمع خانگی‌ای، نه سفره‌های افطاری جمعی شب‌های ماه مبارک رمضان، نه مراسم‌های شب‌های قدر، همه و همه در خانه... خیلی سخت بود، خیلی. گاهی که با دوستان داخل ایران تماس داشتم هرچه از درد دلم می گفتم برایشان ملموس نبود. هرچه می‌گفتم شما در بهشتید، هرچند تلاش می‌کردند همدردی کنند اما می‌دانستم تا تجربه مشابه نداشته باشند برایشان قابل درک نیست. کم کم سعی کردم به وضعیت موجود خودم را وفق بدهم. گاهی با برخی هیات‌های بر خط، لحظات خاص را می‌گذراندم و گاهی حتی تحمل همین را هم نداشتم و خودم می‌ماندم و خدا. خودم می ماندم و اهل بیت. خودم می ماندم و شهدا. این تجربه عبادت‌های تک نفره در غربت خیلی جدید و خاص بود. دریافت‌ها و تفکرها بیشتر شده بود، در خود فرو رفتن ها و تأمل‌ها، فرصت مناجات و صحبت با خالق بیشتر شده بود، حدیث نفس کردن‌ها و بازخوانی‌ها. هم رنج می‌بردم از غربت، هم بهره می‌بردم از برخی تجاربی که تا امروز بسیار پیش می‌آمد که فرصتش را نداشتم. ایام و تعطیلات عیدی که ناخواسته وقت بسیار زیادی را می‌گرفت. دید و بازدیدهای گاهی زیادی و پشت هم. بالا رفتن نمودار تفریح و به حداقل رسیدن نمودار مطالعه و عبادت و تفکر... هم از دوری از خانواده رنج می بردم هم از فرصت به وجود آمده بهره. هم قدر خانواده و دوست و محیط معنوی موجود در بسیاری از فضاهای را بیش از هر زمان درک می‌کردم هم از آنچه به طور ویژه و خاص بسترش برایم فراهم شده بود که تاکنون اینطور تجربه‌اش نکرده بودم استفاده می‌بردم. امروز فکر می کنم به بالاترین درک مشترک با دوستان ایرانی ام رسیده‌ایم... آن ها که ایمان به مسبب الاسباب بودن خداوند دارند می‌گویند: بیندیش که چرا خداوند اجازه داده است چنین شرایطی برای همه مردم جهان پیش آید... بیندیش چرا همه جا را خلوت کرده است؟ چرا همه را تنها کرده است؟ چرا برهم زننده شرایط عادی و روزمره انسان‌ها شده است؟ چرا آدم ها فرصت پیدا کرده‌اند که بیشتر بیندیشند، بیشتر مطالعه کنند، بیشتر عبادت کنند و کمتر با افراد و کار و تعامل و حتی عبادت و جشن و عزا در کنار هم قرار بگیرند؟!... 🌸مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک دانشجوی ایرانی 🇮🇷 در فرانسه @ninfrance
کمک به نیازمندان در فرانسه (۳) تقریبا هر روز برنامه‌های تلویزیون ایران را مرور می‌کنم. از اخبارش تا برنامه های متنوعی که در شبکه های مختلف در خصوص این دوران شیوع ویروس و وضعیت متفاوت ایجاد شده پخش می‌شود. ـ از جان گذشتگی کادر درمانی مان در اوج جوانی و دوری از خانه و خانواده ـ کمک های دولت و مردم خیر برای مهار این بیماری ـ کمک های داوطلبانه اقشار مختلف مردم به هم ـ کمک های طلبه ها به مردم تا سخت ترین بخش کار که شستن و غسل دادن فوتی های این بیماری باشد. ـ کمک های بچه های کم سن و سال و جوان با نام بسیجی، از پخش مواد ضد عفونی به درب خانه ها تا ضدعفونی کردن سطح معابر و ماشین ها ـ بخشش های اجاره ها توسط مالکان و صاحبان خانه ها و مراکز تجاری ـ مرکزشدن مساجد و مدارس و زیارتگاه ها برای ماسک دوزی و لباس دوزی به دست معمولی ترین افراد برای مردم و کادر درمانی ـ قربانی کردن و تقسیم بندی گوشت برای رساندن به دست مردم مستضعف - حضور فعالانه و موثر بخش نظامی کشور در یاری مردم - برنامه‌های دعا و توسل و تزریق نور و معنویت که موثر در صبر و حفظ آرامش و اتصال به منبع لایتناهی رحمت حق است. - برگزاری برنامه‌های شاد در ایامی مثل نیمه شعبان در کوچه‌ها برای روحیه بخشی حقیقی به مردم و کارهای متنوع دیگر برای عبور از این بحران، به دست همه و نه با قهر که با مهر... یک مقایسه سطحی هم، متفاوت بودن، خاص بودن، متعالی بودن ایران را در نسبت با بسیاری از کشورهای جهان به انسان ثابت می کند. و در این میان ایرانی هایی وجود دارند در آن سوی آب ها هرگز هیچ یک از این صحنه ها را رسانه ای نمی کنند، نه برای مردم کشور خودشان نه برای مردم جهان. اما می نشینند ذره بین می اندازند خطایی یا اشتباهی را بیابند و هزار رنگ خبرسازی بزنند که باز مردم کشور خودشان را آزار بدهند، مایوس کنند، غصه دار کنند... خب اینها شغلشان این است؛ برای این کار حقوق می گیرند. شایعه پراکنی، دروغ پراکنی میزان حقوقشان را مشخص می کند. هرچه قوی تر و اثرگذار تر، پول بیشتر... به دوستم گفتم: واقعا هرکس این حجم از خبر خوب و کارهای خوب را در کشور ببیند قلبش سراسر امید و نشاط و انگیزه می شود، چرا برخی انقدر منفی نگر و سیاه بین و ناباور هستند نسبت به وطن خود... گفت: آخه این دست از مردم کشورمون متاسفانه اصلا تلویزیون ندارند. یعنی کلا شبکه های داخلی را ندارند و فقط از شبکه هایی که به دست غیر دوست ها اداره می شود اخبار دنیا را دنبال می کنند. اخباری که برنامه نویسی می شود که به چه شکل نشر داده شود... هر روز حق و باطل روشن‌تر می شود و هر روز کار کسانی که هنوز به سمت حق برنگشته‌اند، برای روز حساب، سخت‌تر... 🌸مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک دانشجوی ایرانی 🇮🇷 در فرانسه @ninfrance
💫نقطه‌ی آغازِ شکل‌گیریِ یک قدرت جهانی در طول زمانی که برخی ایرانیان، برای تضعیف و تخریب کشورشان در خارج، شبانه روز کار می‌کنند و بخاطرش 💰 دریافت می‌کنند... ایرانیانی در شبانه روز برای عزت و اعتبار و حراست از وطن خود کار کردند تا در چنین روزهایی که همه در بحران جهان‌گیر کرونا دست و پا می‌زنند، امکانی را ایجاد کنند که راهی نورانی تا آسمان گشوده شود و فضایی شویم و زین پس، از آسمان به زمین نگاه کنیم و یک گام بلند دیگر در برپایی تمدن نوین ایران اسلامی برداریم. امروز دیدم France24 از این موفقیت بزرگ و غافل‌گیر کننده خبر گذاشته بود. و چه حس قدردانی و سپاسی در هر ایرانی ایجاد می‌کنند، آنان که نام ایران اسلامی‌مان با آن پرچم پرمعنای سه رنگش را، باافتخارآفرینی، تیتر اخبار جهان می‌کنند. 🌸مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک دانشجوی ایرانی 🇮🇷 در فرانسه @ninfrance https://www.instagram.com/p/B_SD4poIvMT/?igshid=l3qa84th18fc
واقعیت‌ها واقعیت این است که مردم هر کشوری تصوری که از کشور دیگر دارند غالبا بر اساس آن چیزی است که از رسانه‌ها به آن ها ارائه می‌شود. حالا باید بیندیشیم اگر این رسانه ها دست آدم های خوبی نباشد چه می شود؟؟ از زمانی که امکان ارتباط مردم با مردم شکل گرفت، چه حضوری چه غیرحضوری، جهت دار بودن بسیاری از اخبار و گزارشات رسانه های غربی هویدا شد. من به عنوان یک ایرانی و با یک غرور و افتخاری به فرانسه سفر کردم. و با یک اعتماد به نفس و سربلندی اعلام می کردم ایرانی هستم. اما به مرور متوجه شدم انقدر نگاه عموم فرانسوی ها نسبت به ایران سیاه است که تعجب آنان را از این افتخار کردن بر می انگیزاند! در این ایام کرونایی چندبار پیش آمد که دوستان فرانسوی با نگرانی جویای حال ما به عنوان ایرانی شدند، چرا که باخبر شده بودند که در ایران وضعیت خیلی خراب است. از چه طریق؟ از طریق رسانه هایشان. چند روز پیش به طور اتفاقی خبری را در مجله لوموند فرانسوی دیدم ( که برخی از تصاویرش را در پست قبلی دیدید) و تازه متوجه عمق مساله شدم. متن خبر دروغ، تصاویر جهت دار و مردمی که همین را از کشور ایران دریافت می کنند. خب مردم این کشور که خبری از ایران ندارند، جز آنچه رسانه‌هایشان تحویلشان می‌دهند و همه ما اول همه چیز را حمل بر صحت می‌کنیم. چون بنای آدمی بر راستگویی است و روال طبیعی این نیست که انسان حرف معمولی‌اش هم دروغ باشد. در وضعیتی که حتی در سایت بهداشت جهانی که آمار مبتلاها و مرگ و میرها را روزانه به روز می کند و ایران در این طبقه بندی در رتبه ای بعد از ایتالیا و اسپانیا و فرانسه و انگیس قرار گرفته و وضعش از هر نظر بسیار بهتر از آن هاست، رسالت رسانه هایشان چیز دیگری است. یک دفعه یاد آن روز افتادم که از استاد با تعجب و ناراحتی پرسیدم چرا عموم اخبار منتشر شده در رسانه های شما در خصوص ایران منفی و سیاه نمایی است؟ استاد هم با ناراحتی و تعجب پاسخ داد: نمی دانم! در رسانه های ما همیشه در خصوص دو کشور اخبار منفی منتشر می شود: یکی ایران. یکی چین... بعد در بحث های متخصصین خارجی می‌بینی که مدام بحث این است که ایران و چین ابرقدرتهای آینده این سیاره خاکی خواهند بود... و کمی معما حل و آسان می شود. واقعیت این است که من شخصا با رصد اخبار رسانه های ایران و فرانسه به این نتیجه رسیدم که جهت داری و هدفمندی اخبار فرانسه خیلی زیاد است متاسفانه. اما در اخبار و گزارشات ایران، عناد و منظور و جهت گیری دیده نمی‌شود. این واقعیت برای هرکس قابل سنجش است و چیز پنهانی نیست. برای آرمان برحقت، جهانی بیندیش! مردم جهان عمیقا نیاز دارند از حقیقت باخبر شوند و این حقی عمومی است که به عنوان تکلیف بر گردن همه ما سنگینی می‌کند. همان طور که رهبر فرزانه مستقیم به جوانان اروپایی نامه نوشت، بر همه ما فرض است که به مردم و بخصوص جوانان اروپایی و سایر مردم جهان نامه بنویسیم و در فضای مجازی منتشر کنیم و پرده‌های ضخیمی که توسط رسانه های تسخیر شده، بر دیده های مردم جهان قرار گرفته را کنار بزنیم و حقیقت رشد و تعالی و نشاط غیرقابل مقایسه با وضعیت آنان در کشورهایشان را که محصول ایمان و عمل صالح است به سمع و نظر آنان برسانیم. بی خبر نیستم از ضعف‌ها و نقص‌های کشورم، اما وقتی ضعف‌ها و نقص‌های جهانی را دیدم و از نزدیک تجربه کردم، تفاوت موجود و دست برتر کشورم را به سمت عاقبت بخیری و سرانجام نیکو با همه‌ی وجود درک کردم. 🌸 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک دانشجوی ایرانی 🇮🇷 در فرانسه
نور علی نور از برکات این سفر، تجربه کانال زدن و توفیق آشنا شدن با شخصیت‌های بسیار بزرگوار و ارزشمند و متعالی، چه از سراسر چه از کشورهای دیگر بوده و از این طریق خداوند از جایی که گمان نمی‌کردم ما را غرق رحمتش کرده است. ‌برکت پشت برکت و نور علی نور زمانی بود که کانال چهل حدیث به زبان ساده @Chelhadisemam را راه انداختیم و الحمدلله هر روز دوستان جدیدی به جمع ما می‌پیوندند و با ابراز احساسشان از آشنایی با این کتاب گرانسنگ قلبمان را پرتپش و شکرگزار می‌کنند. چندی پیش هم بانویی بزرگوار از آلمان چند پیام برایم ارسال کردند... در دنیایی که پر از ظلمات است؛ چنین بارقه‌هایی از نور چشم و قلب را با هم جلا می‌دهد. الحمدلله الذی هدانا... پیام ایشان که به زبان فارسی مسلط نیستند و بنده عین پیام‌ ایشان را ارسال می‌کنم: «🌸بسم رب الشهدا و الصدیقین اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم سلام و عرض ادب و احترام بنده از آلمان مزاحمی شما شدم درس ۴۰ حدیث مرا تکان داد که از خواب غفلت بیدار شدم از شما سپاسگزارم که خداوند متعال به بنده توفیق داد بشنوم این حدیث های پر برکت را و راه حل زندگی را لطفا ببخشید برای اشتباه های در زبان فارسی چون خوب مسلت نیستم 🙏🙏🙏🙏 همسرم ۱۵ سال قبل با دیدن صحنه ی عروج امام خمینی رحمه الله علیه به فطرت خدااشنای خود رجوع می کنند ایمان می آورند و مسیری از بودیسم فرق مسیحیت سپس تسنن و در نهایت به تشییع خداوند متعال ایشان و ما را آشنا می کند بنده را در مرحله مسیحیت و رفتن به کلیسا آشنا شدند و به توفیق الهی مسیر فطری الهی ما را به سوی کشور امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف کشاند خداوند به ما از طریق کار ترجمه اولین منابع وجود و اثبات و باور به امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف را بعنوان رزق مادی و معنوی داد و در حین ترجمه خودمان هم توفیق میافتیم اکنون از آن روز ها سال ها می گذرد و سعی می کنیم در سنگر جدید خود راهی بسوی آسمان ها و ملکوت عالم پیدا کنیم. شما نمی دانید چقدر برای بنده قرص درمان عیوب های قلبی شده این کتاب. خداوند متعال را سپاسگزارم که در دعای شبهای قدر حقیر را پاسخ دادند ، اگر این کتاب ارزشمند را ۲۰ سال قبل می داشتم امکان داشت اینقدر گرفتار معاصی نمی گشتم و باز هر چه خداوند متعال می دانند آن بهتر است برای بنده اش و او را محمد و ثنا می کنم 🌸🤲» 🌸 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک دانشجوی ایرانی 🇮🇷 در فرانسه @ninfrance
نظم. نظم. نظم گمان نکنم حتی یک نفر پیدا شود که بگوید نظم در سرعت گرفتن پیشرفت انسان و جامعه نقش ندارد. نظم، همان داشتن برنامه و مدیریت زمان برای انجام کارهاست. هرچقدر کارها با نظم بیشتری انجام شود، طبیعتا عملکرد افزایش پیدا می کند و کارهای بیشتری به شکل سریع‌تر انجام می‌شود و اینگونه می‌شود که پیشرفت شکل می‌گیرد. آنچه هم در هم در به شکل جدی تجربه کردم نظم در انجام امور بود. تمام کارهای اداری با وقت قبلی انجام می‌شود. و شما رأس ساعت تعیین شده باید به مرکزی که برای شما وقت تعیین کرده‌اند برسید تا کارتان انجام شود. ازدحام و صف رخ نمی‌دهد و عموما اتلاف وقتی پیش نمی‌آید و در یک زمان مشخص کار انجام می‌شود. بارها از این نظم لذت بردم، درس گرفتم و آثارش را دیده‌ام. در زندگی بکاربسته‌ام و از آن بهره برده‌ام. در این نکته بی‌اندازه ضروری است. کشوری که افق دارد باید در گام اول اولین وصیت امام خود - اوصیکم به تقوالله و نظم امرکم - را در جای جای کشور خود اجرایی کند. تک تک افراد، چه در برنامه زمانی فردی خود، چه اجتماعی باید با دقت و وسواس، متعهد به حفظ نظم تا تحقق این آرمان بلند بشوند. اینکه تعیین وقت قبلی در عموم کارهای اداری معنی نداشته باشد. تراکم جمعیت و اتلاف وقت زیاد شود. مجموعه ای سر ساعت باز نشود. مجموعه دیگری که باز شده، مسئول اصلی مهر و امضاء ‌اش نیامده باشد و وقتی بپرسیم بگویند نمی‌دانیم کی می‌آید... اینها همه سرعت پیشرفت کشورم را کند می‌کند. برای حل این مسأله، هم به تعهد شخصی نیاز است هم به آموزش، هم امر به این معروف مهم و هم نهی همگانی از عدم رعایت این ضرورت پر اهمیت. 🌱 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه و هلند @ninfrance
تصورات اشتباه قبل از سفر به واقعا فکر نمی کردم این حجم از نارضایتی مردمی نسبت به دولت و سیستم اجرایی و ... وجود داشته باشه. اگر هم باشه فکر نمی کردم اهل آشوب و تخریب و خرابکاری باشند. اما خودم به شخصه، شاهد آشوب و خرابکاری مردم در جریان اعتراضات و اعتصابات بوده ام. خب همیشه شنیده می شد که اروپا مهد قوانین مدنی است. کشورها در اجرای قوانین موفق هستند. مردم در اجرای قوانین جدی هستند. زندگی مدنی به بهترین شکل برقرار است و... اما خب مدام در جریان اخباری قرار می گرفتم که از نارضایتی مردم از حکومت و اقدامات دولت و... می گفت. از اعتصاب و تظاهرات عادی گرفته تا سوزاندن اموال دولتی و مردمی... از فرانسه که گذشت، قبل از سفر به هلند، فکر نمی کردم اینجا هم مردم اهل آشوب و خرابکاری و درگیری داخلی باشند. به تعریف و تمجید خیلی ها تصور می شد که حتما مردم از حکومت راضی. حکومت از مردم راضی و همه چیز خیلی نایس و رویایی در جریان است. اما دنیای واقعی بدون سانسور، بدون روتوش و بدون رسانه های واسطه شکل دیگری دارد. چند روز است که در شهرهای اعتراضات مردمی شکل گرفته، برای چی؟ مخالفات با قانون منع رفت و آمد شبانه از ساعت ۹ شب... اصل اینکه مردم بخاطر این مسئله در خیابان ها بریزند و نه فقط اعتراض کنند، بلکه به آشوب و خرابکاری دست بزنند یک بحث است که چرا؟! اما در کنارش واقعیت وجود تظاهرات، درگیری با پلیس، تخریب اماکن دولتی یا مردمی یک واقعیت است که در حال وقوع است و این درحالی ست که صفحه اینستا این شهرها باز هم تصاویری هنری و زیبا از شهری رنگی و آرام می گذارند و شاید خیلی از مردم دنیا دستشان فقط به این حد از اخبار تزئینی این کشورها برسد. تجربه زندگی در خارج از تجربه ارزشمندی شد برای اینکه بدون سانسور شاهد وقایع این دست کشورها باشم. وقایعی که بسیاری از رسانه های فارسی زبان با فاصله زیاد از واقعیت حوادث رخ داده، به روایت خود، اخبارسازی می کنند. ✨مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه و هلند @ninfrance
بلند پروازِ نظر بلند ایران که بودم می دیدم که برخی مثلا به کلمه «رایانه» ایراد می‌گرفتند و مسخره می‌کردند و می‌گفتند: مگر ما کامپیوتر را اختراع کردیم و ساختیم که برایش به زبان فارسی کلمه بسازیم! و خیلی ها هم تسلیم میشدند... اما وقتی به فرانسه سفر کردم دیدم تمام کلمات انگلیسی را فرانسویزه می‌کنند. شده با گذاشتن یک اَکسان روی یک حرف یا تغییر لهجه و تلفظ آن. و مثلا چیزی بنام کامپیوتر اصلا ندارند و کلمه‌ای با تلفظ «اُغدینَتُغ» را ابداع کرده‌اند. حالا در این خصوص به جرأت می‌توانیم بگوییم که هیچکس به اندازه‌ی رهبر فرزانه دغدغه حفظ و صیانت از زبان مردم کشورم - فارسی - را نداشته و با این که در لباس دین اسلام است و به زبان آن که عربی باشد مسلط می‌باشد با جدیت هرچند وقت یکبار تاکید بر حفظ زبان و ادبیات فارسی بین مردم دارد و به مبارزه با ورود لغات خارجی بدون فارسی شدنش اصرار می‌ورزد. (حتی بین ملی‌گراها و ایران دوست‌ها و اپوزوسیون نظام جمهوری اسلامی که ایران را منهای اسلام می‌خواهد هم چنین غیرت و دغدغه‌ای نمی‌توانید پیدا کنید)، چرا که ایشان با آن همه تلسط بر تاریخ و تمدن ملل جهان می‌دانند که حفظ زبان هر ملتی چه اهمیتی در رشد و پیشرفت توام با حفظ استقلال و آزادی‌اش دارد. کار از این هم فراتر می‌رود و ایشان با نظربلندی و دیدن انتهای افق می‌فرمایند: «ما باید پیشرفتمان جوری باشد که ۵۰ سال بعد اگر کسی خواست به تازه‌های دنیا دست پیدا کند مجبور باشد زبان فارسی یاد بگیرد»! و این برای من که در محیط های دانشگاهی کشورم می‌دیدم که عموما نهایت افق‌شان این است که انگلیسی یاد بگیرند که مقالاتی به انگلیسی داشته باشند که در مراکز استاندارد آنها جایگاه پیدا کنند بی اندازه شگفت آور بود. که ایشان اصلا به کم قانع نیستند و در مسیر تحقق می‌دانند که غیر از حفظ این زبان برای خودمان، جهانی کردن زبان فارسی از هر نظر دارای اهمیت است و به شکل هدفمند، دارای افقی مشخص می‌باشد... اخیرا دیدم جمع‌هایی تشکیل شده‌اند که زبان فارسی را به کودکان و نوجوانانی که خانواده هایشان به هر دلیل در خارج از کشور هستند آموزش می‌دهند. مشکلی که عموم خانواده‌های ایرانی ساکن خارج با آن درگیر می‌شوند. چون فرزندانشان مدارس آن کشور را می‌روند زبان فارسی را به خوبی یاد نمی‌گیرند. و حتی این آموزش برای هرکسی که در خارج از ایران علاقه مند به یادگیری زبان فارسی باشد ظاهراً مهیاست. شنیده‌ام که این عزیزان در خارج از ایران مدرسه فارسی زبان راه اندازی می‌کنند و از داخل و خارج ایران این امر مهم را پیش می برند. و من شخصا خیلی از این کار لذت بردم و گفتم مبلغ ایشان باشم. 💡مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه و هلند @ninfrance 👇👇👇 @Farsi_Aftabgardoon @Farsi_Aftabgardoon_Admin در تلگرام
با من سخن بگو، «آقا مرتضی»... هشت شب متوالی با مستند «آقا مرتضی» زندگی کردیم و با حیات خاص و ملکوتی‌اش زیر و رو شدیم... هرچند نقدهایی به بخش‌هایی از این مستند بود، اما همین که در دنیایی که فلسفه ظهور و بروز رسانه در آن، سرگرم کردن هرچه بیشتر مردم به امور دنیاست، در چنین برنامه‌هایی آسمانی از تلویزیونش پخش می‌شود، باید درک کرد که چرا می‌نویسد: «جهان هرگز باور نداشت كه اینچنین روزهایی را ببیند. سال‌ها بود كه راه و یاد انبیا فراموش شده بود و ذخایر خدا نیز همچون ستارگانی كه در ظلمت شب مي‌درخشند جز به چشم بیداران نمي‌آمدند، تا ناگاه خورشیدی دیگر متولد شد و انفجار عظیمی از نور، شب را شكست و اراده‌ی حق از وجود مؤ‌منینی كه لایق آیینگی بودند تجلی یافت و آخرین عصر جاهلیت نیز با سپری شد...» پیشواز امسال‌مان در رثای ابرمردی آمیخته با قطرات اشکهایی شد که با وجود و کلام نورانی و متعالی‌اش ما را ساعاتی از جمله زمینیان کند و به زمره‌ی آسمانیان پیوند زد. مثل متنی که در ادامه می‌آید و ایشان سالهای سال پیش یک همچین ایامی که بهار ماه مبارک رمضان با بهار زمینی پیوند خورده بود نوشته‌اند: «بهاران، از کجاست که روح روییدن و سبز شدن ناگاه در تن خاک مرده پدید می‌آید؟ و از کجاست که روحِ شکفتن، ناگاه از تنِ چوب خشک، چندین برگ‌های سبز و شکوفه‌های سفید و آبی و زرد و سرخ بر می‌آورد؟ بهاران رازدار رستاخیز پس از مرگ است و قبرستان‌ها، مزارعی هستند که در آنها بذر مردگان افشانده‌اند و جسم تا نمیرد، کجا رستاخیز پذیرد؟ این بار «انقلاب ربیع» و «انقلاب صیام» به هم برافتاده‌اند تا آن یکی هسته‌ی جسم را بشکافد و این یکی هسته‌ی جان را، و زندگان از بطن مردگان سر برآورند. با بهاران روزی نو می‌رسد و ما همچنان چشم به راه روزگاری نو. اکنون که جهان و جهانیان مرده‌اند، آیا وقت آن نرسیده است که مسیحای موعود سر رسد؟ و یُحیِ الارضَ بَعدَ مَوتِها...» 🌾مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه و هلند @ninfrance
سیاست جالب مبارزه با مصرف الکل در هلند در فرانسه که بودیم وضعیت مصرف الکل در حد افراط بود. بارها در اتوبوس و مترو و سطح شهر افراد مست و لایعقل را می‌دیدم که به عربده کشی یا بلند بلند با خود حرف زدن گنگ به شکل ناراحت کننده‌ای مشغول بودند. بوی تهوع آور الکل در بعضی فضاها خیلی آزاردهنده بود. و شنبه و یکشنبه که روز تعطیل بود افزایش بیشتری داشت. تا جایی که به حدی تنفس مردم بوی بدی داشت که گاهی مجبور می شدم نفسم را در اتوبوس و مترو حبس کنم... همچنین آن معضل معروف بوی ادرار در سطح خیابان‌های فرانسه را هم به همین مصرف دور از کنترل الکل مرتبط می‌دانند... اما در هلند اصلا با چنین مواردی مواجه نشدم و برایم جالب بود. کمی تحقیق کردم و دیدم سیاست هلند مبارزه جدی با مصرف الکل بوده است. کشیشان، پزشکان و و مدیران با تهیه جزوه‌های آموزشی در مسیر آگاهی بخشی و ارشاد مردم فعال بوده اند و دولت هم با قوانین سختگیرانه به کنترل مؤثر این موضوع مشغول است. در سایت های دولتی و عمومی دیدم که قوانین متنوعی برای کنترل وجود دارد. مثل اینکه مست بودن در اماکن عمومی جرم است، چون مانند برهم زدن نظم عمومی است. حین رانندگی و حتی استفاده از اسکوتر جریمه دارد. اگر کسی سفارش آنلاین داشته باشد باید با سند و مدرک سن قانونی خود را اثبات کند. سقف میزان مصرف قانونی در روز مشخص شده است. و از همه جالب‌تر اینکه تبلیغ مشروبات الکلی از ساعت ۶ صبح تا ۹ شب در تلویزیون و رادیو ممنوع است. با این استدلال که تبلیغات باعث وسوسه مردم در مصرف بیشتر می‌شود... بعد دیدم در گزارشات آماری، این تلاش به کاهش چشمگیر این مصرف در بین مردم هلند انجامیده. مردم هلند یک چهارم مردم فرانسه مصرف دارند. انجام این تحقیق، وقتی داشتم قرآن کریم را می‌خواندم و به آیه ۲۱۹ سوره مبارکه بقره رسیدم به ذهنم رسید. -« از تو از حکم شراب و قمار می‌پرسند، بگو: در این دو کار گناه بزرگی است و سودهایی (ازنظرمادی) برای مردم دارد، ولی زیان و گناه آن دو بیش از منفعت آنهاست.»- ۱۴۰۰ سال پیش همان طور که در کتب مقدس رسولان پیشین هم آمده بوده، خالق انسان متذکر می‌شود که مشروبات الکلی مضرات جدی برای انسان دارد و باید پرهیز شود. و امروز کشورهای دنیا به این نتیجه رسیده‌اند که باید با آموزش و کنترل مردم را پرهیز دهند. با این توضیح که بر مغز و سایر اعضای بدن آسیب جدی دارد. و چهل و چند سال پیش، انقلابی فکری در به وقوع پیوست که از جمله خط قرمزهایش ممنوعیت مصرف الکل بود. نه برای گرفتن لذت و خوشی از مردم. بل بخاطر ایمان به امر خدا که راست و صدق است و بی‌شک برای انسانی که به سمت تعالی و رشد در حرکت است، جسمی و روحی آسیب زاست. سایت منبع با این تیتر: قوانین مبارزه با مصرف مشکل‌ساز الکل: https://www.rijksoverheid.nl/onderwerpen/alcohol/alcohol-wetgeving 🌸 مشاهدات، تجارب و یادداشت‌های یک ایرانی 🇮🇷 در و فرانسه @ninfrance