eitaa logo
نیروی قدس (جبهه مقاومت)
40.4هزار دنبال‌کننده
31.7هزار عکس
18هزار ویدیو
924 فایل
﷽ 🔰وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ وَالْحَمْدُ لِلّهِ قاِصمِ الجَّبارینَ مُبیرِ الظّالِمینَ در خدمتم 👇 @Ad_asia_doreyahood ادمین تبلیغات
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹دلار بگیر، شهید بده‼️ دو سال از جنگ گذشته بود ، پیکرِ بسیاری از جوانانِ ایران در خاک عراق مانده بود . علیرضا تصمیم می گیرد در اقدامی خطرناک،مخفیانه وارد خاکِ عراق شده،تعدادی از مردم عراق (از جمله کرد ها) را شناسایی کرده ، کار شناسایی پیکرِ شهدا را به آنها آموزش داده و از آنها بخواهد تا در قبالِ گرفتنِ دستمزد به دلار(یا در قبال کالا)،پیکر شهدا را محرمانه به طرفِ ایرانی تحویل دهند. علیرضا به تلاش خود تا آنجا ادامه می دهدرکه استخبارات عراق متوجه حضور او می شود. صدام دستور میدهد یا بازداشتش کنید یا ترور! قرارهای علیرضا برای گرفتنِ پیکر شهدا بارها لو می رود و ماموران امنیتیِ ایران بارها به او می گویند : قرار ها را لغو کن ! علیرضا می گوید : آنها راست می گفتند ، قرار ها لو رفته بود اما نمی توانستم کار را تعطیل کنم. او در این مجموعه عملیات ها پیکر 5 هزار شهید را به ایران باز می گرداند😔 این بخشِ کوچکی از داستان زندگی علیرضا غلامی است ، مردی که اگر امریکایی بود "هالیوود" امروز هزار بار داستانِ هیجان انگیز دلاوری هایش را به رخ عالم می کشید...❗️ علیرضاغلامی تاسال78مسئول«عملیات برون‌مرزی غیرآشکار» ایران بوده است. 🔺لازم بذکر است شهید علیرضا غلامی در سال 1343 در شهر مهاباد از توابع شهرستان اردستان متولد شدند،و بعنوان فرمانده گروه تفحص لشکر14 امام حسین(ع) نیروی زمینی سپاه صاحب الزمان(عج) استان اصفهان در 28 خرداد سال1376 در محل کربلای فکه در حین تفحص شهدای 8 سال دفاع مقدس به فیض عظمای شهادت نائل و به یاران شهیدش پیوست🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷افسانه نیست! وقت شماخیلی ارزش داره میروم تاانتقام سیلی مادر بگیرم🌷 👂از تفحص شهدا بچه ها دست خالی برمیگشتن، یک روز یکی از محاسن سفیدها گفت مگه نمیدونی شهدا چقدر ارادت به فاطمه سلام الله علیها داشتند، متوسل بشید به حضرت فاطمه س ☝️گفتیم: یا فاطمه دست ما به دامنت. ✅یه پیرمرد لب مرز، ما رو دید. ✌️گفت: دنبال شهید میگردید؟ ☝️گفتم: بله ✌️گفت: یه سری به بالای اون تپه بزن ☝️گفتم: چیزی دیدی؟ ✌️ گفت: نه ☝️گفتم: برا چی گفتی بریم اون بالا؟ ✌️گفت:شب های جمعه که میشه میبینم یه نور سبزی میاد میره بالای تپه، بعد صدای گریه یه مادری میاد هی میگه پسرم😭 ✌️گفت: تا این حرفو زد با بقیه بچه ها رفتیم اون بالا، گشتیم یه وقت دیدیم یه پوتین از زیر خاک بیرون اومده همچین که دورش رو کنار زدیم دیدیم کنار یه بدنه، شروع کردیم به گشتن، یه وقت دیدم رو لباسش یه چیزی نوشته، دیدم نوشته: 😭میروم تا انتقام سیلی مادر بگیرم😭 🌷مادر شهدا شرمنده ایم😔 هرگز از سیلی ظالم به مادر سادات، بابت فدک(اقتصاد شیعه) کوتاه نمی آییم✊