AUD-20210919-WA0031.mp3
3.49M
جامانده های اربعین بودیم و دلمان کربلا بود💔
مادرهای بچه دار دور هم جمع شدیم.
دل به دل بچه ها دادیم و راهی سفر اربعین شدیم🧳
با مبل هاگوشه پذیرایی موکب درست کردیم و...
📖برگرفته از
کتاب پرچمدار کوچک من🏴
#صندوقچه
#نسل_حسینی
یاحسین بگو، آروم شی❤️
از هیئت که برمیگشتیم، همسرم گفت شنیدی که سخنران میگفت به هر درد و ناراحتی در دنیا مبتلا شدید، یاد مصیبت امام حسین علیهالسلام بیفتید. بعد، یا حسین بگویید تا آرام شوید.
دو روز بعد، دخترم از صبح تا غروب هرکاری دلش میخواست، انجام داد. خیلی آتش سوزاند و من را حسابی اذیت کرد.🤕
عصبانی و ناراحت شدهبودم.سرش داد زدم و گفتم: «این کارها چیه میکنی؟ دیگه کلافهام کردی . برو توی اتاق که نبینمت.»😡
کمی جلو آمد و گفت: «مامان جون ، یه دقیقه گوش بده ببین من چی میگم. بعدش اگه خواستی ناراحت باشی، ناراحت باش.»
گفتم: «چی میگی؟ زود بگو.»
گفت: «مگه بابا پریشب نگفت هروقت خیلی ناراحت یا عصبانی شدی، یه یا حسین بگی آروم میشی؟ الان یک یا حسین بگو. آروم میشی!»❤️
اشک هایم بی اختیار جاری شدند...😭
یا حسین گفتم و بوسیدمش و بغلش کردم.حسابی گریه کردم.گفتم: «دختر نازنینم، بیا قرار بذاریم هروقت خیلی ناراحت شدیم، یاحسین بگیم تا آروم بشیم.»🌹
... فاطمه داوودی مقدم ...
📖برگرفته از کتاب پرچمدار کوچک من 🏴
#صندوقچه
#نسل_حسینی