جهاد ادامه دارد... #نهضت_زنان_ادامه_دارد #امامزاده_اسماعیل_علیه_السلام

🔴🔴خبر فوری متاسفانه ۴ نفر از نیروهای پدافندی پاسداران سپاه انقلاب اسلامی به علت خندیدن بیش از حد به ناتوانی رژیم سگیونیستی وارد بیمارستان شدند😂

. ژنرال مکنزی در گفت و گوی شبانه با CNN: 🔹حمله اسرائیل بسیار شرم آور بود. من بارها حتی در زمان فرماندهی در سنتکام به اسرائیلی ها گفته بودم آسمان ایران قابل نفوذ نیست و بهترین راه برای ضربه به ایران داخلی و ترور است.

کمک های جمع شده برای کمک به طبخ غذای گرم اهدایی امامزاده اسماعیل علیه اسلام

این طلا فروشی خیلی منصف مومن متدین من بعد برید از ایشون طلا بخرید، خدا براش بسازه ان شاء الله آقای صادقی فازیک اندیشه پنجم غربی طلا جواهری قصر نور

نکته مهم اقتصادی 👇 روزهای گذشته طلا و دلار صعودی بود امروز زده بودن طلا و دلار ارزون شده بود وقتی نتونند کاری کنند،

♦️جان‌های شریفی که دیشب سپر بلای مردم ایران شدند.. ❇️ سلام بر مدافعان جان بر کف حریم وطن

۵۰۰۰ دلار هم توسط برادر عزیزم رزمنده دفاع مقدس حاج عباس رسولی به مجموعه تزریق شد، که ایشون از خیرین گرفتند و تقدیم مجموعه که اعزام میشیم شد که اونور به ما لیر بدن باذن الله تعالی #همدلی #وحدت #کار_جمعی

. ♨️ عصبانیت منشه امیر، مدیر رادیو اسراییل از حمله ضعیف رژیم صهیونیستی به ایران 🔹وضعیت سراسر ایران آرام و عادی است؛ چرا اسرائیل به وعده خود وفا نکرد؟! مگر نگفته بودند واکنش ما شدید و دردناک است؟ پس چه شد؟! باید قبول کرد که توان اسرائیل در برابر ایران محدود است!

♦️در انتظار تو خواهم ماند؛ تصویر الارُز جهان‌ دیده، نوزاد شهید ارتش #شهادت #حمزه_جهان‌_دیده

تل آویو

سلام ی بخاری دست دوم سالم و تلویزیون برای یک خانواده می‌خوام اگر امکانش هست پیام بدید

😭 گله دارم از این جوانی ها با ۳۰ هزار تومان می‌بردیم مشهد

اهدایی مادر شهید مدافع حرم محمد آژند #نهضت_ادامه_دارد

همسر لبنانی رزمنده مدافع حرم ابوعباس که بیش از یکسال در اسارت نیروهای آمریکایی است در حال جمع کردن لباس گرم برای آوارگان لبنانی است عزیزانی که مایل هستند کمک کنند 👇 مادر جانباز مدافع حرم امیر حسین حاجی نصیری کمک ها رو جمع میکند و به دست ایشون میرسونند باذن لله اگر لباس نو دوس داشتید کمک کنید با شماره زیر هماهنگ کنید👇 +989333497392

 #به_وقت_داستان 📚خاک‌های نرم کوشک ✍نویسنده: سعید عاکف 💚داستان بیست و پنجم : زن من و صد حوریه 🌹راوی : مجید اخوان حاجی توی بیمارستان ۱۷ شهریور بستری بود . یک روز پدرم رفت ملاقاتش ، وقتی برگشت گفت : بابا این فرمانده ت عجب مردیه گفتم : چطور گفت : اصلاً اهل این دنیا نیست اینجا موقتی مونده مطمئنم که جاش جای دیگه‌ایه ظاهراً خیلی خوشش آمده بود از حرف‌های حاجی ادامه داد : همینجور که صحبت می‌کردیم حرف شد از حوریه. تو گوشش گفتم: خلاصه حاج آقا رفتین اون دنیا یکی هم برای ما بگیر اونم خندید و گفت : چشم بعدش حرفی زد که خیلی معنی داشت. بهم گفت : ما ۱۰۰ تا حوریه ی اون دنیا رو به همین زن خودمون نمی‌دیم گفتم : حاجی همسرشو خوب شناخته . قدر همچین زن فداکار و صبوری رو کسی مثل خود حاجی باید بدونه ادامه دارد... @niyat135 | نـِــــیَّــــ۱۳۵ــــت