بیشتر از هر زمان دیگری دلم گرفته است.
تهمتها و ناسزاها، زخمیام میکند ولی زمینگیر خیر.
نوشته بودند که از مسیر برگشتهام و ضدانقلاب شدهام!!
مسیری که در آن فریاد بزنی که گناه جامعه را آلوده کرده است!
مسیری که در آن ناله بزنی که اینجا مقتل خون شهیدی است، در اینجا گناه نکنید!
مسیری که در آن صدایت بلند شود که قتلگاه جوانان ما شده است، به دادشان برسید!
مسیری که در آن ضجه میزنیم که انتهایش اندلسی شدن است!
مسیری که در آن قلبمان را هدف گرفتهاند و ایمانمان را.
میگویند از این مسیر برگشتهام!
میگویند کمتر ناله کنم!
کمتر فریاد بزنم!
کمتر از شرایطی که بدان مبتلا شدهایم بگویم!
رویشان نمیشود که بگویند بمیر، ولی نبین!
ولی بعضیها رویشان هم میشود و رسماً میگویند که بمیر! ولی نبین!
میخواهند چشمم را بر روی جنایات فرهنگیای که دارد اتفاق میافتد ببندم!
زبانم حتی به خواندن وصایای شهدا به گردش درنیاید!
بیشتر از هر زمان دیگری، دلم گرفته است!
نفس به سختی میکشم و باز امید به فردا دارم.
فردا هنوز زنده است...
يجاهدون في سبيل الله ولا يخافون لومة لائم
#زخم_نوشتی از:
#سیدفخرالدین_موسوی
| يجاهدون في سبيل الله ولا يخافون لومة لائم |
💡شبکه نفوذ | سیدفخرالدین موسوی
🆔@nofoz_shenasi👈عضو شوید
♦️آرشیو پرونده ها (اینجا)
https://eitaa.com/parvandeha