9.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
" دلش بیمار بود. آمده بود زخم زبانی بزند، بهانه ای بگیرد دلش خنک شود، برود.
_پسر پیغمبر این چه بساطی است شما راه انداخته اید!؟
سرش را پایین انداخت؛
_چه شده بنده خدا!؟
براق شد و شروع کرد:
_رسم است هنگامی که عزیزی از دنیا می رود سالروز رحلت او به سوگ می نشینند، این چه بدعتی است شما و شیعیانتان گذاشته، از ابتدای ماه محرم به سوگ می نشینید و ما را از کار و زندگی می اندازید!؟
سرش را بلند کرد، مهربان نگاهش کرد. نگاهی که تا ذره ذره دل بیمارش نفوذ کرد. دریا در ساحل چشمانش موج زد.
_بنده خدا، مادر ما، بهانه خلقت، صدیقه کبری، اول غروب و نزدیک به اذان مغرب که ماه نو در آسمان قدِ کمان خودش را به رخ می کشد، از عرش الهی پیراهن پاره تنش، حسین بن علی را به آسمان اول می آورد و به سمت زمین تکان می دهد…
پیراهنی کهنه، پاره پاره، که آغشته به خون قلب، پیشانی، محاسن، حلقوم و نقطه نقطه ی وجود عزیز رسول خداست است.
وقتی ایشان پیراهن را به سمت زمین تکان می دهد فریادی ناله ای سر می دهد که صدای ایشان در تمام عالم می پیچد و به فریاد او تمام ملائک و اهل آسمان به لرزه در می آیند و دل دوستداران خون خدا مثل کاسه ی چینی در سینه شان تکه تکه و پاره پاره می شود. "
و چه آزمون سختی. هر سال این ایام مثل مرغ پر کنده به دور خودمان میپیچیم. دلمان مثل سیر و سرکه می جوشد. نکند دنیا انقدر ما را سفت در آغوش گرفته و دستش را روی گوش های ما گذاشته باشد که صدای ناله ذبیح عطشان را نشنویم.
#شب_اول
#حی_علی_العزا
#نذر_کلمه
@dr_zakani