(سرود۶۶)
جواد رسید امشب مدینه شد غوغا
ز مقدم این گل جهان شده زیبا
زگلشن مولا گل وا شده امشب
امام رضای ما بابا شده امشب
ابن الرضا آمد۲
ز گلشن طاها شمس هدی آمد
ز خانه ی مولا ابن الرضا آمد
ز لطف ذات حق شد خیزران مادر
از کرم داور رضا شده پدر
ابن الرضا آمد۲
از گلشن هستی گل جلوه گر آمد
بهر رضا امشب نور بصر آمد
در آسمان امشب خورشید دین سر زد
شادی کنید امشب ابن الرضا آمد
ابن الرضا آمد۲
ای عاشقان امشب دوباره میلاد است
زمقدم این گل هر شیعهای شاد است
خدا به هشتم گل گل پسری داده
مادر پاک او قرص قمر زاده
ابن الرضا آمد۲
ای شیعه ی حیدر ده رجب آمد
بهر رضا امشب هدیه ز رب آمد
ز دیدن رویش رضا شده خرسند
بوسه زند امشب روی مه فرزند
ابن الرضا آمد۲
مدینه گردیده وادی طور امشب
بیت رضا گشته غرق سرور امشب
ابن الرضا امشب آمده در دنیا
زمقدم این گل عالم شده زیبا
ابن الرضا آمد۲
ز کودکی خود عبد جوادم من
به خاک کوی او سر بنهادم من
جواد بود هستم ز عشق او مستم
زکودکی من گرفته او دستم
ابن الرضا آمد۲
#رضا_یعقوبیان
#ولادت_امام_جواد_ع
@nohe_sonnati
(سرود۶٧)
ای عاشقان در دنیا نور خدا آمد
امشب ز لطف داور ابن الرضا آمد
ابن الرضا آمد۴
ز عطر و بوی این گل مدینه شد گلشن
دیده ی مولا رضا امشب شده روشن
ابن الرضا آمد۴
ز یمن تازه مولود مدینه غوغا شد
فرزند مولا رضا زینت دنیا شد
ابن الرضا آمد۴
امشب تمام دنیا روشن ز نور اوست
ذکر همه ی عالم یا ضامن آهوست
ابن الرضا آمد۴
از این پسر مدینه غوغا شده امشب
رضا عزیز زهرا بابا شده امشب
ابن الرضا آمد۴
در شب میلادش شد مدینه غرق نور
بیت رضا امشب شد در شادی و در شور
ابن الرضا آمد۴
امشب رسیده از راه هدیهای از داور
پاره ی قلب احمد از نسب حیدر
ابن الرضا آمد۴
ز دیدن فرزندش رضا شده خرسند
مادر پاکش امشب زد به رویش لبخند
ابن الرضا آمد۴
این گل زهرا باشد عطر و بویش احمد
صبوریش مجتبی خلق و خویش احمد
ابن الرضا آمد۴
در شب میلاد تو آمدهام سویت
شکر خدا یا مولا بر جان رسد بویت
ابن الرضا آمد۴
از کرم و جود تو بر تو شدم مهمان
سر تا به پا دردم من دردم نما درمان
ابن الرضا آمد۴
#رضا_یعقوبیان
#ولادت_امام_جواد_ع
@nohe_sonnati
(سرود۶٨)
مدینه غرق نور امشب
گشته وادی طور امشب
آل الله در سرور امشب
آمده زره جواد
جواد الائمه آمده در دنیا
جشن شعف در مدینه شد برپا
جواد الائمه جواد الائمه خوش آمدی یاجواد۲
آمده هدیه از داور
پاره ی قلب پیغمبر
از نسل موسی جعفر
آمده ز ره جواد
شهر مدینه امشب شده غوغا
از لطف داور رضا شده بابا
جواد الائمه جواد الائمه خوش آمدی یاجواد۲
نوری از کبریا آمد
فرزندی بر رضا آمد
بر درد ما دوا آمد
آمده زره جواد
علی بن موسی امشب شده خرسند
بوسه زند بر روی مه فرزند
جواد الائمه جواد الائمه خوش آمدی یاجواد۲
چون احمد ماه روی او
چون زهرا عطر و بوی او
چون حیدر خلق و خوی او
آمده ز ره جواد
سرزده نهم خورشید رخشنده
مادر پاکش بر او زند خنده
جواد الائمه جواد الائمه خوش آمدی یاجواد۲
خورشید امشب هویدا شد
از لطف زینت دنیا شد
این طفل کعبه ی دلها شد
آمده زره جواد
طبیب عالم امشب رسید از راه
روشن ز رویش قلوب آل الله
جواد الائمه جواد الائمه خوش آمدی یاجواد۲
نخل دین برگ و بر داده
حق یک نور بصر داده
بر مولا گل پسر داده
آمده زره جواد
شهر مدینه از او شده گلشن
دیده ی مولا رضا شده روشن
جواد الائمه جواد الائمه خوش آمدی یاجواد۲
یا بن الزهرا گرفتارم
مولانا خسته بیمارم
در عالم من تو را دارم
بر من یک نظری کن
ایکه تو هستی پشت و پناه من
دوباره امشب به تو نگاه من
جواد الائمه جواد الائمه خوش آمدی یاجواد۲
#رضا_یعقوبیان
#ولادت_امام_جواد_ع
@nohe_sonnati
(سرود۶٩)
امشب مدینه گشته منور شادی کن
ز مقدم گل گشته معطر شادی کن
هدیه ز سرمد آمده
سوم محمد آمده
نور خداوند داور آمد خوش آمد
جواد ز نسل پیمبر آمد خوش آمد
از نسب و نسل حیدر آمد خوش آمد
هدیه ز سرمد آمده
سوم محمد آمده
شیعه ی حیدر عالم شد امشب عیدالله
نور دو چشم رضا رسید امشب از راه
شادان ز دیدار ماه رویش آل الله
هدیه ز سرمد آمده
سوم محمد آمده
هدیهای از حی سرمد آمد در دنیا
تقی ز نسل محمد آمد در دنیا
در بین مردم سرآمد آمد در دنیا
هدیه ز سرمد آمده
سوم محمد آمده
گل ز گلستان آل عصمت آمده
امشب به دنیا با جاه و حشمت آمده
جواد الائمه مایه ی عزت آمده
هدیه ز سرمد آمده
سوم محمد آمده
شادی کنید عاشقان شب میلاد آمد
امشب به دنیا بنیان کن بیداد آمد
فرزند پاک امام رضا جواد آمد
هدیه ز سرمد آمده
سوم محمد آمده
در شب میلاد مهمان خوان جوادم
گرچه خرابم با یک نگاهش آبادم
مهر و ولایش به سینه ی خود بنهادم
هدیه ز سرمد آمده
سوم محمد آمده
#رضا_یعقوبیان
#ولادت_امام_جواد_ع
@nohe_sonnati
آمدی و غصه ها از خانه ی دل جمع شد
وقتِ آسانی رسید و هرچه مشکل جمع شد
از کنارت هرکه رد شد حاجتش شد مستجاب
صد بلا از پیش رو و از مقابل جمع شد
سفره های وصله دار و خالی از یک لقمه نان
با دو دست مهربانت رفت و کامل جمع شد
شاعران دیوانه ی عطر گریبانت شدند
آن چنان که دیگر از دور تو عاقل جمع شد
حضرت إبن الرضا! با هر حدیثِ نافذت
پهن شد حق و بساط کفر و باطل جمع شد
علم تو خورشید بود و کاملا ظلمت شکن
خوش درخشیدی اگر که شمع محفل جمع شد
مرجع تقلیدهامان پیش تو زانو زدند
صد رساله گفتی و حلّ المسائل جمع شد
هر کجا با هر زبانِ حال، سمتِ مرقدت-
عرض شد تا که سلامی؛ بُعد منزل جمع شد
ضامن آهو پدر شد! تا که پیچید این خبر...
سردرِ باب الجوادش خیل سائل جمع شد
بی سر و پا آمدیم و بعدِ یک إذن دخول
برگه ی حاجاتمان با دستِ دعبل جمع شد
صف کشیدیم و شفاعت را تمنّا می کنیم
گفت می آیم سه جا و خاطرِ دل جمع شد!
#مرضیه_عاطفی
#ولادت_امام_جواد_ع
@nohe_sonnati
گفت رفتم به عالمی دیگر
پیر فرزانه ای به وقت سحر
بود آن لحظه ذڪر روی لبم
نام قهار قادر داور
گویی آن دم مرا مڪاشفه ای
آمد از بخت خوش چنین به نظر
باغ زیبا و با صفایی بود
پر ز اشجار سبز و خوش منظر
می وزید عطر گل به جای نسیم
ڪه نبوده ز بوی آن خوش تر
رودهایی روان و بس زیبا
آبشاری بلند و زیباتر
در میان، ڪاخ با شڪوهی بود
سنگ هایش زمرد و دُر و زر
دیدم آن جا شهی نشسته به تخت
وز ملائڪ به گرد او مهتر
داشت عِمامه ای به سر گفتم
ڪیست این پادشاه تاج به سر
هاتفی با ندای زیبا گفت
این شهنشاه هست پیغمبر
شال سبزی عیان به دور ڪمر
بر سرِ دوش عبا، قبا در بر
و جمالی ڪه خواند در وصفش
سعدی آن شاعر سخن گستر
مه فرو ماند از جمال نڪوش
در برش سرو خم نموده ڪمر
گفتمش ڪیستند در بر او
گفت زهرا و دیگری حیدر
گفتم آن نازنین تران گفتا
او شُبیر است و دیگری شَبَّر
از سر لطف ڪردگار ودود
دیدم انوار چارده سرور
ڪز سر دست بوسی ایشان
آمده خیل انبیا یڪ سر
یڪصد و بیست و چار هزار نبی
صف به صف در ڪف همه ساغر
گفتم این نهر پاڪ و زیبا چیست
گفت این جاست چشمه ی ڪوثر
ساقی انبیا و خیل ملڪ
گشته جبریل و می زند شهپر
گفتم این شور و شادمانی چیست
چیست این نورهای بس انور
راستی ڪیست او ڪه شادتر است
گفت علی بن موسی جعفر
سرِّ انوار پاڪ و نورانی
گویمت آن چه دیده ای به بصر
از سر لطف حق رضا امشب
می شود او پدر به وقت سحر
حال همراه ما بیا بنشین
بین طلوع ستاره ای دیگر
از شعف شد وجود من مشعوف
منتظر مانده ام شود چه خبر
ناگهان جبرئیل داد ندا
مژده آمد ز خالق اڪبر
آفریدم محمدی دیگر
چون محمد شه همایونفر
خلق گردید از رضای خدا
بر رضا پر ثمر نموده شجر
شد پدر ثامن الحجج آری
ڪوری چشم دشمن ابتر
گشت انوار قدسیان از شوق
گرد یڪ نازنین مه پیڪر
همه انوار گرد او حائل
همه سرمست باده و ساغر
گوئیا گشته روز رستاخیز
وه چه هنگامه ای به سان محشر
لقبش شد جواد و گو چه لقب
از جواد الائمه بُد بهتر
پدری را ڪه هست شمس شموس
پسرش هم شود چو قرص قمر
گل ریحانه چون شڪفت شدند
دایه اش ساره ، مریم و هاجر
آمد آن دُرّ هشت بحر و سپس
گشت بحر و یم سه دُرّ و گوهر
مفتخر بر گدایی ڪویش
صد چو حاتم گدای چشم به در
زنده گردد مسیح از دم او
وز ڪلامش ڪلیم گویاتر
گشته مبهوت یوسف مصری
محو خال رخش چو ڪرده نظر
پور اَڪثَم بُود به محضر او
ڪمتر از طفلِ در بر مادر
انبیا جز محمد اند همه
در بر او ستاده در محضر
پسر حضرت امام رضاست
شه و سلطان توس و هر ڪشور
نه خراسان ڪه شاه عالم اوست
آن امامی ڪه هست فخر بشر
چون سلیمان به مشهدش آید
از برای خرید انگشتر
خود ببیند که خیل طیر و وحوش
جن و انس اند بر درش نوڪر
هر ڪسی ڪه او گدای ڪویش شد
تاج شاهی نهاده اش بر سر
شاه و سلطان ماسوی آمد
ڪوثر حضرت رضا آمد
#جواد_کریم_زاده
#ولادت_امام_جواد_ع
@nohe_sonnati
می نویسم سر خط نام خداوندِ رضا
شعر امروز بپرداز به لبخند رضا
آن که با آمدنش آمده محشر چه کسی ست؟
از تو در آل نبی با برِکت تر چه کسی ست؟
آن که از آمدنش عشق بیان خواهد شد
" عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد "
آسمان! از سر خورشیدِ تو خواب افتاده؟
یا که از چهره ی این طفل نقاب افتاده؟
بی گمان حافظ چشمان تو ابروی تو بود
" دوش در حلقه ی ما قصه ی گیسوی تو بود "
آسمان از نفسش یک شبه منظومه نوشت
روزی شعر مرا حضرت معصومه نوشت
عدد سائل این خانه زیاد است امروز
شعر وارد شده از باب جواد است امروز
باز با لطف رضا کار من آسان شده است
کاظمین دلم امروز خراسان شده است
دوست دارم که بگردم حرم مولا را
بوسه باران کنم از یاد تو پایین پا را
بنویسید که تقویم بهاری بشود
روز او روز پسر نام گذاری بشود
خالق از دفتر توحید جناس آورده
جهل این قوم چرا چهره شناس آورده؟
شک ندارم که از این حیله ی ابتر مانده
رو سپیدیست که بر چهره ی کوثر مانده
به رضا طعنه زدن جای تأسف دارد
گرچه یعقوب شده، مژده ی یوسف دارد
این جوان کیست که معنای قیامت شده است
سند محکم اثبات امامت شده است
گندمی باشد اگر رخ نمکش بیشتر است
با پیمبر صفت مشترکش بیشتر است
این جوان کیست که سیمای پیمبر دارد
بنویسید رضا هم علی اکبر دارد
اهلبیت آینه ی بی مثل قرآن اند
این جوان کیست که از خطبه ی او حیرانند؟
نسل در نسل، شما مایه ی ایمان من ید
من نفس می کشم از این که شما جان من ید
نزند دشمنت از روی حسادت نظرت
چند روزیست پریشان شدم آقا! پسرت...
غصه ای نیست اگر این همه دشمن دارد
پسرت حرز تو را تا که به گردن دارد
پسرت مثل علی بوده، امیر است امیر
پسرت چشمه ی جوشان غدیر است غدیر
آخر شعر من از قلب هدف می گذرد
کاظمین تو هم از راه نجف می گذرد
تا ز مولا ننویسیم ادب کامل نیست
چون که بی نام علی ماه رجب کامل نیست
یا علی یا اسد الله عنان دست تو است
جلوه کن باز یدالله جهان دست تو است
#مجید_تال
#ولادت_امام_جواد_ع
@nohe_sonnati
تو آمدی که بگویی ز نسل پیغمبر
هنوز مانده کسی؛مانده سوره ی کوثر
بریده باد زبانی که منکرت شده بود
بمیرد آن که به باب تو گفته بود "اَبتَر"
فدای غیرت تو ای جواد اهل البیت
فدای بغض تو از دیگری و آن دیگر
تو آمدی که بگویی «..لَاُخْرِجَنَّهُما..»
تو آمدی که درآری دمار زان دو نفر
#محمدعلی_انصاری
#ولادت_امام_جواد_ع
@nohe_sonnati
دوبیتی
این قرص مه است یا که فرزند رضاست
این کعبه ی دل، یا که دلبند رضاست
گویند همه بهشت زیباست ولی
زیباتر از آن دیدن لبخند رضاست
#علی_سلطانی
#ولادت_امام_جواد_ع
@nohe_sonnati
شب میلاد تو دعا گل کرد
روی دست فرشته ها گل کرد
تا خبر دار شد جواد آمد
خنده روی لب گدا گل کرد
کوچه در کوچه شهر پیغمبر
کعبه و مروه و صفا گل کرد
تا وزید " انما یرید الله"
کوثر دوم خدا گل کرد
سال ها در قنوت حضرت عشق
اشک در شور ربنا گل کرد
به اجابت رسید نجوایش
صبر و امید در " رضا" گل کرد
آن شبی که " سبیکه* " زاد تو را
شوق در دامن صبا گل کرد
سوره در سوره قدر و اعطینا
آیه در آیه هل اتی گل کرد
چشم تو امتداد چشمه ی نور
در زلال تو " انما" گل کرد
موسوی زاده ، بر ولایت تو
کرد اقرار تا عصا گل کرد
یا جواد الأئمه ، شعر " کمیل"
تا که شد مدحت شما گل کرد
------------
* ﺳﺒﯿﮑﻪ ﺑﻪ ﺭﻭﺍﯾﺘﯽ ﻧﺎﻡ ﻣﺎﺩﺭ ﺍﻣﺎﻡ ﺟﻮﺍﺩ است
#کمیل_کاشانی
#ولادت_امام_جواد_ع
@nohe_sonnati
دوباره سَرَم در هوایِ شماست
تمامِ دلم سر سرایِ شماست
به سویِ خدا رفتم و دیدهام
فقط ردِ پا ردِ پایِ شماست
خدا هم فقط از شما گفته است
گمانم خدا هم خدایِ شماست
گدایی برازندهیِ ایلِ ماست
برازنده بودن برای شماست
ندارد تفاوت کجا میرسی
که هر انتها ابتدای شماست
خیالم از این و از آن راحت است
گرههام دست دعای شماست
مرا پای حیدر هلاکم کنید
به عشق رضا سینه چاکم کنید
دلی دارم و خانه زادِ رضاست
فقط یاد دارد که یاد رضاست
کم این جا ندیده برایش بد است
دلم مستحقِ زیادِ رضاست
فقط مینویسد رضا تا ابد
و شُکرِ خدا بی سوادِ رضاست
نجف ، کربلا رفتم و گفتهاند
که راهش دهید از بلادِ رضاست
گره میخورد زندگی ام ولی
همین نا مُرادی مُرادِ رضاست
به خود آیم و باز بینم سرم
رویِ خاکِ بابُ الجوادِ رضاست
جوادش درِ بسته را باز کرد
گرههای من را رضا باز کرد
خبر را مسیح از مسیحا شنید
خبر را زِ جبریل موسیٰ شنید
اگر گوشِ دل را دهی میتوان
که از کعبه هم ذکر مولا شنید
زمین خشکسالی تَرک خورده بود
ولی ناگهان بویِ دریا شنید
دلِ انبیا بر دری میتپید
که از آن صدایِ شما را شنید
خدا خنده کرد و خدا جلوه کرد
شبی که رضا ذکرِ بابا شنید
تو هم مادری هستی و میشود
که از قلبِ تو نامِ زهرا شنید
فدایِ نفس هایِ باباییات
فدایِ تپش هایِ زهرایی ات
زِ تو کوچهها تا معطر شدند
حسودانِ این شهر ابتر شدند
به کوریِ چشمان ناباوران
همه محوِ رویِ پیمبر شدند
عسلهای کندویِ لب های توست
گر این روزها شهد و شِکر شدند
برای تماشای لبخند توست
علی اکبریها کبوتر شدند
کریمی کرامت جوادی و جود
چه خوش کُنیههایت مکرر شدند
شبی که اذان گفت بابا همه
پُر از یادِ میلادِ اصغر شدند
خدا دید چشم پُر احساس تو
از آن ابتدا غرقِ مادر شدند
کسی را نگاهت معطل نکرد
دو دست مرا هیچ معطل نکرد
تو دریایی و در تماشا رُباب
تو در خوابی و غرقِ لالا رُباب
تو تا آمدی آبرو دادی اش
که خندید با تو به زهرا رُباب
شبیه حسینی و ماتِ تواند
همه دورِ گهواره حتی رُباب
تو ذات بزرگی و جایت بلند
تو را داده بر دوشِ سقا رُباب
تبسم کن و خیمه را شاد کن
بیا زنده کن عمه را با رُباب
به دستان بابا هواست نبود
که چشمش به راه است آن جا رُباب
نگو مادرت را صدا میزدی
به دست پدر دست و پا میزدی
#حسن_لطفی
#ولادت_امام_جواد_ع
@nohe_sonnati
در ساحل جود خدا باران گرفته
باران نور و رحمت و احسان گرفته
میبارد انوار کرم از هر کرانه
شبهای دلگير زمين پايان گرفته
از سوی جنت سورهی ياسين رسيده
خاک مدينه عطر الرّحمان گرفته
داده خدا ماهی به خورشيد رئوفش
آری دعای حضرت جانان گرفته
نسل امامت میشود پاينده با او
از برکتش دلهای شيعه جان گرفته
او می رسد جود و سخا معنا بگیرد
در قلب عالم نور و رحمت پا بگیرد
عالم همه قطره اگر دريا تو هستی
کل خلائق عبد اگر مولا تو هستی
فيض وجود توست رزق اهل دنيا
باران جود عالم بالا تو هستی
ماندهست ابتر کيدِ بدخواهان شيعه
روشنترين تفسير أعطينا تو هستی
مانند کوثر چشمهی جاریِ نوری
با اين حساب آئينهی زهرا تو هستی
ای که دل از بابا ربوده خندههایت
آرامش هر لحظهی بابا تو هستی
ابن الرضایی، تو کريم بن کريمی
ما چون گدایی یا اسیری یا یتیمی
چشمان تو خورشيد هر اهل يقينی ست
چشمان تو جنت! نه جنتآفرينی ست
با عشق تو قلبی نميسوزد در آتش
در هر نگاه روشنت خلدبرينی ست
گويا گره خورده دلم با عرش اعلی
هر رشته از مهر شما حبلالمتينی ست
من روزی هر سالهام را از تو دارم
چشمان من بر دستهای نازنينی ست
جود تو دارد جلوههای هل اَتایی
مولا! شفيع ما به درگاه خدايی
هر شب دل من سائل باب المراد است
آن جا که حاجتمند درگاهش زياد است
آن جا که اميد و پناه آخر ماست
آن جا که اوج هر توسل «يا جواد» است
جز آستان تو پناهی که نداريم
اين استغاثه با تمام اعتقاد است
بی لطف تو از دست خواهد رفت عبدت
يک گوشهچشمی، سائل تو خانهزاد است
در مشهد خورشيد ايران هم که هستيم
دلهای ما پروانهی باب الجواد است
هر شب دل من در هوای کاظمين است
در حسرت يک بوسه بر قبر حسين است
#یوسف_رحیمی
#ولادت_امام_جواد_ع
@nohe_sonnati