eitaa logo
زُبدَةُالاَشعار
9.8هزار دنبال‌کننده
965 عکس
22 ویدیو
0 فایل
متن نوحه های ترکی و فارسی لینک اختصاصی http://eitaa.com/joinchat/1664745472Cc21776f32e zobdatolashaar.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
┄━═✿♡﷽♡✿═━┄ ➖➖➖➖➖ از حرم تا قتلگه زینب صدا می زد حسین ➖➖➖➖➖ . . مرحوم رجایی تبریزی . . از حرم تا قتلگه زینب صدا می زد حسین دست و پا می زد حسین زینب صدا می زد حسین . . قتلگاه کربلا دریای خون شد برملا زد حوادث کشتی دین را به طوفان بلا غوطه ور گرداب خون می زد غریب کربلا در میان مقتل خود دست و پا می زد حسین . . پایۀ ایمان نگر محراب خون شد معبدش گلشن دین را مزّین کرد خون مَسجدَش خوب از این سودا بدست آورده عین مقصدش در میان مقتل خود دست و پا می زد حسین . . هستی خود در ره احیای دین کرده نثار سر به روی خاک بنهاده به حال اِحتضار العطش می گفت با لبهای خشک و زخمدار دست و پا می زد حسین زینب صدا می زد حسین . . شد ز سوز تشنگی جلد وجودش مُنکمش در کنار آب دریا تشنه لب می کرد غش از دم خنجر صدا می زد اَیا قوم العطش دست و پا می زد حسین زینب صدا می زد حسین . . آمد از دربار حق پیک خدا روح الامین عرض می کرد ای لب عطشان ای شهید راه دین اذن ده از سَلسبیل آرم ترا ماءِ مَعین در میان مقتل خود دست و پا می زد حسین . . چشم خود بگشود محبوب خداوند جلیل گفت اگر داری تو آب سلسبیل ای جبرئیل رو به اطفالم بگو کای قوم عطشان السبیل در میان مقتل خود دست و پا می زد حسین . . جبرئیلا در دلم ترویج دین بود آرزو حمد لِلَّه کردم از خون جراحات ... ➖➖➖➖➖ 👈 متن کامل در سایت ... https://zobdatolashaar.ir/?p=53897 . برچسبها: . ➖➖➖ دسته بندی اختصاصی از مدینه تا مدینه: https://zobdatolashaar.ir/?p=7442 ➖➖➖ سایت: zobdatolashaar.ir اینستا: instagram.com/zobdatolashaar.ir/ ایتا: eitaa.com/nohe_torki بله: ble.ir/join/ZmUwZTU0ND ➖➖➖ ✍️ ✍️ . 🆔: @nohe_torki . ROUND:
┄━═✿♡﷽♡✿═━┄ ➖➖➖➖➖ آه از آن دم که سر از پیکر انسانی چند ➖➖➖➖➖ ... از از از از از .. .. .. آه از آن دم! .. .. سید محسن رجائی ( مجنون ) .. .. آه از آن دم! که سر از پیکر انسانی چند شد جدا پیش رخ جمع پریشانی چند . آن چه از ظلم و ستم گشت به یک روز پدید چشم آفاق ندیده است به دورانی چند . با که این نکته توان گفت؟ در آغوش فرات سوخت از داغ عطش، غنچۀ عطشانی چند . آه اطفال درآمیخت چو با اشک رباب خود برانگیخت در آن بادیه، توفانی چند . وه! که از تیشۀ بیداد، درافتاد به خاک بر لب آب روان، سرو خرامانی چند . ریگ تفتیدۀ صحرای بلا، جای پَرَند بستری شد، به تن خستۀ عریانی چند . آسمان شد خجل از ماه خود، از بس به زمین دید بر نیزه، سر ماه درخشانی چند . محنت روز نشد بس؟ که به شب افروزند آتشی بر خِیَم بی سر و سامانی چند . زینب، آن پرده ... ➖➖➖➖➖ 👈 متن کامل در سایت ... https://zobdatolashaar.ir/?p=29081 . برچسبها: . ➖➖➖ دسته بندی اختصاصی موضوعات: https://zobdatolashaar.ir/hashtaggs/ ➖➖➖ سایت: zobdatolashaar.ir اینستا: instagram.com/zobdatolashaar.ir/ ایتا: eitaa.com/nohe_torki بله: ble.ir/join/ZmUwZTU0ND ➖➖➖ ✍️ ✍️ . 🆔: @nohe_torki .