او که با خود می برید.mp3
8.22M
او که با خود می برید، یادگار حیدر است
جای او نه روی خاک، بر فراز منبر است
باز هم در کوچهها، هیچکس کاری نکرد
از امام ما کسی، آبروداری نکرد
ای امام بی کسم، وای از تنهایی ات
کشته ما را تا ابد، غربت زهرایی ات
صادق آل عبا
کشته ی زهر جفا
میکشیم آهِ غم از روضه ی سجاده اش
آن عبای از روی دوش او افتاده اش
می کشیم آه غم از رسم این شهر ستم
با امام ما چه کرد؟ زهر غم؛ زهر ستم
بار دیگر خانه ای میهمان آتش است
حرف این مردم چرا با زبان آتش است
شکر حق اینجا زنی صورتش نیلی نشد
پیش چشم همسرش زخمیِ سیلی نشد
پشت مرکب میدود گریه هایش بی صداست
حرمتش را نشکنید او بزرگ قوم ماست
اشک می ریزد ولی نه برای داغ خود
یاد زینب کرده است باز وقت روضه شد
یا حسین و یاحسین ذکر او در هر کجاست
او که خود مولای ماست روضه خوان کربلاست
بر سر نیزه سری در دل شامِ بلا
آه از رقاصه ها آه از رقاصهها
امیر رضا یزدانی
#امام_جعفر_صادق_علیه_السلام #حاج_میثم_مطیعی #رضا_یزدانی
@nohematn