غربتت را تا دیدم.mp3
زمان:
حجم:
2.6M
غربتت را تا دیدم، ز بالای تل
آمدم در آغوشت، میان مقتل
عمو! رسیدم دیدم كه آه
فتادی در قتلگاه
میاید قاتل ز راه
شده غروب عاشورا
دور و بر سرت غوغا
برای كشتنت ای وای، شده دعوا
عمو، عموی خوبم
خوانده ای هل من ناصر، عمو جان لبیك
آمده یار آخِر، عمو جان لبیك
ببین، كه دستم در راه دوست
شبیه دست عموست
شده آویزان ز پوست
دستم اگر به كار آید
شود سپر برای تو
سرم جدا میشد ای کاش، به جای تو
عمو، غریب و تنها
روح الله اسماعیلی
#روضه #حضرت_عبدالله #حاج_میثم_مطیعی #روح_الله_اسماعیلی
@nohematn
از درد تو تمام تنم تیر می كشد.mp3
زمان:
حجم:
1.49M
از درد تو تمام تنم تیر می كشد
وقتی كسی به روی تو شمشیر می كشد
طاقت ندارم اینهمه تنها ببینمت
وقتی كه چله چله كمان تیر می كشد
این بغض جان ستان كه تو بی كس ترین شدی
پای مرا به بازی تقدیر می كشد
ای قاری همیشه ی قرآن آسمان
كار تو جزء جزء به تفسیر می كشد
اینكه ز هر طرف نفست را گرفته اند
آن كوچه را به مسلخ تصویر می كشد
برخیز ای امام نماز فرشته ها
لشكر برای قتل تو تكبیر می كشد
حامد اهور
#نوحه #حضرت_عبدالله #حاج_محمود_کریمی #حامد_اهور
@nohematn
لحظه ی آخره.mp3
زمان:
حجم:
5.88M
لحظه ی آخره، عمو داره میره
عمه یه کاری کن، عمو منو نمی بره
کجا می خوای بری، چرا منو نمی بری
عمو
این دم آخری، منو به عمه می سپاری
نفس میره پایین، با گریه هام میاد
از توی قتلگاه، عمه، صدا بابام میاد
عمه بذار برم، داره می لرزه پیکرم
عمو
تنها تو میدونه، برم، بیارمش حرم
زندگی بی عمو، نمیشه باورم
بدون که می میرم عمه! تو غارت حرم
زنده بمونم و یکی بگه گُلِ سرم
یکی
میون قافله بگه، کو علی اصغرم؟
عمه بذار برم، نزدیکه دیر بشه
من می میرم اگه یه روز عمه اسیر بشه
ای وای اگه شما برید، همراه نیزه ها
باشه
رو نیزه ها سرا، بشه غارت معجرها
عمو من اومدم که یاورت بشم
بی شمشیر اومدم جونم تا سپرت بشم
خاکی شده موهات چرا خونی شده لبات
عمو
الهی کور بشن، کی زد نیزه به پهلوهات
#روضه #حضرت_عبدالله #حاج_محمود_کریمی
@nohematn
در رگ رگش نشانه ی خون کریم بود.mp3
زمان:
حجم:
4.82M
در رگ رگش نشانه ی خون کریم بود
او وارث کمال پدر از قدیم بود
دست عمو به گیسوی او چون نسیم بود
این کودک شهید، که گفته یتیم بود؟
وقتی حسین سایه ی بالای سر شود
کو آن دل یتیم که تنگ پدر شود؟
خورشید را به دیده شفق گونه دید و رفت
از دست ماه، دست خودش را کشید و رفت
از خیمه ها کبوتر عاشق پرید و رفت
تا قتلگاه مثل غزالی دوید و رفت
می رفت پا برهنه در آن صحنه ی جدال
می گفت: عمّه! جانِ عمو کن مرا حلال
دارد به قتلگاه سرازیر می شود
مبهوت تیر و نیزه و شمشیر می شود
کم کم خمیده می شود و پیر می شود
یک آن تعلّلی بکند دیر می شود
در موج خون حقیقت دریا نشسته است
دورش تمام نیزه و تیر شکسته است
دستش برید و گفت که ای وای مادرم
رنگش پرید و گفت که ای وای مادرم
در خون تپید و گفت که ای وای مادرم
آهی کشید و گفت که ای وای مادرم
وقتی که ضربه آمد و بر استخوان نشست
در عرش، قلب فاطمه چون پهلویش شکست
محسن عرب خالقی
#روضه #حضرت_عبدالله حجة الاسلام و المسلمین #میرزامحمدی #محسن_عرب_خالقی
@nohematn
ای تنها آرزوی من.mp3
زمان:
حجم:
3.99M
ای تنها آرزوی من
بغض تو گلوی من
شب جمعه چی میشه
ضریحت باشه رو به روی من
ای فدای تو و غمت
رشته های پرچمت
آخه کی میرسم به
اقیانوس آرام حرمت
یارم یارم یارم یارم
می دونی که دوستت دارم
نمی خوام جز در خونه ات
جای دیگه سر بذارم
سینه زنی معنی دق البابه
دق الباب خونه ی اربابه
عاشق پشت در باشه بی تابه
یا باب الرجا یا اباعبدالله
ای به دل های ما صاحب
نوکری تو واجب
ما رو بطلب مولا
یابن علی بن ابی طالب
ای علت خلق دنیا
و تصدّق علینا
دعاگوی نوکرات
فاطمه سلام الله علیها
یارم یارم یارم یارم
من با تو دنیایی دارم
چه روز و شبهایی دارم
تو مهربونترین عشقی
به به چه آقایی دارم
با اینکه جز تو از همه مأیوسم
ولی با نوکرای تو مأنوسم
دستای پیرغلامتو می بوسم
یا باب الرجا یا اباعبدالله
ای معنی خیر کثیر
عشقت میشه عالم گیر
میخونم با اصحابت
امیری حسین و نعم الامیر
ای راه تو بهترین راه
به تو آوردم پناه
میخونم با عبدالله
والله لا افارق ثارالله
مستم مستم مستم مستم
من شهید عشقت هستم
پیمان خون با تو بستم
یک لحظه هم از این پرچم
محاله جدا شه دستم
محاله از تو بگذرم محبوبم
به سینه سنگ عشقت و می کوبم
اگه نرم به کربلا آشوبم
یا باب الرجا یا اباعبدالله
#نوحه #امام_حسین علیه السلام #کربلا #حضرت_عبدالله #حاج_مهدی_رسولی
@nohematn
شکر لله 5.mp3
زمان:
حجم:
4.95M
یار آخر برای تو آمد به صحنه
آمدم من بدون زره پا برهنه
آمدم نبینم تنها بی سپاه
ای عمو تو افتادی در قتلگاه
وای چرا بین گودال
ای عمو رفتی از حال
من ندانم دگر این چه رسمی ز جنگ است
من بمیرم به پیشانی ات جای سنگ است
خنجری نشسته روی حنجرت
جان مکن به پیش چشم خواهرت
در تن تو توان نیست
وای حرم در امان نیست
#شب_پنجم #حضرت_عبدالله #بنی_فاطمه
@nohematn
السلام علی عبدالله بن الحسن.mp3
زمان:
حجم:
6.39M
السلام علی عبدالله بن الحسن
ای گل مجتبی و ای عقیق یمن
شافع عالمین
حسنیِ حسین
یابن حیدر
دستت از پیکرت جدا شده چون عمو
حرمله با سه شعبه زد تو را از گلو
آخرین لشکری
چون علی اصغری
یابن حیدر
تن پاک تو با تن عمو شد یکی
سینه و دست و صورت و گلو شد یکی
وقت جان دادنت
اربا اربا تنت
یابن حیدر
#محرم #حضرت_عبدالله #حاج_محمود_کریمی
@nohematn
دلم گرفت مرا.mp3
زمان:
حجم:
2.05M
دلم گرفت مرا که قلم گرفت عمو
گمان کنم که مرا دست کم گرفت عمو
برای آن که مرا لحظه ای رها نکند
زمان رفتن از عمه قسم گرفت عمو
فقط به خیمه منم شیر خواره هم رفته
ولی مسیر مرا از حرم گرفت عمو
شب وداع به من گفت خیمه ها با تو
به گریه بوسه ای از صورتم گرفت عمو
شلوغ شد دم گودال ناگهان دیدم
ز روی اسب زمین خورد و غم گرفت عمو
صدا زدم که کمی نیزه را معطل کن
به قتلگاه تو پایم تو قدم گرفت عمو
که گفته است تو بی لشگری یتیم حسن
میان معرکه دستش علم گرفت عمو
در آن شلوغی مقتل همین که دیدم شمر
به روی سینه نشسته دلم گرفت عمو
ضریح من حسنی اَست، لشکر کوفه
چه سهمی از بدن کوچکم گرفت عمو
#شب_پنجم #حضرت_عبدالله #حاج_محمود_کریمی
@nohematn
هجوم نیزه ها.mp3
زمان:
حجم:
6.3M
هجوم نیزه ها رو دیدم
صدای ناله تو شنیدم
با بال بسته پر کشیدم
به طرف قتلگاه دویدم
دوون دوون میام
نفس زنون میام
بی رمقم ولی
تا پای جون میام
عمو دووم بیار
زنده بمون میام
عمو منم مثل داداشم
محاله که ازت جدا شم
دارم میام به پات فدا شم
شهید آخر تو باشم
وای
داره می بُره نفسم
خدا کنه دیر نرسم
نفس زنون به خون تپیده
عطش امونشو بریده
شراره ی نفس نفس هاش
دلمو به خاک و خون کشیده
عمو من اومدم
ببین چه حالی ام
عمو منو ببخش
که دست خالی ام
دردسرت شده
شکسته بالی ام
من اومدم با دست خالی
تا تو به غیرتم ببالی
کسی تو خیمه غیر عمه
نمی دونه تو در چه حالی
وای
داره می بُره نفسم
دیگه شده تنگ قفسم
یکی میشم با پیکر تو
نیابت از برادر تو
خدا کنه دووم بیارم
تا دمی که می بُره سر تو
چی کار کنم خدا
دستم بشه جدا
می خوام سپر بشم
جلوی نیزه ها
کی می مونه برات
منم بشم فدا
از قلب من خبر نداری
آخه مگه پسر نداری
از رو زمین تنم رو بردار
کی میگه تو سپر نداری
وای
داره می بُره نفسم
حالا به بابام می رسم
#شب_پنجم #حضرت_عبدالله #حاج_محمود_کریمی
@nohematn
از دم صبح 1.mp3
زمان:
حجم:
5.16M
از دم صبح مانده در خیمه
در سرش داشت شور جنگیدن
هی عمویش شهید می آورد
کار او هم فقط شده دیدن
یک به یک مردها شهید شدند
نوجوان های قافله رفتند
سرو قامت رشید رفتند و
روی دست حسین برگشتند
از دم صبح گرم دیدن بود
کودکانه چه فکرها که نکرد
هی تلنگر به نفس خود می زد
که برو یا علی بگو ای مرد
بین خیمه نشسته بود اما
پا شد و گرم راه رفتن شد
فکر می کرد با خودش کودک
مصلحت نیست رفتنم لابد
به خودش زد نهیب که بس کن
پدرت بود شیر جنگ جمل
نوه ی مرتضی و فاطمه ای
مرگ پیش برادرت چو عسل
در همین حال بود یک دفعه
شیون مادری به گوش آمد
از پر خیمه روی دست عمو
دید شش ماهه دست و پا می زد
پر خون شد محاسن ارباب
از گلوی علی خضاب گرفت
ظاهرا یک سه شعبه با اخمش
خنده را از لب رباب گرفت
در دلش شاکی از خودش بود و
در سرش داشت شور جنگیدن
هی عمویش شهید می آورد
کار او هم فقط شده دیدن
دیگر اما رسید وقت وداع
حال خوبی نداشت در دل زار
و عمو رفت و ماند عبدالله
آسمان گشت بر سرش آوار
دست در دست عمه عبدالله
در کنارش کشان کشان می رفت
هر دو تا سمت خیمه می رفتند
شاکی از هفت آسمان می رفت
هی صدا می رسید از میدان
چه صداهای ناخوش احوالی
در همان خیمه گوشه ای کز کرد
شاکی از دست بی پر و بالی
هی صدا می رسید از میدان
در وجودش چه انقلابی بود
این صداهای نیزه و شمشیر
در وجودش عجب عذابی بود
کودکانه خدا خدا می کرد
ثانیه ثانیه زمان می رفت
دل او بود بین میدان و
هق هقش تا به آسمان می رفت
#عبدالله_بن_الحسن #حضرت_عبدالله #محمود_کریمی
@nohematn
از دم صبح 2.mp3
زمان:
حجم:
9.31M
هی صدا می رسید ازمیدان
بزنیدش حسین را بزنید
عمر سعد گفت با همه چیز
شده با سنگ و جوبها بزنید
داشت دیگر براش بد میشد
طفل شش ماهه رفته اما او
نتوانسته بود جانش را
مثل قاسم کند فدای عمو
هی صدا میرسید ازمیدان
زخم زد هرکه داشت کینه ی او
گفت فرمانده حرمله حالا
با سه شعبه بزن به سینه ی او
هی صدا میرسید از میدان
عمه گریان از این شنیدن شد
پرده خیمه را کنار زد و
خوب از خیمه گرم دیدن شد
صدنفر مردجنگ با نیزه
صدنفر مردجنگ هم با تیر
عده ای پیرمرد هم با سنگ
صدنفر آمدند با شمشیر
هر کسی هرچه داشت می آورد
ضربه ی خویش را سپس میزد
وحسین غریبِ بی عباس
در غریبی نفس نفس می زد
تا که این صحنه را به چشمش دید
گفت دیگر حرام شد ماندن
عمه من میروم خداحافظ
داد میزد فقط انا بن حسن
میدوید و خودش رجز میخواند
تن من جان من فدای حسین
گرچه سنّم کم است حیدریم
دین و ایمان من فدای حسین
به عمویش رسید در میدان
او خودش زیر ضربه ها می رفت
تا عمویش نبیند آسیبی
زیر شمشیر و نیزه ها می رفت
دشمن آنجا کشید شمشیری
او سپر شد برای جسم حسین
یادگار حسن رجز می خواند
سر و دستم فدای جسم حسین
استخوانش شکست با شمشیر
ناله ی وای مادرم پیچید
پسر مجتبی است مادری است
بدنش مثل بید میلرزید
خون او بی حساب و حد میرفت
بی رمق روسفید شد آخر
شیر بچه به آرزوش رسید
مرد بود و شهید شد آخر
شمر آمد پرید در گودال
تن این طفل را کنار انداخت
به روی سینه ی حسین نشست
دست در گیسوی شکار انداخت
سر او را چه ناشیانه برید
داشت میدید مادرش هرچند
خنجرش کند بود آخر سر
پا به سینه گذاشت سر را کند
#محرم #حضرت_عبدالله #محمودکریمی
@nohematn
از این بالا پیداست.mp3
زمان:
حجم:
8.72M
از این بالا پیداست، غوغای تو گودال
می بینم می بینم، مولا رفته از حال
از این بالا پیداست، پلکای بی جونش
معلومه معلومه، پیشونی پر خونش
وای، عموی بی سپاه من
معلومه معلومه، عمه از این بالا
اون پیرمردی که، میزنه با عصا
از این بالا پیداست، زخمای رو تنش
پاره پاره شده، کهنه پیراهنش
وای، عموی بی سپاه من
بی تو میشه تاریک، دنیای کوچیکم
شرمنده واسه این، دستای کوچیکم
شرمنده کم سنّم، شرمنده بی جونم
اما من تا آخر، پای تو می مونم
وای، عموی بی سپاه من
دیدی که عاقبت، شد دست من جدا
دیدی میشه من هم، باشم مثلِ سقا
بوی مادر اومد، باید از جا پاشم
دیدی میشه من هم، مهمون زهرا شم
وای، غریب دشت کربلا
امیررضا یزدانی
#روضه #حضرت_عبدالله #حاج_میثم_مطیعی
@nohematn