آرزو داشتم، دردونه من گریه میکردی صدات می پیچید تو خونه من، دردونه من واست میخوندم لالایی مادر تا که بخوابی سر می ذاشتی روی شونه ام لالایی مادر، کجایی مادر نمی تونم بعد تو من زنده بمونم کاشکی صداتو می شنیدم با گریه ات از خواب می پریدم اسم تو رو محسن می ذاشتم چه آرزوها که نداشتم برگ گل من، خزون گرفتی مگه تو خوابم تو رو ببینم که جون گرفتی، خزون گرفتی کاشکی می دیدم راه رفتنت رو آرزو داشتم ببینم شکفتنت رو اون روزای پا گرفتنت رو کاشکی علی می شنیده بابا گفتنت رو مدینه مردمش حسودن منتظر این روزا بودن غنچه ناشکفته پرپر الهی که بمیره مادر #حضرت_محسن #فاطمیه #حاج_حسن_خلج @nohematn

آرزومه ای خدا پرواز از این خونه كنم قبل رفتن گیسوی زینبمو شونه كنم می روم از این دنیا می شود علی تنها من میگم رفتنی ام زینب میگه بازم بمون ای پرستو بمون و بازم برای من بخون می روم از این دنیا می شود علی تنها تا پای جون دادنم من واسه جونت سپرم تار مویی نشه كم از سر تو تاج سرم بشكند اگر دستم یاور علی هستم ‏#نوحه #فاطمیه #حاج_مهدی_سلحشور @nohematn

آرزوی رفتنم شبیه خواب و خیاله رسیده جون به لبم دیگه زندگی محاله یه روزِ دوری تو برا زینبت یه ساله شده یه دشت پر ستاره چشای زینب آی داداش یه سال و نیمه خون می باره چشای زینب آی داداش كارم تمومه نمونده جونی به تنم یه سال و نیمه دارم برات زار می زنم زار می زنم، زار می زنم، حسین خالی شد دور و برم شب و روز من سیاهه تو سینه ام مونده نفس، نفسم فقط یه آهه تا تو از راه برسی چشمای خسته به راهه افتاده امشب در شماره نفس سنگین آی داداش برای خواهر كن تلاوت سوره ی یاسین آی داداش ببین به عشق رخ تو پرپر زدنم یه سال و نیمه دارم برات زار می زنم زار می زنم، زار می زنم، حسین بیا امشب بذارم روی زانوهات سرم رو روی بستر ببینی یكی مثل مادرم رو بیا تا كه بشنوی روضه های آخرم رو به یاد جسم غرق خون و حلق تشنه آی داداش شبا می بینم خواب تیغ و تیر و دشنه آی داداش ببین به عشق رخ تو پرپر زدنم یه سال و نیمه دارم برات زار می زنم زار می زنم، زار می زنم، حسین زخم دل كهنه نشد تا هنوزم كه هنوزه یه سال و نیمه دلم مثل خیمه ها می سوزه همین امشب ببرم یه روز هم برام یه روزه اولین باره زینب از تو خواهشی داره آی داداش بیا سراغ من كه امشب آخر كاره آی داداش ببین كه آخر پیرهن سیام شد كفنم یه سال و نیمه دارم برات زار می زنم زار می زنم، زار می زنم، حسین #حضرت_زینب #وفات_حضرت_زینب #حاج_محمود_کریمی @nohematn

آرزوی موج چیزی نیست جز فانی شدن هست این فانی شدن آغاز عرفانی شدن موج، کی یک جا نشستن را تحمل می کند؟ عشق اقیانوسِ آرام است طوفانی شدن پیله را بشکن اگر رویای تو پروانگی است آزمون سخت یوسف چیست؟ زندانی شدن هیچ کس مثل شهیدان مدافع حس نکرد حال اسماعیل را هنگام قربانی شدن همتی مردانه می خواهد میان شعله ها خواب ابراهیم را دیدن، گلستانی شدن در وصیتنامه ی پروانه ها آورده اند مرگ یعنی صاحب یک عمر طولانی شدن قسمت قاسم همیشه چند قسمت بودن است عشق یعنی این چنین غرق پریشانی شدن ما کجا و آرزوی مرگ سرخی مثل او ما کجا و تاری از موی «سلیمانی» شدن میزبان وقتی حسین بن علی شد واجب است این چنین آماده ی رفتن به مهمانی شدن احمد حسین پور علوی ‏#شهدا #حاج_قاسم #حاج_مهدی_سلحشور @nohematn

آستان بوس توییم اخت الرضا پای این سفره نمک پروده ایم ما فقط تنها به تو رو می زنیم ما فقط تنها به تو خوکرده ایم صحن آیینه پناه گریه هامان مسجد اعظم گواه عاشقی هاست هر که می آید به اینجا ناخودآگاه بر لبش با آه حسرت ذکر زهراست یک نظر لطف تو (بهجت) آفرین خاک پای تو (بهاء الدینی) است مرقد پاک تو تا روز جزا قبله گاه عالمان دینی است گریه کردم در کنار حوض صحنت هر محرم دسته های سینه زن را شانه امن ضریحت می شناسد حال اشک و بی قراری های من را رضا یزدانی #حضرت_معصومه #وفات_حضرت_معصومه #حاج_میثم_مطیعی @nohematn

آغوش گرم تو، بی حرف و گفت و گو جون میده واسه ی، جون دادنم عمو کاشکی که کم میشد، این هلهله یه کم صدای قلبتو، میخوام که بشنوم من اگه نشد که سرباز بشم، تو لشکر تو عمو دستم سپر شد ولی، برا سر تو عمو دیدم که از بالای زین با سر می افتادی زمین دیدم عمو جان ای عموی نازنین گودال قتلگاه، شد قتلگاه من هم روضه ی حسین، هم روضه ی حسن بابا بیا ببین، چه روسفید شدیم آخر من و داداش، هر دو شهید شدیم شد تیر حرمله، تیر خلاص من با پیکر عمو، میخوان چیکار کنن؟ ای خدا خودت به خیر بگذرون، عمه داره میبینه حلقه زدن دورمون، عمه داره میبینه کاشکی نشینه گرد و خاک کاشکی نبینه عمه جون ای وای عمو جون ای عموی مهربون محمد مهدی سیار ‏#روضه #حضرت_عبدالله #حاج_میثم_مطیعی @nohematn

آقا بیا که بی تو پریشان شدن بس است از دوری تو پاره گریبان شدن بس است کنعان دل، بدون تو شادی پذیر نیست یوسف! ظهور کن که پریشان شدن بس است گریه، فراق، گریه، فراق، این چه رسمی است؟! دیگر بس است این همه گریان شدن، بس است موی سپید و بخت سیاه مرا ببین دیگر بیا که بی سر و سامان شدن بس است تا کی گناه پشت گناه؟! ایّها العزیز! تا کی اسیر لذّت عصیان شدن؟! بس است سر گرم زندگی شدنم را نگاه کن بر سفره های غیر تو مهمان شدن بس است یک لحظه هم اجازه ندادی ببینمت گفتی برو که دست به دامان شدن بس است باشد قبول، می روم امّا دعای تو در حقّ من، برای مسلمان شدن بس است دست مرا بگیر که عبدی فراری ام دست مرا بگیر، گریزان شدن بس است آقا بیا به حقّ شکاف سر علی از داغ هجرت آتش سوزان شدن بس است محمد فردوسی #امام_زمان #جمعه #حاج_محمود_کریمی @nohematn

آقا جون سه روزه، که با زبون روزه تا که آب می بینم دلم همش می سوزه غم ما حسینه، دلم با حسینه دعام وقت افطار همش یا حسینه زبون روزه شور روضه دارم همش به یاد مشک پاره پاره ام سه روزه که تو اوج تشنگی ها یه کاسه آب جلو چشام می ذارم علمدار، علمدار حسینو تنها نگذار دل من باهاته، اسیر یک نگاته دل من شب قدر همش تو کربلاته کمک کن بتونم، بیام و بمونم دعای سحر رو تو صحنت بخونم چی میشه که بیام تو آسمونت شبیه اون غلام بی نشونت چه حال خوبیه که وقت افطار اذون بده موذن جوونت علمدار، سپهدار حسینو تنها نگذار من و غربت تو، من و محبت تو گذاشتم تو سفره ام یه ذره تربت تو غمی تو گلومه، همه آرزومه همین که ببینم حرم روبرومه همین که با صدای نیمه جونم میون نوحه های غرق خونم به یاد جوشنی که پاره پاره است دعای جوشن کبیر بخونم #ماه_رمضان #رمضان #حاج_مهدی_سلحشور @nohematn

آقا جون یه ماهه که با زبون روزه تا که آب می بینم دلم همش می سوزه غم ما حسینه، دلم با حسینه دعام وقت افطار همش یا حسینه زبون روزه شور روضه دارم همش به یاد مشک پاره پاره ام یه ماهه که تو اوج تشنگی ها یه کاسه آب جلو چشام می ذارم حسین جان، حسین جان حسین، حسین، حسین جان دل من باهاته، اسیر یک نگاته دل من شب و روز همش تو کربلاته کمک کن بتونم، بیام و بمونم دعای سحر رو تو صحنت بخونم چی میشه که بیام تو آسمونت شبیه اون غلام بی نشونت چه حال خوبیه که وقت افطار اذون بده موذن جوونت حسین جان، حسین جان حسین، حسین، حسین جان من و غربت تو، من و محبت تو گذاشتم تو سفره ام یه ذره تربت تو غمی تو گلومه، همه آرزومه همین که ببینم، حرم روبرومه همین که با صدای نیمه جونم میون نوحه های غرق خونم به یاد جوشنی که پاره پاره است دعای جوشن کبیر بخونم حسین جان، حسین جان حسین، حسین، حسین جان #ماه_رمضان #رمضان #حاج_مهدی_سلحشور @nohematn

آقا سلام! ماه محرم شروع شد باز این چه شورش است در عالم شروع شد با سوز آه آمدم، آه مرا بخر آقا سلام! روی سیاه مرا بخر آقا دوباره مجلس روضه فراهم است صبری بده که طاقت این سینه ها کم است خود را برای داغ تو آماده می کنم رخصت بده که این دهه را خادمی کنم آقا محبت تو به خوبان مسلم است اما سوا مکن که بد و خوب درهم است ای دست های تشنه همه رو به سوی تو آقا سلام! ای به فدای گلوی تو ای ماه غم اسیر توییم از قدیم ما تا جان فدای غربت مسلم کنیم ما برپاست خیمه و علم و ... گریه می کنیم روضه است شعر محتشم و گریه می کنیم تنها نه در زمین همه جا رنگ ماتم است سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است آقا دوباره بزم تو بر پاست این دهه بانی دوباره حضرت زهراست این دهه در ماه تو دوباره عزادار مادریم از پهلوی شکسته بگوییم و بگذریم میلاد عرفان پور #روضه ‏#محرم #حاج_میثم_مطیعی @nohematn

آقا ‏ فدای غربت مزارت ‏ فدای قبر پر غبارت چرا شب شهادت تو ‏ نمانده زائری کنارت آقا بسوزد این دلم ز داغت ‏ گرفتم اتش از فراغت نشسته مادر تو زهرا ‏ کنار قبر بی چراغت روحی فداک یا امام صادق آقا ‏ ز غصه ها قدت خمیده ‏ شدی چرا نفس بریده بسوزد آنکه جانمازت ‏ ز زیر پای تو کشیده آقا ‏ کشیده آتشی سراسر ‏ به خانه ات شبیه حیدر به زیر لب فقط تو خواندی ‏ فدای روضه تو مادر روحی فداک یا امام صادق #واحد #امام_صادق #بنی_فاطمه @nohematn

آن دم بریدم من از حسین دل کآمد به مقتل شمر سیه دل او می دوید و من می دویدم او سوی مقتل من سوی قاتل او می نشست و من می نشستم او روی سینه من در مقابل او می کشید و من می کشیدم او خنجر از کین من ناله از دل او می برید و من می بریدم او از حسین سر من از حسین دل #امام_حسین #روز_عاشورا #حاج_محمود_کریمی @nohematn