از امام باقر علوم کامل بگو از هشام و جور و ،شیعه ی ساکت نگو دم فرو بستگان این دم اند ساکتان وا محمد علم سرمد بی تفاوت به ظلم و جور عباسیان گشته راضی چرا،به ظلم این ناکسان باقر العلم گشته مسموم تربیت کرده است جهانی از علم و دین باقر العلم شکاف علم نمود بس وزین کشته اند ناکسان در خموشی مان باقر العلم صاحب حلم https://eitaa.com/nohenabashar

بیتفاوت مردمان بهر امامان را ببین باقر العلم شد شهید از بهر دینش چون حسین چون که ظالم جراتی کرد زین سکوت مردمان آن هشام مسموم نموده بین سکوت شیعیان السلام ای کشته ی مسموم آن جور و سکوت السلام یا باقر العلم و فضیلت و سلوک شیعیان گشتند یتیم دین که رفتی در سکوت هر چه دانشمند یتیم شد شیعیانی در سکوت بهترین والاترین داناترین عالم به علم گشته مسموم جهالت های دنیاهای جرم بوده تنها بهر جنگ با دشمنیِ آن هشام دیده تنهایی حق را با سکوت، در شهر شام https://eitaa.com/nohenabashar

ببین ایند بسویت خادمانت سلیمانی رییسی همرهانت مدیرانی که بی هیچ امتیازی چو باهنر و بهشتی رجایی بیایند ای خمینی در بر تو مالک رحمتی برابر تو

کربلا باشد همیشه در تب و تاب ای رفیق محمل کوی حسین عشق مناجات ای رفیق السلام ای سرزمین عشق و ایمان السلام السلام ای اکبر ای تنهای عطشان السلام السلام ای قتلگاه پر زسوز و آه وعشق السلام ای شاه تن از سر جدادر راه عشق

یا حضرت عشق عباس یا حضرت عباس یا حضرت عباس ای یارحسین عباس یا حضرت عباس یا حضرت عباس مجنون توام عباس شیدای توام عباس دستم به گدایی امد بسویت عباس یا عشق خدایی ای یاور ‌حق عباس تنها اگر او شد وای کوفی به سکوت این دم هستی پشت مولا ای حضرت عباس ان بیصفت کوفی در مصلحتی ترسید یاری بنماید از حضرت مولا هستی تو چو کوهی یاریگر مولا یا حضرت عباس دریای محبت ها دریای فضیلت ها دریای ادب عباس یا حضرت عباس یا حضرت عباس مشک و علمت بردار از بهر همه یاران این ناله ی طفلان آن کودک عطشان گوید به عمو برگرد از خیل عدو برگرد یا حضرت عباس سقای حسینی یا حضرت عباس اهل حرم این جایند ترسم که حرامی در کوچه شامی چشمش به حریم است وای از تو کجایی

یا حضرت عشق عباس یا حضرت عباس یا حضرت عباس ای یارحسین عباس یا حضرت عباس یا حضرت عباس مجنون توام عباس شیدای توام عباس دستم به گدایی امد بسویت عباس یا عشق خدایی ای یاور ‌حق عباس تنها اگر او کردند کوفی به سکوت این دم هستی پشت مولا ای حضرت عباس ان بیصفت کوفی در مصلحتی ترسید یاری بنماید از حضرت مولا هستی تو چو کوهی یاریگر مولا یا حضرت عباس دریای محبت ها دریای فضیلت ها دریای ادب عباس یا حضرت عباس یا حضرت عباس مشک و علمت بردار از بهر همه یاران این ناله ی طفلان آن کودک عطشان گوید به عمو برگرد از خیل عدو برگرد یا حضرت عباس سقای حسینی یا حضرت عباس اهل حرم این جایند ترسم که حرامی در کوچه شامی چشمش به حریم افتد وای از تو کجایی

اگر کوفیان ، سکوت کرده اند،حسین گشته تنها به دشت بلا حسین العطش، زخیمه بپاست ،حسین گشته تنها به دشت بلا ایا شیعیان ،ایا کوفیان، زبهر گناهان سکوت کرده اید حسین بی کس است،خیام در هراس، حسین گشته تنها به دشت بلا مسلمان چرا، سکوت کرده ای، زبهر خطای یزید گشته ای حسین دست و پا،زند غرق خون،خیامش هراسان به دشت بلا حسین قتلگاه ،رود شیعیان،چرا در سکوتی ز این ماجرا خیامش شده،هراسان اسیر, کجاست محرم عباس و اکبر کجا میان عدو،اسیر زینب است، حیاگشته بین حرامی اسیر رقیه عطش،یتیم شد اسیر، و چادر طلب کرده بهر حیا حسینم بیا،ببین زینبت،میان حرامی اسیر ان نگر رقیه پدر صدا زد بیا،عطش،دشت خونین غریبم بیا اسیری پدر،ندانم که چیست،مگر کوفیان شیعه نیستند پدر حرامی دلش،بسوخت کودکی،بگفتا چه خواهی ،پدر جان بیا بگفتم نجف از کجاست ای دغل،ندارم که چادر برای سرم روم من نجف،به پیش پدر،بگویم که کوفی چه کردند بیا https://eitaa.com/nohenabashar

هادی: به دل دارم درد دل دارم از سکوت شهر ، ای حسین جانم چرا شیعه، گشته است ساکت بهر ان منکر ،ای حسین جانم چرا شیعه، روز عاشورا ،حق نکرد یاری، وا ابا عطشان عزاداران، هم زنید بر سر.گریه کن بهر غربت اسلام حسین گشته بی کس و تنها،روز عاشورا وای از این ماتم ای حسین جانم به دشت خون کاروان آمد ،خیمه بر پا کرد شیعه زن بر سر همه یاران،بهر یاری اش آمدند انجا ناله کن همدم ایا شیعه ،دشت غربت شد،منزل اخر ،از چه سان غربت چرا شیعه، دم فروبستند، شیعیان بهر آن یزید هردم سکوت شهر، در دل تاریخ ،کرده غوغایی،وامصیبتا سکوت شهر حجت عصر را برد به قتلگاه گریه کن هر دم چنان کرد که،تا همه تاریخ،ظلم ظالم ها مانده بر تاریخ چنان ظالم گشته جراتمند از سکوت شهر ناله زن هر دمhttps://eitaa.com/nohenabashar

چو قاسم برفت،بسوی امام ،بگفتاعمو جان تو اذنم بده چگونه عمو،نجنگم عدو،نوشته پدر اذن من هم بده چرا کوفیان ،خموشند به حق،مگر غیرت معنی ندارد عمو تولی کجاست تبری کجاست،چرا کوفه تنها گذاشتند عمو عموجان مرا اجازه بده،که غیرت به مردم نشانی دهم مسلمان حیا،چه شد غیرتی،منم بست احمد حیا کن منم اگر کوفیان حیا کشته اند،منم قاسم ابن الحسن این زمان منم تشنه ی، جهاد بهر حق،که نهی از بدی میکنم خون فشان منم نوجوان،چنان تشنگان، بجنگ عدو رفته ام شیعیان اسیرم اسیر،اسیر حسین ، بهعشق عمو غرق شدم شیعیان https://eitaa.com/nohenabashar

ای عزاداران،گشته شاه دین،لشکرش تنها،یک علی اصغر سخن گفتا،آن علی اصغر،بهر احیای دین علی اصغر علی اصغر،برای او،شده لشکر انا اوحینا الیک گفته پیامبر را،سوره ی قرآن کما اوحینا الی نوح بعد آن حضرت هم پیامبران الی ابراهیم و‌اسماعیل،اسحق یعقوب عیسی و ایوب ویونس،هارون و سلیمان داده ایم داوود را زبور یاران علی‌اصغر ،لالالالا،بگو حق را علی اصغر ،کودکم لالا،لشکرم لالا،گشته ام تنها عطش داری،ای علی اصغر،حرمله دارد،جراتی آنجا چرا دارد،چنین جرات ،علی اصغر سکوتی کرده مسلمانی ،زین سکوت کافر میزند تیر را مسلمانان،چون رضا باشید با سکوت خود،این سه شعبه را حرام است این،خموشی تان،علی لای لای علی اصغر چرا غیرت،رفته از اینجا،الیس منکم مردی اینجا چو قوم لوط گشته اید انگار،این چه عادی سازی بود اینجا که شیرخوارام ،گناهش کو،علی لالا https://eitaa.com/nohenabashar

بریز از چشم خود یک دامن از اشک بیابانی عطش راحصر نمود است همه دشت پر زلشکر شد برایش سخن ها بهر لشکر مینمودش ولی کور و‌کرند این دوره مردم ولی بیغیرتند این کوفه هر دم مگر آیا نمیدانید حسین است عزیز فرزند زهرا نور عین است ایا کوفه که غیرت نعمتی است حیا و عفت اینجا رحمتی است ایا کوفه چرا شرمنده نیستید شتابان بهر اتش از چه هستید ایاکوفه حیا ها را چه کردید خزی الدنیا و عقبی از چه خواهید کران، کوران و لالان گشته بودند زبهر غیرت اینجا خسته بودند ز نسل بی حیاها گشته بودند حسین را کربلا ها کشته بودند اگر شیعه شده غیرت فراری بزن بر سینه و سر ،اشک و جاری چرا عطشان حسین ابن علی بود سکوت چون بهر نهی از هر خسی بود خس و خاشاک و بی ارزش کسانی که مسلم را رها کردند زمانی https://eitaa.com/nohenabashar

این یک نوحه واقعی است. https://eitaa.com/nohenabashar

کاروان حسین به دشت غربت رسید مسلم ابن عقیل نوید غربت دمید کوفیان از چه رو در سکوتید زاو وا حسینا وا غریبا مگر این کاروان، آل پیمبر نبود امر حق را مگر جهاد اکبر نبود کوفیان اند خموش بهر حق اند خموش وا حسینا وا غریبا همه یاران او عشق مجسم شدند دشت عشق و عطش شهد شهادت خورند شاه عشقی حسین امر حقی حسین وا غریبا وا حسینا قصه ی کربلا قصه ی هر روز ماست قصه ی کوفیان غصه ی هر روز ماست گشته تنها حسین بهر یاری دین وا غریبا وا حسینا زینب و سکینه آمده اند کربلا عفت و‌حیا حفظ نموده اند در بلا شاه غیرت حسین بهر امت حسین وا غریبا واحسینا https://eitaa.com/nohenabashar

مسلم شده تنهای دین،اه و واویلا،از بی حیایی،از این خموشی گشتن خموش این کوفیان،اه واویلا،از بی غیرتی،از این خموشی مولا نیا به کربلا، کوفیان گشتند،بهر حق ساکت، در این واویلا مسلم به دار اویخته شد،از سکوت شهر،اه و واویلا،وای از این دنیا گوید حسینم شیعیان،بهر این منکر،گشته اند ساکت، آه از این عقبی گوید حسینم بهر دین،گشته ای تنها،بنی اسراییل،پشت کردند موسی کونو قرده،خاسئین شدند،چون اصحاب سبت،چون نفرین شدند ای کوفیان کو غیرتی،کو حیا کو شرم، گو بی دین شدند لشکر مسلم را ببین، یک به یک رفتند،نایب مولا،،تنها گذاشتند زین سان حسین مولای دین،ان ولی الله،نهی از ظلم ها،تنها گذاشتند اهل حرم اندر خیام،بی صاحب گشتند،دریای عفت،زینب کبری عباس و عون اکبرش،کو مسلمان ها،کو ان محرم ها،در اسارت ها https://eitaa.com/nohenabashar

می آید از ره ماه محرم کردند سکوتی بهر حسینم یک کاروانی آید به دشتی تنها و بی کس بی یاورانی اندر سکوتی از مردم شهر گشته گرفتار حقی به این دهر مسلم گرفتار گشت زین خموشی او بر لب دار گشت زین سکوتی حیران شد این دم دشت بلایی از مردمی که بودند ولایی می آید از ره یک مرد تنها گویی که حق گشت تنها ی تنها مهدی کجایی ما را ببخشا در بی حیایی ما را ببخشا سالار عشقی سالار حقی عباس و محرم، زینب نداری زینب تمام حجب حیابود اندر اسارت عباس کجا بود کشتند حسینش آن غیرت دین زینب به سوگِ ، تشنه‌ی و خونین https://eitaa.com/nohenabashar

حسین آمده به دشت بلا، بگفتا به یاران ز نهی از یزید ابالفضل بوَد علمدار او،ایا شیعیان همره حق شوید چرا شیعیان،سکوت کرده اند، که جرأت نموده یزیدی پلید سکوت مومنان زکار یزید، به معنای همراهی آن شدید به زنجیرو طبل ،به سینه و سر ،بزن ناله کن زین سکوت بهر دین ایا شیعیان، حسین کشته شد،چه تشنه و تنها به دشت حزین به قرن ها ببین اثر کرده است،امامی که کشتند به دشت بلا عدالت چرا، چنین تشنه در، میان حرامی و تیر جفا https://eitaa.com/nohenabashar

فریاد هل من ناصر از حسین بیاید،ای سینه زن ها فریاد حق از کربلا می اید اینجا،ای مرد و زن ها ای کوفیان بی غیرتان،حسین است اینجا،عطشان و تنها اصغر گلوی تشنه ای فریاد حق را،زد پیش اعدا باشد حسین فریاد حق در هیأت اینجا،خیل عزادار برسینه و‌بر سر زنید،خیل عزادارزنجیر و طبل را شهری سکوت کرد بهر فرزند پیامبر،بهر قیامش ای بیحیا ها باشد او فرزند زهرا،کو حرمت اینجا ام الیجیب خوانید برای دفع شرها،در عصر غیبت یا صاحب العصر در بلاییم ما گرفتار،مضطریم اینجا ام الیجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السؤ https://eitaa.com/nohenabashar

رسیده کاروانی از مدینه به دشت پر بلایی با سکینه نمیداند سه ساله عصر عاشور پدر گردد شهید مادر اسیره غریبی و اسیر ی،سوگ بابا غمش باشد حجابی این سه ساله به پا خار مغیلان تشنه عطشان حیایی دارد این طفل سه ساله سکینه چادرت و معجرت هم میان دشت تشنه پاره پاره مسلمانان کوفه بی تفاوت زبهر جنگ باطل ها دوباره چنان تنها گذارند مسلم اش را که حق در کوچه های شام دوباره حیایت کو مسلمان او حسین است که سعد از حیله ی زن کرده فتنه کجاست غیرت اَیا کوفی خاموش حسین تنها و بیکس شد دوباره همه اهل حرم در انتظارند که بعد از عصر عاشورا به فتنه اسیر آن حرامی ها حسین وای اَیا شیعه بزن بر سر و سینه اسیر لشکر سفیان بی دین خدا حافظ ولی الله دوباره همیشه نقشه ی باطل و شیطان بود زن های هرزه باز دوباره به این نقشه کشند حق را به گودال امام عصر غایب ها دوباره https://eitaa.com/nohenabashar

8b692a509ed520dabbf09347065efc377727337-240p.mp4 https://aspb11.asset.aparat.com/aparat-video/8b692a509ed520dabbf09347065efc377727337-240p.mp4?wmsAuthSign=eyJhbGciOiJIUzI1NiIsInR5cCI6IkpXVCJ9.eyJ0b2tlbiI6ImRlYTRjY2E3ODM4YmQyYjYwZjI3YjM1ZGRhYTdmMWIxIiwiZXhwIjoxNzIwNjUzOTYzLCJpc3MiOiJTYWJhIElkZWEgR1NJRyJ9.gKAu0Hq9QwhcHMk5AXwHJq9rjiKACeXQ51UsPbczWqY

اگر کوفی چنین خاموش و سرد است به دشت داغ، عطش هایی بلند است سکوت کوفیان اتش به پا کرد حریم اهل بیت را مبتلا کرد علی اکبر شه عطشان و غران شه غیرت علی اکبر زخوبان اجازت بهر جنگ با ناکسان خواست پدر یعنی ولایت را کمک داشت پدر جان داده است رخصت علی را کباب لب های تشنه تر ز صحرا ایا کوفی سکوتت کشت علی را و تنها کرده عیسای ولی را چرا شیعه چنین تو در سکوتی ز بوسفیان و الش تو خموشی علی اکبر که نقش بر زمین شد تو گویی عرش که فرش این زمین شد بغل وا کرد زمین داغ تشنه به خون آن علی اکبر ز دشنه علی اکبر مرو زینب ،غریب است که شامی و حرامی چشم و کوچه است علی اکبر ولایت گشته تنها که بعد از رفتنت شام است و چشم ها https://eitaa.com/nohenabashar