نوحهنوشت
@nohenevesht
#واحد
#شب_ششم
#قاسمبنالحسن_علیهماالسلام
#شهادت
بند ۱
شوق شهادت به دل و
شور رفتن به سر
نوگل باغ مجتبی(ع)
میشوی تو پرپر
چگونه اذنت بدهم
که روی به میدان
بیش مسوزان جگرم
قاسمم عموجان
تووی دستان توست نامهی برادر
بی زره میروی در مصاف خنجر
آه از این قوم و این جنگ نابرابر
ای گل بیکفن
(پارهی جان من)
قاسمابنالحسن(ع)
بند ۲
برای تو شهادت است
شیرین چون عسل
پیش بیا که گیرمت
مثل جان در بغل
وقت خداحافظی است
دل من غرق خون
که پیکر تو میشود
در برم لالهگون
ناله خیزد از سنگ در وداع یاران
این طرف اشک ما میچکد چو باران
آن طرف شادی و خندهی سواران
قاسمبنالحسن(ع)
ای گل بیکفن
(پارهی جان من)
بند ۳
صدای نالههای توست،
نالههایی حزین
پیش دو چشمان ترم
پا مکش بر زمین
مرا صدا میزنی و
بیقراری عمو
آه اگر برابرم
جان سپاری عمو
رفتهای و رمق رفته از پیکرم
تا به خیمه تو را در بغل میبرم
قد کشیده خدا قاسمم در برم
قاسم بنالحسن
ای گل بیکفن
(پارهی جان من)
@nohenevesht
نوحهنوشت
سبک از : آقای ابوالفضل جدیان #جواز_نوکری @nohenevesht
#قاسمبنالحسن_علیهماالسلام
#شب_ششم
بند ۱
قاسم آمد / چو کوثرِ جاری
آمد بهرِ / شهادت و یاری
از ابَالفضل(ع) / گرفته نشانی / از وفاداری
در راهِ خدا شدن پرپر
باشد از عسل گواراتر
صحرا عطرِ پَرگشایی / تبِ رهایی / گرفته سرتاسر
امیری ای عموجان
بده تو اذنِ میدان
که بگذرم در راهت / از این جان
مرا رها کن از غم
دستِ تو را می بوسم
اشکم به پایت ریزد / چون باران
عموحسین ای مولا ...
بند ۲
یادگارِ / امامِ غریبان
داری عزمِ / سفر سوی میدان
می درخشد / تبسّم رویت / چون مَهِ تابان
می گیرم تو را در آغوشم
ای که عطرِ مجتبی(ع) داری
وای از لحظه ی جدایی / از این همه اشک و ناله و زاری
تو می روی / من مضطر
تو هستی و یک لشکر
بی زره ای وای از زخم ... / از خنجر ...
" اِن تَنکُرونی ..." خواندی
تا پای جانت ماندی
گل کرده بر لب هایت : یا حیدر
ای نوجوانم قاسم (ع)
سرو روانم قاسم (ع)
بند ۳
الوداع ای / عموی غریبم
الوداع ای / امیرِ دو عالم
الوداع ای / شهنشهِ تنها / در دلِ ماتم
زخمم از شماره افزون است
رویم را ببین که گلگون است
چون بازِ شکاری آیی / عمو به سویم / دلت ز غم خون است
عمو ، عمو ، می خوانم
ای ماهِ نورافشانم
ز غربتت ای مولا / گریانم
مرا بغل می گیری
داری ز غم می میری
گریه نکن ، قربانت / این جانم
عمو حسین(ع) ، واویلا ...
@nohenevesht
نوحهنوشت
یه مشک و یه سقا ... #محمدحسین_حدادیان https://eitaa.com/nohenevesht
#قاسمبنالحسن_علیهماالسلام
#شب_ششم
#واحد
بند ۱
عموجان ، حسینم
شَهِ عالمینم
ببین از غمِ تو
پر از شور و شینم
ای وای / علیّ اکبرم شهید شد
پیش خدا چه روسفید شد
از پیش چشمام ناپدید شد
منم میخوام که / برات فدا شم
فدایِ راهِ / خون خدا شم
شهیدِ دشتِ / کرب و بلا شم
عمو حسین جان ، عمو حسین جان
بند ۲
یه قاسم ، یه نامه
یه خطّ و ، چکامه
میرم تا شهادت
خدا هم باهامه
دارم / أَحلی مِن العسل می خونم
شیرم اگرچه نوجوونم
برا خودم یه پهلوونم
فدا سرت که / زره ندارم
کلاه نبود روو / سرم بذارم
دارم به راهت / جون می سِپارم
عمو حسین جان ...
بند ۳
یه دشت و یه ناله
زمین غرقِ لاله
یه جور کشتن انگار
که خونت حلاله
قاسم / حرامیا با تو چه کردند
چه اندازه اینا نامردند
چه بر سرت ، عمو آوردند
سرت رو توی / بغل می گیرم
پا می کشی و / به غم اسیرم
پا می کشی و / دارم میمیرم
قاسمم ای وای ...
https://eitaa.com/nohenevesht