eitaa logo
هیات نوجوانان علویون
388 دنبال‌کننده
882 عکس
153 ویدیو
8 فایل
این کانال برای‌اطلاع رسانی‌مراسمات هیئت نوجوانان🏴 و بازپخش تصاویرازمراسمات هیأت نوجوانان علویون📸 و مطالب مذهبی میباشد نظرات‌شما‌باعث‌پیشرفت‌ماست راه ارتباطی👇🏻 @mahdi31383 @mmovahhedi128 فناوری_مهارت_عجائب_پرسش_معما_داستان_مهدویت
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷مردم داری در سیره شهید عبدالله صادق 🔘مردم داری عبدالله حرف نداشت. اصلا نمی توانست به کسی کمک نکند از همان بچگی . 🔘بچه که به بود سر سفره که می نشست منتظر بود کسی آب بخواهد سریع می دوید و اگر احساس می کرد کسی غذایش کم است، نصف غذایش را خالی می کرد توی ظرف غذایش. 🔘جلسه قرآن هم که می رفت مدام در حال کمک به صاحبخانه در دادن چایی به حاضران و یا جفت کردن کفش ها بود. یک جلسه اگر نبود مردان جا افتاده با تأسف سری تکان می دادند و می گفتند: «حیف شد اون که نیست جلسه سوت و کوره». 🔘سنش از ده که گذشته بود باز هم همین گونه بود. از تعمیر کردن بلندگوی مسجد تا کمک کردن به همسایه بنا برای کشیدن دیوارش و کمک به پیر زنی در کشیدن بارش. 🔘آقای تبریزانی که کار گازکشی خانه ها را انجام می داد شیفته همین مردم داری اش شده بود. باهم رفیق شده بودند. عبدالله هر وقت فراغتی به دست می آورد می رفت کمکش. 🔘در جبهه هم که بود از تمیز کردن سنگر اجتماعی کوتاهی نمی کرد. بعضی بچه ها به شوخی بهش می گفتند: «عبدالله تو دختر خوبی هستی؛ کارت حرف نداره». منبع: کتاب سی و ششمین روز؛ زندگی نامه شهید عبد الله صادق. نوشته: سیمین وهاب زاده مرتضوی 🏴🏴🏴🏴🏴 ▪️هیئت نوجوانان علویون مهردشت▪️ 🆔(@alavioon_mehrdasht) 🆔(@nojavan_alavioon)
📣شگرد جالب نوجوان ۱۲ ساله در دفاع از خرمشهر شهریور ۵۹ وقتی شایعه حمله عراق به خرمشهر رنگ واقعیت به خودش گرفت مردان خانواده‌ها ماندند و زن ها و بچه‌ها را به شهر دیگر فرستادند. خانواده بهنام محمدی هم جزو همان خیلی‌ها بودند اما بهنام ۱۲ ساله می‌خواست بماند. از مادر اصرار به رفتن و از بهنام اصرار به ماندن. مادر می‌گفت مگه تو چند سالته که می خوای بمونی خرمشهر وسط توپ و تانک! اما مرغ بهنام یک پا داشت و می‌گفت مثلاً پسر کشتی گیر داری ها!‌ بهنام ماند. آن اوایل و شب‌های بمباران که خرمشهر در تاریکی فرو می‌رفت، مسئولیت تقسیم فانوس‌ها را به او دادند و کمی که گذشت دیدند این پسر بچه با آن قد و قواره، یلی هست برای خودش. بهنام زبر و زرنگ بود. از طرفی هم ریزه میزه بود و اصلاً بهش نمی‌خورد که بخواهد رزمنده باشد. مدافعان خرمشهر از این ویژگی بهنام استفاده کردند و اینطور شد که او شد مأمور شناسایی. چطور و چرایش هم شنیدنی است. بهنام با لباس های خاکی،گریه کنان در کوچه‌های خرمشهر راه می‌افتاد و وانمود می‌کرد مادرش را گم کرده است. به همین دلیل عراقی ها به او شک نمی کردند و او با این  جسارت مثال زدنی نقاطی از شهر که عراقی‌ها در آن نفوذ کرده بودند را شناسایی می‌کرد و دست پر بر می‌گشت. 🏴🏴🏴🏴🏴 ▪️هیئت نوجوانان علویون مهردشت▪️ 🆔(@alavioon_mehrdasht) 🆔(@nojavan_alavioon)
3.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نوجوان فلسطینی در حالی که بر اثر جراحات ناشی از حملات رژیم صهیونیستی خون از صورتش می‌ریخت مقابل دوربین می‌گفت: خداوند شهدای ما را قرین رحمت کند، ما قهرمان هستیم.. اینجا غزه است.. کشور‌های عربی کجایند؟ خدا حافظت باشد‌ای غزه! به همه دنیا مردانگی را یاد دادی.. مساحت غزه مگر چقدر است.. اندازه یک دایره کوچک. با تمام کوچکی اش دنیا نتوانسته است کارش را تمام کند. ما قهرمانیم. 🏴🏴🏴🏴🏴 ▪️هیئت نوجوانان علویون مهردشت▪️ 🆔(@alavioon_mehrdasht) 🆔(@nojavan_alavioon)
🕊 داشت به مرز خسروی نگاه می کرد به طرفش رفتمو پرسیدم +داداش ابرام داری به چی فکر می‌کنی؟!! ابراهیم لبخندی زد آرام با یك اطمینانی ك از صدایش معلوم بود گفت: -دارم روزیو میبینم ك زائرای امام حسین از همین مسیر میرن زیارت . . .❤️‍🩹 -کتاب سلام بر ابراهیم؛ ـ ـ ـ ـ ــــــــــ✾ــــــــــ ـ ـ ـ ـ 📎 📎 📎 🏴🏴🏴🏴🏴 ▪️هیئت نوجوانان علویون مهردشت▪️ 🆔(@alavioon_mehrdasht) 🆔(@nojavan_alavioon)
6.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️روایت شهید احمد کاظمی از لحظه شهادتش: اونقدر کیف داد ... 💠هیئت نوجوانان علویون مهردشت💠 🆔(@alavioon_mehrdasht) 🆔(@nojavan_alavioon)