نو+جوان
🌷 #خواندنی | بابای نازنینم، سلام!
📝 یادداشتی از خانم عذرا موسوی، نویسنده
✉️ این نامه را به توصیه آقاجون مینویسم. امروز وقتی کز کرده بودم گوشه اتاقم و با مامان و بقیه به مسجد نرفته بودم، صدای آقاجون را از پشت در شنیدم که داشت با عمه پچپچ میکرد. مطمئن بودم که دارند درباره من حرف میزنند. آقاجون دو ضربه به در زد و وقتی جوابی نشنید، در را باز کرد، آمد و نشست کنارم. نفسی را که توی سینهاش حبس شده بود، مثل یک آه بیرون داد و گفت: «چیه باباجان؟ دلت گرفته؟»
✨ سر تکان دادم، آب دهانم را قورت دادم و سرم را گذاشتم روی زانوهایم. آقاجون دستی کشید روی سرم و گفت: «وقتی دلت برای کسی تنگ شده؛ یعنی یک عالمه خاطره خوش از او دارد توی مغزت وول میخورد؛ یک عالمه خاطره که چشمهایت را پرآب کرده. شماها با این تبلت و گوشیها خوشید، ولی یک نامه میتواند تمام گریهها و غصهها را از دل آدم بشوید و با خودش ببرد. میتواند در بهشت را باز کند تا دل آدم از نسیم خنکی که وزیده خنک شود.»
👋 گفت: «دیروز با بابات خداحافظی نکردی ...» غروب بود که آقاجون راند سمت جاده و من هر لحظه از تو دور و دورتر میشدم، بدون اینکه خداحافظی کرده باشم و رویت را بوسیده باشم. ماهها بود که بغلم نکرده و رویم را نبوسیده بودی و حالا ...
🔺 یاد نهنگِ تنها افتادم. قبلترها داستانش را توی مجله خوانده بودم. نوشته بود، طول امواج صوتی نهنگهای آبی و قهوهای بین ۱۰ تا ۳۹ هرتز است، ولی طول امواج صوتی نهنگِ تنها ۵۲ هرتز است؛ برای همین هیچ نهنگی صدای او را نمیشنود. نهنگِ تنها سالهاست که طول اقیانوس آرام را میرود و میآید و چون برنامه مهاجرتش مطابق با هیچ گروهی از نهنگها نیست، هیچوقت با هیچکدام از آنها برخورد نمیکند. هزاران کیلومتر راه را شنا میکند و آواز میخواند، بدون اینکه نهنگی آواز غمگین او را بشنود.
😢 حس میکردم من هم نهنگ تنهایی هستم که دارم طول جاده را شنا میکنم و از تو دور و دورتر میشوم، بدون اینکه آواز غمگینم را بشنوی و بدانی که چقدر دلم میخواهد همان جا نزدیکت بمانم. تمام راه، مامان و آقاجون هیچی نگفتند. مامان چادرش را کشیده بود روی صورتش و هر چند لحظه یک بار، بینیاش را بالا میکشید. به گمانم داشت گریه میکرد. من هم تکیه دادم به صندلی و پلکهایم را بستم. اشکها خودبهخود از گوشه چشمم سُر میخوردند و از کنار گوشم پایین میرفتند...
🔻 برای خواندن متن کامل به سایت یا #نرم_افزار_موبایلی نو+جوان مراجعه کنید👇
🌐 https://nojavan.khamenei.ir/showContent?text&ctyu=21810
⛱ #شوخی | به حساب بابا
😍 درسته که پدرها مهربانند،
😇 اما در خلاقیت برای خرید هدیه شورش را درنیارید...
🌺به مناسبت #روز_پدر 🌺
💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار
🌱 @Nojavan_khamenei
نو+جوان
😍 #مأموریت | بابا، وقتی ۱۵ سال داشت
🧐 مأموریت نو+جوان و یک سؤال از پدرها
☺️ همه مناسبتهایی که به پدرها مربوط میشود، یک حس خاصی دارد. اصلاً انگار جنس رابطه با باباها، با هر کس دیگری متفاوت است. آدم هر چقدر با پدرش صمیمی هم باشد، باز نمیشود توی تولدش، تولدت مبارک بخواند یا با خاموشکردن چراغها غافلگیرش کند.
😁 رابطه با پدرها یک جور خاصی است که باعث میشود روراست و مستقیم، تبریکت را بگویی و هدیهات را بدهی و عکس بگیری؛ اما تو از همه بهتر میدانی که همه این مناسبتها برای این است که در کنار هم بودنمان مزه دیگری داشته باشد. اصلاً این یک روز در سال هست برای اینکه با پدرها بیشتر وقت بگذرانیم. نکتهاش هم همین است که قدر حضور پدر را بدانیم، جوراب وسیله است!
😎 حالا نو+جوان به همین مناسبت زیبا، میخواهد با یک مأموریت خودش را در جشن پدر-فرزندی شماها جا بدهد. در واقع، ما برای تو و پدرت یک سؤال داریم؛ سؤالی که تو را به دنیای تجربههای آقای پدر نزدیک کند. اینطور که از پدرت میپرسی: «اگر با تجربهای که تا به امروز کسبکرده، به سن ۱۵ سالگی برمیگشت چه کارهایی میکرد؟» خیلی جذاب است، نه؟ قرار است پدری را ببینیم که ۱۵ساله شده؛ یعنی تقریباً همسنوسال خودمان ...
💡 پس مأموریت این دفعه نو+جوان از این قرار است: بعد از روبوسی و برگزاری آیین روز پدر، از پدرت سؤال کلیدی را میپرسی، صدا و تصویرش را در یک دقیقه ضبط میکنی و برای ما میفرستی؛ به همین سادگی!
⁉️ چطوری مأموریت را بارگذاری کنم؟
📱 مأموریت را که انجام دادی، فیلمت را بردار و بیا به صفحه «خودم» در #نرمافزار_موبایلی نو+جوان. حالا یک ➕ کوچک کنار صفحه سمت راست میبینی، روی آن کلیک کن. در قسمت موضوع، مأموریت را انتخاب کن و در قسمت بارگذاری، فایل را بارگذاری کن.
🧲 راستی! دوستانت را هم به مأموریت #بابا_وقتی_۱۵_سال_داشت دعوت کن.
💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار
🌱 @Nojavan_Khamenei
☀️ امام انسانها
🌺 امیرالمؤمنین علیهالسلام متعلق به همه انسانیت است
💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار
🌱 @Nojavan_khamenei
📋 #جزوه | آینده روشن منطقه
💡 بخشی از بیانیه #گام_دوم_انقلاب که بر عهده نوجوانان و جوانان است
6️⃣ عزت ملی، روابط خارجی، مرزبندی با دشمن
💌 سفیر نو+جوان باشید و این جزوه را برای دوستان و آشنایانتان ارسال کنید.
💫 نسخه باکیفیت چاپ را برای نصب و انتشار به آسانی از سایت یا #نرمافزار_موبایلی نو+جوان دریافت کنید.👇
🌐 https://nojavan.khamenei.ir/showContent?graphic&ctyu=20508
نو+جوان
🥀 #خواندنی | صبر، نام دیگر توست
🌻 چندروایت کوتاه از زندگی زینب کبری سلاماللهعلیها
👌 صبر، نام دیگر اوست. نه! صبر، وامدار نام اوست. کدام روایت را بیاوریم که زندگی سراسر ابتلا و امتحان و سربلندی دختر علی علیهالسلام را، چنان که شایستۀ اوست، نشان دهد؟ اینها تنها چندلحظه است از عمر زینب کبری سلامالله علیها؛ بانویی که سختترینروز عالم را تاب آورد و از دشوارترینامتحان الهی، سربلند و سرفراز، بیرون آمد؛ آنقدر که جز زیبایی در آن ندیده باشد.
🌺 صدیقۀ صغری
روز پنجم جمادیالاولی سال پنجم یا ششم هجری قمری بود؛ همانروزی که امیرالمؤمنین برای اولینبار پدر یکدختر شد. اسمش را گذاشتند«زینب»، زینت پدر. لقبش هم شد صدیقۀ صغری؛ دختر صدیقۀ کبری، دخترِ دختر پیامبر خدا.
😌 حسین، آرام جانش
نوزاد بود. در گهواره که میگذاشتندش، اگر حسین از جلوی چشمهایش دور میشد، بیقراری میکرد و صدای گریهاش در خانه میپیچید. حسین را که میآوردند، میخندید و آرام میگرفت.
بزرگ که شد، وقت نماز، قبل از اقامه، اول به صورت حسین نگاه میکرد و بعد قامت میبست.
☀️ عالمۀ غیرمعلّمه
فدک را از مادر گرفته بودند؛ به جبر و ظلم. صدیقۀ کبری در حضور اصحاب پیامبر، خطبهای خواند غرّا و فصیح که بعدها معروف شد به «خطبۀ فدکیه». مادر که خطبه میخواند، زینب هم آنجا بود. هفتساله یا کوچکتر. خطبه را همانیکبار در مسجد شنید؛ وقتی مادر با صدایی که فصاحت لحن پیامبر خاتم را داشت، کلمهها و عبارات طولانی را بر زبان میآورد.
زینب با همانیکبار شنیدن، کل خطبه را از بر شد. زینب شد مهمترینراوی خطبۀ فدکیه.
🍂 شرط ضمن عقد
عبدالله، پسرِ عموی زینب، جعفربنابوطالب علیهالسلام، بود. امیرالمؤمنین عبدالله را به نیکی میشناخت که وقتی به خواستگاری زینب آمد، مولا به دامادی قبولش کرد.
وقتی امیر علیهالسلام میخواست خطبۀ عقد را میان عبدالله و زینبش بخواند، شرط زینب را به او گفت. شرط این بود: «زینب از حسین جدا نشود. هروقت زینب خواست با برادرش حسین راهی سفر شود، او را منع نکن». عبدالله میدانست حسین، جان زینب است. همه میدانستند. سرش را پایین انداخت، لبخندی زد و پذیرفت. زینب علی شد همسر عبداللهبنجعفربنابوطالب...
🔻 برای خواندن متن کامل به سایت یا #نرم_افزار_موبایلی نو+جوان مراجعه کنید👇
🌐 http://nojavan.khamenei.ir/showContent?text&ctyu=16363
🌷 اگر این جوانها نمیایستادند...
🌺 آقا از کار بزرگ شهدای مدافع حرم میگویند
💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار
🌱 @Nojavan_khamenei
ایران قوی است.mp3
3.83M
🎧 #شنیدنی | ایران قوی است
ما اگر ضعیف بودیم، در مقابلمان این قدر سازوبرگ مختلف از طرف دشمن لازم نبود
📻 #رادینو
💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار
🌱 @Nojavan_Khamenei
📋 #جزوه | به سبک جوانها
💡 بخشی از بیانیه #گام_دوم_انقلاب که بر عهده نوجوانان و جوانان است
7️⃣ سبک زندگی
💌 سفیر نو+جوان باشید و این جزوه را برای دوستان و آشنایانتان ارسال کنید.
💫 نسخه باکیفیت چاپ را برای نصب و انتشار به آسانی از سایت یا #نرمافزار_موبایلی نو+جوان دریافت کنید.👇
🌐 https://nojavan.khamenei.ir/showContent?graphic&ctyu=20508