🛑 #پهلوی_به_روایت_علم (۱۴۸): اگر رضاشاه بود کلکم کنده بود!
🔹 «اسدالله علم» در خاطراتش مینویسد: «سر ناهار رفتم که وزیر خارجه انگلیس شرفیاب بود… سر ناهار مردکه احمق شروع کرد به تعریف کردن از من و از خانواده من و کاردانی من و بالاخره طرف اعتماد بودن من از طرف ذات اقدس همایونی. شاهنشاه هم تایید فرمودند. اگر در زمان اعلیحضرت رضاشاه کبیر چنین پیش آمدی میشد، یقینا ظرف هفتههای آینده کلک من کنده بود!»
منبع: خاطرات علم، جلد پنجم، ص۴۹۴ (۱۶ اسفند ۱۳۵۴)
🔗 @mozdoor
📡 @bonyana 📡 @nojavania
🛑 #پهلوی_به_روایت_علم (۱۴۸): مامور خاص خدا هستم!
🔹 «اسدالله علم» نخستوزیر، وزیر دربار و معتمد شاه در خاطراتش نوشته است: «… شاهنشاه معتقد است خداوند او را مأموریت خاص برای عظمت ایران داده است و بنابراین دست بشر قادر نیست به او لطمه بزند. شواهد امر هم چنین نشان میدهد (!)»
منبع: خاطرات علم، جلد ۷، صفحه ۲۱۴ (۱۵ اسفند ۱۳۴۶)
🔗 @mozdoor
📡 @bonyana 📡 @nojavania
🛑 #پهلوی_به_روایت_علم (۱۵۰): پروژه دبیرستان ولیعهد!
🔹 «اسدالله علم» معتمد شاه در خاطراتش نوشته است: "… در دبیرستان والاحضرت همایون (رضا پهلوی) که باید در آن لابراتوار و غیر ساخته میشد. سه میلیون تومان مخارج برآورد شد، ولی حالا علیاحضرت شهبانو امر میفرمایند ۱۲ میلیون تومان باشد و برای استخر و غیره این مبلغ بالا میرود. گفتم: «اجازه بفرمایید این پول را از دولت بگیرم».
(شاه) فرمودند: «مانع ندارد. بالاخره در کاخ سلطنتی و بیوتات است!» بعد خندیدند و فرمودند: «لابد این کسی که کار میکند از بچه مهندسهای اطراف علیاحضرت است… برای علیاحضرت اگر کسی کار بکند و اطرافیان خودشان باشد، همه این کارها برای آنها مجاز است ولی اگر اطلاع حاصل کنند که برای شخص دیگری چنین پیشامدی شده، دیگر دنیا به آخر میرسد.»"
منبع: خاطرات علم، جلد ۵، صفحه ۴۴ (۲۵ فروردین ۱۳۵۴)
🔗 @mozdoor
📡 @bonyana 📡 @nojavania
🛑 #پهلوی_به_روایت_علم (۱۵۱): کمبود گوشت و مرغ در ماه رمضان
🔹 «اسدالله علم» وزیر دربار، نخستوزیر و معتمد شاه در خاطراتش نوشته است: «گفتم: «در این ماه رمضان در شهر، نه گوشت، نه مرغ، نه تخممرغ پیدا میشود و این بسیار بد است». (شاه) فرمودند: «آخر میخرند و احتکار میکنند». گفتم: «به علتعدم اطمینان مردم است و متأسفانه غلام میبینم که دولتیها در خواب خرگوشی هستند». دیگر شاه چیزی نفرمودند. »
منبع: خاطرات علم، جلد۶، صفحه ۲۳۴ (۱۵ شهریور ۱۳۵۵)
🔗 @mozdoor
📡 @bonyana 📡 @nojavania
🛑 #پهلوی_به_روایت_علم (۱۵۲): نهار شاه و ملکه در ماه رمضان
🔸 «اسدالله علم» وزیر دربار، نخستوزیر و معتمد شاه در خاطراتش نوشته است: «ساعت ۱۱:۴۰ ملکه انگلیس وارد شد. قبل از ناهار یک ساعت مذاکره داشتیم… سر ناهار [معینیان] رئیس دفتر مخصوص شاهنشاهی هم بود. چون رمضان بود، ایشان که مرد بسیار خوب و صوفی و با صفات عالی است، متأسفانه مشروب نمیخورد… زبان انگلیسی هم خوب نمیداند. قدری بین انگلیسها نشسته ناراحت است…»
منبع: خاطرات علم، جلد سوم، صفحه ۲۱۶ و ۲۲۵ (اول آبان ۱۳۵۲)
🔗 @mozdoor
📡 @bonyana 📡 @nojavania