بِھترین‌جا‌ وآسهـ اومدن . . پس‌بھ‌دوستآت هم‌بفرست🤍(:` ╭┈┈┈⋆┈┈───── ⊰نو+جوان مکتب سلیمانی⊱ ╰┈➤❤️ https://eitaa.com/joinchat/699400529Cccd494ca91

این معما از قبلی ها سخت تره 😜 هر کس جواب معما درست گفت اسمش گفته میشه به عنوان باهوش کانال😍😉 خب پس جواب رو به آیدی من 😂 ارسال کنید @rogheyeh138600 #معما بِھترین‌جا‌ وآسهـ اومدن . . پس‌بھ‌دوستآت هم‌بفرست🤍(:` ╭┈┈┈⋆┈┈───── ⊰نو+جوان مکتب سلیمانی⊱ ╰┈➤❤️ https://eitaa.com/joinchat/699400529Cccd494ca91

#ژست_عکاسی #ژست #ترفند به به 😜 عکسی جذاب به یاد ماندنی از مکان های تاریخی، زیبا، جنگل و.... 😍❤️ بِھترین‌جا‌ وآسهـ اومدن . . پس‌بھ‌دوستآت هم‌بفرست🤍(:` ╭┈┈┈⋆┈┈───── ⊰نو+جوان مکتب سلیمانی⊱ ╰┈➤❤️ https://eitaa.com/joinchat/699400529Cccd494ca91

🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ⭐️رمان جدید⭐️ #رمان_خوان 😉😉😉 نشانی ما در ایتا https://eitaa.com/joinchat/699400529Cccd494ca91 نشانی ما در روبیکا https://rubika.ir/joing/DCDABBEF0HAOQRTRCQSHWSBGQHEKWUYV 🌺به نام خداوند مهربان🌺 📚پارت سی و دوم📚 می‌کنند. با خودم گفتم نکند قرار است برای شام عروسی، من و بی‌بی دعوت نباشیم؟ به نمایندگی ازطرف قشر زحمتکش و پرتلاشِ پر حرف ها پرسیدم: «ها چرا به من و بی‌بی چیزی نمگین؟ باز خواستگار زنگ زده؟» آقاجان به مامان نگاه کرد و گفت: «باز برای ملیحه زنگ‌زدن؟» بی‌بی هم که از همه‌جا بی‌خبر بود گفت: «همون میکانیکه زنگ زده‌ها؟» آقاجان با تعجب به مامان نگاه کرد که جریان مکانیک چیست. مامان دیگر نه می‌توانست تأیید کند و نه تکذیب. آقاجان به مامان گفت: «چرا به من چیزی نگفتی؟» مامان هم گفت: «خودِ ملیحه فوری گفت نه. دیگه چیزی نبود که بخوام بگم.» مامان خداخدا می‌کرد که من دروغش را درنیاورم. آقاجان با حالتی شبیه پچ‌پچ، با صدایی آهسته به مامان گفت: «ما باید فقط ملیحه رِ به کسی بدیم که در شأنش باشه. ناسلامتی دکتره ها.» مامان هم همین نظر را داشت. بی‌بی که دید باز هم در جریان قرار نگرفته است، با تلاشی بیهوده سعی داشت خودش را توی بحث قاطی کند. برای همین با زدن چشمک و لبخندی ساختگی، برای ایجاد صمیمیت کاذب پرسید: «خودِ عروس کسی رِ زیر سر داره؟» مامان که انگار سؤال بی‌بی را نشنیده، در جواب آقاجان گفت: «اصلاً اگه احساس کردم کسی به دردش نمُخوره، خودم مِگم نه و از ملیحه نمپرسم.» بی‌بی، جدی‌تر گفت: «مگم کبرا‌جان، از زیر زبان ملیحه‌ هیچ حرف کشیدی؟» آقاجان بدون توجه به بی‌بی به مامان گفت: «حالا به ملیحه نِمگی ولی به من بگو لااقل در جریان باشم.» بی‌بی که کم‌کم داشت عصبانی می‌شد، این‌دفعه با صدایی بلندتر گفت: «مگم اون ملیحۀ جانمّرگ منتظر کسیه؟» مامان هم در جواب آقاجان گفت: «مِن بعد هر کی زنگ زد، اول به تو مگم خوبه؟» بی‌بی که دیگر طاقت نداشت شنیده نشود، با صدای بلند اعتراض کرد: «ها چرا به من نمگین چی شده؟ آقاجان گفت: «چی؟ چی شده مادرجان؟» بی‌بی جواب ‌داد: «همین چیزایی که به من نِمگین.» مامان و آقاجان که انگار تازه فهمیدند من و بی‌بی در آن خانه روح نیستیم، اطلاعات مفصل و کاملی به من و بی‌بی دادند: «هیچی نشده... شنیدی که گفت خواستگار آمده. ملیحه‌یم که گفته نه.» من گفتم: «نه، اون نیست... پس چرا اسم منِ آوردین؟» آقاجان گفت: «راستش اسم ما برای مکه درآمده. داشتیم مگفتیم ما اگه بریم تو مِتانی از خانه مراقبت کنی یا نه؟» بی‌بی گفت: «به دلم افتاده بود همین روزا یک خبر خوب بهم مرسه. حالا کی مِریم؟» آقاجان گفت: «مادرجان تویَم باید پیش محسن بمانی. تازه مایَم امسال شاید نتانیم بریم مخوام نوبتمانِ به یکی دیگه بدم. برای جهیزیه ملیحه و عروسیش پول لازم داریم. نمشه دستمانِ خالی کنم. بی‌بی کمی دلخور شد؛ اما سعی کرد خیلی به روی خودش نیاورَد و گفت: «هر‌طور صلاحه... ایشالا که هر چی زودتر دستت باز بشه. حالا محسن که ایشالا بعداً خودش مِره. ملیحه که از روی شوهرش مِره. محمدم که مِتانه از روی دولت بره. ولی من به دلم افتاده بود که یک بار دیگه باید برم... . نوبتتانِ به من مِفروشین؟» آقاجان به‌طور معناداری گفت: «مادرجان برای مرحلۀ اولش باید نفری 300هزار تومن بدیم.» بی‌بی گفت: «علی‌جان تو بفروش پولشِ جور مکنم.» - مادرجان پس چرا پریروز که دستم خالی بود و مِخواستم برای همین کار پول واریز کنم، بهت گفتم پول لازم دارم، گفتی هیچی نداری؟ - ها پریروز نداشتم؛ امروز دارم! - از پریروز تا امروز جنساتِ از گمرک آزادکردن یا رفتی دلار ملار فروختی ما خبر نداریم؟! بی‌بی چیزی نگفت و برای اینکه آقاجان احتمالاً دوباره از او پول نخواهد، سکوت کرد. چند دقیقه بعد محمد به خانه آمد. قبل از آمدنِ او، آقاجان و مامان از من و بی‌بی خواسته بودند که جریان مکه را فعلاً به کسی نگوییم و یک راز بماند. همین‌که محمد کنار بی‌بی نشست، بی‌بی از او پرسید: «محمدجان، سیصد تِمن قرضی داری؟» - برای چی مخوای بی‌بی‌؟ - یک رازیه که نمتانم بگم برای چی مخوام؛ ولی از مکه که برگشتم بهت پس مِدم!

ســلام ســـلام یہ خبر توپ و ویژه دارم براتون با توجہ به نزدیک شدن به ایام عید غدیر یه کار جدید داریم 🤩 پویش غدیر تا ظہور قراره کلی لبخند به لب افراد نیازمند ببینیم😊😍 😉❤️ هستی باهم دیگه لبخند بیاریم به لبشون؟ هستی بریم واسہ غدیر امسال براشون غذا ببریم 😎 اگه هستی بسم الله...👇👇 6037991772811521 به نام فاطمه معاذاللهی حداقل ده تومن فکر الان بری مغازه با این ده تومان چی میدنت😂 ولی اینجوری حداقل تو خوشحال کردن یه نیازمند شریک میشی و از دعای نیازمند زود به ارزوهات میرسی😍😉 پس نیت کن و هر چه قدر دلت میخاد واریز کن😎 پست رو منتشر کن و توی این کار سہیم باش😇

ســلام وقــت بخــیــر 😉 چه خبر؟ من که خیلی خبر دارم😜 بگم؟ خب از اینجا شروع کنم امروز به دوستانی که برای استعداد و علاقه داشتن در برنامه های... تماس گرفتم😍 قراره فردا دعوت کنیم مکتب ازش آزمون بگیریم😉 و یک خبر دیگه🥳 روز عید غدیر یک چالش باحال ولی سخت داریم😉😜 این همه خبر خوب دادم پاداشم چیه🤷‍♀😆

نگاه دختر گل کاشکی خدا کاری می کرد هر چی میخوردیم چاق نمیشدیم😂 حالا که میشبم 😁 باید ورزش کنیم اصلا برا همه چیز ورزش خوبه☺️ #با_من_تا_موفقیت_همراه_شو 🌸🌸🦋🦋🌸🌸 بِھترین‌جا‌ وآسهـ اومدن . . پس‌بھ‌دوستآت هم‌بفرست🤍(:` ╭┈┈┈⋆┈┈───── ⊰نو+جوان مکتب سلیمانی⊱ ╰┈➤❤️ https://eitaa.com/joinchat/699400529Cccd494ca91

💫💫دنیای خلاقیت دخترانه 😍😍رفقا وقتشه که شوق و ذوق هنری خودمون رو نشون بدیم 😍😍 بزن بریم ،دنیای خلاقیت منتظر ماست آماده ای #خلاقیت #هنر ✨✨✨🔆🔆🔆🔆 #با_من_تا_موفقیت_همراه_شو 🌸🌸🦋🦋🌸🌸 بِھترین‌جا‌ وآسهـ اومدن . . پس‌بھ‌دوستآت هم‌بفرست🤍(:` ╭┈┈┈⋆┈┈───── ⊰نو+جوان مکتب سلیمانی⊱ ╰┈➤❤️ https://eitaa.com/joinchat/699400529Cccd494ca91

قسمت اول دیدین😉 ورزش کردین افرین گل دخترا اگر ورزش نکردین بدو که الان بعدی رو میزارم😍 بریم سراغ بعدی😌

#با_من_تا_موفقیت_همراه_شو 🌸🌸🦋🦋🌸🌸 بِھترین‌جا‌ وآسهـ اومدن . . پس‌بھ‌دوستآت هم‌بفرست🤍(:` ╭┈┈┈⋆┈┈───── ⊰نو+جوان مکتب سلیمانی⊱ ╰┈➤❤️ https://eitaa.com/joinchat/699400529Cccd494ca91

*بسم رب الحیدر...* حالا یه خبر توپ و ویژه دارم براتون📣📣 امسال نوجوونای مکتب میخان بترکونن....😍😍😍* 💥خبر مهم: رُفقا به عشق مولا امسال اطعام غدیر داریم 💥💥 *خبر مهم تر:خیلی وقت نداریم'''" بسم الله از همین الان شروع کن👇..* 6037991772811521 به نام فاطمه معاذاللهی 💥💥💥خبر مهم تر تر :اینکه پخت غذا و پخش اطعام غدیر با خود خود شما نوجووناست😁 ✅منتظر خبرهای خوبتون هستیم.... ╭┈┈┈⋆┈┈───── ⊰نو+جوان مکتب سلیمانی⊱ ╰┈➤❤️ https://eitaa.com/joinchat/699400529Cccd494ca91

دخترا گل سلام گفتم قراره امروز دعوت کنیم دخترای پر استعداد کانال رو😉😍 خب میخوای ببینی که چطور میشه اینجا پس منتظر بمون😄 اینجا میفرستم 😌

دخترای هنرمند🤩 اومدن آزمون بدن ان شاءالله قبول بشن و همیشه موفق باشن😍❤️

شما هم دعوتید مهمانی ۱ کیلومتری بِھترین‌جا‌ وآسهـ اومدن . . پس‌بھ‌دوستآت هم‌بفرست🤍(:` ╭┈┈┈⋆┈┈───── ⊰نو+جوان مکتب سلیمانی⊱ ╰┈➤❤️ https://eitaa.com/joinchat/699400529Cccd494ca91

استعدادم تو ریاضی😂🥲 بِھترین‌جا‌ وآسهـ اومدن . . پس‌بھ‌دوستآت هم‌بفرست🤍(:` ╭┈┈┈⋆┈┈───── ⊰نو+جوان مکتب سلیمانی⊱ ╰┈➤❤️ https://eitaa.com/joinchat/699400529Cccd494ca91

به نیت شهید آرمان علیوردی شهید غریب مون،♥️ هرچقدر نذر دارید واریز کنید رفقا🥺.. ما برای غدیر به کمک های قشنگتون احتیاج داریم.

تو مهم ترین فرد زندگی خودت هستی دوست من با خودت مهربان باش☺️ موفق باشی دوست خوب من❤️😍 #تلنگر #با_من_تا_موفقیت_همراه_شو بِھترین‌جا‌ وآسهـ اومدن . . پس‌بھ‌دوستآت هم‌بفرست🤍(:` ╭┈┈┈⋆┈┈───── ⊰نو+جوان مکتب سلیمانی⊱ ╰┈➤❤️ https://eitaa.com/joinchat/699400529Cccd494ca91

#مهارت_های_زندگی بِھترین‌جا‌ وآسهـ اومدن . . پس‌بھ‌دوستآت هم‌بفرست🤍(:` ╭┈┈┈⋆┈┈───── ⊰نو+جوان مکتب سلیمانی⊱ ╰┈➤❤️ https://eitaa.com/joinchat/699400529Cccd494ca91

اینها رو مدددداااااام باخودت یادآوری کن مغز فرق بین راست و دروغ و متوجه نمیشود،🧠 فقط هر چیزو مدام بهش دیکته میکنیم باور میکند و میفرستد در ناخوادگاه ما و ما طبق باوری که از بچگی بقیه به ما القا کردند یا خودمون یادگرفتیم خودمونو چطور ارزیابی کنیم عمل میکنیم پس اگر میخوای باورهای اشتباهت در مورد خودت اصلاح بشه باید با عبارت های تاکیدی جدید و قوی و پر انرژی شروع کنی در ادامه کم کم عملکردخود را بهتر کنی تاا باورهای مخرب درمورد خودت از بین برودو باورهای جدید جایگزین شود.😍❤️ #مهارت_های_زندگی