eitaa logo
نوکران چشم براه یابن الحسن جانم روحی فداه
109 دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
3.7هزار ویدیو
46 فایل
منتظر قدوم مبارکت هستم که سرمه چشمانم شود و صفای قلبم و تسلای دلم یابن الحسن جانم روحی فداک 🌹✋️💖
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 مامان من گم شده این کتاب درباره نوزادی است که مادرش را در مسجد مقدس جمکران گم کرده است. افراد مختلفی می خواهند مادر او را پیدا کنند ولی موفق نمی شوند. اما یک مرد مهربان نورانی او را پیدا می کند و نزد مادرش که در بهداری مسجد بستری شده می برد. این کتاب در مورد عنایت های امام زمان(عج) است. ▫️نویسنده مریم بصیری ▫️ناشر جمکران ▫️قطع خشتی ▫️تعداد صفحات 36 ✴️ تازه های نشر ✅ مناسب برای 6 تا 12 سال 🔴 قیمت پشت جلد : 35.000 تومان 🔵 قیمت با تخفیف : 33.000 تومان جهت و ارسال👇🏼 @Sefaresh_40ketab
✨﷽✨ ✅یک یک تفکر ✍روزی کفاشی در حال تعمیر کفشی بود ناگهان سوزن کفاشی در انگشتش فرو رفت از شدت درد فریادی زد سوزن را چند متر دور تر پرت کرد . مردی حکیم که از ان مسیر عبور می کرد ماجرا را دید سوزن را اورد به کفاش تحویل داد و شعری را زم زمه کرد درختی که پیوسته بارش خوری تحمل کن انگه که خارش خوری . این سوزن منبع درامد توست این همه فایده حاصل کردی یک روز که از ان دردی برایت امد ان را دور می اندازی! نتیجه اینکه اگر از کسی رنجیدیم خوبی های که از جانب ان شخص به ما رسیده را به یاد آوریم, ان وقت تحمل ان رنج اسان تر می شود ... ❤❤❤🌹خادم گمنام مولا
💠دوست داشتم ثواب این همه مجتهد که تربیت کردم برای این طلبه باشد و ارزش یک کارش را به من بدهد. در زمان میرزای شیرازی طلبه ای با لباس کهنه بر در خانه‌اش آمد و گفت: میرزا را کار دارم. مردم گفتند: میرزا برای مجتهدین وقت ندارد، آن موقع تو آمده‌ای و می‌گویی میرزا را کار دارم؟ گفت: عیبی ندارد من می‌روم، اما به میرزا بگویید فلانی آمده بود. خبر به میرزای شیرازی رسید، ناگهان میرزا سر و پای برهنه دوید و طلبه را در آغوش گرفت. دفتر دار میرزا تعجب کرد. وقتی آن طلبه رفت، میرزا گفت: «دوست داشتم ثواب این همه مجتهد که تربیت کردم برای این طلبه باشد و ارزش یک کارش را به من بدهد!» گفتند: میرزا کار این طلبه مگر چه بوده؟ میرزا گفت: این طلبه به یکی از دهات های سنّی نشین رفت و گفت بچه هایتان را بیاورید قرآن یاد می دهم بدون پول. سنی ها گفتند خوب است بدون پول است. این طلبه از اول که قران یاد این بچه ها می‌داد، بذر محبت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) را در دل این بچه ها کاشت. این ها بزرگ که شدند شیعه شدند و پدرانشان را از مذهب باطل به مذهب حق راهنمایی کردند. دیری نگذشت که این دهات تماما شیعه شد. این طلبه ۱۵سال شب ها بر در خانه ها می‌رفت و یواشکی نانی که آن ها بیرون می انداختند را می خورد. ۱۵سال اینگونه زحمت کشید تا توانست یک روستا را شیعه کند. 📚به نقل از: مصباح الهدی، نوشته آیت الله وحید خراسانی (حفظه الله تعالی) ~~~~ 📖 پیامبرگرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم»: عُنوانُ صَحیفَةِ المُؤمِنِ حُبُّ عَلیِّ بنِ ابی‌طالب علیه‌السلام. سرلوحة پروندة هر مؤمن (در روز قیامت) دوستی و محبت علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام است. (مستدرک حاکم، ج ٣، کنزالعمال، ج ١١، ص ٦١٥) 🔹🍃 ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫