✍️ #داستان_کوتاه
🔸 #سیاست_رفتاری
🔰مردی صبح از خواب بیدار شد
و با همسرش صبحانه خورد و لباسش را پوشید و برای رفتن به کار آماده شد
هنگامی که وارد اتاقش شد تا کلیدهایش را بردارد گرد و غباری زیاد روی میز وصفحه تلویزیون دید.
به آرامی خارج شد وبه همسرش گفت: دلبندم ،کلیدهایم را از روی میز بیاور
زن وارد شد تا کلید ها را بیاورد دید همسرش با انگشتانش وسط غبارهای روی میز نوشته " یادت باشه دوستت دارم "
وخواست از اتاق خارج شود صفحه تلویزیون را دید که میان غبار نوشته شده بود " امشب شام مهمون من "
زن از اتاق خارج شد و کلید را به همسرش داد و به رویش لبخند زد
انگار خبر می داد که نامه اش به او رسیده
این همان همسر عاقلیست که اگر در زندگی مشکلی هم بود، مشکل را از ناراحتی و عصبانیت به خوشحالی و لبخند تبدیل می کند
❌ هیچوقت با حالت دستوری با افراد خانواده تان صحبت نکنید.
@nokatezendegy
✍️ #داستان_کوتاه
🔸 #سیاست_رفتاری
🔰مردی صبح از خواب بیدار شد
و با همسرش صبحانه خورد و لباسش را پوشید و برای رفتن به کار آماده شد
هنگامی که وارد اتاقش شد تا کلیدهایش را بردارد گرد و غباری زیاد روی میز وصفحه تلویزیون دید.
به آرامی خارج شد وبه همسرش گفت: دلبندم ،کلیدهایم را از روی میز بیاور
زن وارد شد تا کلید ها را بیاورد دید همسرش با انگشتانش وسط غبارهای روی میز نوشته " یادت باشه دوستت دارم "
وخواست از اتاق خارج شود صفحه تلویزیون را دید که میان غبار نوشته شده بود " امشب شام مهمون من "
زن از اتاق خارج شد و کلید را به همسرش داد و به رویش لبخند زد
انگار خبر می داد که نامه اش به او رسیده
این همان همسر عاقلیست که اگر در زندگی مشکلی هم بود، مشکل را از ناراحتی و عصبانیت به خوشحالی و لبخند تبدیل می کند
❌ هیچوقت با حالت دستوری با افراد خانواده تان صحبت نکنید.
@nokatezendegy
✍️ #داستان_کوتاه
🔸 #سیاست_رفتاری
🔰مردی صبح از خواب بیدار شد
و با همسرش صبحانه خورد و لباسش را پوشید و برای رفتن به کار آماده شد
هنگامی که وارد اتاقش شد تا کلیدهایش را بردارد گرد و غباری زیاد روی میز وصفحه تلویزیون دید.
به آرامی خارج شد وبه همسرش گفت: دلبندم ،کلیدهایم را از روی میز بیاور
زن وارد شد تا کلید ها را بیاورد دید همسرش با انگشتانش وسط غبارهای روی میز نوشته " یادت باشه دوستت دارم "
وخواست از اتاق خارج شود صفحه تلویزیون را دید که میان غبار نوشته شده بود " امشب شام مهمون من "
زن از اتاق خارج شد و کلید را به همسرش داد و به رویش لبخند زد
انگار خبر می داد که نامه اش به او رسیده
این همان همسر عاقلیست که اگر در زندگی مشکلی هم بود، مشکل را از ناراحتی و عصبانیت به خوشحالی و لبخند تبدیل می کند
❌ هیچوقت با حالت دستوری با افراد خانواده تان صحبت نکنید.
@nokatezendegy
اخلاق در خانواده📣📣📣📣📣
#داستان_کوتاه 👍
در زمان قدیم مردی ازدواج کرد،
در روز اول ازدواج همگی جهت خوردن نهار با خانواده شوهر جمع شدند و مرد سهم بیشتری از غذا با احترام خاص به همسرش داد،😐 و به مادر خودش سهم ناچیزی از غذا، بدون هیچ احترامی داد☹️.
در این لحظه عروس که شخصیتی اصیل و با حکمت داشت، وقتی این صحنه را دید درخواست طلاق کرد.👏👏👍
و گفت شخصیت اصیل در ذات هست و نمیخواهم از تو فرزندی داشته باشم که بعدها فرزندانم رفتاری چون تو با مادرت،
با من داشته باشند و مورد اهانت قرار بگیرم.
عروس با تدبیر همان روز طلاق گرفت.
و با همسری که به مادر خودش احترام میگذاشت ازدواج کرد و بعد از سالها صاحب فرزندانی شد.
در یک روز با فرزندانش عزم مسافرت کرد، با فرزندانی که بزرگ شده بودند، و مادر را بسیار احترام میگذاشتند.😊👍
در مسیر به کاروانی برخوردند، پیرمردی پابرهنه🚶♂ پشت سر کاروان راه میرفت، و هیچ کس به او اعتنایی نمیکرد. مادر به فرزندانش گفت آن پیرمرد را بیاورید وقتی او را آوردند مادر همسر سابقش را شناخت، گفت: چرا هیچکس به تو اعتنا و کمکی نمیکند؟
آنها که هستند؟ 🤔🤔🤔🤔
گفت: فرزندانم هستند،😳😳😳
گفت: من رامیشناسی؟ پیرمرد گفت: نه🙄
زن با حکمت گفت: من همان همسر سابقت هستم و قبلا گفتم که اصالت در ذات هست،
همانگونه که میکاری درو خواهی کرد
به فرزندان من نگاه کن چقدر به من احترام میگذارند و حالا به خودت و فرزندانت نگاه کن،
چون تو به مادرت اهانت کردی،
و این جزای کارهای خودت هست،
و زن با تدبیر به فرزندانش گفت:
کمکش کنید برای خدا.
هر مرد و زنی خوب بیاد داشته باشد، فرزندان شما همانگونه با شما رفتار خواهند کرد، که شما با پدر و مادر خود رفتار میکنید.👍👏👏👏
@nokatezendegy