✳️ #تجربه
سلام خدمت شما و همه ی اعضای کانال خوبتون میخاستم یه تجربه کوچیک و موثر بگم .
من و همسرم ۹ ماهی بود ک مراسم عروسی گرفتیم . خیلیییی مشکلات داشتیم که حد نداشت اکثرشون هم تقصیر #دروغگوییهای پدرشوهرم بود متاسفانه .
پدر مادرم اصرار کردن ک خونمون نزدیک خونه پدرشوهرم باشه ک از لحاظ هایی حواسشون بهمون باشه .
همسرم نظامیه و تو شهری دیگه خدمت میکنه من دلم به شهر خودم قفل بود . همسرم متوجه گریه و نارضایتهای من از خانوادش میشد . صبح ک بیدار میشدیم برادرشوهرکوچیکم که ۱۰ سالشه ولی جثه ی کوچیکی داره بالاسرم بود . ایراد ک میگرفتم همسرم باهام برخورد میکرد ک این بچه اس ایراد نداره .
پدرشوهرم ک دروغ های زیادی در مورد ساپورت مالی در حقم کرد و بدهی هایی بالا اومد و...
اخر از فشار عصبی ک اونها ب من میاوردن و پشتیبانی همسرم از اونا تصمیم گرفتم برم به شهرمحل کار همسرم .وسایلمو ورداشتمو رفتم . تا چندماه بهم هیچ زنگی نزدن من هم خوشحال بودم
ازشون خبری نبود و به زندگیمو شوهرم چسبیدم اما همش دعوا و گریه ادامه داشت .حتی خواستم خودکشی کنم .شوهرم با یه ارتباط بااونا اخلاقش با من بد میشد .
چهار ماه توی شهر غریب بودم . دو روز و دوشب شوهرم سرکاره و دوروز و دوشب خونس.
وقتی میومد اونقد #شلخته بود ک با هر حرکتش کلی کار برام میفتاد.
تا اینکه یکماه پیش دختر داییم منو با این کانال اشنا کرد .اول فک کردم نه اینا فایده ای روی شوهرم نداره . رابطه منو شوهرم وحشتناک شده بود هم همو دوسداشتیم هم نمیتونستیم همو تحمل کنیم .
قرار شد که مدتی از هم دور باشیم تا خودمونو پیدا کنیم .دوستان همون طور ک میدونید زنها چیزی جز #محبت از همسرشون نمیخوان.
دقیقا همون موقع ک من ب خانه پدریم رفتم تا ارامش ببینم . قبل از حرکتمون یواشکی مطالبی رو روی برگه های #کاغذ نوشتم و رو درو دیوار خونه (مثلا کنار تی وی _کنار ایینه _کنار یخچال_و حتی توی پتو) گذاشتم .
مطالب در این مورد بود :
دوستداشتن و اینکه همیشه و هر لحظه بیادتم . مواظبم باش . عاشقتم و خونمونو ب تو میسپارم. هوامو داشته باش. و...بودن .
وقتی ک بدون من رسید خونه ، دونه دونشو خونده بود و هربار ک ب خونه میومد میدیدشون. در همین حین چون میدونستم تنهاست سعی میکردم فکرشو ازاد بزارم و فقط گاه گاه بهش اطمینان میدادم ک کنارشم و دوستش دارم و همه جوره تا ابد کنارشم .
دیگه اسمی از خانوادش نیاوردم .دیگه غر نزدم . #خاطرهای #عشق€بازیمونو تکه تکه هایی ک میدونستم روش تاثیر میزاره رو #یاد_اوری میکردم .
همسرم وقتی اومد دنبالم خیلییی عوض شده بود خیلی بهتر شده بود ماشاءالله .
خودش میگفت نمیدونم اونموقع چم بود
دوستان محبت جواب میده .خلاقیت ، ایده جدید .
خوشبخت باشید و سربلند
✍ ایده های متن معجزه میکنه 👌
◍•●❥〰️💗〰️•●❥◍
@nokatezendegy
◍•●❥〰️💗〰️•●❥◍