eitaa logo
نکات قرآنی
259 دنبال‌کننده
284 عکس
340 ویدیو
0 فایل
ارتباط با مدیر @Quranahadith
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ 📚متنى بسيار زيبا و خواندنى دیشب خواب دیدم که مرده بودم ... روز اول یه فرشته اومد بم گفت: چی میخوای؟ بهش گفتم:آب گفت برو بالای اون تپه آب بخور ... وقتی رفتم دیدم یه چشمه بزرگی بود، دل سیر آب خوردم روزسوم همون فرشته گفت : امروز چی میخوای؟ بازم گفتم: آب ... گفت برو بالا اون تپه آب بخور ... درحالی ک چشمه کوچکترشده بود،دل سیر آب خوردم ..... روز هفتم، همون فرشته گفت:امروز چی میخوای؟؟ بازم گفتم آب .. گفت برو بالا اون تپه ... درحالی که چشمه کوچک وکوچکتر شده بود..آب خوردم.... بعد چهلم همون فرشته گفت : امروز چی میخوای؟ ... با عطش فراوان گفتم : آب ... گفت برو بالا اون تپه ... درکمال تعجب دیدم قطراتی مدام در حال ریزش هستند ...برگشتم و به فرشته گفتم : چرا اینطوری شده؟؟؟... گفت : روز اول ، همه دوستات ، فامیلات ، عشقت و مادرت برات اشک ریختند ، روز سوم فقط عشقت ، رفیقات و مادرت برات اشک ریختن ... روزهفتم فقط عشقت و مادرت برات اشک ریختن ولی روز چهلم فقط این مادرت بود که برات اشک میریخت و همین قطرات همیشه پاپرجاست... وقتی بیدار شدم پای مادرمو بوسیدم وفهمیدم عشق فقط مادر است وبس سلامتی همه مادرا🌹 اخلاقی و آموزنده و های ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌📝 @hekayate_qurani 💚 @Mojezeh_Elaahi
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌╭🌸⬛️🧡╯╭🌸⬛️ 🏴 خدایا به آبروی حضرت ابالفضل و مادرش حضرت ام البنین حاجات همه را برآورده بخیر بفرما . الهی آمین 🤲 ⚫️ وفات حضرت ام البنین «مهربانترین نامادری تاریخ» بر ارادتمندان حضرتش تسلیت باد 🤲 التماس دعا 🤲 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🌹هرروز یک آیه قرآن ، روایات ، پند و اندرز ، موارد سیاسی ، نکات اخلاقی ، دینی ، اجتماعی و ... در کانال نکات قرآنی 🌹 عضو شوید👇 ╭┈────── 🌱✨ @nokatghorani ╰───────➤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پسر كوچكی وارد مغازه‌ای شد، جعبه نوشابه را به سمت تلفن هل داد و بر روی جعبه رفت تا دستش به دكمه‌های تلفن برسد و شروع كرد به گرفتن شماره. مغازه دار متوجه پسر بود و به مكالماتش گوش می‌داد، پسرك پرسید: خانم، می‌توانم خواهش كنم كوتاه كردن چمن‌های حیاط خانه‌تان را به من بسپارید؟ زن پاسخ داد: كسی هست كه این كار را برایم انجام می‌دهد، پسرک گفت: خانم، من این كار را با نصف قیمتی كه او انجام می‌دهد انجام خواهم داد. زن در جوابش گفت كه از كار این فرد كاملا راضی است، پسرک بیشتر اصرار كرد و پیشنهاد داد: خانم، من پیاده رو و جدول جلوی خانه را هم برایتان جارو می‌كنم، در این صورت شما در یكشنبه زیباترین چمن را در كل شهر خواهید داشت. مجددا زن پاسخش منفی بود، پسرک در حالی كه لبخندی بر لب داشت، گوشی را گذاشت، مغازه دار كه به صحبت‌های او گوش داده بود به سمتش رفت و گفت: پسر...، از رفتارت خوشم آمد، به خاطر اینكه روحیه خاص و خوبی داری دوست دارم كاری به تو بدهم. پسر جواب داد: نه ممنون، من خودم کار دارم و فقط داشتم عملكردم را ارزیابی می‌کردم، من همان كسی هستم كه برای این خانم كار می‌كند. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🌹هرروز یک آیه قرآن ، روایات ، پند و اندرز ، موارد سیاسی ، نکات اخلاقی ، دینی ، اجتماعی و ... در کانال نکات قرآنی 🌹 عضو شوید👇 ╭┈────── 🌱✨ @nokatghorani ╰───────➤
حکایت درس آموز ابوعبیده گوید: من همراه امام باقر علیه السلام بودم ، به هنگام سوار شدن به کجاوه اول من سوار مى شدم و سپس او. وقتى بر روى مرکب قرار مى گرفتیم حضرت به من سلام مى کرد و همانند مردى که رفیقش را به تازگى ندیده باشد احوالپرسى مى کرد و دست مى داد ، و هنگام پیاده شدن پیش از من پیاده مى شد و وقتى از کجاوه پیاده مى شدیم سلام مى کرد مانند کسى که رفیقش را به تازگى ندیده باشد احوالپرسى مى کرد. من گفتم : یابن رسول اللّه شما کارى مى کنید که هیچکس از مردم نزد ما نمى کنند و اگر یک بار هم چنین کنند زیاد است حضرت فرمود: مگر ثواب مصافحه را نمى دانى ؟ دو مومن به یکدیگر مى رسند و یکى با دیگرى دست مى دهد پس همواره گناهان آندو مى ریزد همان گونه که برگ از درخت مى ریزد و خدا به آنها توجه مى کند تا از یکدیگر جدا شوند... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🌹هرروز یک آیه قرآن ، روایات ، پند و اندرز ، موارد سیاسی ، نکات اخلاقی ، دینی ، اجتماعی و ... در کانال نکات قرآنی 🌹 عضو شوید👇 ╭┈────── 🌱✨ @nokatghorani ╰───────➤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خروس🐓 و شيرى🦁 با هم رفيق شدند شب هنگام خروس🐓 برای خوابيدن بالای درخت رفت. شير🦁 پاى درخت دراز کشيد. هنگام صبح خروس🐓 مطابق معمول شروع به خواندن کرد. روباهى🦊 که در آن حوالى بود به طمع افتاد نزدیک درخت آمد و به خروس 🐓گفت: بفرمایيد پایين تا نماز را به شما اقتدا کنيم! خروس‌🐓گفت: بنده فقط مؤذنم،  پيشنماز پاى درخت است او را بيدار کن! روباه🦊 که تازه متوجه حضور شير🦁 شده بود، با غرش شير 🦁پا به فرار گذشت! خروس 🐓پرسید: کجا تشريف مى‌بريد؟! مگر نمى‌خواستيد جماعت بخوانيد؟! روباه 🦊در حال فرار گفت: دارم مى‌روم تجدید وضو کنم! دشمنان جمهوری‌اسلامی‌ایران بدانند که: شیران 🦁🦁🦁🦁🦁🦁زیادی پای درخت انقلاب آماده جانفشانی هستند. دور و بر ایران‌ پرسه نزنند تا نیاز به تجدید وضو پیدا نکنند!🌷🌷🌷🌷🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷 ‌•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🌹هرروز یک آیه قرآن ، روایات ، پند و اندرز ، موارد سیاسی ، نکات اخلاقی ، دینی ، اجتماعی و ... در کانال نکات قرآنی 🌹 عضو شوید👇 ╭┈────── 🌱✨ @nokatghorani ╰───────➤
ﻣﺎﺩﺭﯼ ﺳﻪ ظرف ﻫﻢ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ را ﺭﻭﯼ ﺷﻌﻠﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺩﺭ آﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﻣﺴﺎﻭﯼ ﺁﺏ ﺭﯾﺨﺖ؛ ﺩﺭ ﻇﺮﻑ ﺍﻭﻝ ﯾﮏ ﻫﻮﯾﺞ ﺩﺭ ﻇﺮﻑ ﺩﻭﻡ ﯾﮏ ﺗﺨﻢ ﻣﺮﻍ ﻭ ﺩﺭ ﺳﻮﻣﯽ ﭼﻨﺪ ﺩﺍﻧﻪ ﻗﻬﻮﻩ ﺭﯾﺨﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺯﻣﺎﻥ ﯾﮑﺴﺎﻥ ﺳﻪ ﻇﺮﻑ ﺭﺍ ﺣﺮﺍﺭﺕ ﺩﺍﺩ. ﺑﻌﺪ ﺑﭽﻪ ﻫﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﺯﺩ ﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﺍﺯ ﺍﯾﻦ آﺯﻣﺎﯾﺶ ﭼﻪ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺍﯼ ﻣﯿﮕﯿﺮﯾﺪ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺟﻮﺍﺏ ﻗﺎﻧﻊ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﺍﯼ ﻧﺪﺍﺷﺘﻨﺪ ﻣﺎﺩﺭ ﺗﻮﺿﯿﺢ ﺩﺍﺩ : ﺩﺭ ﺟﻮﺵ ﻭ ﺧﺮﻭﺵ ﻭ ﭼﺎﻟﺶ ﻫﺎ ﻭﺳﺨﺘﯽ ﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ ؛ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﯾﮑﺴﺎﻥ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ؛ ﺑﻌﻀﯽ ها ﻣﺜﻞ ﻫﻮﯾﺠﻨﺪ ﺗﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺎ ﻣﺸﮑﻠﯽ ﻣﻮﺍﺟﻪ ﻧﺸﺪﻩ ﺍﻧﺪﺳﺨﺖ ﻭﻣﺤﮑﻤﻨﺪ، ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﻣﺤﺾ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﺭ ﺟﻮﺵ ﻭﺧﺮﻭﺵﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ ﺷﻞ میشوند ﻭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ میبازند. ﺑﻌﻀﯽ ﺁﺩﻣﺎ ﻣﺜﻞ ﺗﺨﻢ ﻣﺮﻍ هستند ، ﺩﺭ ﺭﻭﺍﻝ ﻋﺎﺩﯼ ﻭ ﺭﻭﺗﯿﻦ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺷﻞ ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﺍﻣﺎ ﺩﺭ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﺑﺎ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﺳﺨﺖ ﻭﻏﯿﺮ ﻗﺎﺑﻞ ﺍﻧﻌﻄﺎﻑ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ. ﻭ ﺑﻌﻀﯽ ﺩﯾﮕﺮ، ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ ﻗﻬﻮﻩ، که ﺩﺭ ﺳﺨﺘﯽ ﻫﺎ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺑﺎﺯﻧﺪ، ﺑﻠﮑﻪ ﺑﻪ ﻣﺤﯿﻂ ﺍﻧﺮﮊﻯ ﺩﺍﺩﻩ، آن را ﻣﻌﻄﺮ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﻧﮓ ﻭ ﻃﻌﻢ میدﻫﻨﺪ، اینها ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﮐﻪ ﺯﻧﺪﻩ ﻣﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺳﺎﺯ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﻧﺴﯿﻢ ﺭﻭﺡ ﺑﺨﺶ ﺣﯿﺎﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻣﯽ ﺑﺨﺸﻨﺪ . •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🌹هرروز یک آیه قرآن ، روایات ، پند و اندرز ، موارد سیاسی ، نکات اخلاقی ، دینی ، اجتماعی و ... در کانال نکات قرآنی 🌹 عضو شوید👇 ╭┈────── 🌱✨ @nokatghorani ╰───────➤
به خدا که بسپاری، حل می‌شود. خودم دیده‌ام؛ وقتی که از همه بریده بودم؛ بی هیچ چشم‌داشتی هوایم را داشت، در سکوت و آرامش، کار خودش را می‌کرد و نتیجه را نشانم می‌داد که یعنی ببین! تو تنها نیستی... خودم دیدم وقتی همه می‌گفتند این آخر خط است، با اشاره حالی‌ام می‌کرد که به دلت بد راه نده! تا من نخواهم هیچ‌ آخری، آخر نیست و هیچ آغازی بدون اذن من سر نمی‌گیرد. خودم دیدم وقتی همه سعی بر زمین زدنم داشتند، دستان مرا محکم می‌گرفت و مرا بالاتر می‌کشید تا از گزندشان در امان باشم، هرکجا آدم‌ها دوستم نداشتند، او دوستم داشت و خلأ احساس مرا یک‌تنه پر می‌کرد. اوست از پدر پناه دهنده‌تر و از مادر، مهربان‌تر... اوست از هرکسی تواناتر. من کارم را به خدا سپرده‌ام و او هرگز بنده‌اش را ناامید نمی‌کند. «أَلَیْسَ اللَّهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ » ؟! چرا.. کافی‌ست، به خدا که خدا همه‌جوره برای بنده‌اش کافی‌ست... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🌹هرروز یک آیه قرآن ، روایات ، پند و اندرز ، موارد سیاسی ، نکات اخلاقی ، دینی ، اجتماعی و ... در کانال نکات قرآنی 🌹 عضو شوید👇 ╭┈────── 🌱✨ @nokatghorani ╰───────➤
به پختگی که برسی می‌فهمی خیلی جاها نباید جواب بدهی و نباید به هر دلیلی وارد نبرد با آدم‌ها شوی. به پختگی که برسی می‌فهمی ضرورتی ندارد با دیگران بابت رفتارها و نظراتشان بجنگی و سعی کنی دیدگاه آنان را تغییر بدهی. به پختگی که برسی می‌فهمی باید آرام باشی و رها؛ چون توضیحات اضافه و تلاش‌های بیهوده، فقط وقت و انرژی تو را تلف می‌کنند. به پختگی که برسی در مقابل قضاوت‌ها و حرف‌ها خم به ابرو نمی‌آوری فقط لبخند می‌زنی و به راهت ادامه می‌دهی و کار خودت را می‌کنی. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🌹هرروز یک آیه قرآن ، روایات ، پند و اندرز ، موارد سیاسی ، نکات اخلاقی ، دینی ، اجتماعی و ... در کانال نکات قرآنی 🌹 عضو شوید👇 ╭┈────── 🌱✨ @nokatghorani ╰───────➤
700 سال پیش در اصفهان مسجدی می‌ساختند ... کار تمام شده بود و کارگران در حال انجام خرده کاری‌های پایانی بودند، پیرزنی از آنجا رد میشد، ناگهان پیرزن ایستاد و گفت بنظرم مناره مسجد کج است ! کارگران خندیدند ولی معمار با صدای بلند فریاد زد ساکت ! چوب بیاورید ، کارگر بیاورید ، چوب را به مناره تکیه دهید ، حالا همه باهم ، فشار دهید ، فشااااااااااار !!! و مرتب از پیرزن می‌پرسید مادر درست شد ؟ بعد از چند دقیقه پیرزن گفت درست شد و دعا کنان دور شد . کارگران گفتند مگر می‌شود مناره را با فشار صاف کرد ؟ معمار گفت : نه ! ولی می‌توان جلوی شایعه را گرفت ! اگر پیرزن می‌رفت و به اشتباه به مردم میگفت مناره کج است و شایعه کج بودن مناره بالا می‌گرفت ، دیگر هرگز نمیشد مناره را در نظر مردم صاف کرد ! ولی من الان با یک چوب و کمی فشار ، مناره را برای همیشه صاف کردم !!! از شایعه بترسید ! در تجارت و کسب و کارتان ، حتی در زندگیتان از شایعه بترسید ! اگر به موقع وارد عمل شوید براحتی مناره زندگیتان صاف خواهد شد ... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🌹هرروز یک آیه قرآن ، روایات ، پند و اندرز ، موارد سیاسی ، نکات اخلاقی ، دینی ، اجتماعی و ... در کانال نکات قرآنی 🌹 عضو شوید👇 ╭┈────── 🌱✨ @nokatghorani ╰───────➤
۱۷۰۰ - رهبران فکری اصلاح‌طلب می‌گویند: "قرآن کتابی است که به گذشته تعلق دارد و به درد گذشته می‌خورد." بسیاری از اصلاح‌طلبان با استناد به این حرف، قرآن را کنار گذاشته‌اند و هیچ استفاده‌ای از قرآن نمی‌کنند. بر خلاف اصلاح‌طلبانی که از قرآن هیچ استفاده‌ای نمی‌کنند، پزشکیان، رئیس جمهور اصلاح‌طلب، فراوان قرآن می‌خواند ولی، انتظار دارد یک روزی او و نتانیاهو( قاتل ده‌ها هزار زن و کودک فلسطینی) اسلحه‌شان را زمین بگذارند و در کنار هم بنشینند و گُل بگویند و گُل بشنوند. کاش این هم مثل آن‌ها، به قرآن کاری نداشت! اصلاح‌طلبان موجودات جالبی هستند، مثلاً علی مطهری اصلاح‌طلب است. بیچاره از یک طرف آثار پدرش (شهید‌ مطهری) را ویرایش می‌کند و مثلاً افکار پدر را دارد، از طرف دیگر هم‌پالکی خاتمی و هاشمی و روحانی و پزشکیان است که دشمنان فکری پدرش هستند. وقتی رهبران فکری اصلاح‌طلب، نسبتی با اسلام ندارند و مدام مدرنیته و پست مدرنیته، و لیبرالیسم و نئولیبرالیسم را بلغور می‌کنند از اصلاح‌طلبان انتظاری جز این نباید داشت. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🌹هرروز یک آیه قرآن ، روایات ، پند و اندرز ، موارد سیاسی ، نکات اخلاقی ، دینی ، اجتماعی و ... در کانال نکات قرآنی 🌹 عضو شوید👇 ╭┈────── 🌱✨ @nokatghorani ╰───────➤