eitaa logo
کتاب نو+جوان
635 دنبال‌کننده
2هزار عکس
84 ویدیو
3 فایل
✅ معرفی و فروش کتاب های ویژه نوجوانان ✅فروش فقط به صورت غیر حضوری ✈🚚 ارسال به سراسر ایران.
مشاهده در ایتا
دانلود
👆👆👆 🔸 کتاب سوم: 🤐 شکار انسان روایتی تلخ و تامل برانگیز درباره تجارت رایج در قرن شانزدهم تا هجدهم میلادی و ظلم و ستمی که در پی آن به سرخ پوستان و سیاه پوستان وارد شد. تاجران پرتغالی و دیگر کشورهای اروپایی با پیوستن به این بازار ننگین و پرسود، به شکار انسان در آفریقا می پرداختند و آن ها را برای کار در معادن و مزارع با سودی چند برابر بیشتر از هزینه ی خریدشان به فروش می رساندند.
👆👆👆 🔹 کتاب چهارم: ! ✝️ در کتاب صلیب خونین داستان ورود کشتی های اروپایی به سرزمین های جدید به بهانه ی گسترش دین مسیحیت، ممنوعیت تبلیغ اسلام در ممالک فتح شده، تبدیل کردن بومی ها به کالاهای اروپایی و سرازیر شدن ثروت به کشورهای استعمارگر روایت می شود.
👆👆👆 🔸 کتاب پنجم: 🗿 در کتاب راهپیمایی اشک ها داستان کشف قاره ی آمریکا توسط کریستف کلمب و زندانی و شکار شدن بسیاری از سرخ پوستان ساکن در آن به عنوان برده روایت می شود. انگلیسی ها، هلندی ها، اسپانیایی ها و بسیاری دیگر از کشورهای اروپایی پس از رسیدن به آمریکا، برای دست یابی به منافعی همچون طلا و نقره، سرخ پوستان را به اجبار از سرزمین هایشان پراکنده کردند.
👆👆👆 🔹 کتاب ششم: 🌊 صدها سال پیش، هرساله جشن عجیبی در ایتالیا در شهر ونیز برگزار می شد. حاکم شهر در روز مشخصی با قایق به وسط دریا می رفت. حلقه ازدواجی را از جیبش بیرون می آورد، لحظه ای آن را به طرف دریا می گرفت و بعد آن را با احترام به درون آب می انداخت. حاکم به این صورت با دریا ازدواج می کرد و صاحب آن می شد. این مراسم نشانه فرانروایی ونیز بر دریا بود؛ شهری که دریا نوردان مشهوری داشت و از تجارت دریایی به ثروت فراوانی رسیده بود. 🔸 کتاب هفتم: 🚢 در ششم آوریل ۱۸۵۰ میلادی، رزم ناو انگلیسی "مدیا" برای انجام دادن ماموریتی بسیار محرمانه از بمبئی، بندری در غرب هندوستان، به مقصد انگلستان به راه افتاد. ماموریت مدیا آن قدر سری بود که حتی ناخدا "لاکر"، فرمانده رزم ناو، از آن اطلاعی نداشت. فقط سه نفر از مسافران از راز این سفر آگاه بودند: "لرددالهوزی"، فرماندار انگلیسی کل هندوستان، همسرش و سروان مرزی، یک افسر انگلیسی که همیشه در کنار فرمانده کل حضور داشت.
👆👆👆 🔹 کتاب هشتم: 💉 ساحل نشینان رود سند به مردی انگلیسی، که با کت و شلوار و کلاه سفید در اطراف خانه هایشان پرسه می زد، مشکوک بودند. انگلیسی ها بیشتر مناطق هند را تصرف کرده بودند؛ اما سند هنور خارج از قلمرو آن ها بود. خبر ستمگری انگلیسی ها در مناطقی که اشغال کرده بودند، مخصوصا مالیات هایی که از کشاورزان می گرفتند، به گوش ساکنان اطراف رود سند هم رسیده بود. آن ها اکنون می دیدند که سر و کله ی یک مرد انگلیسی در سرزمین سند هم پیدا شده؛ مردی که تلاش می کند سر حرف را با مردم باز کند و گاهی با داروهای اندکی که همراه دارد به درمان بیماران آن ها مشغول بود. 〰. 〰〰 🔸 کتاب نهم: 💢 سربازان "رستم"، آخرین پادشاه سلسله ی "آق قویونلو"، به دنبال پسر هفت ساله ای به نام "اسماعیل" به لاهیجان آمده بودند. جاسوسان رستم به او خبر داده بودند اسماعیل که ماه ها بود به دنبال او می گشت، در لاهیجان پنهان شده است. اما "کارکیا میرزا علی"، حکمران لاهیجان، قسم می خورد که پای اسماعیل روی زمین گیلان نیست. سربازان با شک و تردید زیاد از خانه ی حکمران بیرون رفتند. سومین بار بود که به دنبال اسماعیل به آن جا می رفتند و هر بار کارکیا میرزا علی همین طور برای آن ها سوگند خورده بود. در حقیقت حکمران اسماعیل کوچک را در سبدی گذاشته و از سقف یکی از اتاق های خانه اش آویخته بود تا پایش روی زمین گیلان نباشد و او قسم دروغ نخورده باشد!
👆👆👆👆 🔹 کتاب دهم: 🤫 "تهماسب"، پس از هشت سال، دوباره به قصری که پدرانش از آن جا بر سراسر ایران فرمانروایی کرده بودند وارد شد. هنگامی که به سراسری قصر پا گذاشت، پیرزنی که لباس خدمتکارها را به تن داشت به سوی او دوید. او را در آغوش گرفت و در حالی که اشک می ریخت سر و رویش را غرق در بوسه کرد. تهماسب با تعجب ، به این پیرزن نگاه می کرد؛ نمی دانست این پیرزن چطور جرئت کرده او را در آغوش بگیرد. اما خدمتکار پیر او را رها نمی کرد و دائم این کلمات را تکرار می کرد: "آه فرزند عزیزم، یگانه فرزندم، فرزند دلبندم." تهماسب تلاش کرد که در چشم های خیس پیر زن خیره شود و سرانجام در چشم های بی رمق او نگاه مادرش را شناخت. مادر تهماسب، همسر "شاه سلطان حسین"، ملکه ی ایران، هنگامی که افغان ها به قصر هجوم آورده بودند لباس خدمتکارها را پوشیده بود تا جان خود را نجات دهد.
👆👆👆👆 🔸 کتاب یازدهم: 💰 "آقا محمد خان" که برای ادامه نبردهایش به پول نیاز داشت هیچ فرصتی را برای جمع کردن ثروت از دست نمی داد. در یکی از سفرهایش از روستایی فقیری خشمگین شد و به یکی از جلادانش دستور داد گوش او را ببرد. مرد روستایی به جلاد التماس می کرد که فقط نصف گوش را ببرد؛ در مقابل او هم حاضر بود چند ریال به جلاد بدهد. آقا محمدخان که صحبت های او را شنیده بود به طرف آن ها رفت و به مرد روستایی گفت: اگر چند ریال دیگر روی آن ها بگذاری و به خود من بدهی، تو را خواهم بخشید اما... 🔹 کتاب دوازدهم: 🇬🇧 مردی که خودش را تاجری انگلیسی معرفی می کرد همراه فردی هندی، که مانند سادات دستار سبزی به سر بسته بود و ادعا می کرد نامش"سید کرامت علی" است، از تبریز به سوی استرآباد به راه افتاد. این دو مسافر در میان ترکمن ها از حوادثی که در قفقاز رخ داده بود، جنگ های ایران و روسیه و شکست سخت ایران صحبت می کردند. دو غریبه عجله ای برای ادامه سفر نداشتند. آن ها پس از دیدار با گروهی از ترکمن ها به ملاقات دسته ای دیگر می رفتند و در هر جمعی که می نشستند اصرار داشتند تا آن چه را از شکست سنگین ایران از روسیه دیده بودند تعریف کنند. در حقیقت مردی که خود را تاجر معرفی می کرد "سروان آرتور کانالی"، افسر ارتش انگلستان بود که سفیر انگلستان در ایران او را مامور کرده بود تا اخبار شکست ایران و ضعف ارتش آن را میان ترکمن ها و افغان ها بپراکند و آن ها را به جدایی از ایران تشویق کند.
👆👆👆👆 🔸 کتاب سیزدهم: 🚂 مردی که در ایستگاه قطاری در فلسطین روی بار و بنه اش نشسته بود و انتظار می کشید زمانی پادشاه سوریه بود. او منتظر ماموری انگلیسی بود تا او را برای رسیدن به تاج و تخت تازه آماده کند. این پادشاه آواره "فیصل" نام داشت. انگلسیی ها به شریف مکه قول داده بودند اگر علیه عثمانی قیام کند، پس از جنگ، حکومت کشورهای عربی را به پسران او خواهند سپرد. آن ها یکی از پسرهای شریف مکه را که فیصل نام داشت، برای حکومت در سوریه در نظر گرفتند و پسر دیگرش به نام "عبدالله" را برای عراق. اما پس از مدتی مجبور شدند فیصل را از سوریه بیرون بیاورند تا تاج پادشاهی عراق را بر سرش بگذارند. 🔹 کتاب چهاردهم: 🗯 "هنری استنلی" زمانی برای روزنامه ای در آمریکا خبر تهیه می کرد. او هیجان انگیزترین اخبار و ماجراها را از افریقا برای دفتر روزنامه می فرستاد؛ اما چند سالی بود که روزنامه نگاری را کنار گذاشته بود و شغل جدیدی پیدا کرده بود. پادشاه بلژیک استنلی را استخدام کرد تا سرزمین کنگو در قلب افریقا را برای او خریداری کند. استنلی راهی کنگو شد و شروع به معامله با سران آن جا کرد. او به رئیس قبیله ها هدیه هایی مانند دستمال کاغذی، کلاه، کت های روشن و شیشه های نوشیدنی می داد و از آن ها می خواست برگه هایی را امضا کنند. در این برگه ها قراردای نوشته شده بود که رئیس قبیله، طبق آن، زمین ها و جنگل های اطراف را به استنلی می فروخت.
👆👆👆👆 🔸‌ کتاب پانزدهم: ☄️ جنگی تمام عیار آغاز شد. ناوگان انگلستان گلوله باران بندرهای چینی را آغاز کرد. چینی هایی که در تمام این سال ها به فکر ساختن نیروی دریایی قوی نبودند نمی توانستند با قدرتمندترین نیروی دریای جهان مقابله کنند. یکی از افسران چینی راه حلی پیشنهاد کرد: "تعدادی میمون را به ساحل می بریم. به پشت هر میمون هفت فتیله ی انفجاری می بندیم و با قایق به کشتی های دشمن نزدیک می شویم. فتیله ها را آتش می زنیم و میمون ها را روی عرشه کشتی رها می کنیم. اگر بخت با ما یار باشد، آتش فتیله ها به بشکه های باروت می رسد و کشتی های انگلیسی را منفجر می کند."
نوجوونای عزیز همه ۱۵ جلد را در پست قبلی به صورت مفصل معرفی کردیم حتما توضیحات رو بخونید وبا کتاب ها آشنا بشید و به دوستای کتابخونتون هم معرفی کنید شما شاید ندونید هندی‌ها برای کشتن خودشان با انگلیسی ها همکاری کردند و به آن ها پول و طلا دادند. شاید ندونید یک کشتی هلندی که فلفل حمل می کرد باعث شد انگلیس وارد باشگاه استعمارگران شود. شاید ندونید تا پانصد سال پیش، ملکه انگلیس آنقدر فقیر بود که کف قصرش را بجای فرش با علوفه خشک تزئین می کرد. شاید های بسیار جذابی از این قبیل برای دانستن وجود داره، البته اگر چند ساعت از تلفن همراه خود دل بکنید و حوصله خواندن مجموعه سرگذشت استعمار را داشته باشید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«قسمت_سوم» قضای روزه رو کی باید بگیریم؟ اگه تا ماه رمضان سال بعد نگیریم چقدر کفاره باید بدیم... 💫 این کانال مخصوص نوجوانان هست👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2639003806C87ee6671f1
🇮🇷 جمهوری اسلامی 💌 نقاط قوت را باید برجسته‌تر کرد 💫 این کانال مخصوص نوجوانان هست👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2639003806C87ee6671f1
نوجوونای عزیز، سلام. این روزها، هم سال نو شده، هم طبیعت نو شده و هم آدما نو شدن و لباس های نو و قشنگ پوشیدن. بچّه ها، نوروز سال 58، انقلاب اسلامی به وجود اومده بود و مردم همه خوشحال بودن؛ چون دیگه از شاه و کاخ و ستم خبری نبود. روز دوازدهم فروردین سال 58، مردم پای صندوق رأی رفتن و به انقلاب رأی دادن و نشون دادن که انقلاب اسلامی ایران رو دوست دارن. به همین خاطر، هر سال دوازدهم فروردین، روز جشن انقلابه، روز . جشن جمهوری اسلامی، تو دلِ جشن سال نو قرار داره. ما این دو جشن بزرگ رو، به همه شما نوجوونای های عزیز تبریک می گیم. 💫 این کانال مخصوص نوجوانان هست👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2639003806C87ee6671f1
📚کتاب بزرگ شدی ریزه میزه 👦 پسرک زرنگ قصه ی ماست که در اتفاقات عجیبی بزرگ می شود و یاد می‌گیرد که حتی بچه ها هم باید برای از بین بردن تلاش کنند. 📒کتاب"" رمانی برای نوجوانان است. این رمان قصه ی کودکانی را روایت می‌کند که بخشی از را رقم زدند؛ اما از آنان کمتر یادی می شود. مناسب برای گروه سنی ۹ تا ۱۳ سال ✍نویسنده: رفیع افتخار ۱۰۲صفحه|۶۰.۰۰۰تومان باتخفیف۵۷.۰۰۰ تومان ........................................ 🛍خرید آنلاین از سایت باسلام👇 https://basalam.com/sahifehnoor/product/3288448 📲سفارش از طریق پیام رسان ایتا👇 🆔 @Milad_m25 💫 این کانال مخصوص نوجوانان هست👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2639003806C87ee6671f1
تصاویری از داخل کتاب بزرگ شدی ریزه میزه 💫 این کانال مخصوص نوجوانان هست👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2639003806C87ee6671f1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زولبیا میقولی؟؟؟ 🤢😂😂😂 با رعایت تمام پروتکل‌های بهداشتی 😂🤣😂 💫 این کانال مخصوص نوجوانان هست👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2639003806C87ee6671f1
🔹چه جوان هایی رو کف همین خیابونا برهنه کردن و به شهادت رسوندن؛ چه روح الله و آرمان هایی برای بالا بودن این پرچم پرپر شدن ... تا جان داریم پای حرم جمهوری اسلامی ایران خواهیم ماند ...🇮🇷✌️ 💫 این کانال مخصوص نوجوانان هست👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2639003806C87ee6671f1
👑 فکر کن شاهِ‌ مملکت رفته باشه سفر و خیالِ برگشتن هم نداشته باشه. به‌افتخارِ این‌همه مسئولیت‌پذیری! 📚 توی فصل «عمو پیره‌ی شاه» داخل جلد دوازدهم از مجموعه ، می‌تونی از تَه و توی این جریانِ تاریخی سر دربیاری! 💫 این کانال مخصوص نوجوانان هست👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2639003806C87ee6671f1
📚کتاب انگشتر گمشده 📗کتاب ، با داستانی ساده، از سخن می گوید؛ از خواست ها، نیازها، دل‌خوشی ها و دل نگرانی هایشان. کتاب، به گونه ای غیر مستقیم، بر مفاهیم ارزشمندی چون ، و ، و از راهِ اندیشیدن و تأکید می کند. ❇️ گزیده کتاب انگشتر گمشده بعد از ظهر دیر به جلسه رسیدم. پس از تلفن خانم گاردلا یک سره بد آوردم؛ اول از همه موقعی که وارد حمام شدم فهمیدم که شامپوی همیشگی‌ام تمام شده است. بعد نتوانستم یک دست لباس تمیز حسابی پیدا کنم که بپوشم. موقع درست کردن صبحانه هم یک تخم مرغ از دستم افتاد کف آشپزخانه! تازه بعدش قوز بالا قوز شد؛ چون وقتی قند خونم را اندازه گرفتم، گاهی مجبورم روزی چندبار این کار را بکنم، متوجه شدم که خیلی بالاست. البته مقداری که لازم بود به خودم انسولین تزریق کردم اما باید تا مدتی مراقب وضعم باشم. بالا بودن قند خون همیشه خیلی مهم نیست ولی گاهی می‌تواند یک علامت هشدار دهنده حساب شود. بنابراین درک می‌کنید که چرا موقعی که به جلسه رسیدم چرا کمی آشفته بودم. 🔆گروه سنی بالای ۱۰سال ✍نویسنده: آن ام مارتین 📖تعداد صفحات: ۱۴۴صفحه ▪️ناشر: سوره مهر 💰قیمت: 28000 تومان ............................ 🛍خرید آنلاین از سایت باسلام👇 https://basalam.com/sahifehnoor/product/3628818 📲سفارش از طریق پیام رسان ایتا👇 🆔 @Milad_m25 💫 این کانال مخصوص نوجوانان هست👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2639003806C87ee6671f1
📌تصاویری از داخل کتاب انگشتر گمشده ارتباط با ما: @milad_m25 💫 این کانال مخصوص نوجوانان هست👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2639003806C87ee6671f1