⭕️ داستان واقعی _ دانشجویِ ایرانی مقیم اروپا
👈 وقتی امام زمان عج اتوبوس حامل مسافر را تعمیر می کنند
❄️ صدای اذان از رادیو بلند شد، جوانی که صندلی کنار من نشسته بود بلند شد و رفت به راننده گفت : نگه دار نمازمان را بخوانیم، راننده با بی تفاوتی جواب داد : الان که نمی شود، هروقت رسیدیم میخوانی، جوان با لحن جدی گفت :بهت میگویم نگه دار...، سر و صدا بلند شد، دستِ آخر نگه داشت، جوان نمازش را در جاده خواند و آمد کنارم نشست...
🔰پرسیدم از او چه دلیلی دارد آنقدر مهم است برایت نماز اول وقت؟ جوان جواب داد : «آخر من به امام زمان ارواحنافداه تعهد داده ام نمازم را اول وقت بخوانم»، تعجب کردم! پرسیدم چطور!؟
☪ جوان گفت :من در یکی از شهرهای اروپا درس میخواندم،فاصله شهر محل سکونتم تا دانشگاه زیاد بود،بالاخره نوبت آخرین امتحان ترم آخر رسید، برای امتحان با اتوبوس راهی دانشگاه شدم، در میانه راه اتوبوسِ پر از مسافر ناگهان خراب شد، از آنجایی که خیلی امتحان مهمی بود نگرانی زیادی داشتم از اینکه به امتحان نرسم و زحماتم برباد برود، شنیده بودم وقتی به لحظه های بحرانی میرسید که کاری از شما ساخته نیست به امام زمان عج متوسل بشوید...
✅ در دلم گفتم یا امام زمان اگر کمکم کنید قول می دهم به شما نمازم را تا آخر عمرم اول وقت بخوانم، در این هنگام جوان بسیار زیبایی را دیدم که از دور نزدیک اتوبوس شد،با زبان و لهجه خودشان به راننده گفت چه شده، راننده جواب داد :خود به خود خاموش شد، جوان زیبارو مدت کمی مشغول به تعمیر موتور شد،بعد کاپوت را بست و به راننده گفت استارت بزن، اتوبوس روشن شد، همه مسافران خوشحال شدند...
🌀 ناگهـــــــــــان دیدم جوان آمد داخل اتوبوس، مرا به اسم صدا زد و گفت : « تعهدی که به ما دادی یادت نرود ! ، نمازِ اول وقت» ،بعد از آن رفت و من متوجه شدم او امام زمان بود... گریه ام بند نمی آمد...
💚 جوان دانشجو یک عهدِ دلی با مولایش بست و پایبند ماند به آن ، اما مولا جان ببخش اگر عهدها بسته ایم با شما و شکسته ایم همه را، قبول داریم خوب نبودیم، اما هرجا هم که برویم برمی گردیم به سمت شما،مانند کبوتران جلدِ گنبد امام رضا، ببخش بی معرفتی هایمان را آقاجان، هر چه باشیم و به هر جا برویم دوست داریمت تورا «عشق جان...»
من رشته ی محبتِ تو پاره می کنم
شاید گِره خورد، به تو نزدیک تر شَوَم...
📚برداشتی آزاد از کتاب نماز و امام زمان عج صفحه ی هشتاد و پنج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امروز دوشنبه ۱۲ آذر ۱۳۹۷ = ۲۵ ربیع الاول ۱۴۴۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
احترام به معلم.....با زیبایی.....و.....خاطره
کسانی که از روى اخلاص شهادت را بخواهند
پيامبر خدا حضرت محمد مصطفی صلى الله عليه و آله فرمودند:
مَن جُرِحَ في سَبيلِ اللّه جاءَ يَومَ القِيامَةِ رِيحُهُ كَرِيحِ المِسكِ ولَونُهُ لَونُ الزَّعفَرانِ، علَيهِ طابَعُ الشُّهَداءِ، ومَن سَألَ اللّهَ الشهادَةَ مُخلِصا أعطاهُ اللّهُ أجرَ شَهيدٍ وإن ماتَ على فِراشِهِ.
هركـه در راه خـدا مـجروح شـود، در روز قيامت در حالى مىآيد كه بويش همچون بوى مشك باشد و رنگش مانند رنگ زعفران و نشان شهيدان بر اوست و هر كه از روى اخلاص شهادت را از خداوند بخواهد، خداوند اجر شهيد به وى دهد هر چند در بسترش بميرد.
«منتخب ميزان الحكمه،صفحه306- كنزالعمّال، 11144
🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸
🌸🌸
🌸
#توبه_بشر_حافی
🍂🍂در منهاج اکرامه مینویسد که بشر حافی بدست موسی بن جعفر (ع) توبه نمود روزی آنحضرت در بغداد از کنار منزل بشر عبور میکرد صدای ساز و نواز از داخل منزل بگوش میرسید، در این موقع کنیز بشر برای ریختن خاکرو به از خانه خارج شد آن جناب فرمود: کنیز صاحب این خانه بنده است یا آزاد جواب داد حر و آزاد است موسی بن جعفر (ع) فرمود راست میگوئی اگر بنده میبود از مولای خود ترس داشت.
کنیز وارد منزل شد بشر بر سر شراب نشسته بود علت تأخیر کردن او را پرسید جوابداد شخصی رد میشد از من سئوال کرد صاحب این خانه عبد است یا حر پاسخ دادم حر است گفت آری اگر بنده بود از آقای خود میترسید.
🍂🍂این سخن چنان در قلب بشر تأثیر کرد که سر از پا نشناخت با پای برهنه از منزل خارج شده خود را بموسی ابن جعفر (ع) رسانید. به دست آنحضرت توبه کرد و از گذشته خود پوزش خواسته با چشم گریان بازگشت.
از آن روز اعمال زشت خود راترک کرد و از جمله زهاد بشمار رفت گویند چون با پای برهنه از پی موسی ابن جعفر (ع) دو به دو با این حال توبه کرد او را حافی (پابرهنه) لقب داد.
داستانها و پندها جلد 4
🌸
🌸🌸
🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸
فراموش کردن خطا و گناه د یگران
امام حسن عسكرى (عليه السلام) فرمودند:
"خيرُ إخْوانِكَ مَن نَسي ذنبَكَ إليهِ "
"بهترين برادر تو آن كسى است كه گناه و خطاى تو را به خود
فراموش كند."
ميزان الحكمة ؛ ج 1ص88