🌷 بانـو ...
چادرے که شدے مرامت هم چادرے باشد👌
#چادر که گذاشتے وظایفت هم بیشتر مےشود 😉
گرچه می گوییم #عشق و خبرے از وظیفه هم نیست
#چشم هایت بانو...حواست باشد👌
#صدایت بانو... حواست باشد😉
#قدم هایت ...
مبادا رفتارت چادرے نباشد❗️
آخر همیشه مےگویم ...
چادر که سر کردی یک چادر ظاهرے بر سرت هست و یک چادر باطنے بر دلـ❤️ـت
حواست باشد بانـــو ...
چادرے که در دستـان توست #امانت
زهــــ🌸ــــرا (س) است
مبادا چادر را از ما بگیرند و بگویند :
لیاقتش را نداشتے
بانو حواست باشد🖐
💐چادر #حرمت دارد💐
#اَلَّلهُمـّ_عجِّللِوَلیِڪَالفَرَج_اَلــــــسٰاعة
🌴💎🕯💎🌴
#جـااݩ_حسـ❤️ـݩ ..
دوشنبه، طبق روایاٺِ #عشـق باید گفٺ ؛
ڪه رزقِ ما همه در دسٺِ حضرٺِ #حسݩ اسٺ ..
🌴💎🕯💎🌴
🌴💢🌴#یڪـــآیــهقـــــرآن۱۱
#دزدی فقــــــط این نیـــــست از
دیــــــــوار مــــــــردم بالا بــــری!!
دروغ بـگی ⇐ #صداقت رو دزدیدی!
بـــدی کنی ⇐ #خــــوبی رو دزدیدی!
تهمت بزنی ⇐ #آبـــــــرو رو دزدیدی!
خیانت کنی⇐ #عشـــــق رو دزدیدی!
🚫 #دزدی_ممــــنوع🌴💎🌴
📒 ســوره احـــــزاب آیه ۵۸
🌴💎🌼💎🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ارسالی_کاربران 🙏
#آھ...
#هفته_بسیج ، یادی کنیم از #بسیجیانی
که تنها اسمشان #بسیجی نبود
بلکه در تمام سکَنات و رفتار و اعمالشان
به امام #علی علیه السلام اقتدا کرده بودند
آن وجود مقدسی که در موردشان گفتند: " #بسیجی یعنی #علی که تمام وجودش، وقف اسلام بود"*
#عشق است....
#هفته_بسیج
*سخن از #امام_خامنه_ای میباشد
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
🌴💎🌹💎🌴
#سلام_منجی_دلها
مـا همـانیـم ڪہ از #عشـق تـو غفلـت ڪردیـم
بـا همہ آدمیـان غیـر #تـو خلـوت ڪردیـم
سـال هـا مے گـذرد،#منتظـرے بـرگـردیـم
و مشخـص شـده مـاییـم ڪہ#غیبـت ڪردیـم
#اللهم_عجلـــ_لولیڪ_الفرجـ 🤲🌷
🌴❄️🌹❄️🌴
Ali-Ghelich-Delam-Roshane-320.mp3
9.31M
🎼 یارب... یارب... نظر تو بر نگـردد🌴💙🌴
#علی_اکبر_قلیچ
#عشق
🌴🌼🌴
Ali-Ghelich-Delam-Roshane-320.mp3
9.31M
🎼 یا رب... یا رب... نظر تو بر نگـردد... 🍃❤️
🎙#علی_اکبر_قلیچ
#عشق
🌴💙❄️💙🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه میجویید #عشق اینجاست
#شهید_آوینی
🌴🌾💎🌾🌴
🌴💢🌴#یڪـــآیــهقـــــرآن
#دزدی فقــــــط این نیـــــست از
دیــــــــوار مــــــــردم بالا بــــری!!
دروغ بـگی ⇐ #صداقت رو دزدیدی!
بـــدی کنی ⇐ #خــــوبی رو دزدیدی!
تهمت بزنی ⇐ #آبـــــــرو رو دزدیدی!
خیانت کنی⇐ #عشـــــق رو دزدیدی!
🚫 #دزدی_ممــــنوع🌴💎🌴
📒 ســوره احـــــزاب آیه ۵۸
🌴💎🍁💎🌴
صلی الله علیک یا ابا عبدالله الحسین علیه السلام
🌙حالا ڪه سفره ، سفره ے #عشق اسٺ پس خدا
✨هر چہ بخواهد این دلمان مےدهد بہ ما
🌙بے شڪ حوالہ همہ امسال #ڪربلاسٺ
✨مزدے ڪه آخرِ رمضان مےدهد بہ ما
✨اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ.✨
🌷اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ
🌷وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
🌷وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
🌷وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
#اللهم_عجلـــ_لولیڪ_الفرجـ 🤲🌷
#نذرگل_نرجس_صلوات💝
🌴💎🌹💎🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴💎🌴
خداجان!!!
پَر و پا قُرص ایستاده ام...
سَر دوست داشتنت...
ڪوتاه هم نمی آیم...
ڪوتاه آمدن ...
بهانه ی آدم بزرگ هاست...
دلِ من ...
در بازی #عشقِ تو هنوز ڪودڪ است
ڪودڪی لجباز ڪه...
تا مال خودِ خودش نشوی
دست بردار نیست !
جانانم!!!
در زندگى ڪسی باید باشد
ڪه بتواند برایت با مداد سیاه
رنگینڪمان نقاشی ڪند
و
#تو همانی برای من...♡♡☘️
#شڪرخدایم
🌴💎🌹💎🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه میجویید #عشق اینجاست
#شهید_آوینی
🌴🌾💎🌾🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴🌼🌴خداجان!!!!
هیچ چیز قشنگ
تر از این نیست یڪی
را داشته باشی ڪه
هر روز به او بگویی
با تو حال تمام روزهایم
#عشق است....
زمستان یڪ
#تو میخواهد ،
یڪ تو ڪه دستانش
را بشودبی هیچ دلهرهای
گرفت یڪ
تو ڪه بشود ؛
این خیابانهای
یخ زده را گرم قدم زد ...
جانان!!!!
حیف باشد ڪه تو
باشی و مرا غم ببرد ...
شڪر ڪه
هستی حضرتدلبر
🌴🌼💎🌼🌴
#یاصاحبالزمانعج
دور از ملال نیست هرآنکس که عاشق است
این رسم #عشق نیست که بـی تو سلامتیم
#سه_شنبه_های_جمکرانی
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
#اللهّمَعَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجبِحَقّحضرتزینب
#شهید_محمد_غفاری
#نسئل_الله_منازل_الشھدا
🌴🥀🕯🥀🌴
#دل_نوشته_برای_مادر💔
سلام #مادر...
من نبودم آن روزها❗️❕❗️
سوختنت را ندیدم...
نه میخی دیدم نه زخم بازویی...
اما به اندازه ی تمام شنیده هایم زجر کشیدم...
#گریه کردم...
برای غربت غریبانه ات...😭
و اکنون در حرارت آتشی می سوزم که بیادم می اورد #غربت شما آنقدر عظیم بود که حتی نمیتوانم ضریحت را بغل بگیرم و در آغوشت برای همه ی مصائبت #اشک بریزم...
اما مادر نمیگذارم قبر پنهانت پرچمهای عزاداری مرا پایین بکشد...
اینجا را به #عشق شما قدم به قدم حَرمت میکنیم❗️
#پرچم عزا علم میکنیم...🏴
همه ی ما #ایران را حَرمت میکنیم.... ☝️
🌴🕯🥀🕯🌴
🌴💢🌴#یڪـــآیــهقـــــرآن
#دزدی فقــــــط این نیـــــست از
دیــــــــوار مــــــــردم بالا بــــری!!
دروغ بـگی ⇐ #صداقت رو دزدیدی!
بـــدی کنی ⇐ #خــــوبی رو دزدیدی!
تهمت بزنی ⇐ #آبـــــــرو رو دزدیدی!
خیانت کنی⇐ #عشـــــق رو دزدیدی!
🚫 #دزدی_ممــــنوع🌴💎🌴
📒 ســوره احـــــزاب آیه ۵۸
🌴💎🌸💎🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴🌼🌴خداجان!!!!
هیچ چیز قشنگ
تر از این نیست یڪی
را داشته باشی ڪه
هر روز به او بگویی
با تو حال تمام روزهایم
#عشق است....
زمستان یڪ
#تو میخواهد ،
یڪ تو ڪه دستانش
را بشودبی هیچ دلهرهای
گرفت یڪ
تو ڪه بشود ؛
این خیابانهای
یخ زده را گرم قدم زد ...
جانان!!!!
حیف باشد ڪه تو
باشی و مرا غم ببرد ...
شڪر ڪه
هستی حضرتدلبر
🌴🌼💎🌼🌴
هدایت شده از کافه شعر و ادب
#جـااݩ_حسـ❤️ـݩ ..
دوشنبه، طبق روایاٺِ #عشـق باید گفٺ ؛
ڪه رزقِ ما همه در دسٺِ حضرٺِ #حسݩ اسٺ ..
🌴💎🕯💎🌴
🌴💢🌴#یڪـــآیــهقـــــرآن۱۱
#دزدی فقــــــط این نیـــــست از
دیــــــــوار مــــــــردم بالا بــــری!!
دروغ بـگی ⇐ #صداقت رو دزدیدی!
بـــدی کنی ⇐ #خــــوبی رو دزدیدی!
تهمت بزنی ⇐ #آبـــــــرو رو دزدیدی!
خیانت کنی⇐ #عشـــــق رو دزدیدی!
🚫 #دزدی_ممــــنوع🌴💎🌴
📒 ســوره احـــــزاب آیه ۵۸
🌴💎🌼💎🌴
هدایت شده از کافه شعر و ادب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍️ #تنها_میان_داعش
#قسمت_بیست_و_یکم
💠 در را که پشت سرش بست صدای #اذان مغرب بلند شد و شاید برای همین انقدر سریع رفت تا افطار در خانه نباشد.
دیگر شیره توتی هم در خانه نبود، #افطار امشب فقط چند تکه نان بود و عباس رفت تا سهم ما بیشتر شود.
💠 رفت اما خیالش راحت بود که یوسف از گرسنگی دست و پا نمیزند زیرا #خدا با اشک زمین به فریادمان رسیده بود.
چند روز پیش بازوی همت جوانان شهر به کار افتاد و با حفر چاه به #آب رسیدند. هر چند آب چاه، تلخ و شور بود اما از طعم تلف شدن شیرینتر بود که حداقل یوسف کمتر ضجه میزد و عباس با لبِ تَر به معرکه برمیگشت.
💠 سر سفره افطار حواسم بود زخم گوشه پیشانیام را با موهایم بپوشانم تا کسی نبیند اما زخم دلم قابل پوشاندن نبود و میترسیدم اشک از چشمانم چکه کند که به آشپزخانه رفتم.
پس از یک روز روزهداری تنها چند لقمه نان خورده بودم و حالا دلم نه از گرسنگی که از #دلتنگی برای حیدر ضعف میرفت.
💠 خلوت آشپزخانه فرصت خوبی بود تا کام دلم را از کلام شیرینش تَر کنم که با #رؤیای شنیدن صدایش تماس گرفتم، اما باز هم موبایلش خاموش بود.
گوشی در دستم ماند و وقتی کنارم نبود باید با عکسش درددل میکردم که قطرات اشکم روی صفحه گوشی و تصویر صورت ماهش میچکید.
💠 چند روز از شروع #عملیات میگذشت و در گیر و دار جنگ فرصت همصحبتیمان کاملاً از دست رفته بود.
عباس دلداریام میداد در شرایط عملیات نمیتواند موبایلش را شارژ کند و من دیگر طاقت این تنهایی طولانی را نداشتم.
💠 همانطورکه پشتم به کابینت بود، لیز خوردم و کف آشپزخانه روی زمین نشستم که صدای زنگ گوشی بلند شد. حتی #خیال اینکه حیدر پشت خط باشد، دلم را میلرزاند.
شماره ناآشنا بود و دلم خیالبافی کرد حیدر با خط دیگری تماس گرفته که مشتاقانه جواب دادم :«بله؟» اما نه تنها آنچه دلم میخواست نشد که دلم از جا کنده شد :«پسرعموت اینجاس، میخوای باهاش حرف بزنی؟»
💠 صدایی غریبه که نیشخندش از پشت تلفن هم پیدا بود و خبر داشت من از حیدر بیخبرم!
انگار صدایم هم از #ترس در انتهای گلویم پنهان شده بود که نتوانستم حرفی بزنم و او در همین فرصت، کار دلم را ساخت :«البته فکر نکنم بتونه حرف بزنه، بذار ببینم!» لحظهای سکوت، صدای ضربهای و نالهای که از درد فریاد کشید.
💠 ناله حیدر قلبم را از هم پاره کرد و او فهمید چه بلایی سرم آورده که با تازیانه #تهدید به جان دلم افتاد :«شنیدی؟ در همین حد میتونه حرف بزنه! قسم خورده بودم سرش رو برات میارم، اما حالا خودت انتخاب کن چی دوست داری برات بیارم!»
احساس نمیکردم، یقین داشتم قلبم آتش گرفته و بهجای نفس، خاکستر از گلویم بالا میآمد که به حالت خفگی افتادم.
💠 ناله حیدر همچنان شنیده میشد، عزیز دلم درد میکشید و کاری از دستم برنمیآمد که با هر نفس جانم به گلو میرسید و زبان #جهنمی عدنان مثل مار نیشم میزد :«پس چرا حرف نمیزنی؟ نترس! من فقط میخوام بابت اون روز تو باغ با این تسویه حساب کنم، ذره ذره زجرش میدم تا بمیره!»
از جان به لب رسیده من چیزی نمانده بود جز هجوم نفسهای بریدهای که در گوشی میپیچید و عدنان میشنید که مستانه خندید و اضطرارم را به تمسخر گرفت :«از اینکه دارم هردوتون رو زجر میدم لذت میبرم!»
💠 و با تهدیدی وحشیانه به دلم تیر خلاص زد :«این کافر #اسیر منه و خونش حلال! میخوام زجرکشش کنم!» ارتباط را قطع کرد، اما ناله حیدر همچنان در گوشم بود.
جانی که به گلویم رسیده بود، برنمیگشت و نفسی که در سینه مانده بود، بالا نمیآمد.
💠 دستم را به لبه کابینت گرفتم تا بتوانم بلند شوم و دیگر توانی به تنم نبود که قامتم از زانو شکست و با صورت به زمین خوردم. #جراحت پیشانیام دوباره سر باز کرد و جریان گرم #خون را روی صورتم حس کردم.
از تصور زجرکُش شدن حیدر در دریای درد دست و پا میزدم و دلم میخواست من جای او #جان بدهم.
💠 همه به آشپزخانه ریخته و خیال میکردند سرم اینجا شکسته و نمیدانستند دلم در هم شکسته و این خون، خونابه #غم است که از جراحت جانم جاری شده است.
عصر، #عشق حیدر با من بود که این زخم حریفم نشد و حالا شاهد زجرکشیدن عشقم بودم که همین پیشانی شکسته #قاتل جانم شده بود.
💠 ضعف روزهداری، حجم خونی که از دست میدادم و #وحشت عدنان کارم را طوری ساخت که راهی درمانگاه شدم، اما درمانگاه #آمرلی دیگر برای مجروحین شهر هم جا نداشت.
گوشه حیاط درمانگاه سر زانو نشسته بودم، عمو و زنعمو هر سمتی میرفتند تا برای خونریزی زخم پیشانیام مرهمی پیدا کنند و من میدیدم درمانگاه #قیامت شده است...
#ادامه_دارد
🌴📚🌼📚🌴
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
#سلام_امام_زمانم✋🏻
مـا همـانیـم ڪہ از
#عشـق تـو غفلـت ڪردیـم
بـا همہ آدمیـان غیـر
#تـو خلـوت ڪردیـم
سـال هـا مے گـذرد،
#منتظـرے بـرگـردیـم
و مشخـص شـده مـاییـم ڪہ
#غیبـت ڪردیـم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌴💎🌹💎🌴