گلچین نکته های ناب
#مدافع_عشق #قـسـمـت6 ✍ مــیــم ســادات هــاشـمــے 🌹قـسـمـت شـــشـــم دشت عباس اعلام میشودڪه میتو
#مدافع_عشق
#قـسـمـت7
✍ مــیــم ســادات هــاشـمــے
🌹قـسـمـت هــفــتـــم
دوڪوهه حسینیه باصفایـےداشت ڪه اگرانجا سربه سجده میگذاشتـےبوی عطراززمینش به جانت مینشست
سرروی مهرمیگذارم و بوی خوش راباتمام روح و جانم می بلعم...
اگراینجا هستم همه ازلطف خداست...
الهـے شڪرت..
فاطمه گوشه ای دراز ڪشیده وچادرش راروی صورتش انداخته...
_ فاطمه؟!!...فاطمه!!...هوی!
_ هوی و....!
لاالله الا الله....اینجا اومدی ادم شے!
_ هروخ تو شدی منم میشم!
_ خو حالا چته؟
_ تشنمه...
_ وای توچراهمش تشنته!ڪله پاچه خوردی مگه؟
_ وا بخیل!..یه آب میخواما...
_ منم میخوام ...اتفاقابرادرا جلو درباڪس آب معدنـےمیدن...
قربونت بروبگیر!خدااجرت بده
بلند میشوم ویڪ لگدآرام به پایش میزنم:خیلـےپررویـے
اززیرچادرمیخندد...
سمت درحسینیه میروم و به بیرون سرڪ میڪشم،چندقدم آنطرف تر ایستاده ای و باڪس های آب مقابلت چیده شده.
تو مسئوولـــــے
آب دهانم راقورت میدهم وسمتت مےآیم....
_ ببخشیدمیشه لطفا اب بدید؟
یڪ باڪس برمیداری وسمتم میگیری
_ علیڪم السلام!...بفرمایید
خشڪ میشوم ...سلام نڪرده بودم!
چقدخنگم...
دستهایم میلرزد،انگشتهایم جمع نمیشود تابتوانم بطری هارا ازدستت بگیرم...
یڪ لحظه شل میگیرم وازدستم رها میشود...
چهره ات درهم میشود ،ازجا میپری وپایت را میگیری...
_ آخ آخ...
روی پایت افتاده بود!
محڪم به پیشانـےام میزنم
_ وای وای...تروخدا ببخشید...چیزی شد؟
پشت بمن میڪنـے،میدانم میخواهـےنگاهت راازمن بدزدی...
_ نه خواهرم خوبم!....بفرمایید داخل
_ تروخدا ببخشید!...الان خوبید؟...
ببینم پاتونو!....
بازهم به پیشانـےمیڪوبم!چراچرت میگی عاخه
باخجالت سمت درحسینیه میدوم.
صدایت را ازپشت سرمیشنوم:
_ خانوم علیزاده!...
لب میگزم وبرمیگردم سمتت...
لنگ لنگان سمتم می آیـے با بطری های آب...
_ اینو جاگذاشتید...
نزدیڪ ترڪه مےآیـے،خم میشوی تا بگذاری جلوی پایم...
ڪه عطرت رابخوبـےاحساس میڪنم
بوی یاس میدهـے...
همه وجودم میشود استشمام عطرت...
چقدر آرام است....یاس نگاهت....
🌴📚🌼📚🌴
@Noktehhayehnab
گلچین نکته های ناب